( 0. امتیاز از )

صدای شیعه: کم نیستند زنانی که پایشان را بر مسند بزرگان و عالمان مذهبی گذاشتند و به روشنگری دینی پرداختند. کسانی که در بین بانوان شیعه، نامشان می‌درخشد و همواره از آنان به نیکی یاد می‌شود.

بانو زهره صفاتی تنها بانوی مجتهده جهان تشیع به شمار می‌رود که در سال 1328 و در شهر آبادان دیده به جهان گشود. تولد در خانواده‌ای مذهبی و دوستدار اهل بیت(علیهم‌السلام)، او را به مکتبخانه کشاند. بانو مجتهده صفاتی به توصیه مادرش، راه مکتبخانه را در پیش گرفت. خواندن قرآن را به شایستگی آموخت. سپس به دبستان رفت و تحصیل خویش را ادامه داد. صفاتی، برای گذراندن دوره دبیرستان مردد بود، زیرا واجباتی مانند حفظ حجاب و دیگر شعائر دینی در مدارس پهلوی جایی نداشت و ایشان نگران توقف رشد فکری و اعتقادی‌اش بود. به همین سبب، دوره‌ دبیرستان را به صورت متفرقه گذراند و به طور همزمان نسبت به تحصیل علوم اسلامی علاقه نشان داد.

وی همچنین در سال 1349 برای ادامه تحصیل، به قم رفت. در آنجا رسائل و مکاسب آموخت. این بانوی مجتهده تا آنجا پیش رفت که موفق به اخذ درجه اجتهاد شد و به عنوان چهره‌ای برجسته نام او بر سر زبان‌ها قرار گرفت. او اکنون تنها بانوی مجتهده کشور است که از استادان سطوح عالی حوزه علمیه خواهران قم نیز به شمار می‌رود.

وی از محضر استادانی همچون جعفر سبحانی، مرحوم آیت الله مشکینی، محمدعلی حقی سرابی، محمد حسن احمدی فقیه، میرزا فتاح شهیدی تبریزی و آیت الله فاضل لنکرانی بهره‌مند شده است. بانو مجتهده صفاتی همچنین اجازه اجتهاد خود را از بزرگوارانی نظیر آیت الله صافی گلپایگانی و سید اسماعیل موسوی زنجانی اخذ نموده است.

زیارت در پرتو ولایت، طهارة النسا فی احکام الدما، شرح علی عروه الوثقی، معاد از دیدگاه قرآن، پژوهش فقهی پیرامون سن تکلیف، زیارت عتبات عالیات، منابع مشترک اجتهادی میان مذاهب اسلامی و نفقه دادن همسر، از جمله آثار تألیفی ایشان است.

از فعالیت های سیاسی- اجتماعی وی نیز می‌توان به انتصاب وی به عنوان مشاور امور فقهی معاون رئیس جمهور در امور زنان اشاره کرد. صفاتی پس از این انتصاب، سفری به واتیکان داشت و با پاپ، ملاقات کرد و به گفت و گو نشست. زندگی این بانوی مجتهده، سراسر درس زندگی و معرفت است. در همین راستا، گفت و گویی با وی انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

چه رخدادهایی در علاقه شما به کسب علوم اسلامی مؤثر بود؟

مادرم حافظ قرآن بودند و پدرم هم به عنوان مردی متدین و دیندار شناخته می‌شدند. مذهبی بودن خانواده من با فضای اجتماعی و سیاسی آن روزها بسیار متفاوت بود. تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، آبادان شهری بود که به سبک و سیاق آمریکایی‌ها اداره می‌شد. در برخی محلات آبادان حتی اجازه ساخت مسجد نمی‌دادند. فضا برای سخنرانی‌های مذهبی و دینی به هیچ عنوان مهیا نبود. روحانیون در شرایط سختی به سر می‌بردند. من برای رفتن به مدرسه هم در تنگنا بودم، زیرا در مدارس آن زمان، داشتن حجاب سخت نکوهش می‌شد. این موضوع با باورهای دینی من جور در نمی‌آمد. این گونه شد که تصمیم گرفتم مقطع دبیرستان را به صورت متفرقه بخوانم. همزمان با تحصیل در مقطع دبیرستان، به فراگیری معارف اسلامی نیز پرداختم.

از همان ابتدا به مطالعه کتاب‌های غیردرسی و مجلات اسلامی علاقه نشان می‌دادم. در دوره نوجوانی‌ام به مطالعه زندگی خانم امینی اصفهانی پرداختم و به فکر فرو رفتم. اصلاً مطالعه زندگی ایشان بود که انگیزه بیشتری در من ایجاد کرد. عطش زیادی برای فراگیری علوم دینی در درونم احساس می‌کردم، اما فضای آبادان برای فروکش کردن عطش من مهیا نبود.

در همان ایام بود که همراه با خانواده‌ام به زیارت حرم حضرت رضا(علیه‌السلام) مشرف شدیم. و در این سفر با گریه و التماس از امام هشتم(علیه‌السلام) خواستم زمینه تحصیل من را در حوزه فراهم کند.

هنگامی که از سفر مشهد بازگشتیم، باخبر شدیم یک مرکز علوم اسلامی برای خواهران در آبادان احداث شده است. سر از پا نمی‌شناختم. تأسیس این مرکز در آبادان را لطف امام رضا(علیه‌السلام) می‌دانستم که به حرف دلم گوش داد. درست به خاطر دارم آن موقع، 13 ساله بودم.

پس از چهار سال تحصیل، ماجرای هجرت من به قم برای کسب علم پیش آمد. با توجه به اقتضائات فرهنگی و اجتماعی آن زمان، تحصیل یک دختر جوان در شهری دیگر بسیار دشوار به نظر می‌رسید. نامه‌هایی به مراجع تقلید آن زمان نوشتم و تقاضایم برای تحصیل علوم اسلامی را مطرح کردم. سرانجام با نامه من و چند بانوی دیگر موافقت شد و من به همراه چهار نفر دیگر، در یک منزل اجاره‌ای سکونت یافتیم. شرایط برای ما به گونه‌ای فراهم شد که حتی محافظ هم داشتیم و می‌توانستیم به تحصیل خویش بپردازیم.

قدری بیشتر از خفقان دوره پهلوی برایمان بگویید.

در آن زمان هر صدایی را خفه می‌کردند. آن قدر در جلسات و سخنرانی‌ها شرکت داشتم که رئیس سازمان امنیت خوزستان، حق سخنرانی را از من گرفت.

من، تجربه زندان‌ها و سلول‌های وحشتناک پهلوی را هم دارم و طعم تلخش را چشیده‌ام. سال 55 بود که مرا به همراه فرزند هفت ماهه‌ام به زندان انداختند. سپس ما را به یک سلول کوچک و نمور منتقل کردند که هیچ امکاناتی نداشت. به خاطر دارم، فصل زمستان هم بود و سردی هوای سلول هم مزیدی بر علت شده بود. چند ماه زندان را تحمل کردم تا سرانجام توانستم طعم آزادی را بچشم. البته پهلوی مجبور شد مرا آزاد کند، زیرا هیچ مدرکی علیه من به دست نیاورده بود. آن زمان تلخی و شیرینی زیادی را چشیدیم.

با توجه به پژوهش‌های شما، وضعیت کنونی بانوان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

بانوان ما باید آشنایی بیشتری با معارف و سبک زندگی فاطمی پیدا کنند. متأسفانه بانوان از سیره و سبک زندگی حضرت زهرا(علیهاسلام) فاصله گرفته‌اند. البته اینکه پیوسته به بانوان و دختران بگوییم مانند حضرت زهرا(علیهاسلام) باشید نیز کفایت نمی‌کند. در این مسیر باید از ابزارهای عقلانی و استنباطی بهره ببریم تا بتوانیم ذهن بانوان را برای پذیرش سبک زندگی فاطمی آماده کنیم.

از سویی دیگر، بانوان ما باید به نقش‌های خود آگاه باشند و در مسیر همین نقشی که برای آن‌ها تعیین شده، به یادگیری سبک زندگی فاطمی بپردازند. نقش‌های دختری، همسری و مادری برای بانوان تعیین شده که قرآن کریم نیز در آیات خود به این نقش‌ها اشاراتی داشته است.

بی توجهی به همین نقش هاست که ریشه اعتماد و محبت را در خانواده‌ها خشکانده است. با توجه به سخنان رهبر معظم انقلاب، بانوان باید به مقوله فرزندآوری توجه ویژه تری داشته باشند. اکنون بانوان خانواده‌های مرفه و توانمند اقتصادی، تمایلی به فرزندآوری ندارند. مگر می‌خواهیم شیعه کشی به راه بیندازیم؟ از آن طرف اسرائیل به فکر ازدیاد نسل خویش است و ما چگونه بی توجه از کنار این مسئله عبورمی کنیم؟

آیا حضور بانوان در جامعه با نقش‌های آنان در کانون خانواده منافات دارد؟

خیر. بنده مخالف حضور بانوان در جامعه نیستم، بلکه معتقدم حضور بانوان در جامعه باید به گونه‌ای باشد که مسئولیت آنان در خانواده را تحت تأثیر قرار ندهد. البته جامعه نیز با آنکه حضور اجتماعی بانوان را پذیرفته، اما هنوز بستر را برای این حضور آماده نکرده است.

امید است، بهره مندی هر چه بیشتر بانوان از فرهنگ و سیره فاطمی بتواند آرامش و مودت را به خانواده‌ها بازگرداند و مادران بتوانند فرزندان صالحی تحویل جامعه اسلامی دهند.

منبع: روزنامه قدس


انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر