روایات نقلشده از امامرضا(ع) منبع مهمی برای فهم واژگان قرآن
حجت الاسلام پور امینی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، درباره روایات منقول از امام رضا(ع) گفت: مجموعۀ پاسخهای معصومان(ع) به تشنگان معارف قرآن با هدف تبیین مفاهیم قرآن کریم، بخش گستردهای از میراث حدیثی ما را تشکیل میدهد. این میراث حدیثی به تفسیر مأثور یا تفسیر روایی مشهور است. بر این اساس، امامرضا(ع) قرآن را معیار سنجش حق و باطل و صحتوسقم احادیث قرار دادند و گفتار و پاسخها و مثالهای خود حضرت نیز همه برگرفته از قرآن است. امام میفرمودند: «در قرآن، همهچیز به تفصیل ذکر شده و حلال و حرام و حدود و احکام و همۀ آنچه برای هدایت بشر بِدان نیاز است، به تماموکمال در آن بیان شده است.» در جای دیگر هم خاطرنشان کردهاند: «قرآن کلام خداست. از آن فرا مگذرید و هدایت را در غیرقرآن جستوجو مکنید که گمراه میشوید.
وی افزود: همچنین، امام ضمن بزرگشمردن آیات قرآن و اعجاز و نظم آن، قرآن را ریسمان استوار خدا و دستآویز مستحکم الهی و راه برگزیدۀ خدا دانستهاند که انسان را به بهشت رهنمون میکند و از دوزخ نجات میدهد. این کتاب با مرور زمان، کهنه و با اختلاف زبانها فاسد نمیشود؛ زیرا به زمان خاصی اختصاص ندارد. قرآن برهان و حجت بر هر انسانی است و از پیشِ روی آن و از پشت سرش، باطل بهسویش نمیآید. بااینوصف، احادیث بهجایمانده از حضرت رضا(ع) بخش بزرگی از این روایات تفسیری را دربرگرفته است. البته توجه به این نکته لازم است که امام این روایات را در موقعیتهای گوناگونی بیان کردهاند. نمونههای زیر درخور تأمل است:
پور امینی با بیان اینکه امام گاه در پاسخ پرسش افراد، از مفاد یک واژه یا مراد و مصداق آیهای، حدیثی بیان فرمودهاند، گفت: روایات نقلشده از امامرضا(ع) منبع مهمی برای فهم واژگان قرآن است. عبداللهبنقیس گوید: از امامرضا(ع) شنیدم که میفرمودند: «بَلْ یَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ». عرض کردم: «آیا خداوند مانند ما دو دست دارد؟» فرمودند: «خیر، اگر چنین بود که از مخلوقات بهشمار میرفت.»
وی افزود: امام برای فهم بهتر آیه، بیشتر توضیح دادهاند؛ برای مثال، حضرت در تفسیر بسم الله فرمودند: «معنایش این است که من خود را به داغ و علامتى از علامتهاى خدا داغ مىزنم و آن داغِ عبادت است [تا همه بدانند که من بندۀ چه کسى هستم]. شخصى پرسید: «سمه در بسم الله چیست؟» فرمودند: «علامت.»
پور امینی در ادامه گفت: مردی خدمت حضرت رضا(ع) آمد و عرض کرد: «ای پسر رسول خدا، «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ» را برایم تفسیر کن.» حضرت فرمودند: «پدرم از جدم روایت میکرد که مردی خدمت حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) آمد و عرض کرد: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ» را برای من تفسیر کن. علی(ع) فرمود: خداوند متعال بندگان خود را از بعضی نعمتهای خود آگاه ساخت؛ زیرا مردم قدرت ندارند همۀ نعمتهای پروردگار را بشناسند یا دریابند. نعمتهای خداوند بسیار زیاد است و شمردنی نیست. خداوند متعال در این هنگام فرمود: بگویید سپاس خداوندی را سزاست که بر ما، انواع نعمتها را ارزانی داشت و آن خدا پرورشدهندۀ جهانیان است.»
وی گفت: در این بخش، امام به معانی و مصادیقی برای آیات اشاره میکنند که استفادۀ آن معانی از آیه یا انطباق آیه بر آن مصادیق روشن نبوده یا از مصادیقی است که در زمان حضرت هنوز واقع نشده بود. البته ذکر این معانی و مصادیق باطنی، بهمعنای نفی معنا یا مصداق ظاهری نیست؛ برای نمونه، روایت محمدبنفضیل از حضرت رضا(ع) در تفسیر این آیۀ شریف «أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلی أَهْلِها» است. امام فرمودند: «مقصود آلمحمد(ص) هستند که هر امامی امامت را بعد از خود به دیگری تفویض میکند و به دیگران نمیدهد و امامت را از اهلش دریغ نمیدارد.» در این بخش از روایات تفسیری، امام به آیهای از قرآن استدلال کردهاند؛ برای مثال، احمدبنمحمد گوید که از حضرت رضا(ع) شنیدم میفرمودند: چه نیکوست صبر و انتظار فرج. آیا نشنیدهای که بندۀ صالح گفت: «فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِین»؟
حدیث سلسله الذهب دعوت به وحدت است
حجت الاسلام محمد جواد مروجی طبسی، درباره فضائل و معارف حضرت امام رضا(ع) گفت: حضرت امام رضا(ع) از امامان بزرگواری بودند که خدمات بسیار شایسته ای به بشریت و جهان اسلام کردند که شما اگر در این زمینه به کتابهای مربوطه به تاریخ حضرت امام رضا(ع) و تاریخ شهرها، تاریخ مدینه و بالاخص تاریخ خراسان مراجعه داشته باشید، خواهید دید که حضرت در طول این چند سال چه خدمات بزرگی کردند.
این استاد حوزه علمیه افزود: برای اولین بار ملت مسلمان ایران حضور یک امام عزیز را در ایران تجربه می کنند. ببینید با حضرت چگونه برخورد کردند. دو قول است به اینکه حضرت از چه راهی وارد خراسان شدند. بعضی ها نوشته اند از قم و بعضی ها نوشته اند که مأمون سپرده بود امام را از دو شهر عبور ندهید؛ یکی قم، یکی کوفه، حالا بنابر نظریه مرحوم ابن طاووس، حضرت از قم آمدند و عبور کردند. مردم قم همان استقبالی را از ایشان کردند که مردم مدینه نسبت به پیغمبر(ص) موقع ورود به مدینه انجام دادند.
مروجی ادامه داد: این مردم عاشق، به امام رضا و اهل بیت(ع) نسبت به امام رضا این طور عشق ورزیدند. مردم نیشابور نیز نسبت به امام رضا(ع) علاقه و عشق فراوانی نثار کردند و پای رکاب امام رضا(ع) چندین هزار نفر اشک ریختند و گریه کردند. گریه هایی که نشان دهنده علاقه آنها به امامشان بود.
وی افزود: حضرت بعد از عبوری که از نیشابور داشتند، وقتی که سوار کجاوه می شوند تمام نویسندگان و محدثان و اهل قلم آن زمان، می آیند از حضرت رضا(ع) می خواهند حدیثی را برای آنها نقل کند. حضرت سر از کجاوه بیرون می آورد و آن حدیثی که به سلسله الذهب معروف شد و با آب طلا همه جا آن را نوشته اند بیان می کنند؛«کَلِمَةُ لا إلهَ إلّا اللّهُ حِصنی فَمَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی بِشُروطِها وَ أنَا مِن شُروطِها». حضرت حدیث را قطع می کند و بار دیگر به سوی آن مردم بر می گردند و می فرمایند به شرط و شروطش، به هر حال لا اله الا الله درست است اما شرط و شروطی دارد. حضرت می خواهند مسئله رهبری و امامت را مطرح کنند.
این مدرس حوزه یاد آورشد: آن کسانی که نوشته اند 25 هزار محدث در محضر امام رضا(ع) بودند غیر از مردمی که به استقبال ایشان آمده بودند یا برای تودیع حضرت از نیشابور آمده بودند، اینها همه اش دال بر این است که حضرت امام رضا(ع) چه جایگاه بلند و رفیعی در بین مردم داشتند که این طور نسبت به یک حدیث امام رضا(ع) توجه دارند و بعد وقتی که حضرت وارد خراسان می شوند با اینکه به حسب ظاهر، دولت و خلافت آن زمان توجهی به امام رضا(ع) داشته ولی این توجه به گونه ای نبوده که صادق باشند بلکه می خواستند جایگاه امام رضا(ع) را از چشم مردم بیندازند.
مروجی تأکید کرد: لذا وقتی به تاریخ مراجعه می کنیم می بینیم که در جلساتی که حضرت ترتیب داده بودند و اعلم علمای بلاد را مأمون جمع کرده بود که به حسب ظاهر یک مناظره ای بین اینها راه بیندازند، آنها چنان مجاب شدند و آن چنان در این مناظره علمی ای که حضرت امام رضا(ع) ترتیب داده بود اینها مجاب شدند که انگشت حیرت به دهان گرفته بودند که ایشان چه شخصیتی است و در کجا و نزد چه کسانی درس خوانده است و این علوم را از کجا آورده که از هر علمی و از هر بابی که سخن می گوییم حضرت شجاعانه وارد می شود.
وی افزود: حضرت به بعضی از دوستان خود فرمودند: می دانید مأمون چه وقت از این جریان ناراحت و پشیمان می شود، آن وقتی که ببینید که تمام دانشمندانی که دعوت کرده در برابرم زانوی ادب می زنند و از امامشان استفاده می کنند و تا زمانی که حضرت امام رضا(ع) در خراسان بودند این برکت عظیمی را که به این آب و خاک آوردند تا امروز ادامه دارد و این برکت روز به روز تجلیاتش بیشتر می شود.
مروجی طبسی در تفسیر حدیث سلسله الذهب، گفت: تفسیر من این است که اولاً حضرت مردم را به آن دژی که خداوند متعال برای تمام بشر قرار داده است و همان «لا اله الا الله» است، فراخوانده و همه مردم را به تحت لوای لا اله الا الله بودن دعوت کردند، یعنی یک وحدتی را در جهان امام مطرح کردند که همان وحدتی است که قرآن کریم پیشاپیش فرمود: «واعتصموا بحبل الله جمیعا» حضرت در ادامه همین آیه این حدیث را فرمودند. قرآن می فرماید به ریسمان الهی چنگ بزنید که شما را نجات خواهد داد واعتصمو چنگ زدن به همان ریسمان الهی است. امام رضا(ع) می فرماید: لا اله الا الله داخل شدن در همین دژی است که محکم و مستحکم است که همان مسلمان شدن و الهی شدن است و بعد می فرمایند اینکه من بگویم من تنها مسلمان و قائل به لا اله الا الله هستم، کفایت نمی کند بله در زمان رسول الله این جمله کافی بود کافی برای اینکه خون و مالش محفوظ بماند، لذا پیغمبر می فرماید قولوا لا اله الا الله تفلحوا دیگران را کنار بگذارید به سوی خدا بیایید به رستگاری خواهید رسید.
وی افزود: امام رضا(ع) دنبال این حدیث رسول خدا(ص) می فرماید الان زمانی است که لا اله الا الله به تنهایی کافی نیست و بعد مسئله امامت و رهبری را مطرح کردند.
مروجی در مورد اینکه نحوه مناظرات و مباحثات امام رضا(ع) در مواجهه با شبهات برای دفاع از دین چگونه بود، گفت: از اعلم علمای فلاسفه یا از متکلمین یا از بزرگان ایران از مسیحی ها و یهودی ها و تمام طوایف از طرف مأمون دعوت شده بودند تا با ایشان مناظره کنند و حضرت مقتدرانه با انها وارد بحث شدند. هدف مأمون این بوده که امام رضا(ع) را از نظر شخصیتی ترور کند لذا می بینید که افراد متفاوتی را جمع کرده بود ولی امام طوری با اینها منطقی بحث می کرده که اصلاً جوابی در برابر ایشان نداشتند.