حجاب و ساختار بیولوژیک بدن انسان پیوندی ناگسستنی دارند
یکی از کارشناسان خانواده معتقد است رابطهای ناگسستنی بین احکام عفاف و حجاب در قرآن با ساختارهای بیولوژیک بدن انسان وجود دارد.
این روزها مسئله عفاف و حجاب بیش از گذشته مورد توجه مردم و نخبگان جامعه قرار گرفته است، در این بین، عدهای آن را عامل محدودیت زنان معرفی میکنند که سبب سلب آزادی آنان میشود و عدهای با پذیرش اصل حجاب، صحبت از حد و حدود شرعی آن میکنند؛ چرا که این عده معتقدند مسئله حجاب ریشه در تمام ادیان الهی دارد و فقط باید درباره حد و حدود شرعی آن سخن گفت.
سوای از این چالشها و سؤالهایی که در جامعه وجود دارد، آنچه ضرورت دارد به آن پرداخته شود، فلسفه عفاف و حجاب از نگاه آیات قرآن و تطبیق این آموزهها با مسائل علمی است. خانم فاطمه علمداری، پژوهشگر مطالعات قرآنی بانویی است که منظر نوینی را در مطالعات عفاف و حجاب پیش گرفت. وی که مدیرمسئول مؤسسه فرهنگی اجتماعیِ "راهی بهسوی نور" است، در این زمینه پژوهشی را با عنوان "رویکرد استدلالگرا و بیولوژیک وجوب حجاب بر مبنای قرآن کریم" داشته است.
علمداری معتقد است رابطهای ناگسستنی بین احکام عفاف و حجاب در قرآن با ساختارهای بیولوژیک بدن انسان وجود دارد. مشروح گفتوگوی علمی ــ قرآنی این پژوهشگر با خبرگزاری تسنیم را در ادامه میخوانید.
پیوستی ناگسستنی بین حجاب با متابولیسم بدن وجود دارد
* چه ضرورتی ایجاب کرد که شما به مسئله عفاف و حجاب آن هم از منظر علمی بپردازید؟
این پژوهش برای من که با عموم بانوان و زنان در ارتباطم و به آنها مشاوره میدهم ضرورت داشت؛ چرا که با مردم بهقول قرآن باید بهزبان قوم سخن گفت. در این تحقیق به این نتیجه رسیدم که پیوندی ناگسستنی بین حجاب با بیولوژی بدن و سایر ابعاد وجود دارد.
ضمن آنکه لباس و پوشش مسئلهای است که خداوند آن را مختص انسان کرده است و آن را جزو موهبتهای خود بر بشر معرفی میکند؛ مثلاً در آیه 81 سوره نحل میفرماید: «...وَ جَعَلَ لَکُمْ سَرابیلَ تَقیکُمُ الْحَرَّ وَ سَرابیلَ تَقیکُمْ بَأْسَکُمْ؛ تنپوشهایى براى شما پدید آورد که شما را از گرما نگه مىدارد و پیراهنهایى [مقاوم] که شما را از آسیب و گزند حفظ مىکند.» و در انتهای آیه آن را یک نعمت معرفی کرده و میفرماید: کَذلِكَ یُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تُسْلِمُون؛ اینگونه نعمتهایش را بر شما کامل مىکند تا تسلیم فرمانهاى او شوید.»
* در تحقیقات خود درباره منظر علمی به مسئله حجاب چه آیاتی را مورد بررسی قرار دادید؟
اول اینکه موضوع حجاب مصداقی از مسئله عفاف است و عفاف نیز شامل گزارههایی مثل عفت چشم، عفت کلام، عفت رفتار، عفت کلام و... است؛ همچنین زمانی که از حجاب سخن بهمیان میآید، با عضوی از بدن بهنام چشم بیشتر سروکار داریم. اگر خداوند به زنان امر به پوشش خاص میکند، بهدلیل مصون ماندن از نگاه نامحرم است همچنان که خود حجاب موضوعی فطری است که خداوند در ذات زنان نهاده و آن را با ارزشی بهنام حیا قوام بخشیده است؛ از این جهت در آیات 30 سوره نور خطاب به مردان مؤمن میفرماید: قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْکى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما یَصْنَعُونَ؛ به مردان مؤمن بگو چشمان خود را [از آنچه حرام است مانند دیدن زنان نامحرم] فرو بندند و منافذ (فکری و روحی) خود را حفظ کنند؛ این براى آنان پاکیزهتر است؛ قطعاً خدا به کارهایى که میکنید آگاه است.»
در آیه 31 خطاب به زنان مؤمن میفرماید چشمان خود را از آنچه حرام است فرو بندند، و در ادامه دستور به پوشش آنها میدهد و میفرماید: «وَ لایُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلَّا ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِنَّ وَ لایُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ ... و زینت خود را مگر مقدارى که پیداست آشکار نکنند و مقنعههاى خود را بهروى گریبانهایشان بیندازند و زینت خود را آشکار نکنند مگر براى شوهرانشان یا پدرانشان و...».
با توجه به آنچه خداوند در آیه 30 به مردان مؤمن دستور به حفظ چشم داده و آنچه در آیه 31 امر به پوشش و حجاب زنان مؤمن داده است، میتوان به ارتباط بین مسئله نگاه با حفظ حجاب پی برد.
اما سؤال اینجاست؛ نگاه چه پدیدهای بههمراه دارد که خداوند این مقدار تأکید بر حفظ آن دارد؟
خداوند وقتی از چشم بهعنوان منفذ و ورودی ذهن و روح انسان سخن میگوید، از سیستمی صحبت میکند که بیش از 100 میلیون نورون در آن نهفته است؛ سرعت پردازش این نورونها بهقدری بالاست که دانشمندان تاکنون موفق به محاسبه ظرفیت ذخیرهسازی دقیق و سرعت پردازش حتی یک نورون نشدهاند. مغز ورودیهای خودش را از طریق روشهای حسی خود مثل چشمها، گوشها، دهان، بو، لمس و... دریافت میکند؛ این اطلاعات وقتی دریافت میشوند، در قسمتهای مختلف مغز پردازش میشوند و در مرحله بعد به یکدیگر میپیوندند و فرآیندی را شکل میدهند که در نهایت منجر به اقدامی فیزیکی و مادی میشود.
80درصد اطلاعات حسی مغز از طریق چشم است
نکته بسیار مهم در فرآیند مغزی این است که بیش از 80 درصد از تمام اطلاعات حسی که به مغز وارد میشود، از طریق چشم و دیدن است؛ بنابراین کنترل ورودیهای محرکهای حسی از چشمها میتواند در حد قابل توجهی بر عملکرد وظایف سایر سیستمها مثل حافظه، تجزیه و تحلیل اطلاعات ذخیرهشده، پردازش تفکر، طبقهبندی اطلاعات و... تأثیر بگذارد. وظیفه اصلی نورونها، ذخیره و پردازش تمام اطلاعات هوشی و آمادهسازی و بازیابی دقیق در آینده است. در نهایت، خروجیای که در قالب کلمات، رفتار و اعمال جسمی بروز مییابد، وابسته به ورودیهای اطلاعات به مغز است؛ یعنی رابطهای تنگاتنگ بین خروجی و ورودی وجود دارد، بنابراین اگر محرکهای حسی اشتباه یا نادرست وارد مغز شوند، نورونها این اطلاعات را پردازش میکنند و در نهایت، عقاید، اندیشهها، کلمات و اعمال نادرست بهعنوان خروجی بروز مییابد.
بنابراین خود مکانیزم چشم و افکار، بسیار موضوعیت مییابد؛ جالب است که در روایات متعددی این امر مورد توجه قرار گرفته است؛ مثلاً امام صادق علیه السلام میفرمایند «فکر، انسان را بهسوی خوبیها و عمل به آن دعوت میکند.» یا امیرالمؤمنین علیه السلام درباره مواظبت و حفاظت از چشمها فرمود «چیزی در بدن کمسپاستر از چشم نیست، خواستهاش را ندهید که شما را از یاد خداوند عزّ و جلّ بازمیدارد؛ لَیْسَ فِی الْبَدَنِ شَیءٌ اَقَلَّ شٌکراً مِنَ الْعَیْنِ فَلاتُعطوها سٌؤلَها فَتَشْغَلکُم عَنْ ذِکْرِ اللهِ عَزَّ وَجَلَّ».
خداوند درباره حجاب راهکارهای پیشگیرانه هم مطرح میکند
حسگرهای مغزی دارای قدرت تشخیص صحیح از غیرصحیح نیستند و هرآنچه وارد مغز کنیم، آن را مورد پردازش قرار میدهد و بعد تبدیل به خروجی میکند، بنابراین مجموعه افکار یا آنچه در مغز بهعنوان فکر تشکیل میشود، بهتدریج تبدیل به طرحی برای عمل میشود و فرمان آن به سایر قوای بدن صادر میشود. وقتی انسان از محیط پیرامون خود محرکهای بسیاری بهویژه از طریق چشمها دریافت میکند، اعمالی متناسب با آن از او رخ میدهد؛ حال خداوند به انسان دستور میدهد «مراقب این حسگر ورودی باش تا به تصویری نگاه نکند که منجر به تحریک تمایلات او شود.»، در واقع این آیات کریمه راهکارهای پیشگیرانه را مطرح میکنند تا مؤمنان به ورطه گناه نیفتند.
* نکته جالب توجهی که در این آیات وجود دارد، خطاب خداوند به مؤمنان است نه تمام افراد؛ علت این امر چیست؟
علت آن است که حجاب و پوشش امر مقدسی است که هرکس در دایره ایمان به خداوند و آیاتش قرار بگیرد به آن بها میدهد؛ یعنی حجاب امری برخاسته از ایمان افرادی است که بهدنبال تزکیه روحند؛ این مسئله حداقل از آیات سوره نور برمیآید، مثلاً در همان آیه 30 سوره نور وقتی خداوند میفرماید «چشم خود را فروگیرید»، در انتها میفرماید «ذلِكَ أَزْکى لَهُمْ» این امر برای شما مایه تزکیه بیشتر است.
حجاب مسیرِ بهسوی رستگاری انسان است
در صورت کلی در قرآن کریم سطوح دستورالعملها و مقامات انسان متفاوتند؛ مثلاً در خیلی از آیات خطاب خداوند به تمام انسانها است و میفرماید «یا أَیُّهَا النَّاس» و یا میفرماید «یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ» اما در آیات سوره نور خطاب خداوند به مردان و زنان مؤمن است نه هر انسانی؛ این مسئله گویای آن است که خداوند با دستهای از انسانها صحبت میکند که وارد حیطه اسلام شدند و از آن بالاتر، ایمان به آیات الهی دارند؛ بنابراین غیر اهل ایمان درکی از این آیات ندارند، در واقع این نسخه الهی برای فردی که سعی خود را در مسیر رشد و معرفت الهی و نیز پالایش روح بهکار نمیگیرد و توجهی به آخرت و رستگاری ندارد، مصداق ندارد بلکه برای کسی است که بهدنبال فلاح و رستگاری است، همان نکتهای که خداوند در انتهای آیه 31 سوره نور اشاره دارد؛ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُون؛ همگى بهسوى خدا بازگردید تا [بر مشکلات دنیا و آخرت] رستگار شوید.»
اما برای کسانی که در دایره ایمانند، الزام دارد این نسخههای الهی را عمل کنند؛ زیرا ایمان به خداوند هزینه دارد و خداوند مؤمنان را در بوته آزمایش قرار میدهد. این نوع خطاب را در آیه دوم عنکبوت اینطور میخوانیم: «أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لایُفْتَنُون؛ وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذینَ صَدَقُوا وَ لَیَعْلَمَنَّ الْکاذِبینَ؛ آیا مردم گمان کردهاند، همین که بگویند ایمان آوردیم، رها مىشوند و [بهوسیله جان، مال، اولاد و حوادث] مورد آزمایش قرار نمىگیرند؟ در حالى که یقیناً کسانى که پیش از آنان بودند، آزمایش کردهایم [پس اینان هم بىتردید آزمایش مىشوند] و مسلماً خدا کسانى را که [در ادعاى ایمان] راست گفتهاند مىشناسد و قطعاً دروغگویان را نیز مىشناسد.» حال یکی از دستورالعملهای خداوند به اهل ایمان، دستور به عفاف و پوشش است.
* در واقع هدف اصلی خداوند درباره عفاف و حجاب، رشد و رستگاری انسانهاست و خداوند در این باره دستورالعملهایی ارائه داده تا انسانها راحتتر این مسیر را طی کنند.
همین طور است، خداوند تمایلات، روحیات و سایر ابعاد را به انسان بخشیده و در این راستا دستورالعملهایی را به آنها ارائه داده است تا این ابعاد بهسوی کمال رشد یابند، از این منظر، حجاب حصنی [دژ و پناهگاهی] برای بانوان جهت در امان ماندن از نگاههای زهرآلود است؛ نگاههایی که هم به بیننده آسیب میرساند و هم به نگاهشونده؛ پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «نگاه (به نامحرم) تیز زهرآلودی از تیرهای شیطانی است؛ النَّظَرُ سَهمٌ مَسْموُمٌ مِنْ سِهامِ اِبلیسَ.»
خداوند درباره راهرفتن زنان مدل ارائه داده
مثلاً در آیات دیگری تأکید بر توجه نسبت به لحن کلام و نوع راه رفتن زنان دارد؛ زیرا راه رفتن زنان با چشم مورد رصد قرار میگیرد؛ اگر بانویی با تبرّج و خودنمایی گام بردارد، بهطور قطع حریمش را مورد آسیب نگاه بیماردلان قرار داده است. مدلی که خداوند ارائه میدهد، گام برداشتن منطبق بر عنصر حیا است آنجا که در ماجرای دختران شعیب میفرماید: «فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشی عَلَى اسْتِحْیاء؛ پس یکى از آن دو [زن] در حالى که با حالت حیا گام برمىداشت ، نزد او (موسی) آمد.»، انسانی که برای خویش حریم ایجاد کند، کسی نمیتواند از آن حریم گذر کند.
همچنین خداوند درباره نحوه سخن گفتن زنان، نیز تأکیداتی در قرآن دارد. همان طور که قبلاً اشاره کردم، یکی از منافذ ورودی اطلاعات به مغز انسان، گوش است. یک بانوی مسلمان و باوقار هیچگاه به خود اجازه نمیدهد با ناز و عشوه سخن بگوید تا به این ترتیب موجب تحریک برخی بیماردلان شود، بنابراین یکی از ویژگیهای وقار زنان، توجه در لحن کلامشان در جامعه و در حضور نامحرم است.
در این باره خداوند در آیه 32 سوره احزاب میفرماید «یا نِساءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلاتَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً؛ اى همسران پیامبر، شما اگر تقوا پیشه کنید [از نظر منزلت و موقعیت] مانند هیچ یک از زنان نیستید؛ پس در گفتار خود، نرمى و طنّازى [چنانکه عادت بیشتر زنان است] نداشته باشید تا کسى که بیماردل است طمع کند، و سخن پسندیده گویید.»
بدحجابی حریم امن خانوادهها را متزلزل میکند
* در پایان اگر صحبتی دارید بفرمایید.
مسئلهای که نیاز است در انتها به آن اشاره کنم، توصیهای به بانوان است. خداوند حیطهای را برای انسانها مشخص کرده است که انسانها با حرکت در آن حیطه به سعادت فردی و اجتماعی میرسند. درباره حجاب، توجه به حقوق مردم جامعه اهمیت دارد. بانویی که بدون توجه به محدودیتهای شرعی و دینی وارد جامعه میشود، ناخودآگاه حقوق اقشاری از جامعه را زیر پا میگذارد. ممکن است مردی با نگاه به جلوههای زنی که بهصورت نامرسوم وارد جامعه شده است، نسبت به همسر خود دلسرد شود. همچنان که هیچ زنی تمایل ندارد شالوده خانوادهاش بهخاطر توجه همسرش به دیگران مورد لطمه قرار گیرد، باید به این میزان نسبت به حقوق سایرین احترام قائل شود و بانی برهم زدن گرمی خانوادهها نشود. تضییع حق دیگران خلاصه در یکسری مسائل مالی و اقتصادی نمیشود بلکه گاهی به این صورت جلوهگر میشود و این مسئله گناهی نیست که خداوند بهسادگی از آن عبور کند.