(
امتیاز از
)
اشک بر امام حسین(ع) دل را شاد و گره را از کار باز می کند;حرمت امام حسین(ع) را حفظ کنیم
صدای شیعه: چهل سال میشود که حجت الاسلام والمسلمین سید مهدی طباطبایی در حسینیه صنف لباس فروشهای بازار تهران منبر میرود. قبل از آن هم در دوران جوانیاش در شهرهای شیراز، نیشابور، مشهد و بعضی شهرهای دیگر مدتی ساکن بوده و منبر رفته است. در دوران انقلاب اسلامی هم در کنار جمعی از علمای دین تأثیر زیادی در ارشاد دینی مردم و جهت دهی هیأتهای مذهبی داشته است.
حجتالاسلام طباطبایی که سالهای عمرش را در این مسیر صرف کرده در زمینه نقش هیأتهای مذهبی در آموزش دینی مردم و مسئولیت منبریها و مداحان پاسخ میدهد.
کسانی که حرمت میشناسند خوب حرمت نگه میدارند و آن مواردی که توهین به امام معصوم است را نمیگویند
در ماه محرم هستیم. میخواهیم بدانیم حفظ حرمت امام حسین (ع) در عزاداریها به چه معنی است؟ و مداحان چقدر در این کار نقش دارند؟
برای پرداختن به این موضوع باید توجه داشته باشیم که به طور کلی مردم شنونده هستند و گویندگان به تناسب اطلاعات خودشان و شرایطی که در نظر دارند مسائلی در زمینه اصول و مذهب ارائه میدهند. چون زندگی و قیام حضرت سید الشهدا (ع) آنقدر وسیع است که هر کسی یک گوشهای از آن را مطرح میکند. حرمتشناسی هم یکی از موضوعات بسیار مهم است که خود ائمه اطهار علیهم السلام هم بر آن تأکید داشتند. یعنی گاهی شعرهایی در مدح آنها خوانده میشد که خودشان میفرمودند این مطلب را نگویید. پس باید در هر حالی حرمت آن بزرگان حفظ شود و مداح متوجه باشد که از این دایره بیرون نرود و غلو نکند. گفتن این مطلب که من غلام ائمه هستم اشکالی ندارد اما نباید بگوییم بنده آنها هستیم، چون خدا یکی است و آنها همه عزتشان را از این دارند که بندگی خدای یکتا را کردهاند. همان طور که امام سجاد (ع) فرموده است: «کفی بیعزاً أن أکون لک عبدا؛ این عزت برای من کافی است که بنده تو باشم.» کسانی که حرمت میشناسند خوب حرمت نگه میدارند و آن مواردی که توهین به امام معصوم است را نمیگویند. کسانی بیحرمتی میکنند که حرمت را نمیشناسند. یعنی قصد و غرضی بر این کار ندارند اما نمیدانند چه مطلبی درست و چه مطلبی اشتباه است.
بعضی افراد به درستی امام و مقام امامت را نمیشناسند
پس برای حفظ حرمت حضرت سیدالشهدا (ع) باید مداح نسبت به آن حضرت شناخت درست و کاملی داشته باشد. نداشتن این نوع اطلاعات و درک نکردن مقام امامت منجر به بیحرمتی میشود؟
درست است. بعضی افراد به درستی امام و مقام امامت را نمیشناسند و ندانسته مطلبی را در منبر و یا در حین مداحی میگویند که مردم را بدبین میکنند. ممکن است مداح یا مرثیه خوان مطلب خوبی را هم بگوید اما چون خودش نمیتواند عمق و اصل مطلب را درک کند، طوری بیان میکند که باعث بدبینی مردم میشود. مثلاً میگوید امام حسین (ع) تعداد بسیار زیادی از سربازان سپاه یزید را کشت، اما نمیگوید درچه شرایطی این اتفاق افتاد. ممکن است شخصی تازه وارد مجلس شده باشد و با قیام عاشورا آشنایی درستی نداشته باشد، با شنیدن این مطلب دچار شک و تردید میشود و نمیتواند متوجه رشادتهای امام حسین (ع) شود. بعضی مداحان هم میگویند حضرت ابالفضل (ع) آنقدر رشید بود که وقتی بر اسب سوار میشد زانوهایش روی زمین قرار کشیده میشد! این مطلب صحت ندارد و وقتی گفته شود نوعی توهین به آن حضرت و مذمت محسوب میشود.
پس حرمتشناسی مهم است. اما در گذشته رسم بود که علمای دین به مداحان و سخنرانهای مجلس اهل بیت علیهم السلام تذکر میدادند تا حرمت آن بزرگان را حفظ کنند. امروزه هم این اتفاق میافتد؟
بله. در قدیم این اتفاق در روزهای نزدیک به محرم به طور جدی تری انجام میشد و آخوندها و علما به هیأتیها تذکر میدادند. امروزه هم سازمان تبلیغات اسلامی، جامعه روحانیت، جامعه وعاظ وجامعه مداحان تذکر میدهند. اما باز هم گاهی مطلبی مطرح میشود که شأن اهل بیت علیهم السلام نیست. این اتفاق به نظر طبیعی است که از میان جمع زیادی از سخنرانان و مداحان، یک نفر دچار مشکل شود. اما از آنجایی که مصیبت امام حسین (ع) دایره وسیعی دارد و گریه کنندههایش بسیار بسیار دلسوز هستند، خیلی از این خطاها و اشتباهات دیده نمیشود. یعنی خطایی در زمینه حرمتشناسی اتفاق میافتد اما به دلیل عظمت ماجرا به چشم نمیآید.به همین دلیل به همه خدمتگزاران امام حسین (ع) توصیه میکنیم که تا میتوانند حرمت را بشناسند و رعایت کنند، گمان نکنند هر کلمهای را با نیت حرمت بگویند، حرمتشناسی کردهاند. چون گاهی مطلبی به نظر با حرمتشناسی منافات ندارد اما برای امام معصوم پسندیده نیست. به طور اجمال باید بدانیم بعضی اوقات برای حرمت اهل بیت علیهم السلام، بعضی موارد را نگوییم. مثلاً گاهی آنقدر اتفاقات مربوط به قیام عاشورا و نحوه شهادت یاران امام حسین (ع) و به خصوص شخص حضرت و خانواده ایشان را به طور واضح میگویند که کارشان به بیحرمتی میکشد.
ماجرای واعظی که روضه باز میخواند و به فقر افتاد
پس به اعتقاد شما، روضههای باز نوعی بیحرمتی محسوب میشود و با آن مخالف هستید؟
برای پاسخ به این سؤال مطلبی را برایتان میگویم. دو واعظ میشناختم که یک نفر معمولاً روضه باز میخواند و دیگری روضه بسته میخواند. آنکه روضه بسته و باکنایه میخواند، حاج شیخ مرتضی عیدگاهی مشهور به شهیدی بود که من به خاطر ندارم در عمرش یک بار هم روضه باز و مکشوف خوانده باشد. خودش هم میگفت که: «نگفتم اسب را بر بدنها....» بیشتر از این هم نمیگفت و جملهاش را تمام نمیکرد. چند باری هم خودم شاهد بودم که در روضههای حضرت سید الشهدا (ع) این طور میگفت که: «اگر آینه از دستتان بیفتد و دو تکه شود برمی دارید. اگر چهار قطعه شود باز هم میتوانید بردارید. اما اگر آینهای زیر سم اسب رفته باشد چه میکنید؟ جز این است که بوریا و حصیر بیاورید؟» همین روضهها برای مردم کافی بود تا عظمت مصیبت را درک کنند.
نکته مهم این است که آن واعظی که روضه باز میخواند آنقدر به فقر افتاد که یک روز به دیدن او رفتم، گریه میکرد و میگفت: «من روضه باز خواندم این اندازه به فقر افتادم. به دیگران بگو که بعضی روضهها ممکن است مردم را بگریاند اما فقر میآورد و فرزندان را هم دور میکند.» اما حاج شیخ مرتضی عیدگاهی که روضه بسته و باکنایه میخواند همیشه بچهها و نوههایش دورش بودند و عرض ادب میکردند و همیشه محترم بود.
یکی دیگر از دوستان به نام قوام لاری بود که صدای بلندی داشت. گاهی روضهها را با کنایه میخواند و گاهی مطالبی را به طور واضح تعریف میکرد. میگفت: «شما انتظار دارید من روضه باز بخوانم تا گریه کنید، اما من خودم را پیش امام حسین (ع) ضایع نمیکنم و عزت و حرمتش را نگه میدارم.» اما اگر صدای گریهها و نالهها خیلی بلند میشد، باز میخواند اما باز هم احترام نگه میداشت. مثلاً در مورد حضرت زهرا (س) میگفت: «امام حسن (ع) دید که وقتی مادرش از زمین بلند شد، گوشواره روی زمین افتاده.» این نوع روضه باز میخواند و یا تعبیری میکرد که مادرش راه را گم کرد.
شعر بیپایه و بیمفهوم که مصداق تاریخی و حقیقی ندارد در روضهها و مداحیها نخوانند
مطلب مهمی که در بحث پیرامون هیأتها و مجالس عزاداری امام حسین (ع) مطرح میشود، میزان تأثیرگذاری مداح و تأثیرپذیری مردم از مطالب مطرح شده در این مجالس است. به نظر شما یک منبری باید چه ویژگیهایی داشته باشد تا حرفش اثر داشته باشد؟
چند نکته وجود دارد که باید منبریها و مداحان توجه داشته باشند. یکی این است شعر بیپایه و بیمفهوم که مصداق تاریخی و حقیقی ندارد را در روضهها و مداحیها نخوانند. از طرف دیگر کلماتی که مطرح میشود، گاهی درست و صادق است و مفهوم صحیح هم دارد. پس هم شعر و هم مطالب باید درست و سنجیده باشد و از به کار بردن مطالب و شعرهای بیمفهوم پرهیز شود. نکته دیگر این است که ما به اکثر خوانندهها، مداح میگوییم اما همه آنها مداح نیستند. مداح کسی است که مدیحه بخواند و اکثر افراد مرثیه میخوانند. حتی وقتی میخواهند مداحی کنند، باز هم مرثیه میخوانند. این دو حوزه با هم متفاوت است. اخیراً یاد گرفتهاند که شعرهای مطربی بخوانند و گمان میکنند این روش تأثیرگذار است. این جهت خیلی خطرناک است. در قدیم دستههای سینه زنی در بازار تشکیل میشد و شعرهای سنگین میخواندند. اما دستههای محلههای شمیران و قلهک دستههایی داشت که گاهی بچهها و جوانهایی به مقتضیات همان زمان شعرهای مطربی میخواندند و طبل هم میزدندند. به آنها هم تذکر میدادیم که این شعرها را با این سبک و سیاق نخوانند. اما میترسیدیم که شاید از همین سبک روضه خواندن هم دست بردارند و به همین دلیل آخوندها با آنها کنار میآمدند. همان سالها یک بار در روز تاسوعا در حسینیه ارشاد جلسهای بود و مردم محترمانه عزاداری میکردند. در کنار اینها هیأتی آمد که میخواندند و میرقصیدند، یک آقایی گفت اگر تذکر بدهیم ناراحت میشوند. اما من و چند نفر دیگر خواستیم تذکر بدهیم و من هم گفتم: شما جوانهای خوبی هستید و بهتر است ترانه و به شکل طرب نخوانید. گفتند چطور بخوانیم و یکی از همراهان ما به آنها آموزش داد.
از روضه برخی مداحان خود به خود مسائل مربوط به روز برداشت میشود
به شعرهایی متناسب با مقتضیات زمان اشاره کردید. در اینجا این پرسش مطرح میشود که منبرها چقدر باید سیاسی باشد و تا چه اندازه باید مسائل سیاسی را در هیأتها مطرح کرد؟
غالباً در طول تاریخ این گونه بوده که سیاست زمان تأثیری در عزاداری امام حسین (ع) داشته است. حتی در دوران هلاکوخان و خواجه نصیرالدین توسی هم همین طور بود. قبلتر از آن هم در زمان امام رضا (ع) میتوان به تأثیر مدیحه سرایی امام حسین (ع) بر سیاست اشاره کرد. چون وقتی امام رضا (ع) به دعبل خزاعی فرمود که مصیبت بخواند، دعبل به تناسب حال امام رضا (ع) و اولاد پیغمبر اکرم (ص) در آن دوران، از حضرت فاطمه زهرا (س) شروع کرد و یکی یکی نام ائمه اطهار را مطرح کرد و مشکلات و دشمنیهای دشمنان اسلام را بازگو کرد. یعنی در طول تاریخ، چه در زمان ائمه و چه در دوران غیبت امام زمان (عج)، این طور بوده که مناسبتهای سیاسی و اجتماعی در مدیحه سرایی دخالت داده میشد. تا زمان انقلاب اسلامی که نهضت حسینی در ایران قدرت گرفت. تا امروز هم موضوعات به تناسب اوضاع مطرح میشود.
در این میان باید به نکتهای توجه داشت و آن، این است که بعضی افراد سیاست را میدانند و مسائل را مطرح میکنند و بعضی افراد هم سیاست را نمیدانند و نمیشناسند اما دوست دارند وارد مباحث شوند و مشکل ساز میشود. آنهایی که واقعاً کارکشته و زحمت کشیده هستند همان تاریخ واقعه کربلا را مطرح میکنند و اصلاً وارد سیاست نمیشوند. روایت و احادیثی مربوط به واقعه عاشورا میخوانند و شاید هر سال هم مطالبشان مانند سال قبل باشد. اما خود به خود از روضههایشان مسائل مربوط به روز برداشت میشود. چون ذهن مردم با مطالب سیاسی روز آشناست و بدون اشاره مستقیم گوینده هم میتواند مطالب را درک کند.
تفاوت گریه بر امام حسین (ع) و گریه بر اقوام و آشنایان
بنابراین لازم نیست که به طور مستقیم مطالب سیاسی مطرح شود بلکه اشارهای کافی است تا مردم بتوانند موارد لازم را برداشت کنند.
همین طور است. به عنوان مثال در دوارن رژیم شاهنشاهی مداحان و سخنرانان نام یزید را میبردند و مطالبی را میگفتند که مردم متوجه میشدند که منظور، یزید زمان خودشان یعنی شاه است. و یا گاهی بر لزوم تبعیت از پیشوا اشاره میکنند که منظور پیروی از مقام معظم رهبری است. در هر صورت ذهن شنونده و گوینده میتواند مطالب را درک کند. به همین دلیل شعرهایی در دوران صفویه تا به حال گفته شده اشارهای هم بر موضوعات و مقتضیات زمان دارد. اما به گونهای هم نیست که از دایره شهادت و رشادت خارج شود. چون هم از مردم اشک میگیرد و هم بر آنها را بر اوضاع سیاسی روز آشنا و آگاه میکند.
با این تفاسیر، اشک ریختن بر امام حسین (ع) هم یکی از نکات مهم در عزاداری هاست. اثر اشک برای آن حضرت چیست؟ آیا برای مردم اثر دنیایی هم دارد؟
اشک بر امام حسین (ع) دل را شاد و گره را از کار باز میکند و در عین حال روحیهها را بالا میبرد. این همان تفاوت گریه بر امام حسین (ع) و گریه بر اقوام و آشنایانی است که از دنیا رفتهاند. چون گریه بر امام حسین (ع) باعث نشاط و فرح میشود و روح را سبک میکند. حتی بعد از شرکت در مراسم عزاداری آن حضرت مردم غذاهای نذری را با میل و اشتها میخورند، اما اگر بر یکی از امواتشان گریه کرده بودند نمیتوانستند غذا بخورند.
شما هم سال هاست در حسینیه صنف لباس فروشها منبر میروید. این برنامه را از چه زمانی شروع کردید؟
از سال 1349 که به تهران آمدم منبر رفتم. آیت الله امامی کاشانی باعث شد به تهران بیایم و چون در آن زمان روضه خوان بودم، در شبهای چهارشنبه و بعدها شبهای سه شنبه روضه خوانی میکردم. تا امروز هم بیشتر از چهل سال است که در آنجا منبر میروم.
خاطرهای هم از دوران منبر رفتن دارید؟
در دوران جوانیام یک سال در شب تاسوعا در شیراز بودم. به من گفتند که بیماری است که حال بدی دارد. به طور ناخودآگاه گفتم: «اگر امشب شفا نگیرد، کی شفا میگیرد؟» منبر که رفتم، خودم را باختم و گفتم یا ابالفضل من کارهای نیستم و خودت شفا بده. بیاختیار به ناله افتادم و همه مردم گریه میکردند. آن بیمار هم شفا گرفت.
یک سال دیگر هم در روزهای محرم در نیشابور بودم. یک نفر برای بستن پرچم عزاداری بالای نردبام بلندی رفته بود و همه نگران بودند که مبادا بیفتد. من گفتم اگر او برای عزای امام حسین (ع) رفته، هیچ اتفاقی برایش نمیافتد. چند لحظه بعد افتاد اما چون پایین نردبام چند نفر چادرهای عزاداری را باز کرده بودند و بالا گرفته بودند تا نصب کنند، آن مرد روی همین چادر افتاد و سالم ماند. پس اگر مردم، منبریها و مداحان دغدغه خدمت به حضرت سیدالشهدا (ع) را داشته باشند میتوانند امیدوار باشند که الطاف آن حضرت در زندگی دنیا و آخرت نصیبشان خواهد شد.
منبع:عقیق
انتهای پیام