( 0. امتیاز از )


صدای شیعه:

پروفسور «موشه الدوميلي» مستشرق ايتاليايي، در پژوهش‌هايي که درباب تاريخ اسلام و نقش مسلمانان درتحول و توسعه علوم انجام داده، نتايج نسبتاً بي‌طرفانه‌تر و علمي‌تري را ارائه کرده است. نتايج تحقيقات الدوميلي که به زبان‌هاي فرانسه و عربي نشريافته، هرچند که به طور کامل از تعصب و بدفهمي تهي نيست، اما بيش از ساير آثار مستشرقين به حقايق تاريخ اسلام اذعان وآنها را مورد ابرام قرار داده است. انديشمند فقيد، مرحوم آيت‌الله علامه يحيي نوري که اين اثر را به فارسي ترجمه و بخش‌هاي غير تکراري و غير‌اضافي آن را حذف کرده، حدوداً 10 سال قبل کتاب الدوميلي را با پاورقي‌ها و نقدهاي خويش منتشر ساخت. آنچه درپي مي‌آيد، نوشتاري از آن عالم فقيد است که طي آن ضمن اشاره به آثار منفي پديده «استشراق» ويژگي‌هاي پژوهش پروفسور‌الدوميلي را برشمرده است. اميد آنکه مقبول افتد.

پروفسور«اِلدوميلي» مستشرق ايتاليايي، نتيجه تحقيقات خويش در باب علوم اسلامي و نقش آن در توسعه و پيشرفت علوم در جهان را در کتابي منتشر کرد که اين اثر بعدها، به فرانسه و عربي ترجمه شد که ترجمه عربي(1) آن در دسترس اينجانب قرار و مورد تلخيص، تحشيه، حذف و اضافات قرار گرفت. متن عربي آن به نام« العلم عند العرب و اثره في تطور العلم العالمي» است.

ترکيبي از تعصب و تحقيق!

با مروري بر اين کتاب دانسته شد، نويسنده کتاب مانند اکثر مستشرقين ديگر از تعصب مذهبي، ملي و تعصبات ديگر برکنار نيست. او مانند «گلدزيهر آلماني» يهودي متعصبي است و نظير «لامِنس» فرانسوي مي‌کوشد نقطه ضعفي از اسلام يا مسلمين بجويد و آن را بزرگ سازد و به نام تحقيق! در بسياري از رجال اسلامي و صاحبنظران معروف ترديد کند که آيا اصلاً چنين اشخاصي وجود داشته‌اند يا نه؟! يا اين آثار، کتب و رسائل علمي متعددي که موجود است، از آنهاست؟! او سعي مي‌کند کارهاي علمي بسياري از علماي اسلامي و دانشمندان را به سابقه فکر يوناني مرتبط سازد تا وانمود کند مسلمين خوشه‌چينان يونانيان يا هنديان يا ايرانيان، قبطيان و حتي عبرانيان قديم بوده‌اند و آثار، ابتکارات و نوآوري‌هايي را که مسلمين به برکت ظهور اسلام پديد آوردند، کمرنگ يا سلب کند. يا حتي مراتب علمي و تحقيق آنها را به بعضي از يهوديان و مسيحيان مرتبط سازد! آن‌چنان‌که گلدزيهر نيز در آثار خود همين روش را پيش گرفته است و از نظر خود، شريعت اسلامي و آثار علمي حقوق و مدنيت اسلامي و قرآن عظيم را مشتق از يهود و کتب مذهبي تحريف‌شده يهود مي‌داند! چه بايد کرد که المأمور معذور! اکثر مستشرقين مأموريت سياسي، تبشيري و غير آن در بلاد اسلامي دارند و به دنبال مأموريت‌هاي خاص سياسي، عنوان‌هاي شرق‌شناسي يا تحقيق در‌باره اسلام و آثار مسلمين را يدک مي‌کشند يا مستقيماً از جانب کليساي مسيحي و کنيسه يهودي مزدورند و اجرت مي‌ستانند.

به هر حال به نظر مي‌رسد در نامگذاري اين کتاب به‌جاي «العلم عند‌المسلمين» الدوميلي نظر خاصي داشته که کتاب را به نام «العلم عند العرب» ناميده است! چنين به نظر مي‌رسد او از اين نامگذاري، کوچک ساختن گستردگي و عظمت مسلمين و انحصار آنها را در عرب در ذهن داشته است. در حالي که در متن کتاب از دانشمندان اسلامي گوناگون ايراني، هندي، ترکي، افغاني، افريقايي، اندلسي (اسپانيايي) و غيره که همه آنها مسلمان هستند نام برده و از هر يک از آنها آثار و تأليفات متنوعي ذکر شده است. با اين همه نبايد انکار شود که الدوميلي در اين راه تا حدودي زحمت کشيده و به بيان آثار مسلمين و اثر آنها در تمدن غرب و همه جهان اعتراف کرده است.

متأسفانه گويي آدميزاد با تعصبات گوناگون عجين شده است و کمتر مي‌تواند بدون تعصبات مختلف به حقيقتي بنگرد. هر چند آن حقيقت يک سلسله از حقايق الهي باشد، چون اسلام و تمدن اسلامي به هر صورت طبق مثل معروف «اَلفَضلُ ما شَهِدَت بِه الأعداءُ» اينکه بيگانگان و دشمنان به حقيقتي اعتراف کنند، خود دليل بر حقانيت و فضيلت آن امر است. درپژوهش الدوميلي، زوايد، تعصبات مشمئزکننده، مکررات بيهوده و اضافات بي‌ثمر درکنار مطالب نسبتاً مفيد و آثاري که از پرتو نظرات و علوم اسلامي در جهان پديد آمده، ذکرشده است. به علاوه درمواردي، بسيار به تفصيل بي‌مورد پرداخته است که هر خواننده‌اي را ناراحت و خسته مي‌سازد. ‌اي کاش دانشمندان اسلامي در ترجمه آثار مستشرقين، نقدهاي خود را نيز مي‌افزودند و بر متن ترجمه آنها، حواشي و توضيحات مقبولي اضافه مي‌کردند. الدوميلي درپژوهش‌هاي خود به تمامي علماي اسلام در علوم اسلامي مختلف از فقها، محدثين، مفسرين، ادبا و... نپرداخته است، بلکه تنها به رياضيدانان، منجمان، علماي هندسه و حساب، فلکيات، هيئت، طب و علوم وابسته به آن مثل گياهان دارويي و امثال آن، جغرافيدانان و مورخان، فلاسفه و نيز متکلمين، شيميدانان و امثالهم تا حدودي توجه کرده و به آثار متعدد و متنوع اين بزرگان و شرح و ترجمه‌هاي آثار اينان به زبان‌هاي مختلف اروپايي به نحو نسبتاً مبسوطي پرداخته است.

چرا کتاب الدوميلي نقد و بررسي شد؟

در اينجا مناسب است توجه دهم که از کجا اين کتاب در کارهاي علمي و اسلامي ما مطرح شد؟ بايد به عرض برسانم در سال‌هاي 37 تا 57 که اينجانب به تدريس در دانشکده الهيات و معارف اسلامي دعوت شده بودم و در دوره ليسانس، فوق‌ليسانس و دکترا تدريس مي‌کردم، مانند دروس فقه‌الحديث، تفسير و مناهج تفسيري، فقه و درايه، اديان، مذاهب و... از جمله درس‌هايي که در دپارتمان تمدن اسلامي از من خواسته شد، اين بود که اين درس را با توجه به ماهيت و چگونگي تمدن اسلامي از يکسو و از سوي ديگر نظرات مستشرقين جهان در‌باره تمدن اسلامي، اسلام، شريعت، احکام آن و ديگر مسائل مورد بحث و تحليل قرار دهم. اين بود که در ميان صدها کتابي که از نظرات مستشرقين جمع کرده بودم و به بحث و تدريسشان مي‌پرداختم، کتاب پروفسور الدوميلي نيز مورد بحث و نظر قرار مي‌گرفت. در خلال بحثي از اين کتاب يادداشت‌هايي را به عنوان نقد و حاشيه بر اين کتاب به دانشجويان متذکر مي‌شدم و آنها را وادار به تحقيق و دقت مي‌کردم و مي‌گفتم: ملاحظه کنيد چگونه دشمنان اسلام با ظاهري فريبا و عناويني گيرا مانند شرق‌شناس و محقق به فرهنگ عظيم و تمدن بلند مرتبه اسلام و ديگر معارف آن از قرآن گرفته تا احاديث معصومين، تشيع و کل ديانت آسماني ما مي‌تازند! در همان ايام نقدها و حواشي‌ گوناگوني بر متن اين کتاب نوشته و راجع به آنها بحث شد و اين کتاب را که فصولي مطلوب در بيان نقش علوم اسلامي در تمدن جهاني داشت، از زوايد بي‌جا، تلخيص و مختصر کردند. اکنون که گاه به يادداشت‌ها و کارهاي علمي گذشته اينجانب، فرزندان و هيئت تحريريه‌ام نظري مي‌افکنيم، مناسب ديديم مجموعه اين کتاب‌ها، حواشي و نقدها بررسي مجدد شود و منتشر شوند تا ان‌شاءالله براي همگان مثمر ثمر باشد.

در اينجا بسيار مناسب مي‌بينم جمعي از مستشرقين که در زمينه اسلام، قرآن، تمدن اسلامي، قوانين اسلامي، مسلماني و مسلمانان تحقيقات و تأليفاتي دارند و قلم و نظر آنها با تعصبات جاهلانه و ناروا مخلوط است، براي نويسندگان و پژوهندگان اسلامي يادآور شوم تا اگر کتاب‌هاي اينها را از زبان‌هاي مختلف ترجمه مي‌کنند، متذکر باشند، بايد بر آن حاشيه زد يا تلخيص کرد و نقاط ضعف ناصواب آنان را به هر صورت پاسخ داد و نقد کرد.

مروري برنام و آثار برخي مستشرقين متعصب يا مزدور!

* گلدزيهر ـ Goldziher، آلماني‌الاصل: او يکي از مستشرقين متعصب و در تعصبات ضد اسلامي خود سرسخت است. مقالاتي نوشته است که به عربي ترجمه شد و در دائره‌المعارف الاسلاميه موجود است و کتابي درباره مذاهب تفسيري اسلامي دارد که به عربي نيز ترجمه شد و تاريخ مذاهب التفسير الاسلامي نام دارد و کتاب‌هاي متعدد ديگر. . . و ضرورت قطعي است، بر همه اين کتاب‌ها نقد و تحشيه شود.

* هنري لامنس ـ H. Lammens، فرانسوي: او نيز از جمله متعصبان شرق‌شناس و مستشرق است که مقالاتي در دائره‌المعارف الاسلاميه دارد که به عربي ترجمه شد. اين شخص کوشيد به اصالت‌هاي اسلام و مسلمين از نظر تحقيق خود لطمه وارد کند. مثلاً محبوبيت حضرت زهرا(س) را نزد پيغمبر(ص) اندک و بسيار کمرنگ يا امام حسين(ع) را در حماسه کربلا فاقد شجاعت جلوه دهد و مصائب وارده بر ايشان را ناشي از ضعف و نداشتن جرئت ارائه کند يا ابن‌عباس را تضعيف و او را چون رابطي ميان يهود و مسلمين سازد و. . . . از تأليفات لامنس که به عربي ترجمه شد کتاب‌هاي الاسلام و الطائف است که در هر دوي اينها به اسلام، پيامبر(ص) و تمدن اسلامي زشت‌گويي‌هاي زياد شده و مسائل خلاف واقع و تعصب‌‌بار آورده است.

* اِ. ج. اربري ـ A. J. Arberry، انگليسي: او نيز در تعصب و کينه‌توزي نسبت به اسلام و مسلمين معروف است و متأسفانه در دانشگاه لندن استاد جمعي از دانشجويان مصري نيز بود که اينها در آثار و تأليفاتشان به‌نوعي افکار استاد را تا حدي ترويج و جانبداري مي‌کردند. اربري در کارهاي شرق‌شناسي و مربوط به اسلام از جمله به ترجمه قرآن به انگليسي پرداخت و طبعاً اغلاط فراواني دارد ـ که در کتابخانه ما موجود است ـ وي مقالات متعددي دارد که در دائره‌المعارف الاسلاميه به عربي ترجمه شد و کتاب ديگر او نيز به عربي ترجمه شد و به نام الاسلام اليوم است و کتاب ديگرش به نام مقدمه لتاريخ التصوف و همچنين کتاب التصوف که به عربي ترجمه شدند از آثار اوست.

* الفرد گيوم ـ A. Geom، انگليسي: او نيز از جمله متعصبان ضد اسلامي است که در‌باره اسلام و تمدن اسلامي به تحقيق پرداخته، اما در واقع از مأموران تبشيري و مزدوران کليسايي است. از جمله تأليفات و آثار وي که به عربي نيز ترجمه شده الاسلام است که بسيار مغرضانه و دور از واقعيت‌هاست.

* ﻫ. ا. ر. جب ـ H. A. R. Gibb، انگليسي: او نيز از متعصبان، مزدبگيران و قلم‌زنان مغرض است. او از جمله اعضاي فرهنگ و لغات عربي در مصر بود که بعدها استاد علوم و معارف اسلامي در‌هاروارد امريکا شد. از جمله نوشته‌هاي وي که به عربي ترجمه شد طريق الاسلام است که به فارسي نيز به عنوان راه مستقيم اسلام ترجمه شد. کتاب‌هاي ديگري نيز دارد که به عربي برگردانده شد به نام الاتجاهات الحديثه في الاسلام و کتاب ديگري به نام الاسلام و المجتمع الغربي که همگي اينها احتياج به حواشي لازم و نقدهاي واجب و بيان حقيقت امر دارد.

* سي. ام. زويمر ـ C. M. Zweimer، امريکايي: او نيز از متعصبان و مزدوران کليسا و عوامل تبشيري است که در کارها و نوشته‌هاي خود عليه اسلام آثاري بر جاي گذاشته است که در مجله العالم الاسلامي در امريکا منتشر مي‌شود و در ديگر کارهاي خود به طرفداري جانبدارانه از کليسا و عليه اسلام شهرت دارد. از کتاب‌هاي او که به عربي نيز ترجمه شد الاسلام تحد لعقيده و نيز کتاب الاسلام که با جمعي ديگر آن را نوشته، است و هر دو به نقد و بررسي کامل نياز دارند.

* فيليپ هِتّي ـ P. H. Hitti، لبناني مسيحي: او نيز از جمله متعصبان است که ظاهراً به خدمت اسلام و واقعاً در خدمت کليساست و در آثار و نوشته‌هايش اين جانبداري را به ثبوت رسانده است. از تأليفات او مي‌توان به تاريع العرب اشاره کرد که به انگليسي و عربي موجود است و در مواردي از آن به طعن و بدگويي از اسلام پرداخته است و کتاب‌هاي ديگر....

ر. ا. نيکلسون ـ R. A. Nicholson، انگليسي: او نيز از متعصبان، مغرضان و خدمتگزاران به اروپا، غرب و کليساست و از نويسندگاني است که بعضي از مقالاتش به عربي ترجمه شده و در دائره‌المعارف الاسلاميه موجود است و در زمينه تصوف، فلسفه اسلامي و امثال آن تأليفاتي دارد و در جامعه دانشگاهي مصر نيز حضور و فعاليت داشته است. از کتاب‌هاي او که به عربي ترجمه شده متصوفو الاسلام است و نيز در تاريخ تصوف و شعب آن مقالات و کتاب‌هايي نوشته است.

* آرتور جفري ـ Arthur Jeffry، انگليسي: او نيز از جمله غرض‌ورزان در بيان معارف اسلامي است و در لغات سامي و نيز لغات ديگر قديمه و عبري تسلط دارد و استاد اين زبان‌ها در دانشگاه انگلستان بوده است. از کتاب‌هاي او که به عربي نيز ترجمه شده‌اند مي‌توان به موارد زير اشاره کرد:

1ـ مصادر تاريخ القرآن که به انگليسي چاپ و به عربي ترجمه شد.

2ـ الکلمات الدخيله في القرآن.

The Foreign Vocabulary Of The QurAn که در ايران نيز توسط دکتر سعيد نوري (فرزندم) با نقد و بررسي‌ها در دست چاپ است.

3ـ کتاب ديگر او که به عربي نيز ترجمه شده، القرآن کتاب ديني است که به انگليسي چاپ شده است.

* تيودري نولدکه Noelbeke، آلماني: او نيز در نوشته‌هاي غرض‌آلود خود مواردي در تاريخ، تمدن و معارف اسلام و مسلمين دست برده و مسائلي به عنوان شرق‌شناس! دور از واقعيت به خورد خوانندگان داده است. از آثار او که به عربي ترجمه شده کتابي به نام القرآن است که از آلماني به عربي ترجمه شده است و کتاب ديگري نيز که از آلماني به عربي برگردانده شده است سلسله تاريخ العالم نام دارد.

ضرورت مواجهه علمي با مستشرقين

اين جمع از مستشرقيني که نام برده شدند، طبيعتاً دم به دم در اين کشور و آن کشور در حال فزوني و مشتي از خروارند که زيان‌هاي علمي و تحريف واقعيت‌هاي الهي بسياري دارند. خطر اينان براي اسلام و مسلمانان بسيار زياد است و جز نقد و بررسي آثار آنان و دادن پاسخ علمي به آنها چاره ديگري نيست. اين افراد نه در سطح افرادي چون سلمان رشدي، هندي مقيم انگلستان، رمان‌نويس، بي‌ادب و مزدبگير هستند که در برابر اجرت کم يا زياد عليه کشور خود يعني هندوستان و کشورهاي اسلامي چون پاکستان يا بر ضد اسلام بي‌ادبي و جسارت مي‌کنند. اگر بناست با امثال سلمان رشدي رمان‌نويس مقابله شود بايد در مقابل مستشرقين نام برده که مزورانه و محققانه! عليه کل اسلام قلم مي‌زنند، هزارها بار مقابله صورت گيرد.

شما علماي اسلام، محققان، استادان، دانشجويان و خوانندگان گرامي توجه خواهيد فرمود در مقابل آثار و نوشته‌هاي مستشرقين نام‌برده چگونه بايد موضع فعال گرفت و چگونه با نقدهاي علمي و پاسخ مثبت و مستدل غيرت اسلامي را نشان داد، نه آنکه با آب و تاب هرچه تمام‌تر در سخنراني‌ها و نوشته‌ها از نام مستشرق ـ فلان براي سخن يا نوشته خود بهره جست و دشمن را بزرگ کرد.

پي‌نوشت‌:

(1) مترجمان اين کتاب به عربي آقايان دکتر عبدالحليم النجار و دکتر محمد‌يوسف موسي هستند و آقاي دکتر حسين فوزي در ترجمه از فرانسه به عربي با دو نفر مذکور همکاري کرد و دارالقلم مصر آن را به چاپ رساند.
منبع : روزنامه جوان


انتهای پیام

تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر