( 0. امتیاز از )


صدای شیعه: حوادث اخیر عراق و حمله ناگهانی گروه تروریستی داعش به چند استان این کشور و سلطه بر بخشهایی از سه استان نینوا، صلاحالدین و دیالی در کنار حضور سابق نظامی آنان در بخشهایی از استان الانبار، پرسشهای بسیاری در باره علل سقوط این مناطق و توان ارتش عراق از یک سو و توان عملیاتی گروههای تروریستی در عراق را مطرح ساخته است. از ديدگاه شما چشمانداز آینده این کشور در سایه این تحولات چگونه خواهد بود؟

آنچه مسلم است، سقوط شهرهای موصل و تکریت ـ مراکز دو استان نینوا و صلاحالدین ـ در نتیجه یک درگیری گسترده نظامی بین ارتش عراق و داعش نبود. اشغال این دو شهر در نتیجه کوتاهی ارتش در دفاع از امنیت مردم و به زمین گذاشتن سلاح از سوی آنان صورت گرفت. ارتش عملاً این شهرها را ظرف چند ساعت در دل شب به داعش تحویل داد و این واقعیت بحث تبانی و خیانت را مطرح میکند. اقدام آقای مالکی ـ نخستوزیر و فرمانده کل قوای وقت عراق ـ پس از این حوادث در معرفی بیش از 50 افسر ارشد به دادگاه نظامی برای محاکمه نشان میدهد نوعی خیانت از سوی افسران ارشد ارتش عراق صورت گرفته است که زمینه ورود بدون درگیری داعش به شهرهای موصل و تکریت را فراهم ساخت.

خرید افسران ارتش از سوی داعش رفتار طالبان در افغانستان در یک دهه قبل از تداعی میکند و یک بار دیگر نمایان میسازد که گروههای تروریستی پایگاه اجتماعی گستردهای ندارند و تنها با شیوه ناجوانمردانه خرید افراد ضعیفالنفس سلطه خود را گسترش میدهند.

پرسش بعدی این است که اگر سلطه بر شهرهای موصل و تکریت اینگونه صورت گرفت، نگهداری از این دو شهر با نگاه مرتجعانه ضد مدرنیسم، بیتجربگی، با نیروی محدود و امکانات اندک داعش و همپیمانانش چگونه امکانپذیر است؟

بر پایه اطلاعاتی که بعدها کامل شد، روشن شد نیروهای داعش در این عملیات تنها نبودند و دو شاخه حزب بعث به رهبری عزت ابراهیم دوری و یونس الاحمد ـ افسران گارد ریاست جمهوری سابق و فداییان صدام ـ و برخی از سران عشایر ناراضی و خودفروخته عراق نیز حضور و مشارکت داشتند و این طرح از طریق این ائتلاف به اجرا گذاشته شد.

آنچه مسلم است، اجرای این طرح بر تعیین ساعت صفر و درخواست از هستههای خوابیده حزب بعث ـ که در مناطق سنینشین همچنان به صورت زیرزمینی فعال بودند ـ برای حمله به مراکز دولتی و تصرف شهرها پایهگذاری شد، نه آنگونه که برخی رسانهها اعلام کردند گویا این نیروها در یک عملیات نظامی گسترده شهر موصل را تصرف و سپس بر پایه توان بالای نظامی خود به تک تک شهرها حمله کرده و تا دروازههای بغداد پیش رفتهاند. به عبارت دیگر هستههای خوابیده بعثی در ساعت صفر با حمله به مراکز خالی دولتی در نیمه شب و تحویل گرفتن پادگانها از افسران خائن شهرها را تصرف کردند و پرچم داعش را بالا بردند و حاکمیت خود را بر این مناطق اعلام کردند.

 

طبعا سوال بعدي در باره اين موضوعاین است که ماهيت داعش چيست و چرا بعثیها و بازماندگان ووفاداران رژیم صدام با آن اتحاد و ائتلاف کردند؟

گروه داعش یک گروه سلفی تکفیری است که از سازمان القاعده جدا شده است. یک سال پس از حمله امریکا به عراق در سال 2003 برخی از افراد جماعت سلفی توحید و جهاد که عمدتاً در کردستان عراق فعال بودند، سازمانی به نام القاعده بلاد رافدین به رهبری ابومصعب زرقاوی (اردنی) تشکیل دادند. در سال 2006 زرقاوی، رهبر این گروه توسط نیروهای امریکایی در شمال استان دیالی کشته و ابوایوب مصری جایگزین او شد. مصری پس از مدتی نیز کشته، ولی از زبان او اعلام شد نام سازمان به دولت اسلامی عراق تغییر یافته است و ابوعمر بغداد امیر این دولت معرفی شد. در سال 2010 ابوعمر بغدادی طی یک درگیری در استان الانبار کشته شد و ابوبکر بغدادی جایش را گرفت.

با آغاز حوادث سوریه در سال 2011 و تشکیل جبهه النصره به عنوان شاخه القاعده در سوریه به رهبری ابومحمد جولانی، دولت اسلامی عراق اعلام کرد از این پس به دولت اسلامی عراق و شام (داعش) تغییر نام داده است و جبهه النصره شاخه نظامی این تشکل جدید در سوریه خواهد بود، اما ابومحمد جولانی ـ رهبر جبهه النصره ـ با اینکه فعالیت خود را در گروههای القاعده در عراق آغاز کرده بود به سرعت اعلام کرد این جبهه هیچ ارتباطی با داعش ندارد و مستقل از آن به فعالیت خود ادامه خواهد داد.ایمن ظواهری ـ رهبر سازمان القاعده ـ میان این دو گروه تکفیری که هر دو تابع القاعده بودند میانجیگری کرد و از داعش خواست تا فعالیت خود را به داخل عراق محدود کند، اما جانبداری ظواهری از جبهه النصره سبب رنجش داعش شد. این گروهک به الظواهری حمله و او را به تبعیت از ساختارهای ملی متهم کرد و بیعت خود را با رهبر القاعده پس گرفت، سپس با رخنه نظامی به سوریه از مرزهای عراق، برخی مناطق مرزی در استانهای دورافتاده دیرالزور، رقه و سپس حلب را تحت کنترل خود در آورد. حضور نظامی داعش پس از یک سال، یعنی در سال 2013 با حمله به مناطق تحت کنترل دیگر مخالفان به صورت کاملاً رقابتی با جبهه النصره و دیگر گروههای مخالف مانند جبهه اسلامی و ارتش آزاد سوریه نمایان شد و به درگیریهای گسترده میان آنها انجامید، هر گروه دیگری را خوارج معرفی کرد و در این درگیریها تاکنون بیش از 10 هزار نفر کشته شدهاند.

داعش از چه برهه اي توانست جايگاه وپايگاه خود را در عراق محکم ونفوذ خويش را توسعه دهد؟

داعش در سال 2013 با بهرهبرداری از تجمع افراد متحصن سیاسی مخالف مالکی در استانهای الانبار، نینوا و صلاحالدین جایگاه خود را در عراق تقویت کرد و به جذب نیرو از میان ناراضیان سیاسی سنی عراقی پرداخت. شهر فلوجه در استان الانبار مهمترین پایگاه داعش بود که بسیاری از فعالیتهای تروریستی در آنجا صورت میگرفت، از جمله کارگاههای آمادهسازی ماشینهای بمبگذاری شده و اعزام آنها به بغداد و دیگر شهرهای عراق برای انفجار و ایجاد ناامنی و کشتن افراد با هدف تضعیف دولت جدید عراق. حضور رهبران داعش در مراکز تحصن در شهر رمادی، مرکز استان الانبار و سخنرانی آنها در این تجمعها کاسه صبر دولت عراق را لبریز کرد و به همین علت آقای مالکی، نخستوزیر سابق عراق ناگزیر به ارتش این کشور دستور داد به مراکز تحصن در شهر رمادی حمله و نیروهای القاعده را بازداشت کند. نیروهای داعش به شهر فلوجه عقبنشینی کردند و این امر ارتش عراق را وادار کرد به فلوجه نیز حملهور شود که درگیری این شهر از چند ماه پیش تاکنون همچنان ادامه دارد.

