( 0. امتیاز از )

صدای شیعه: ترکیه در دوران زمامداری اردوغان به گروه‌های افراطی نظیر القاعده و داعش در سوریه کمک رسانده که به زعم برخی کارشناسان، در راستای تجدید حیات حکومت عثمانی است. به منظور بررسی این موضوع با حجت‌الاسلام محسن مهاجرنیا، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و مسئول دبیرخانه انجمن‌های علمی حوزه گفت‌وگو کردیم.

*لطفاً درباره تاریخچه تفکرات نوعثمانی توضیحاتی بدهید و اینکه آیا این تفکر نشأت گرفته از شعارهای امپراتوری عثمانی قدیم است یا خیر؟

برای بررسی این موضوع باید قدری به عقب باز گردیم زمانیکه امپراتوری عثمانی یکی از پنج قدرت برتر دنیا بود حتی می‌توان گفت بزرگترین امپراتوری دنیا بود که کل شرق را در سیطره خود داشت در یک دوره چهار امپراتوری دیگر با هم دستی هم به تجزیه این امپراتوری پرداختند و در نهایت سال 1920 این امپراتوری اسلامی به ترکیه خلاصه شد، آتاتورک در این سال به نمایندگی از غرب و امپراتوری‌های غربی در این قلمرو بر تخت نشست و ضربه آخر را به بدنه امپراتوری زد و اعلام کرد که ما به دنبال قلمرو و جهانگشایی با مرکزیت ترکیه نیستیم بلکه به دنبال یک حکومت ناسیونالیست پان‌ترکیسم به رهبری و محدوده ترکیه هستیم. به تعبیر خودش دیگر نمی‌خواهیم برای این نان خورهای عرب زحمت بکشیم! با این توجیه آنها عثمانی را متلاشی و دولت مرکزی همان ترکیه به یک حکومت ملی ناسیونالیسم لائیک پان ترکیسم محصور شد.

*این دوره مصادف با دوره پهلوی‌ها در ایران می‌شود؟

بله از همان سال به بعد تبلیغات گسترده غرب به منظور ایجاد یک مدل جدید حکومت در خاورمیانه شروع شد و در همان ایام رضا خان هم در ایران سرکار آمد حتی او را به ترکیه بردند و پیشرفت ترکیه را به عنوان یک الگو نشانش دادند آتاتورک هم در آن دوره یک مجموعه اصلاحاتی با مظاهر غربی ایجاد کرده بود، زمانی که رضاخان پیشرفت ترکیه را دید و متوجه شد این پیشرفت به دلیل کنار گذاشتن دین و مظاهر دینی نظیر لباس روحانیت و پوشش زنان است به سرعت به ایران تلگراف زد که چادرها را بردارید و آخوندها را ممنوع‌الباس کنید!

*پس تفکر مذهبی مردم ترکیه چه شد؟ مگر آنها مذهبی نبودند؟

-بله، ترکیه در یک دوره تحت الحمایه غرب قرار گرفت و حکومتش لائیک شد وگرنه پیش‌تر پایتخت اهل سنت و خلافت اسلامی اعراب بود، اما کاری کردند که کشوری لائیک و تحت سیطره قرار بگیرد با این حال مردمشان در دوران خلافت اسلامی سنی بودند و رگه‌های اسلامی داشتند تا اینکه حدود سی تا چهل سال پیش آرام رگه‌های اسلامی آنها توسط اربکان و پیروان او در حزب عدالت و توسعه کمرنگ شد.

در این دوره چالش جدی بین لائیک‌ها و گروه‌های اسلام‌گرا ایجاد شد و نتیجه این شد که اسلام گراها توانستند رأی اکثریت مردم را کسب کنند و زمینه‌هایی برای چالش جدی‌تر با پان ترکیسم و لائیک‌ها پیدا کردند.

*در این جدال هم که مشخص است حزب عدالت و توسعه پیروز شد ولی چگونه چالش‌ها را رفع کردند؟

-البته بعضی ساختارهای لائیک را تغییر دادند قدری هم درون ارتشی‌ها نفوذ و حس نظامی‌گریشان را تعدیل کردند. حزب عدالت و توسعه زمانی که سر کار آمد، آراء مردم را در دست داشت، دولت و مجلس را هم بدست گرفت و بنابراین ساختارهای کل نظام عملاً در اختیار حزب قرار گرفت، بنابراین دولت ترکیه حس کرد زمینه‌های توسعه را پیدا کرده است آمریکا هم از این حزب حمایت کرد و چالش‌هایی که برای عضویت در اتحادیه اروپا داشت را تا حدودی رفع کند تا به رغم اینکه برخی کشورهای اروپایی مخالف حضور ترکیه بودند، او را بپذیرند، بنابراین ترکیه از درون و بیرون تقویت شد.

*تفکرات نوعثمانی شامل چه اندیشه‌هایی است؟

-در سال‌های اخیر آرام این حزب ایده‌هایی در سرش ایجاد شده است. به هرحال ترکیه وارث تاج و تخت یک امپراتوری است «محمد داود اُغلو» از سیاستمداران و دیپلمات‌های ترک و نخست وزیر اسبق ترکیه و تئوریسین حزب عدالت و توسعه می‌گفت زمانی که تنها یک دانشجو بوده راجع به ترکیه بسیار فکر می‌کرده که زمستان‌ها نگران کمونیسم و تابستان‌ها نگران جدایی طلب‌ها است، این تعبیر بسیار زیبا بود چرا که وی به سرما و گاز و نفت نداشته ترکیه و و ادعای تجزیه‌طلبی کردها در ترکیه اشاره دارد، وی ادامه می‌دهد که الان زمان آن رسیده مشکلاتمان را حل کنیم!

من این جمله «الان زمان آن رسیده مشکلاتمان را حل کنیم» مقدمه تفکر نوعثمانی می‌دانم، ترکیه به لحاظ منابع طبیعی بسیار فقیر است و بنابراین نیازمند همسایگان است لذا برای حل مشکلات باید روابطش با همسایگان را درست کند، سال‌های پیش زمان امپراتوری عثمانی -که البته دوره خیلی طولانی نیست و همه هم یادشان است- اعراب از ترک‌ها بسیار زخم خوردند چرا که ترک‌ها بسیار کشورهای پیرامونی را اذیت می‌کردند لذا اعراب به شدت از تعصب ترکیسم تنفر دارند بنابراین ترکیه تلاش کرد ذهنیت منفی اعراب را نسبت به ترک‌ها تغییر دهد.

دوم ترک‌ها به صورت تاریخی با ایرانیان نیز مشکل داشتند، به خصوص پس از انقلاب شیعی ترکیه باید روابطش را با ایران و آسیای میانه و ماجرای مناقشات ترک‌ها با ارمنستان حل می‌کردند، سوم هم اروپای شرقی است، لذا داوداغلو با طرح تئوری «استراتژی مشکل صفر با همسایگان» رفع مشکلات اقتصادی را در باز کردن درب‌های کشور به سمت همسایه‌ها و ایجاد بازار آزاد اقتصادی دانست.

*آیا در این زمینه موفق عمل کرد؟

بله تا حدودی موفق بود، ایران در سال‌های اخیر روابط خوبی با ترکیه داشته به ویژه در ایام تحریم، همکاری ترکیه با ایران خوب بود. چرا که تنها مجرای صادرات نفت و گاز ما ترکیه بود، از آن سو اعراب هم با آنها رابطه خوبی داشتند و ترکیه امروز با عربستان و قطر در یک جبهه به حمایت از داعش می‌پردازد. روابط ترکیه با اروپای شرقی هم تا حدودی بهبود یافته و تلاش کرده کشورهای امپراتوری عثمانی را با هم متحد کند. در مجموع ترکیه یکی از کشورهای توسعه یافته منطقه شد که توانست مشکلات و منابع اقتصادی خود را جمع و جور کند.

*وضعیت ارتباط ترکیه با اتحادیه اروپا به کجا رسید؟

البته این هم یکی از مشکلات ترکیه بود که گاهی تا عضویت در اتحادیه اروپا پیش رفته اما مواضع اخیر ترکیه و حمایت از داعش و تروریست‌ها و بدبینی‌هایی که از سوی اروپایی‌ها آنها را زیر سؤال برده، مشکلاتی را ایجاد کرده است. اما از سوی دیگر آمریکا از ترکیه حمایت کرده و آنها در ناتو عضو هستند اخیراً نیز ترکیه این بحرانی که با روسیه ایجاد کرده شیطنتی بوده که تلاش داشت پای ناتو را به منطقه بکشاند و جنگی ایجاد کند لذا قضیه اخیر هواپیمای روسیه را نیز به همین شکل می‌توان تحلیل کرد.

بنابراین در بحث از تفکرات نوعثمانی باید به همین احیای مرزهای گذشته که توسط آنها مطرح شد، توجه کنیم. بنابراین تفکر نوعثمانی به دنبال احیای نفوذ امپراتوری عثمانی است، حال اینها خودشان می‌دانند که نمی‌توانند کشورها را به هم ملحق کنند و این امر غیر ممکن است بنابراین در صدد برآمدند تا این امپراتوری را به صورت نفوذ در کشورها گسترده کنند نه به صورت جغرافیایی!

*وضعیت بیداری اسلامی در منطقه هم در ایجاد این تفکر نوعثمانی مؤثر بود؟

بله جریان بیداری اسلامی ترک‌های ترکیه را هوایی کرد و به این فکر افتادند که الان وقتش است به سمت احیای نفوذ امپراتوری اسلامی بروند چرا که نخستین تحرکات نیز در آفریقا از تونس و لیبی و مصر و سپس به سمت خاورمیانه آمد، دقیقا مرزهای گذشته امپراتوری عثمانی. لذا اینها یک مرتبه به سمت «بن قاضی» انقلابی عثمانی در قرن هشتم رفتند واژه بن قاضی در ترکیه نماد توسعه به سمت آفریقا است، بنابراین ترک‌ها زمانی که دیدند از سوی اروپا و اتحادیه اروپا به جایی نمی‌رسند، به سمت شرق آمدند و فرصت بهار عربی (به زعم آن‌ها) را طلایی دیدند تا نفوذ خود را احیاء کنند.

*چطور؟

-ابتدا به سمت آفریقا و کشورهای تونس و لیبی رفتند، الگوی این کشورها هم رگه‌های اسلامی داشت مخصوصاً تونس که متأثر از انقلاب اسلامی ایران بود و رهبرانشان از ارادتمندان امام خمینی(ره) بودند بنابراین ترک‌ها از انقلابیون تونس و لیبی حمایت کردند و آرام قلوب آنها را جذب کردند و زمانی که آنها پیروز شدند و به دنبال مدل حکومتی بودند اگر می‌خواستند مدل ایران را بگیرند متفاوت از الگوی اسلام تساهلی ترکیه بود، الگوی ما هم که شیعه بود آنها هم سنی بودند، بنابراین به حداقل بسنده کردند و به سمت اسلام ترکیه رفتند که با همه چیز کنار می‌آمد، ترکیه هم شرایط را غنیمت شمرد و مدل اسلام تساهلی و آخرین ورژن اسلام مدرن خود را توسط تفکر نوعثمانی ارائه کرد. با این حال در تونس هم به استثنای دور اول، ترک‌ها موفقیت زیادی کسب نکردند.

اما در مصر شرایط متفاوت بود اخوانی‌ها قدری متعصب بودند و اسلامشان با اسلام ترکیه متفاوت بود اما ترک‌ها با جوسازی‌هایی که کردند اخوان را به سمت خود کشاندند فارغ از اینکه ترکیه نمی‌دانست درون اسلام اخوانی رگه‌هایی از تعصب است که با اسلام عثمانی گری مخالف بنیادگرایی جور در نمی‌آید لذا خیلی زود رابطه‌شان به هم خورد و در نتیجه مدلشان در مصر محقق نشد.

*ترکیه چگونه توانست در بین اعراب نفوذ کند و در واقع به تفکر سلفیت و نوسلفی‌ها نزدیک شد؟

زمانی که ترکیه به سمت شرق و کشورهای عربی تمایل پیدا کرد به سمت عربستان، قطر، امارات، بحرین و دیگر کشورها آمد، اما به دلیل تعارضی که این کشورها با اسرائیل داشتند تلاش کرد رابطه خود را طوری نشان دهد که با اسرائیل رابطه خوبی ندارد،ب نابراین طوری خود را به جریانات سیاسی منطقه نزدیک کرد و از یک سو کمک‌هایی به غره کرد تا جایی که اسرائیل حتی کشتی حمایتی آنها را در دریا مورد هدف قرار داد، اینگونه شد که اعراب باور کردند ترکیه با آنها است این برنامه را نیز با همکاری آمریکا طراحی کرده بود.

در جریان سوریه و جنگ عربستان با سوریه نیز آمریکا، اعراب و ترکیه را سر یک سفره نشاند و افسار داعش را به دست عربستان و ترکیه انداخت، لذا ترکیه اولاً در دام آمریکا افتاد و دوماً به نقشه راه آمریکا برای خاورمیانه نزدیک شد.

همکاری ترکیه، اسرائیل و اعراب در جریان سوریه زیاد شد، نقش ترکیه در حفاظت از منافع اسرائیل در عربستان بسیار زیاد است درحالیکه عربستان از معدود کشورهایی بود که شدیدا در ارتباط با اسرائیل احتیاط می‌کرد اما امروز می‌بینیم که رسماً با هم رابطه دارند و این نقش را نیز با واسطه ترکیه پذیرفتند.

در نهایت ترکیه در جریان داعش و سلفی‌ها از سوی آمریکا بازی خطرناکی را شروع کرده به طوریکه ناخودآگاه در مسیر تحقق خاورمیانه بزرگ آمریکا حرکت می‌کند.

*آیا تصور نمی‌کنید اینکه اتحادیه اروپا هم ترکیه را به طول کامل نمی‌پذیرد، یک برنامه از سوی آمریکا باشد؟

-چرا اتفاقاً از زمانی که درها از سوی اتحادیه اروپا بسته شد ترکیه به سمت توسعه از سوی شرق آمد و این ایده نوعثمانی‌گری جا افتاد، ترکیه در عین حال هم از فلسطین و هم از اسرائیل حمایت می‌کند در جریان تحریم ایران هم ترک‌ها به ما چراغ سبز زیادی نشان دادند و می‌خواستند ذهنیت ما را مثبت کنند. بنابراین ترک‌ها در یک بازی گسترده قرار گرفته‌اند که تلاش دارند با همه کشورها یک رابطه ایجاد کنند. با این وضعیت ترکیه آلت دست آمریکا شده و نقش نیابتی بازی می‌کند در عین حال به فکر گسترش مرزهای نفوذ خود نیز هست بنابراین از یک دوگانگی رنج می‌برد.

امروز چند چالش اصلی تفکر نوعثمانی شامل چالش‌ها و تضادهای درونی خود از جمله حضور میلیونی علوی‌ها در داخل ترکیه، ادعای قرائت از اسلام (اسلام تساهلی با همکاری لائیک‌ها و اسرائیلی‌ها)، عضویت در اتحادیه اروپا با شعار ضد اسرائیلی، رفع مشکلات با همسایگان و تلاش برای تصرف سوریه، ناکامی در آفریقا و رانده شدن از شاخ افریقا و در نهایت ایران است.

ماجرای اسرائیل، داعش و سلفی‌ها نقاط استراتژیک غیر قابل معامله برای ایران است و ترک‌ها از یک سو به دنبال رابطه با ایران هستند و از سوی دیگر نیز با تروریست‌ها همکاری می‌کنند، بنابراین ترکیه برای ما سر پل غرب گرایی دنیای مدرن است هم جاهایی منافع ما را به خطر می‌اندازد و هم تلاش دارد با ما رابطه داشتند باشد، اما در نهایت می‌داند که اینگونه نمی‌شود ادامه داد، ایران در همین اسقاط هواپیمای روسیه توسط ترکیه از آنها انتقاد کرد، مجموع این مباحث نشان می‌دهد که ترک‌ها یک برنامه جدی برای تفکر نوعثمانی دارند و در قالب همین استراتژی که در پیش گرفته‌اند، مدل اسلام تساهلی‌شان را تقویت می‌کنند.

*پس بحث حمایت تفکر نوعثمانی از داعش و نوسلفی‌ها چیست؟

-یکی از مشکلات جدی ترکیه امروز همین است که نتوانسته چالش‌ها و تضادهای مختلف در سیاستش را حل کند، اینها از یک سو به دنبال صدور اسلام حزب عدالت و توسعه هستند که این اسلام هم البته با همه چیز کنار می‌آید و از سوی دیگر به حمایت سلفی‌گری، داعش، تروریسم خشن و بی رحم سلفی در منطقه می‌پردازد.

*مگر اسلام تساهلی ترکیه با اسلام خشن داعش کنار می‌آید؟

-خیر اینها اصلاً با هم کنار نمی‌آیند. حمایت ترکیه از سلفی‌گری تنها یک سناریوی نوشته شده از سوی آمریکا است که نقش اولش نیز ترکیه است ترکیه برای خودش یک الگوی اسلامی در داخل دارد اما مأموریت دارد که داعش را تقویت کند و در بازی آمریکا قرار است اسلام خشن توسط اسلام تساهلی تعدیل شود، لذا ترک‌ها مأمور شدند تا رابطه داعش را با اسرائیل تسهیل کنند و موفق هم شدند.

داعش امروز مسلمانان را می‌کشد اما زمانی که زخمی می‌شود به بیمارستان‌های اسرائیل برای مداوا می‌رود این ایجاد ارتباط موفق داعش و اسرائیل فیلمی است که نقش اول آن را ترکیه ایفا می‌کند.

بنابراین ترکیه امروز، خشن‌ترین گروه‌های مدعی اسلام را با اسرائیل مرتبط می‌کند تا خط مقاومت آنها را نیز تضعیف کند، یعنی با حزب الله سوریه مرتبط می‌شود ، تلاش می‌کند دولت حماس را از قدرت پایین بیاورد و دستش را در دست سازمان فتح که جنبش آزادی بخش فلسطین است بگذارد، از این مباحث نتیجه می‌گیریم که نقش ترکیه در منطقه نیابتی آمریکا است و این نقش هم انصافاً به خوبی بازی شده است هر چند در جاهایی با مشکلاتی مواجه شده اما در جاهای دیگر موفق عمل کرده و الان ترکیه موفق شده رابطه اعراب را با اسرائیل تصحیح کند و اعراب دیگر چاره‌ای ندارند جز اینکه با اسرائیل کنار بیایند.

*این نقش البته مشکلاتی را هم برای ترکیه ایجاد کرده است...

-بله در یک جایی ایده نوعثمانی‌گری ترکیه با آمریکا به چالش می‌خورد و ترک‌ها ایده سلیقه‌ای نوعثمانی خود را تقویت می‌کنند و یک مرتبه می‌بینیم که ترکیه هواپیمای روس را هدف قرار داده است و ترکیه‌ای که بدنبال کشورگشایی است تلاش دارد جنگی در منطقه ایجاد کند تا پای ناتو هم در این منطقه باز شود و وجود ترکیه نیز در اروپا و اتحادیه تأیید شود و از این آب گل آلود ماهی بگیرند.

لذا بنده تصورم این است که ترک‌ها در یک برنامه‌ریزی گسترده وارد این بازی پیچیده شده اند به همین دلیل هم هست که هواپیمای روسیه سرنگون می‌شود هنوز خبرش پخش نشده اوباما از ترکیه حمایت می‌کند پس این حمایت یک پروژه از پیش طراحی شده است، البته روسیه نیز دست ترکیه را خوانده است و پوتین در تعبیر خود می‌گوید که اردوغان شیطنت کرده است یعنی روس‌ها می‌دانند که ترکیه چه بازی‌ای را می‌خواهد شروع کند.

ترکیه حتی در زمینه حمایت از داعش نفت سوریه و عراق را که توسط داعش استخراج می‌شد با قیمت در حد مجانی دریافت می‌کرد لذا حتی این ریسک را هم به جان خرید!

*صحبت پایانی؟

-با بازی خطرناکی که ترکیه در منطقه شروع کرده تقابل جدیدی نیز با ایران پیدا می‌کند ولی رفتاری که ما در پیش گرفتیم فوق العاده به آنها رودست زده است و آنها به این نتیجه خواهند رسید که این نمایندگی از غرب و گسترش نفوذ نوعثمانی‌گری برایشان سودمند نخواهد بود، چرا که با تلاش ترکیه در سوریه و اینکه پای کشورهای مختلف را به سوریه کشیدند اگر برنامه‌ریزی جدی ایران و حمایت رهبر انقلاب نبود خیلی زودتر سوریه متلاشی شده بود، اما ما تلاش کردیم نقشه خاورمیانه بزرگ آمریکا را در بخش سوریه کاملاً متوقف کنیم، لااقل در حوزه فرهنگی بسیار کار کردیم به نحوی که امروز خیلی دستشان به کار نمی‌رود و به رغم همه حمایت‌ها از تروریسم آنها خودشان نیز دیگر از تروریسم و داعش می‌ترسند.

منبع: فارس


انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر