شیعیانی که با شفاعت فاطمه معصومه(ع) بهشتی میشوند
در روز ولادت کریمه اهل بیت، حضرت معصومه (س) در خدمت دکتر محسن میرباقری هستیم تا در این فرصت از مقامات معنوی این بانوی گرامی اسلام بیشتر بدانیم.
لطفاً درباره ابعاد مختلف زندگی حضرت معصومه (س) و مقام و منزلت ایشان نزد معصومین برایمان بفرمایید.
درباره وجود حضرت معصومه چند نکته را باید توجه داشت. اگر بخواهیم چند امامزاده مشهور که همه مسلمانان و شیعیان آن ها را می شناسند، نام ببریم، حضرت معصومه سلام الله علیها در رده اول هستند.
در ابتدا نگاهی به تاریخ زندگی این بانو می اندازیم؛ ایشان در سال 173 در مدینه از مادری به نام تکتم چشم به جهان گشودند و گفته اند دختر بزرگ حضرت موسی بن جعفر امام هفتم علیه السلام بوده اند.
در سال 200 هجری امام رضا علیه السلام به سمت ایران حرکت کردند. مأمون برای اهداف خود حضرت را به مرو دعوت کردند. زمانی که حضرت ولایتعهدی را به اجبار پذیرفتند البته با قیودی که برای این امر گذاشتند که ذره ای با الودگی های دستگاه خلافت ارتباطی نداشته باشند، یک مقام تشریفاتی شدند و بدین گونه از فرصت نهایت استفاده را کرده و با مناظراتی که انجام دادند و نماز بارانی به پا کردند، عظمت ویژه ای یافتند.
جلوه و عظمت امامت و تشیع در زمان امام رضا(ع)
در زمان امام رضا علیه السلام جریاناتی پیش آمد که امامت و تشیع جلوه ی عظیمی پیدا کرد. از جمله آن ها این بود که با آمدن امام به ایران و مسأله ولایتعهدی بسیاری از مسائل دگرگون شد. در ایران زمزمه ها و قیام هایی علیه بنی عباس شده بود که گاهی ظاهر و چهره ای غیر اسلامی داشت ک با آمدن امام به ایران امامزاده های بسیاری از بنی هاشم و شیعیان وارد ایران شده و به جای جای این کشور رفته و به تبلیغ اسلام حقیقی و تشیع پرداختند.
از جمله این ها دختر موسی بن جعفر علیه السلام حضرت معصومه سلام الله علیها بود که در حسب ظاهر هدف دیدن برادر و پیوستن به ایشان بود اما گویی دست تقدیر برنامه ی دیگری داشت و خود حضرت هم از آن با خبر بودند.
در بین راه زمانی که حضرت معصومه سلام الله علیها به ساوه رسیدند بیمار شدند. در این بین از شهر قم سؤال کردند و به ایشان گفتند که قم به این جا نزدیک است. حضرت خواستند که ایشان را به قم ببرند. در قم توسط پسران سعد اشعری و بزرگان قم مورد استقبال عظیمی گرفتند. بعد به خانه موسی بن خزرج بن سعد اشعری رفتند. 17 روز در قم در قید حیات بودند و بعد از 17 روز در آن شهر از دنیا رفتند.
ساخت اولین بارگاه برای حضرت معصومه (س)
حضرت معصومه سلام الله علیها در باغی به نام بابلان دفن شدند. موسی بن خزرج، سایبانی بر قبر ایشان قرار دادند تا اینکه در سال 256 دختر امام جواد علیه السلام به نام زینب اولین بارگاه را بر قبر حضرت معصومه بنا نهادند و این نکته مهمی است که ایشان در بین همه امامزادگان آمدند روی قبر حضرت معصومه بنایی را به عنوان شاخص نهادند و چه بسا در این زمینه از پدر بزرگوارشان دستورالعملی داشته اند.بعدها در زمان شاه طهماسب در سال 965 بارگاه جدید ساخته شد و به تدریج وضعیتی پیش آمد که امروز حرم حضرت معصومه سلام الله علیها جزو حرم های درجه اول جهان اسلام و تشیع است.
در میان فرزندان موسی بن جعفر، حضرت معصومه بالاترین مقام را دارا هستند
در رابطه با مقام و منزلت این بانوی بزرگوار سخنان بسیاری گفته شده است؛ ابن سباق مالکی می گوید: به یقین بعد از امام رضا علیه السلام در میان فرزندان امام موسی کاظم، حضرت معصومه بالاترین مقام را دارا هستند.
و همین طور شیخ محمد تستری در قاموس الرجال درباره حضرت معصومه سلام الله علیها چنین بیانی دارد که در میان فرزندان حضرت موسی بن جعفر با همه کثرتشان، بعد از امام رضا کسی هم شأن حضرت معصومه سلام الله علیها نیست با این که همه آن ها امام زاده بوده اند.
فداها ابوها؛ پدر این دختر به فدای او
در زمان امامت حضرت موسی بن جعفر عده ای از شیعیان به مدینه آمدند و به منزل امام هفتم وارد شدند. مطلع شدند که حضرت مسافرت هستند. سؤالات خود را را به منزل حضرت به دست حضرت معصومه دادندو ایامی را منتظر ماندند که حضرت از سفر باز گردند وتا پاسخ سؤالاتشان را دریافت کنند. بعد که دیدند حضرت نیامدند، به خانه حضرت مراجعه کردند تا سؤالات را بگیرند و بروند. مشاهده کردند که حضرت معصومه سؤالات را پاسخ فرموده اند.
در راه بازگشت در خروج از مدینه حضرت موسی بن جعفر را در راه دیدند و گزارش دادند که ما سؤالاتی داشتیم و شما تشریف نداشتید اما دختر شما پاسخ دادند. حضرت سؤالات و جواب ها را ملاحظه کردند. نوشته اند که حضرت سه مرتبه فرمودند؛ فداها ابوها :پدر این دختر به فدای او.
در رابطه با حضرت زهرا سلام الله علیها داریم که پیامبر رفتارها، جملات و تعابیری چون "ام ابیها و..." داشته اند که اعلام کننده عظمت خاص برای حضرت بود که شبیه این رفتارها و بیانات را در رابطه با حضرت معصومه از سوی موسی بن جعفر می بینیم.
درجهای از مقام عصمت برای حضرت معصومه (س)
از مجموعه بیانات و روایات احساس می شود که حضرت معصومه درجه ای از مقام عصمت را دارا بوده اند. "عالمة غیر معلمة"؛ جمله ای درباره اولیای خدا و مقامات عصمت به کار می رود که در رابطه با حضرت معصومه سلام الله علیها نیز بیان شده است.
القاب حضرت معصومه (س)، تشریفاتی نبوده و منطبق با واقعیات است
نکته دیگر که جزو امتیازاتی برای این بانو ذکر شده و درباره هیچ امامزاده دیگری مطرح نیست، اینکه حرم ایشان حرم اهل بیت قلمداد شده است. تمام این خصوصیات نشان می دهد القابی که برای حضرت معصومه سلام الله علیها گفته شده، القاب تشریفاتی نبوده و منطبق با واقعیات بوده است.
اخت الرضا ک این ویژگی عام نسبت به همه امامزادگان از نسل موسی بن جعفر می تواند باشد.
راضیة و مرضیة که این صفات در رابطه با حضرت زهرا سلام الله علیها و در قرآن درباره نفس مطمئنه بیان شده است؛ "يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ، ارْجِعِي إِلى رَبِّکِ راضِيَةً مَرْضِيَّة. نفس مطمئنه بالاترین حالتی است که نفس می تواند به آن دست یابد. چیزی که ابراهیم خلیل به دنبال او بود و از پروردگار درخواست کردند؛ "رَبِّ اَرِنی کَیْفَ تُحْیِ الْمَوْتى" «نشان بده مردگان را چگونه زنده می کنی؟» "قالَ أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ": فرمود: «مگر ایمان نیاوردهاى؟» "قالَ بَلى وَ لکِنْ لِیَطْمَئِنَّ قَلْبی" گفت: «چرا، ولى تا دلم آرامش یابد» و به اطمینان قلبی برسم.
اولیای خدا دنبال این هستند که خودشان از خدا راضی باشند
از خصوصیات نفس مطمئنه این است که راضیه و مرضیه است، هم از خدا راضی است و هم خدا از او راضی است. حال کدام مهم تر است خود بحثی است؛ اهل دلی می گفت اهل تقوا به دنبال این هستند که خدا از آن ها راضی باشد که این بسیار مهم است ولی اولیای خدا دنبال این هستند که خودشان از خدا راضی باشند، چرا که خدا سریع الرضا است، مهم این است که ما راضی باشیم. بله در نعمت ها از خدا راضی و خشنود هستیم اما در کمبودها و نقمت هاو در مشکلات باز هم راضی هستیم؟ مقام رضا مقام بلندی است، اینکه راضی بر مرضی مقدم شده است، سرّش در این است که انسان باید از خدا راضی باشد تا مرضی او قرار گیرد.
کسی به حرم حضرت معصومه برود دست خالی بر نمیگردد
یکی از القابی که اختصاص به حضرت معصومه دارد، "کریمه اهل بیت" است، لقبی که خاص ایشان بوده. ما در میان ائمه کریم اهل بیت داریم که اختصاص به امام حسن مجتبی است و نیز کریمه اهل بیت که خانم حضرت معصومه سلام الله علیها می باشند.کرامت به معنای بزرگی و عظمت و بخشش فوق العاده، گشاده دست، اهل گذشت می باشد. به خداوند عرضه می داریم: یا اکرم الاکرمین: ای کسی که از کرامت ها کرامتش بالاتر است.
کریم اهل بیت یعنی "مفتوح الباب للاحسان"؛ "کسانی که خانه کرامتشان برای احسان و بخشش باز است." حضرت معصومه بسیار با کرامت هستند. کسی به حرم حضرت معصومه برود دست خالی بر نمی گردد و حاجتی بخواهد ان شاء الله به آن ها عطا می شود.
مرحوم آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی از پدرشان مرحوم آیت الله سید محمود نجفی مرعشی، نقل می کنند که؛ "من سال ها دنبال این بودم که قبر حضرت زهرا سلام الله علیها را بیایم. سال ها نذر کردم، توسل جستم تا در خواب امام صادق یا باقر علیهما السلام را دیدم. (تردید از خود آیت الله نجفی بوده است.) در خواب به ایشان می فرمایند که چرا انقدر تلاش می کنی و نا آرام هستی؟ گفتم اقا من می خواهم قبر حضرت زهرا سلام الله علیها را بدانم کجا است و حضوری بروم. حضرت فرمودند: (به این مضامین) مخفی بودن آن سری دارد که تا ظهور امام زمان علیه السلام هم امکان پیدا شدنش نیست.
نکته ای که حضرت در خواب می فرمایند این است که "علیک بکریمة اهل البیت". مرحوم آیت الله مرعشی گفتند: من فکر کردم حضرت زهرا سلام الله علیها را می فرمایند که گفتم خوب آقا من هم دنبال همین امر بوده و به دنبال قبر حضرت زهرا سلام الله علیها هستم. فرمودند نه! حضرت معصومه در قم. بعد در ادامه به این مضمون فرمودند: هر جلالت و عظمتی که قرار بود در حرم حضرت زهرا سلام الله علیها قرار دهند، آن را در حرم حضرت معصومه قرار داده اند و این نکته مهمی است که این در مورد هیچ کدام از امامزادگان دیگر مطرح نشده است.
اوضاع علم در آخرالزمان
در حدیثی مشهور است که علم در آخر الزمان مثل ماری که خود را جمع می کند، از کوفه خود را جمع کرده و به سمت قم پرتاب می کند و علم از آن جا به تمام دنیا منتشر می شود و قم مأمن و مأوای اهل بیت می شود که این هم شد.
از زمان مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری حوزه علمیه قم تأسیس شد. با اینکه در زمان رضاخان بود که عمامه ها بر می داشتند و اجازه نمی دادند لباس روحانیت باقی بماند. بعد در زمان آیت الله بروجردی حوزه توسعه یافت و اکنون هم بزرگترین پایگاه فق و دانش و معارف اهل بیت قم است و چقدر آثار از اینجا به دنیا توسعه داده و منتشر می شود.
زیارتی که بهشتی شدن را واجب میکند
در روایت دیگری امام رضا(علیه السلام) خطاب به «سعد بن سعد اشعری» فرمودند: ای سعد! از ما قبری در نزد شما هست. سعد می گوید: عرض کردم: فدایت گردم، آیا قبر فاطمه دختر حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) را می فرمایید؟ امام رضا فرمودند: آری، هر کس او را زیارت کند در حالی که عارف به حقّ او باشد، بهشت از آن ِاوست.
شفاعت در رابطه با ایشان چه مفهومی دارد؟
در زیارتنامه حضرت معصومه بیان شده که یا فاطمه اشفعی لی فی الجنة. شفاعت یعنی همراهی، شفع یعنی جفت و وتر یعنی فرد. شفاعت به معنای جفت شدن، نفر دوم شدن است. کسی که می خواهد کاری را انجام دهد، به دلیلی کمک می گیرد یا نفر دومی را برای انجام کاری با خودش همراه می کند یا کسی با او برای کار همراه می شود.مثلا من باری را می خواهم بردارم برای من سنگین است از دیگری کمک می خواهم، او کمک می کند.او در حقیقت در انجام این کار شفیع من می شود.
آیا خداوند در کارهایش برای خودش شفیع میگیرد؟
با بررسی های بیشتر می بینیم که عمده کارهای عالم با شفاعت انجام می شود. یعنی حکمت خدا اقتضا می کند که از ایادی خودش استفاده کند. آیا روزی دادن به طفل با خدا است یا خیر؟ بله با خداوند است "وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِی الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللّهِ رِزْقُهَا" خداوند پدر و مادر را مأمور می کند و روزی طفل را با محبتی که در قلب پدر و مادر می اندازد می رساند.
خداوند در اداره جهان شفیعانی دارد که به اذن او عمل می کنند. فرق ما با کافران این است که آنها می گفتند" خدا همکاران مستقلی دارد رب آب، رب باد، رب آتش که این ها مستقلاً کارها را می دهند و اعتقاد ما این است که خدا به دست دیگران کارهایش را انجام می دهد ولی این ها استقلالی ندارند و همه مأمور انجام فرمان خدا هستند؛ این تفکر توحید و آن تفکر شرک است.
شفیع مأذون تفکر توحیدی و شفیع مستقل شرک است. خداوند در هدایت ما می توانست مستقل عمل کند اما پیامبر صلی الله و علیه وآله را می فرستد و در حقیقت پیامبر کار خدا را انجام می دهد و این مأذون و به فرمان خداوند است.
شفاعت پارتی بازی نیست
در قیامت ظلمی وجود ندارد ولی رحمت خدا گشوده استو این بخشش را توسط مأمورین خود انجام می دهد. پیامبر دوست دارد بندگان را شفاعت کند و خداوند هم این مأموریت را به دست ایشان قرار داده و به او واگذار می کند. شفاعت باز شدن باب رحمت خداوند است نه پارتی بازی.
مقام اول را در شفاعت پیامبر اکرم دارند است که ناظر بر کل صحنه قیامت هستند، بعد امیرالمؤمنین بعد ائمه هداة برای امت اسلام بعد انبیاء برای امت های خودشان و بعد مقربان. در بعضی روایات است که به بعضی مؤمنان وارسته متقین درجه ای از شفاعت را می دهند که می توانند تا حدودی به اذن خدا به دیگران کمک کند یا پدر و مادر
به شفاعت حضرت معصومه(س) شیعیان بهشتی میشوند
در مورد حضرت معصومه به مقام شافع بودن ایشان به طور خاص اشاره شده، در روایتی امام صادق علیه السلام در کتاب بحارالانوار،ج60،ص 216) است که فرمودند: إِنَّ لِلَّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَکةُ أَلَا إِنَّ لِرَسُولِ اللَّهِ حَرَماً وَ هُوَ الْمَدِینَةُ أَلَا وَ إِنَّ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ حَرَماً وَ هُوَ الْکوفَةُ أَلَا وَ إِنَّ قُمَّ الْکوفَةُ الصَّغِیرَةُ أَلَا إِنَّ لِلْجَنَّةِ ثَمَانِیةَ أَبْوَابٍ ثَلَاثَةٌ مِنْهَا إِلَی قُمَّ تُقْبَضُ فِیهَا امْرَأَةٌ مِنْ وُلْدِی اسْمُهَا فَاطِمَةُ بِنْتُ مُوسَی وَ تُدْخَلُ بِشَفَاعَتِهَا شِیعَتِی الْجَنَّةَ بِأَجْمَعِهِمْ.
خداوند حرمی دارد که مکه است پیامبر حرمی دارد و آن مدینه است و حضرت علی (علیه السلام) حرمی دارد و آن کوفه است و قم کوفه کوچک است که از هشت درب بهشت سه درب آن به قم باز می شود - زنی از فرزندان من در قم از دنیا می رود که اسمش فاطمه دختر موسی (علیه السلام) است و به شفاعت او همه شیعیان من وارد بهشت می شوند.
چرا حضرت معصومه(س) ازدواج نکردند؟
در این باره نظرات متفاوتی اعلاک کرده اند؛ یک نظر را یعقوبی در تاریخ یعقوبی بیان می کند که در بین دختران موسی بن جعفر به دلیل وصیت پدر منوط بر عدم ازدواج آن هاف هیچ کدام ازدواج نکردن جز ام سلمه در سفر حج برای اینکه محرمی داشته باشد با پسر عموی خودش قاسم بن محمد بن جعفر عقد محرمیت برقرار کرد.
مورخین بر این نظر نقد دارند و می گویند این حرف درست نیست؛ اول این که گفته اند موسی بن جعفر وصیت کردند که دخترانشان ازدواج نکنند خلاف واقع است و بر عکس ایشان همه فرزندانشان را به تبعیت امام رضا سفارش می کنند بعد فرمودند هر کدام از فرزندان من خواستند خواهرشان را به تزویج کسی ببرند این حق را ندارند مگر اینکه از امام رضا اجازه بگیرند. در حقیقت حضرت را بزرگ خاندان معرفی کردند و امر کردند به تبعیت از ایشان.
نظر دیگر بیان کرده اند با توجه به اختناقی که هارون ایجاد کرده بود و حضرت را به زندان انداختند، کسی جرأت نزدیک شدن به خاندان حضرت را نداشتند و این گونه بود که دختران ازدواج نکردند.
گروهی دیگر نقد می کنند که شما از کجا می دانید دختران ازدواج نکردند؟! در تاریخ ازدواج دختران را ثبت نشده و البته ازدواج نکردن آن ها هم ثبت نشده، شاید ازدواج کرده باشند و ثبت تاریخ نشده باشد.
نظری که بنده(دکتر سید محسن میرباقری) در باب عدم ازدواج حضرت معصومه سلام الله علیها احتمال می دهم؛ در رابطه با حضرت زهرا سلام الله علیها در روایات داریم که اگر حضرت علی نبودند، ایشان کفوی نداشتند، بدین معنا که نباید ازدواج می کردند چرا؟ چون شاید از این باب باشد که شوهر درجه ای از ولایت را بر همسر را دارد و خداوند ولایت غیر معصوم بر معصوم را جایز نمی داند کما اینکه ولایت کفار بر مؤمنان و مسلمانان را نمی پذیرد؛ "يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَ النَّصاري أَوْلِياءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ" نمی خواهد بگوید با ان ها دوستی نکنید چرا که دوستی با اهل کتاب مشکلی نداشته و منعی ندارد و قبول ولایت است که منع دارد چنانچه در چند آیه بعد معرفی می کند که ولی شما خدا و رسول وامیرالمؤمنین است. بنابراین ولایت یعنی سرپرستی؛ زیر سرپرستی کفار نروید. همچنانکه خدا ولایت غیر مؤمن را بر مؤمن نمی پذرید، ولایت غیر معصوم بر معصوم را هم قبول ندارد.
احتمال من بر این است که با توجه به اینکه حضرت معصومه سلام الله علیها مقامی از عصمت داشتند و در زمان ایشان معصومی حضور نداشت،بنابر این شوهری در مقام عصمت نبود که ازدواج کنند.
نسل امروز ما چگونه می توانند حضرت معصومه سلام الله علیها را به عنوان الگویی برای خود برگزینند؟
قران به شکل صریح و روشن در ایه 21 احزاب پیامبر را الگوی ما قرار می دهد "لَقَدْ کانَ لَکُمْ في رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ" وجود مقدس پیامبر برای شما اسوه و الگویی زیبا و حسن است. "لِمَنْ کانَ يَرْجُوا اللَّهَ" برای کسی که امید به خدا داشته باشد و بخواهد قرب به خدا پیدا کند پیامبر الگوی مناسبی برای او می باشد. بنابر این کسانی که عرفان های ساختگی درست کرده یا کارهایی را انجام می دهند که پیامبر و ائمه برای سلوک الی الله انجام نداده اند، باطل است چرا که خداوند می فرماید: اگر می خواهید به خدا برسید و قرب به او پیدا کنید پیامبر را الگو قرار داده و در مسیر او حرکت کنید.اگر کسی بهشت می خواهد پیامبر اکرم الگوی اوست. پیامبر ائمه را بعد از خودشان برای ما به عنوان الگو معرفی کرده و سنت آن ها را برای ما حجت قرار دادند.
ما 14 الگوی در حد عصمت داریم که باید ببینیم آن ها چگونه زندگی کردند که ما هم همان گونه زندگی کنیم. در این موضوع حضرت معصومه هم در همان جرگه هستند. همان طور ک عرض شد احساس می شود که ایشان درجه ای در عصمت دارند. ما باید معصومین را به عنوان الگو قرار دهیم. ببینیم انها چگونه با دنیا تعامل کردند؛ برای اینکه محتاج دیگران نشوند تلاش می کردند اما به دنیا دل نمی بستند. ذره ای از احکام خدا عدول نمی کردند. دنیا را تا جایی می خواستند که مرضی خداوند بود.
در خانه دلم نشستم هرچه غیر خدا بود را راه ندادم
حضرت معصومه در زندگی همان راه را رفته اند که حضرت زهرا رفتند. اهل عبادت و اطاعت و بندگی خدا بودند. اهل دانش و فضیلت بودند. به دنیا دلبستگی نداشتند. قلبی وابسته به خدا داشتند. جمله ای از حضرت علی علیه السلام است که در پاسخ به کسی که از ایشان سوال می کند که چه کردید به این مقام رسید؟ فرمودند: در خانه دلم نشستم هرچه غیر خدا بود را راه ندادم. این کاری است که امام معصوم به عنوان الگو انجام می دهد، حضرت معصومه انجام می دهند، حال که ما که پیرو و دوستدار آن ها هستیم در خانه دل بنشینیم و نگذاریم محبت گناه، معصیت خدا به دلمان و قلبمان وارد شود. نگذاریم دلبستگی به مال حرام به قلبمان ورود پیدا کند.وارد حوزه حرام نشویم، آزادی حرام و انجام حرام ولو به اندکش را به خود اجازه ندهیم. اولیای خدا مقید به عمل دستورات خدا بودند و سعادت ما هم در اجرای همین است. ما باید به آن ها نگاه کنیم که چگونه زندگی کردند تا به قرب خدا واصل شده و بهشت را به عنوان هدیه دریافت کنیم.
یادمان باشد اگر خواهان قلبی آرام در دنیا هستیم لازمه اش ذکر و یاد خدا و تقوا داشتن است؛ "الا بذکر الله تطمئن القلوب"و انهایی که متقیانه زندگی می کنند آرامش به همراه دارند. یادمان نرود که تقوا سختی هایی دارد ولی نتیجه اش ارامش و لذت است درست مثل درس خواندن که سختی ها و بی خوابی های زیادی هم دارد ولی بعدش نتیجه اش افتخار دارد و لذت. درست مثل تقوا .
به امید آنکه ان شاء الله از پیروان اهل بیت علیهم السلام باشیم.