 

از منظر شما اهداف حمله داعش به شهر موصل چه بودواين گروه در گام نخست فعاليت خود از طريق حمله به موصل ،تاچه حد توانست به اهداف خود نزديک شود؟
 

حمله به شهر موصل که اخیراً صورت گرفت، طرحی برای براندازی نظام مردمسالار حاکم در بغداد بود که طیف گستردهای از نیروهای مخالف دولت آن را تدارک دیده بودند. ستون فقرات این طرح هستههای تشکیلاتی حزب بعث و نظامیان سابق است که در همه شهرهای سنینشین پراکنده شدهاند و همچنان فعال و زیرزمینی حضور دارند. انتخاب داعش به عنوان ویترین و پرچمدار به علت واکنشها و پیشداوریهای منفی جامعه عراق نسبت به حزب بعث و سابقه سیستم تکحزبی و استبدادی آن صورت گرفت و تلاشی بود برای بهرهبرداری حداکثری از ظرفیتهای مذهبی برای تقابل با حکومت مرکزی که شیعیان در رأس آن قرار دارند.طراحان پروژه براندازی با خرید بسیاری از افسران نظامی سابق که مالکی آنها را بخشیده و در ارتش جدید عراق جذب کرده بود، سعی داشتند چهار استان نینوا، صلاحالدین، الانبار و دیالی را تصرف و با جذب نیروهای جدید از جوامع سنی به سمت بغداد پیشروی و حکومت آقای مالکی را سرنگون کنند. حزب بعث در گذشته در سالهای 1963 و 1968 نیز با کودتای نظامی به قدرت رسید و در هر دو مورد با اتحاد و ائتلاف با دیگر نیروهای سیاسی دست به کودتا زد، ولی بهسرعت همپیمانان خود را به شکلی خونین تصفیه کرد و قدرت را به انحصار خود در آورد.

واقعيت اين است که اشغال شهر موصل، دومین شهر عراق واقعاً برای دولت مرکزی یک شکست سنگین نظامی بود. خبر سقوط شهرهای مختلف دیگر از جمله تکریت، بیجی و سعدیه وحشت عظیمی در بغداد ایجاد کرد و فروپاشی ارتش در استانهای سنینشین اطمینان به توان دیگر واحدهای نظامی ارتش را در تردید فرو برد. از سوی دیگر پیشروی نکردن داعش و همپیمانان آن به سوی منطقه کردستان عراق و اقدام همزمان اقلیم فدرال کردستان به اشغال مناطق مورد اختلاف با مرکز از جمله شهرهای نفتخیز کرکوک و جلولا تبانی آنها را آشکار ساخت. متعاقباً خبرهایی درز کرد که ده روز پیش از اشغال موصل اجلاس محرمانه مخالفان عراق در امان، پایتخت اردن در حضور مسعود بارزانی برپا شده و توافقهایی نیز میان طرفین صورت گرفته است.

چه چيز موجب شد که از سرعت حرکت داعش در عراق کاسته وحرکت معارضين با آن روبه افزايش بگذارد؟اين سوال را از آن روي مي پرسم که برخي اين پديده را به دخالت بيگانگان نسبت مي دهند؟

دولت مرکزی عراق در برابر این همه تبانی و خیانت دستپاچه شده بود و احساس کرد در شرایط بسیار سختی قرار دارد. در چنین شرایطی برخی نیروهای سیاسی بحث و گفتوگو با داعش را نیز مطرح کردند. در این هنگام آیتاللهالعظمی سیستانی با اعلام وجوب جهاد کفایی برای دفاع از نظام مردمسالار عراق و جلوگیری از سقوط بغداد عملاً حکومت را از انفعال خارج ساخت و عرصه مانور آن را گسترش داد. سیل داوطلبان که از مرز دو میلیون نفر گذشت، عملاً نیروی انسانی لازم را برای تغییر شرایط موجود فراهم ساخت. سازماندهی نیروی داوطلب در واحدهای متعدد و مسلح کردن و اعزام آنها به جبهههای درگیری دولت عراق را از انفعال کامل خارج کرد. در فاز اول عملیات اطراف بغداد از حضور تشکلهای تروریستی پاکسازی شد.

