(
امتیاز از
)
وهابیت بر بزرگترین مخزنهاى نفت جهان تسلط دارد ( بخش اول)
امروزه وهابیت به عنوان یک فرقه ضاله به گونهای دست به تخریب اسلام ناب محمدی زده است که سراسر دنیا با توجه به اعمال و رفتار این گروه افراطی دین اسلام را به عنوان دینی خشکوخشن که هیچگونه انعطاف و مهربانی در آن وجود ندارد تلقی میکنند. از این جهت برتمامی مسمانان جهان است تا با جدا نمودن صفوف خود از این گروه ضاله، ماهیت آن را در جهان افشا نمایند تا بر همگان واضح و روشن شود که وهابیت وصله ناهمگونی است که هرگز به جهان اسلام نخواهد چسبید. با این رویکرد سری به مرکز علوم جهانی اهلبیت زدیم و با حضور در دفتر حجتالاسلام عباس جعفری، محقق و پژوهشگر حوزه علمیه قم گفتوگویی را با ایشان ترتیب دادیم که قسمت اول آن از حضور شما خوانندگان محترم رسا میگذرد.
به نظر شما خصوصیات و ویژگیهای فرقه وهابیت در زمان حاضر چیست؟
البته وهّابیت در زمان حاضر، دیگر آن وهّابیت خشن در دهههاى نخستین قرن بیستم میلادی نیست که در راه استقرار حاکمیت خود، با کمک اربابان قدرتمند خود مانند انگلستان هرگونه صداى مخالف مانند آلرشید در کویت که مورد حمایت عثمانیان بود و شرفاى مکّه را سرکوب نمود، بلکه وهّابیت کنونى به حاکمیتى به ظاهر مهربان با مردم و متمایل به دسترسى به آخرین پیشرفتهاى علمى و صنعتى جهان و مظاهر نوین تمدن و رفاه تبدیل شده است.
با اوصافی که فرمودید به نظر میرسد وهابیت باید منابع مالی قابل توجهی در اختیار داشته باشد؟
کاملاً درست است، البته این منابع همه از قدرت نفت و ثروت فراوان کشور عربستان است که به اعتراف کشورهاى صنعتى دنیا، وهابیت بر بیشترین و بزرگترین مخزنهاى نفت جهان تسلط دارد.
بیشترین تجمع وهابیها در عربستان سعودی است و به نظر میرسد سرنوشت مردم و کشور عربستان به نوعی با این فرقه گره خورده باشد. شما این مطلب را تأیید میکنید؟
بله،امروزه همانطور که فرمودید منافع بخش عمدهاى از مردم عربستان با خاندان سعودى گره خورده است.از این رو حفظ آلسعود و تسلّط آنان بر امور کشور و شؤون مملکتى با هر قیمت، در درجه اولِ اهمیت قرار گرفتهاست. جمعیت خاندان آلسعود که بیش از چهار هزار نفر مىباشند عمده مشاغل و پستهاى کلیدى را در سراسر کشور وسیع و پهناور عربستان در دست دارند. از طرف دیگر در مرکزیت وهابیها عربستان،پادشاه یا همان مَلِک، حاکم مطلق است و هیچ کس حق عزل او را ندارد و تاکنون که بیش از هفتاد سال از تأسیس حکومت آلسعود مىگذرد، هیچگونه قانونی که در برابر اراده پادشاه قرار داشته باشد،وضع نشده است.
مذهب رسمی کشور عربستان چه مذهبی است؟
مذهب رسمى کشور عربستان، سنّى حنبلى است که بر اساس تعالیم محمدبنعبدالوهّاب اداره مىشود و فقط یک اقلیّتى پانزده درصدی در منطقه شرقى، قطیف، احساء، دمام و ظهران شیعه مىباشند و خاندان محمدبنعبدالوهّاب که به«آلالشیخ» معروف شدهاند، پستهاى مهم فتوا، ارشاد، تبلیغات، آموزش مذهبِ وهّابیت و مانند آن را در دست دارند.
محمدبنعبدالوهاب چگونه توانست ریشههای حکومت وهابیها را در عربستان شکل دهد؟
قبل از آنکه به سؤال شما پاسخ دهم لازم است اشاره کوتاهی به زندگی محمدبنعبدالوهّاب داشته باشم. محمدبنعبدالوهّاب نجدى تمیمى در سال 1115 هـجری در عُیینه(یکى از مناطق نجد در جزیره العرب) به دنیا آمد. او مدتها زیر نظر پدر، برادر و استادان خود علوم حدیث، تفسیر قرآن و تاریخ را فرا گرفت تا اینکه پدرش در سال 1153 هـجری از دنیا رفت. او مسافرتهاى متعددى انجام داد و سرانجام در سال 1160 هـجری رهسپار«درعیه» شد و با محمدبنسعود، حاکم منطقه آشنا و آراء و پندارهاى خود مبنى بر دعوت به توحید خالص و سلفىگرى را مطرح و او را مجذوب خود کرد و پیمان محکمى با هم امضا نمودند.
متن پیماننامه در اختیار ما قرار دارد؟
بله، براساس این پیمان تقسیم کارى صورت گرفت، یعنى سمت سازماندهى و رهبرى نیروها و نصب والى و حاکم براى مناطق به عهده محمدبنسعود و سِمَت فتوا دادن، قضاوت و نصب قاضى براى مناطق و اجراى حدود، تعزیرات و جمع و نظارت بر توزیع بیتالمال بر عهده محمدبنعبدالوهّاب گذاشته شد. در سایه این پیمان و اتحاد بین محمدبنعبدالوهّاب به عنوان امام الدین(العقیدة) و محمدبنسعود به عنوان امام السیف(الجیش) با هدف گسترش توحید و مبارزه با بدعتها، حمله به مردم روستاها و شهرها آغاز شد و قریب شصتسال این وحدت و همکارى ادامه پیدا کرد.
در طول این شصتسال محمدبنعبدالوهاب چه برنامههایی را دنبال میکرد؟ به زمان مرگ عبدالوهاب هم اشاره بفرمایید.
در طول این مدت، محمدبنعبدالوهّاب با تمسّک به ظواهر بعضى از آیات و احادیث، تمامى مخالفان خود را کافر و مشرک خطاب مىکرد و فتواى قتل آنان و مصادره اموالشان را صادر مىنمود. او پس از تألیف کتابهاى متعدد و تربیت شاگردان و طرفداران زیادى در سال 1206هـ. درگذشت و در درعیه به خاک سپرده شد.
آیا مبانی فکری عبدالوهاب و توجیهات او برای کافر قلمداد نمودن مخالفان خود همین توجیهاتی است که وهابیها برای مرتد نمودن دیگران به کار میبندند؟
به نکته خوبی اشاره کردید. من در اینجا برای شما به عمدهترین مبانی فکری عبدالوهاب اشاره میکنم تا همانطور که شما هم فرمودید معلوم شود دستاویز وهابیها برای مشرک خواندن دیگران همان مبانی فکری عبدالوهاب است. یکی از این موارد بحث توحید است که عبدالوهاب معتقد است معناى«لااله الاالله» برائت جستن از هر معبودى غیر از الله و اخلاص کامل به خداى یگانه است و هرکسى که به غیر خداوند متوسل شود مشرک مىباشد، چون از غیر خدا طلب کمک و یارى کرده است. در بحث«شفاعت» هم میگوید درخواست شفاعت از پیامبر و اولیاى الهى جائز نیست و بدعت است. یا در بحث«قبور» معتقد است ساختن بنا روى قبر و نذر و نیاز و مانند آن شرک و بدعت است. در باب«جنگ و جهاد» هم میگوید هرکسى که دعوت به توحید خالص را نپذیرد و با آن مخالفت کند، مال او حلال و خونش هدر است، جنگهاى حکّام آلسعود و وهّابیان در حمله به مکّه، مدینه، عراق، یمن و سوریه بر این اساس بوده است. البته علما و دانشمندان شیعه پاسخهاى مناسبى به ادعاهاى وهّابیان دادهاند.
آیا در حال حاضر نقاطی از عربستان هم هستند که از برنامههای مذهبی آلسعود تبعیت نکرده باشند. منظورم این است که آیا وهابیها بر تمام نقاط عربستان سیطره دارند؟
ببینید پس از آغاز و استمرار دعوت وهّابیان و استقرار حاکمیت آلسعود، بیشتر سرزمینهاى مردم مسلمان جزیرة العرب مانند شهرهاى مکّه، مدینه، طائف، دمام، نجران، بریده، الکبار، هفوف، جدّه، تبوک، ریاض، قطیف، الأحساء و مناطق دیگر به تصرف و اشغال حاکمان سعودى در آمد و به اجبار آیین وهّابیان رسمیت یافت، ولى تعدادى از مسلمانان مناطق شرقى مانند قطیف، احساء، عسیر و نجران که قبلاً شیعه اثناءعشرى بودند، تسلیم نشدند و هنوز هم مراسم دینى و مذهبى را طبق اعتقاد خود عمل مىکنند.
وهابیها از چه شیوههایی برای گسترش شعائر مذهبی خود استفاده میکنند؟
وهابیها نسبت به آیینها و شعایر مذهبى سختگیرى زیادى دارند و با تعمیر و ساختن قبور پیامبران، زیارت قبور اموات، توسل به اولیاى الهى، نذر براى مردگان، طلب شفاعت و بزرگداشت آنها به طور جدّى برخورد مىکنند. تمامى کتابها، مجلات و سخنرانی خطیبان در مساجد، به ویژه مسجدالحرام و مسجدالنبى که چاپ و منتشر مىشود، درباره مباحث توحید و شرک، بدعت و نهى مردم در استفاده از دعا و توسّل و شفاعت مىباشد.
به نظر میرسد اوج گسترش شعائر مذهبی وهابیت در موسم فریضه حج انجام میگیرید.
کاملاً درست است. به دلیل اهمیتى که مسأله حج در بین مسلمانان جهان دارد و همه ساله میلیونها زن و مرد مسلمانِ عاشق حضور در مراسم عبادى ـ سیاسى حج و زیارت قبر مقدّس پیامبرگرامى و صحابه ایشان و بازدید از مکانهای تاریخى عازم عربستان مىشوند، حاکمان سعودى وزارت خانه مستقلى به نام«حج» تشکیل دادهاند که وظیفه اساسى و مهم آن رسیدگى به مسائل حج و حجّاج مىباشد. تمامى علما و دانشمندان وهّابى، باید آمادگى کامل در جهت برگزارى مراسم را داشته باشند و احکام و سؤالات شرعى حاجیان را طبق مذهب وهّابیت پاسخ گویند. البته اداره حرمین شریفین یعنی مکّه و مدینه از وظایف عمده وزارت حج و شؤونات اسلامى است. این وزارت خانه به طور منظّم کتابها و مجلاتى براى معرفى مکانهاى تاریخى و اعمال مذهبى مسلمانان طبق مذهب وهّابیت چاپ، منتشر و توزیع مىکند.
غیر از اداره حرمین شریفین چه نهادهای دیگری زیر نظر وزارت خانه حج قرار دارد؟
مؤسسات و نهادهاى متعددى مانند مجلس شوراى الدعوة و الارشاد، المجلس الاعلى و الشؤون الاسلامیة، ریاسة شؤون الحرم المکّى والحرم المدنى، دور الحج فى نشره الدعوة، هیئة الأمر بالمعروف و النهى عن المنکر، و چندین مجموعه دیگر از مجموعههایی هستند که زیر نظر وزارت حج فعالیت مىکنند و هر کدام به سهم خود با برپایى جلسات، سخنرانىها در داخل و خارج، تألیف کتاب و چاپ نشریات و توزیع و اهداى آنان به ویژه در ایام حج یعنی ماههاى ذى القعده و ذى الحجه، به وظایف خود عمل مىکنند.
قطعاً وهابیها در عربستان برای نهادینه کردن مبانی فکری خود مراکز علمی متعددی را تأسیس کردهاند. آیا از دانشگاهها و مراکز علمی آنها آمار دقیقی در دست داریم؟
بله، آمار به خوبی نشانگر گستره فعالیتهای علمی وهابیها است که من در اینجا نگاه کوتاهی از این مراکز علمی به خوانندگان رسا ارائه خواهم داد. یکی از این مراکز علمی«جامعة امالقرى» است که در مکه واقع شده است. این دانشگاه در سال 1369 هـجری ابتدا به صورت دانشکده الشریعة تأسیس و در سال 1401 هـجری با موافقت مجلس الوزراء به دانشگاه امالقرى تغییر نام داد. هدف از تأسیس این دانشگاه، آموزش زبان عربى و گسترش فرهنگ اسلامى براى برادران و خواهران مىباشد و در شهرهاى جدّه و طائف نیز شعبه دارد.
دانشکدههاى کلیه الشریعه، مرکز البحوث العلمى، احیاء التراث الاسلامى، مرکز البحوث النفسیة والتربویة و چندین مرکز دیگر از مجموعههایی هستند که زیر نظر این دانشگاه فعالیت مىکنند. این دانشگاه تاکنون کتابها و مجلات متعددى را چاپ و منتشر کرده است. یکی دیگر از این مراکز علمی الجامعة الاسلامیة است که در مدینة منوّرة فعالیت میکند. این دانشگاه هم در سال 1380 هـ براى خدمت به جهان اسلام و کمک به آموزش و تربیت علماو مبلّغان مذهبى در شهر مدینه تأسیس شد که تاکنون فعالیتهاى مهمى در زمینه چاپ و نشر کتاب و مجله انجام داده است.
از دیگر دانشگاهها میتوان از دانشگاه الامام محمدبنسعود الاسلامیة نام برد که در سال 1394 هـ با هدف خدمت به جهان اسلام در زمینه بحثهاى اسلامى و گسترش و تبلیغ آن در کشورهاى گوناگون تأسیس شد که دانشکدههاى مهم کلیة اللغة العربیة، کلیة اصول الدین، کلیة العلوم الاجتماعیة، المعهد العالى للقضاء و مرکز البحوث وابسته به آن هستند که کتابها و مجلّات گوناگونى در زمینه اهداف خود چاپ و توزیع نمودهاند. دانشگاه الملک سعود از دیگر دانشگاههای این کشور است که از سال 1398 هـ. در زمینه مباحث تربیتى، اقتصادى، ادبى، ادارى، بیمارستانى و سایر علوم فنى مانند زراعت و هندسه تأسیس شد و آثار و تألیفات گوناگونى به زبانهاى عربى و انگیسى منتشر نموده است.
دانشگاه جامعة الملک عبدالعزیز هم از سال 1405 هـ. تأسیس و در زمینه مباحث اقتصادى و ادارى و آداب و علوم انسانى و زمین شناسى، هندسه و مانند آن فعالیت مىکند. از مهمترین مراکز علمى این دانشگاه«مرکز أبحاث الاقتصاد الإسلامى» مىباشد که تاکنون 207 کتاب و 20 نشریه مهم منتشر نموده و با سازمان کنفرانس اسلامى نیز همکارى دارد.
با تشکر از حضرتعالی که در این گفتوگو شرکت نمودید.
منبع : خبرگزاری رسا
انتهای پیام