(
امتیاز از
)
گریه بر مصایب دختر خردسال سیدالشهدا(ع) نشان از کرامات ایشان دارد
صدای شیعه: همه ما با نام حضرت رقیه(س) دختر خردسال سیدالشهدا(ع) آشناییم و بارها در جلسات روضه خوانی و عزاداری سالار شهیدان(ع) درباره انس او با پدر و بی طاقتی او در دوری از پدر سخن شنیده ایم ...
و در جلسات بر چگونگی رحلت آن حضرت(س) در خرابه شام گریه ها کرده ایم. دخترکی خردسال که با دستان کوچکش گره های بزرگ باز کرده و محل رجوع توسلات مردمی برای دیدن کرامات باورناکردنی است.
از این رو و به مناسبت فرا رسیدن سالروز شهادت دردانه سالار سیدالشهدا(ع) با حجت الاسلام والمسلمین سید مهدی طباطبایی، استاد اخلاق درباره معنویت و کرامات مرتبط با حضرت رقیه(س) به گفت و گو پرداخته ایم که مشروح آن از نظرتان می گذرد:
جناب آقای طباطبایی! آیا ماجرای خرابه شام و آنچه در آنجا رخ داد در منابع تاریخی تصریح شده است؟ چگونه این مسأله بیان می شود؟
در سه چهار مورد از کتب قدیم این مسأله نقل شده است. به عنوان مثال در کتابی به نام «از کربلا تا شام» در وقایع مسیر دو سه مورد است که اشاره می کند کودکان صحبت هایی کرده اند، اما به طور مفصل نیست و ذکر شده در جایی نزدیک حلب زنی از نصارا از اسامی بچه ها سوال کرد و وقتی اسم فاطمه را شنید تعجب کرد که چند دختر به نام فاطمه در یک کاروان هستند؟!
عقیله بنی هاشم(س) در پاسخ به این سوال فرمودند: «این کلام را پدرم دوست داشته است.» و بعد حضرت(س) به همان زن می فرمایند: «در کاروان ما چهار علی داشتیم که سه نفر سر بریده بر فراز نی است و یکی هم همراه من!»
البته باید اصل واژه خرابه را نیز در نظر داشت. باید توجه داشت مسجد اموی معبد عبادت نصارا بوده است یعنی کلیسا، اما وقتی آنجا به دست مسلمانان فتح می شود چون ساختمان بسیار زیبایی داشته به مسجد تبدیل می گردد.
اما درباره کاخ باید گفت، به دلیل مذمت کاخ و کاخ نشینی در زمان پیامبر(ص) و نکوهش این مسأله مردم هم آن را مذمت می کردند و یزید هم از این قضیه حساب می برد، بنابراین اینکه گفته می شود خرابه شام کنار کاخ شام برای این شبهه است و در پاسخ به آن باید گفت اولا مسجد اموی بوده و در کنار آن مکانی به نام خرابه قرار داشته و این مکان پیش از آن نیز در کنار کلیسای مسیحیان و به منظور کمک رسانی به ضعفا و فقرای نصارا بوده است و پس از فتوحات مسلمانان، اسرای اسلام را همان جا نگهداری می کرده اند که به نام خرابه شهرت یافته است.
چه مسايل و وقایعی در ارتباط با اسیران کربلا در آن خرابه رخ داد و روایت تاریخ از آن وقایع چگونه است؟
اولاً اهل بیت سیدالشهدا(ع) سه روز آنجا بودند و بچه های شام برای تماشا به آنجا می آمدند.
وقایع آنجا سه چیز است، نخست برخورد برخی زنان با عقیله بنی هاشم(س) و بچه ها، دوم احسانهای مردم به معنای کمک به اسرا در داخل یعنی نماینده ای از طرف یزید گذاشته بودند که هدایای مردم را جمع آوری کند و به اسرا تحویل دهد اما عقلیه بنی هاشم(س) چون آنها را صدقه می دانستند، از قبول آن کمک ها امتناع کردند و غذا از جای دیگر برای آنها آورده می شد، به عنوان مثال توسط برخی موالیان امیرالمؤمنین(ع) که در نتیجه آن، یک نفر از موالیان را کشتند و بعد از کشتن او، در شب سوم حضور در خرابه شام، دختر سه ساله امام(ع) از دنیا رفت که باعث شد یزید جای اسیران را تغییر داده که آنها در داخل مسجد اموی سکنی داده شوند که باز هم اینجا سعی می شود عنوان مسجد بیان شود تا کاخ، زیرا دستگاه خلافت در هراس بود تا مبادا همچون اروپاییان به کاخ نشینی متهم شود!
چقدر معنویت جلسات روضه خوانی سیدالشهدا(ع) در طول تاریخ به دلیل توسلات و ارادت های مردمی به حضرت رقیه(س) بوده است؟
آنچه ما در دست داریم از زمانی که تقریباً این مصیبت خوانی ها و عزاداری ها آغاز شده خاصه در ایران، زمان هلاکوخان و خواجه نصیرالدین طوسی بوده است و نخستین جلسات در نهاوند و قسمتی از خرم آباد امروز برپا می شده است و مردم برای دختر سه ساله و طفل شش ماهه و حضرات قاسم و عبدا... بن الحسن(ع) مردمی که بچه دار نمی شدند یا بچه هایشان زنده نمی ماند یا بچه هایشان سقط می شدند، یا مادرها کم شیر داشتند، بسیار نذر می کردند و اغلب به شکل وسایل بچگانه به حرم حضرت رقیه(س) می آوردند.
باید توجه داشت گهواره های آن روزگار شبیه گهواره های امروزی نبود، بلکه بین دو در یا دو دیوار، چوبی را می گذاشتند و به عنوان گهواره بچه استفاده می کردند و مردم حتی این را نیز هدیه می دادند و نیز به نیت شیر مادر، همیشه شیرهای هدیه ای به مردم می دادند و نیز لباسهای بچگانه بویژه برای نذر شفای کودکان بیمار یا کودکانی که می مردند هدیه می آوردند، تا دوران صفویه این اقدامها مرسوم بود تا دوره پهلوی و تعطیلی روضه خوانی برای سیدالشهدا(ع) بویژه زمانی که کشف حجاب شد که در نتیجه آن مردم به شامات می رفتند و هدایا و نذرهای خود را برای حضرت رقیه(س) به شام می بردند.
در میان اسامی مشهوری که در ارتباط با واقعه کربلا از آنها نام برده می شود حضرت رقیه(س) از نظر محبت مردمی چه جایگاهی دارند؟
سالیان متمادی در پی تخریب این قبر بودند و نشد! شاید سوال پیش آید پس چرا در قبرستان بقیع چنین اتفاقی افتاد که در پاسخ به آن باید گفت عظمت قبور بقیع هنوز محفوظ است و قبر دختر سه ساله دو بار تخریب شده، اما هنوز عظمت دارد و هیچ کس نمی تواند انکار معنویت چیزی را کند که بیش از یکصد سال باقی بماند؛ ممکن است به ماندگاری آثار باستانی اشاره شود، اما بحث معنویت در باره آنها مطرح نیست و کسی بر آنها گریه نمی کند. افزون بر این، دیگر کسی هم بر مرده چند سال گذشته نمی گرید، اما اکنون که 1375 سال از واقعه عاشورای حسینی می گذرد باز هم هر جا روضه حضرت رقیه(س) را بخوانند حتی به صورت عادی، مردم گریه می کنند، اما اگر مشابه آن، روضه همه کشته های جنگها را بخوانند کسی گریه نمی کند و این گریه نیست جز به دلیل کرامات و معنویت آن حضرت(س).
حضرت رقیه(س) چه کراماتی داشته و دارند که سبب انس و توسل مردم نسبت به آن حضرت شده است؟
در کرامات آن حضرت این است زنی که بچه دار نمی شده و در مدینه نذر می کند و روز خروجش به او گفته می شود من از طرف دختر سیدالشهدا(ع) آمده ام و تو بچه دار می شوی! چنین می شود و نام فرزند خود را «رقیه» می گذارد، این دختر بزرگ شده و ازدواج می کند و به مصر می رود و در آنجا کتابی به نام «بنات الحسین فی یوم العاشورا» به رشته تحریر در می آورد و اسم این دختر را به نام فاطمه و بعد رقیه ذکر می کند.
و سخن آخر...
وقتی چیزی زیانی ندارد افراد به فکر انکار نباشند، این مسائل به قدری مهم است که زمان اجازه نمی دهد با منکران وارد بحثهایی شویم، زیرا مباحث ما بالاتر از این حرفهااست، اسلام دینی است همه جایی و همه خواهی که دشمنان می کوشند چهره آن را کریه نشان دهند، متأسفانه دوستان نادان هم وارد انکار اموری می شوند که به انکار دشمنان کمک میکند که امید است دست از این مخالفتها بردارند./ قدس آنلاین
انتهای پیام