صدام حسین در دوران حاکمیت خود برای جلوگیری از هر گونه تغییر در نظام سیاسی حلقهای از نیروهای بعثی را در اطراف پایتخت اسکان داده بود. این شرایط تاکنون مانع میشد دولت پدیده انفجارهای تروریستی چند سال اخیر را مهار کند. وجود پایگاههای بعثیها در شهرهای جرفالصخر و یوسفیه در جنوب بغداد و حضور گسترده بعثیها در ابوغریب، صقلاویه و فلوجه در غرب این شهر و حضور قابل توجه آنها در مناطق تاجی و طارمیه در شمال پایتخت و استقرار آنها در مقدادیه و سعدیه در شمالغرب بغداد همواره طرحهای امنیتی دولت را برای مهار عملیات تروریستی به بغداد ناکام میکرد. شهر بغداد در یک دشت مسطح در مرکز عراق قرار دارد و هیچ مانع طبیعی در برابر نفوذ تروریستها در اختیار ندارد، ولی دولت با در دست داشتن نیروهای داوطلب و انگیزه فراوان مردمی موفق شد اکثر این هستههای تروریستی بعثی را مهار سازد.در فاز دوم عملیات نظامی منطقه شمالی بغداد تا شهر تکریت نیز از شر تروریستها پاک شد. انتقال نیروهای نظامی تحت امر دولت از حالت انفعال به فعال و بازپسگیری قدرت برنامهریزی میدانی در ابعاد نظامی به آنها اجازه داد تا در مدت زمان محدودی شهر سامرا را پاکسازی کند و شهر اشغالشده تکریت را تقریباً باز پس گیرند و برنامهریزی برای آزادی شهر موصل را آغاز کنند. ذکر این مطلب در اینجا اهمیت دارد که در بغداد نیز محلههایی مانند اعظمیه، دوره، شارع حیفا و منصور وجود دارد که متأسفانه پناهگاه داخلی گروههای تروریستی شده است و پاکسازی آنها نیز در اولویتهای دولت عراق قرار دارد.

 

به نظر شما دولت آقاي مالکي در آن شرايط،تا چه حد توانست فرآيند آشتي ملي را نيز پيگيري کند؟

البته دولت وقت در تلاش بود که همزمان فرآیند بازسازی و آشتی ملی را نیز پیگیری کند. در این چهارچوب انتخاب آقای جبوری به عنوان رئیس مجلس ملی این کشور و آقای معصوم به عنوان رئیسجمهور سرآغاز توافق گروههای سیاسی این کشور برای مقابله با خطرهایی بود که امنیت و تمامیت ارضی این کشور را تهدید میکرد. تشکیل یک کابینه جدید و منسجم بر پایه اتحاد و ائتلاف واقعی با هدف حفظ استقلال عراق و به موازات آن تشکیل یک اتحاد منطقهای و بینالمللی ضد جریان تروریسم تکفیری امروزه هدف اصلی دولتمردان عراق است تا منابع تغذیه داخلی و خارجی تروریسم در عراق قطع شود، عملیات پاکسازی تروریستها به صورت پایدار باقی بماند و عراق برای همیشه از گردونه خشونت و تروریسم خارج شود.

 

از ديدگاه شما،پیامدهای آغاز حمله داعش به سه استان شاخص عراق چه بود؟البته از نقطه نظر منطقه اي؟

آنچه مسلم است حمله جریان تکفیری دولت اسلامی عراق و شام (داعش) به سه استان نینوا، صلاحالدین و دیالی تحول بزرگ سیاسی و نظامی به شمار میآید که در سطح ملی، منطقهای و بینالمللی تأثیرات مهمی بر جا گذاشته است و قطعاً موجب فعل و انفعالات بسیاری در آینده خواهد شد که نیاز به بررسی عمیق دارد. گروههای تروریستی هیچگاه این همه زمین در مدت کوتاه به دست نیاورده بودند و زمانی که در دوره طالبان در افغانستان بر این کشور سلطه یافتند امنیت منطقه و جهان را تهدید کردند و حوادث بسیاری مانند 11 سپتامبر و انفجارهای لندن و مادرید را پدید آوردند.

 

وپیامدهای داخلی؟

همانطور که عرض کردم، سقوط شهرهای موصل و تکریت، مراکز دو استان نینوا و صلاحالدین در نتیجه یک درگیری گسترده نظامی بین ارتش عراق و نیروهای داعش اتفاق نیفتاد، بلکه اشغال این دو شهر در نتیجه کوتاهی ارتش در دفاع از این شهرها و زمین گذاشتن سلاح از سوی آنان صورت گرفت. ارتش عملاً این شهرها را ظرف چند ساعت در دل شب به داعش تحویل داد. این خیانت و تبانی افسران ارتش ایجاب میکند این نهاد از نیروهای خائن و مشکوک پاکسازی شود. اگر پاکسازی تاکنون به علت شرایط امنیتی و لزوم رعایت حساسیتهای مذهبی و قومی امکانپذیر نبود، در حال حاضر با وجود بیش از دو میلیون داوطلب برای دفاع از حیثیت عراق و مقابله با تهدیدهای تروریستی بدون هیچگونه دغدغه امنیتی ممکن، لازم و ضروری است و مردم از چنین اقدامی کاملاً حمایت میکنند. معرفی بیش از 50 نفر از افسران ارشد ارتش از سوی آقای مالکی، نخستوزیر سابق به دادگاههای نظامی برای محاکمه به اتهام کوتاهی در انجام وظیفه و خیانت در امانت یک گام در این جهت به شمار میآید.نهاد ارتش که تاکنون در نتیجه سهمخواهی طرفهای مختلف ائتلاف حاکم ابزاری در دست این وزیر قدیم یا آن وزیر جدید بود و به جایگاهی برای جذب و بهکارگیری باندهای گروههای رقیب سیاسی و احزاب تبدیل شده بود، اما اکنون حوادث موصل ایجاب کرده است ارتش به نهادی با عقیده و هویت ملی تبدیل شود و ابزاری در دست احزاب مختلف نباشد. اقدامات جنایتکارانه داعش در موصل در کشتار شیعیان سبکی، اقلیت ایزدی و اخراج مسیحیان آشوری و کلدانی و تحمیل دیدگاههای خود به سنیها با اقدامات وحشیانه تنبیهی بهطور طبیعی یک اتحاد ملی بر ضد تروریستها پدید آورد.

تخریب قبور و مقامهای انبیا مانند حضرت یونس(ع)، شیث، دانیال و منفجر کردن دهها حسینیه و مسجد شیعیان موجی از خشم و اعتراض در سراسر عراق به دنبال داشت. حضور هزاران تروریست تکفیری خارجی از دهها کشور جهان در موصل و تجاوز آنها به حقوق شهروندان عراقی نارضایتیها را تقویت کرد. درگیریهایی که اخیراً میان افراد مصلح بعثی و تکفیریها رخ داد و در چند مکان تکرار شد، نیز پدیده مهمی است که تزاحم منافع آنها را نشان میدهد و امکان ادامه وحدت تاکتیکی داعش و بعثیها را زیر سئوال میبرد و نگاه مردم به این گروهها را تا حد زیادی دگرگون میسازد. اکنون برپایی ارتش ملی و آرمانگرا ضرورتی است که همه مردم عراق در باره آن اجماع دارند و خواهان آن هستند.

شرکت دو شاخه حزب بعث به رهبری عزت ابراهیم دوری و یونس الاحمد و نیز افسران بعثی سابق در عملیات اشغال موصل و تکریت بار دیگر اجرای قانون ریشهکنی حزب بعث را یادآوری میکند. اجرای این قانون برای حفظ امنیت عمومی و نظام مردمسالار جدید در عراق ضروری است و جنایات داعش و بعثیها در شهرهای مختلف، بهویژه در موصل زمینه مناسب اجتماعی در حمایت از اجرای قانون ریشهکنی حزب بعث را فراهم میآورد. تاکنون بسیاری از جریانهای سیاسی وابسته به یک اقلیت به این قانون اعتراض داشتند و به بهانه اینکه‌‌ این قانون سنیها را هدف قرار داده است، در مسیر اجرای آن سنگاندازی میکردند، ولی اکنون شرایط اجتماعی در حال تغییر است و مهاجرت بیش از نیمی مردم موصل به شهرهای اطراف، بهویژه شهر اربیل، مرکز منطقه فدرال کردستان نشانه نارضایتی سنیها از شرایطی است که داعش در این شهر به وجود آورده است. پس از حوادث اخیر، تبانی و توطئه برخی نیروهایی که در حاکمیت حضور دارند با مخالفان حربی خارج از حاکمیت و زیادهخواهی آنها آشکار شد و تغییر برخورد و تعامل با آنها را اجتنابناپذیر ساخت. برخی خبرگزاریها از جلسه محرمانه داعشیها، بعثیها و بعضی سران کرد در شهر امان، پایتخت اردن چند روز قبل از حمله به شهر موصل خبر میدهند. اگر این اخبار درست باشد، بسیاری از مسائل باید حل و فصل شود. با حوادث اخیر رفتار دوگانه از طریق حضور همزمان در جبهه معارضه و حاکمیت دیگر قابل قبول نیست و یکسره شدن رفتار برخی از دولتمردان تبدیل به یک خواسته عمومی شده است.

حوادث اخیر پایههای جدیدی برای تشکیل ائتلاف سیاسی حاکم در عراق پس از انتخابات را بهطور جدی مطرح ساخت. حمله نکردن داعش به اقلیم کردستان و حمله نیروهای پیشمرگ کرد به مناطق مورد اختلاف با دولت مرکزی و اشغال آنها، از جمله شهر نفتی کرکوک شبهه همکاری آنها را تقویت میکند. همه مردم عراق، بهویژه جامعه غیور کرد باید این حقایق را بدانند و با آن برخورد کنند. بازگشت آقای جلال طالبانی، رئیسجمهور سابق و رهبر اتحادیه میهنی کردستان از سفر درمانی خود به اروپا و اعلام پایبندی او به وحدت ارضی عراق واگرایان را تا حدی مهار و عرصه فعالیت آنها را محدود خواهد کرد.

 

درباب پیامدهای منطقهای،به رغم فعل وانفعالاتي که اين تحرک داعش موجب گشت،چه نتايج مثبتي را براي دولت وملت عراق به همراه آورد؟

اقدام گروه تروریستی داعش در حمله به شهرهای موصل و تکریت، طرح براندازی نظام مردمسالار حاکم در بغداد بود که در آن طیف گستردهای از قدرتهای منطقهای در کنار مخالفان داخلی شرکت داشتند. اظهارات آقای مالکی در متهم کردن مستقیم عربستان سعودی به مسلح کردن و حمایت مالی از کودتاگران به این دلیل بود که سلاحها و خودروهایی با آرم سپر جزیره در دست داعشیها یافت شد و بسیاری از افراد بازداشتشده به کمکهای مختلف عربستان به آنها اقرار کردند. حمایت آشکار رسانهای عربستان سعودی از طرح کودتا و انعکاس حمله تروریستها به شهرهای عراق به عنوان حرکت عشایر و آزادگان بر ضد دولت مستبد مرکزی به رهبری آقای مالکی هیچ شک و شبههای در اینکه عربستان سعودی در این توطئه داشته است، باقی نمیگذارد.

دولت عراق در اولین واکنش خود اعلام کرد حال که عربستان بر ضد امنیت عراق توطئه میکند، دلیلی ندارد عراق نسبت به حفظ امنیت عربستان اقدامی انجام بدهد، از اینرو نیروهای گارد مرزی را که امنیت مرزهای عراق و عربستان را حفظ میکردند، جمعآوری و جابهجا کرد. با این اقدام دولت عراق عملاً حرکت مخالفان و تروریستها به سوی عربستان آزاد گذاشته شد. چند روز پس از این اقدام مخالفان سعودی با خمپاره به مراکز دولتی در شهر مرزی عرعر عربستان حمله کردند و این حمله دولت سعودی را وادار کرد دهها هزار نفر از نیروهای خود را در طول مرز با عراق استقرار دهند. این حوادث نشان داد ناامنی پدیدهای نیست که بتوان از تأثیرات آن در امان ماند.

همچنین دولت عراق به اردن کمکهای بسیاری میکند و با ترکیه روابط گسترده اقتصادی دارد، اما هماکنون که نقش اردن و ترکیه در حوادث اخیر آشکار شده است، مردم عراق آقای مالکی را تحت فشار قرار دادهاند تا در این روابط تجدیدنظر کند. احمد تورک، نماینده کرد شهر ماردین ترکیه در یکی از جلسات علنی پارلمان این کشور اسناد، عکس و فیلم ارتباط نمایندگان حزب عدالت و توسعه و اعضای سازمان امنیت این کشور (میت) را با فرماندهی از داعش افشا کرد. این حوادث نشان میدهند رژیم صهیونیستی و متحدان منطقهای آن همچنان در پی ایجاد گسست در هلال مقاومتاند. آنها که در سوریه سرمایهگذاری وسیعی کرده بودند و اکنون شاهد شکست خود هستند، میکوشند در عراق شکست خود را جبران کنند و با ایجاد اقلیم فدرال سنی و استقلال اقلیم فدرال کردستان عراق را تجزیه و میان شرق و غرب محور مقاومت با ایجاد اقلیم سنی یک مانع جغرافیایی ایجاد کنند. مجموعه این حقایق ایجاب میکند دولتهای جبهه مقاومت از امنیت عراق حمایت کنند و همانطور که در سوریه توطئه علیه این محور را شکست دادند، در عراق نیز با همکاری نیروهای ملی و اسلامی اصیل منطقه این توطئه را مهار کنند. همکاریهای گسترده میان دولتهای جبهه مقاومت پس از حوادث موصل نشان از درک این مسئله دارد و میتواند در مهار این توطئه کمک کند./ جوان آنلاین


انتهای پیام

تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر