(
امتیاز از
)
ائتلاف عربستان و آمريکا براي مصادره انقلاب مصر با محور وهابيت
صدای شیعه: "رفعت سيد احمد " انديشمند مسلمان مصري در قاهره گفت: کشورهاي غربي و برخي از رژيمهاي عربي تلاش دارند، انقلاب مصر را ناکام ساخته تا حاکميت غرب و آمريکا بر جهان عرب ادامه يابد و در اين ميان کاخ سفيد با رژيم آل سعود و برخي از رژيمهاي عرب حوزه خليج (فارس) همپيمان شده تا با توسل به برخي اهرمها از جمله دادن وامهاي مشروط به قاهره تلاشهاي انقلابيون مصري براي تحقق استقلال و ثبات سياسي در مصر را با شکست مواجه کنند.
وي افزود: تامين هزينههاي سازمانهاي جامعه مدني و به خدمت گرفتن افراد و مزدوراني که انديشههاي وهابي در سرميپروانند و واداشتن آنها به ايجاد فتنه و اختلافات داخلي در مصر و ايجاد هرج و مرج داخلي و تلاش جهت بازگرداندن عناصر رژيم سابق را از ديگر ترفندهاي به خدمت گرفته شده براي غلبه بر انقلاب مصر است.
مدير مرکز تحقيقات سياسي و استراتژيک "يافا " در اين گفتوگو با بيان اين که سياست خارجي مصر پس از انقلاب همچنان در حال شکلگيري است، گفت: هنگامي که رئيس جمهور مصر و نمايندگان پارلمان انتخاب شوند، اين سياست کاملا آشکار خواهد شد و انتظار ميرود، اين سياست روابط قاهره-تهران را به شکل سابق خود بازگرداند، روابطي که به دليل فشارهاي رژيم آل سعود بر رژيم سابق مصر سه دهه قطع بود.
رفعت سيد در ادامه از جوانان انقلابي مصر خواست با برگزاري تظاهرات مستمر در برابر سفارت آمريکا و رژيم صهيونيستي در قاهره تلاشهاي واشنگتن و تلآويو براي عدم تحقق اهداف انقلاب مصر را ناکام بگذارند تا سهمي در تبلور سياست خارجي مصر در مرحله آينده داشته باشند و به حاکميت آمريکا و دخالت عربستان سعودي در روند تصميمگيريهاي سياسي مصر پايان دهند.
آنچه در زير ميآيد مشروح اين گفتوگوست که به صورت سوال و پاسخ در اختيار کاربران قرار ميگيرد.
- در ابتدا لطفا بفرماييد ارزيابي شما از انقلابهاي عربي چيست؟
- به نظر من دو نوع انقلابهاي عربي وجود دارد. نوع اول انقلابهاي «مردمي و واقعي» است که کشورهاي غربي و مشخصا آمريکا را غافلگير کرد و به همين دليل تلاش کردند که بر اين انقلابها غلبه کرده و از آن به سود خود بهرهبرداري کنند و در راس اين نوع از انقلابها، انقلاب مصر و تونس است؛ اما نوع ديگر انقلابها، انقلابهاي ساخته و پرداخته[دست] آمريکاست که نمونه آن در سوريه و ليبي قابل ملاحظه است، چون انقلابي واقعي را نميتواني پيدا کني که آمريکا و ناتو به آن کمک کنند و به همين دليل اين انقلابها انقلابهايي از نوع غربي بشمار ميآيند.
- بنابراين به نظر شما هدف غرب از برافروختن انقلابها در کشورهاي عربي چيست؟
- درباره ليبي بايد گفت، هدف بدست گرفتن و حاکميت بر نفت اين کشور است اما در سوريه هدف حمايت و پشتيباني از رژيم صهيونيستي و قطع ارتباط سوريه با مقاومت عربي در لبنان است که در حزبالله نمود پيدا ميکند.
- به اعتقاد شما آيا انقلاب مصر در مسير درست خود گام برميدارد، يا اينکه از در مسير خود منحرف شده است؟
- انقلاب مصر چه در بعد داخلي و چه خارجي بسيار قدرتمند آغاز شد و اسرائيل و آمريکا را غافلگير کرد، بويژه پس از اين که جوانان مصري سفارت اسرائيل در قاهره را به محاصره خود درآورند و تصميمات ديگري که درباره منافع فلسطيني و گشايش گذرگاه رفح اتخاذ شد و تمايل خود را نسبت به توسعه روابط با ايران ابراز داشتند و دقيقا از آن زمان بود که تلاشهاي بسياري براي مصادره انقلاب مصر از سه طريق آغاز شد.
اولين آن دادن وامهاي خارجي از طريق عربستان سعودي و برخي از کشورهاي حوزه خليج است که موجب فلج شدن تصميمگيريهاي سياسي در مصر ميشود، چون دادن اين قروض با شرط و شروطهاي سياسي همراه است و کشورهاي عرب حوزه خليج (فارس) جز با چراغ سبز آمريکا اين قرضها را به مصر نخواهند داد و به اين ترتيب مصر اقتصادي را بنا خواهد کرد که بر قرضهاي خارجي متکي است و با اين که تاکنون شوراي عالي نظامي گرفتن اين قرضها را رد کرده، اما ارائه پيشنهادات همچنان ادامه دارد.
اهرم دوم، موسسات و نهادهاي جامعه مدني مورد حمايت آمريکا هستند، در اين ارتباط بايد گفت، هم اکنون در مصر حدود 600 سازمان و نهاد مردمي وجود دارد که از آمريکا کمکهايي دريافت ميکند و از ابتداي انقلاب تاکنون اين سازمانها حدود يک ميليارد جنيه مصري از واشنگتن کمک مالي دريافت کرده است که بالطبع هدف اين کمکها خيزش و قيام عليه انقلاب است تا آن را از مسير درست خود منحرف و بحرانهاي داخلي کند.
و سرانجام اين که سومين ابزار، حمايت گسترده از جريان وهابيت در مصر است، بر اين اساس عربستان و ديگر کشورهاي عرب حوزه خليج فارس حمايتهاي بسياري از سفليها در مصر انجام ميدهند و ظرف 25 سال گذشته اين جماعتها و گروهها حدود 25 ميليارد دلار از عربستان سعودي کمک مالي دريافت کردند و عملا ملاحظه مي کنيم، اين جريانها تحت عنوانها و پوششهاي مختلف ظاهر ميشود و داراي حدود 36 شبکه تلويزيوني ماهوارهاي، 20 هزار مسجد و 20 هزار جمعيت خيريه است و در واقع نيرو و جريان خطرناکي است که تا پيش از انقلاب زير لواي دستگاههاي امنيتي مبارک فعاليت ميکرد و هم اکنون کشورهاي حوزه خليج فارس مستقيما اين گروه را تحريک ميکنند و ملاحظه ميکنيم که سلفيها افکار و انديشههايي عليه انقلاب مصر دارند، با اين که ادعا ميکنند، از حاميان و طرفداران آن هستند، اما در واقع تيشه به ريشه انقلاب مصر ميزنند تا به هر طريق ممکن اين انقلاب تابع و وابسته انديشهها و افکار وهابي باشد که تماما با اهداف انقلاب در تعارض است و آنها به اين طريق درصدد بازگرداندن رژيم سابق و نقش گذشته آمريکا و اسرائيل در مصر هستند.
آنها به هر طريق ممکن سعي دارند ثمرات انقلابي را که جوانان مصري رقم زدند، براي خود بچينند و عملا ديديم که آنها در اين انقلاب مشارکت نداشته، همانگونه که طي سالهاي گذشته هم مشارکت نداشتند، آنها در تمام طول سالهاي گذشته در کنار رژيم سابق بودند و با هر حرکت معارضي مخالفت ميکردند.
- چه راهکاري براي غلبه بر اين مشکلات و چالشها ارائه ميدهيد؟
- از جوانان مخلص و انقلابي مصر ميخواهم، اين توطئهها را با حضور مجدد ميليوني خود با هدف معرفي دوباره انقلاب و مقابله با طرحهاي آمريکا در مصر از طريق برگزاري تظاهرات مستمر در برابر دو سفارت آمريکا و اسرائيل در قاهره برملا کنند.
- آيا از سياست خارجي مصر رضايت داريد؟
- سياست خارجي مصر تاکنون شکل نگرفته، چون هنوز دولت نتوانسته بر اوضاع داخلي فائق آيد و سياست خارجي هر کشوري زماني شکل ميگيرد که اوضاع داخلي آن شاهد ثبات و استقرار باشد، درحالي که تاکنون نه در مصر دولتي ثابتي تشکيل شده و نه انقلاب سياست خارجي خود را به منصه ظهور رسانده که مهمترين دليل آن نبود ثبات و استقرار در کشور است، افزون بر اين بقاياي رژيم سابق هنوز در دستگاههاي دولتي حضور داشته و موانعي برسر راه سياست خارجي جديد مصر ايجاد ميکنند، اگرچه شاهد چرخش آشکار سياسي مصر در بخش سياست خارجي طي دوره نبيل العربي بوديم و اين تصوير بيشک پس از انتخابات پارلماني و رياست جمهوري روشنتر و شفافتر خواهد شد.
- به نظر شما پس از انتخابات سياست خارجي مصر به کدام سو چرخش خواهد داشت؟
- به نظر من سياست خارجي مصر در برابر ايران و کشورهاي عربي مستقل و باز بوده و اين به نفع مصر است که روابط متعادل و موزوني با همه کشورها داشته باشد و از اين حيث تابع آمريکا و برخي از کشورهاي عرب حوزه خليج فارس يا اسرائيل نباشد.
- به نظر شما آيا هستند عناصري که به منافع آمريکا در مصر خدمت کنند؟
- بيشک عناصر بسياري از اين حيث در مصر وجود دارند، چون آمريکا طي سه دهه حضور خود در مصر مزدوران متعدد و بيشماري را در ميان نظاميان و غيرنظاميان دست و پا کرد تا به اين کشور و منافعش در مصر خدمت کنند و بلاخره اينکه بايد به اين نکته توجه داشت که مزدوران آمريکا در مصر هنوز سرنگون نشده و بسان گذشته نقش بسياري خطرناکي را براي ناکام کردن انقلاب مصر ايفا ميکنند و به همين دليل است که انقلابيون مصر بر محاکمه سران سابق و بيرون راندن بقاياي رژيم از دستگاههاي دولتي تاکيد ميکنند.
- موضع عربستان سعودي در برابر انقلاب مصر را چگونه ازيابي ميکنيد؟
- آل سعود در واقع از انقلاب مصر غافلگير شده و از اين بابت هم بسيار غمگين و هم هراسان و نگران است و نيات واقعي آنها در درخواستشان مبني بر عدم محاکمه مبارک و تهديد اخراج کارگران مصري بر همه آشکار گرديد اما اکنون تلاش ميکنند، بطور غيرمستقيم و از طريق مزدوران خود از جمله جريان وهابي در مصر در انقلاب نفوذ کنند، در واقع عربستان نفوذ فريبنده از طريق ابزارهاي اقتصادي و جريان وهابي را جايگزين رويارويي مستقيم کرد و از اين حيث با غرب متحد شده تا نه تنها انقلاب مصر که انقلابهاي عربي را ناکام سازند که نمونه آن غير از مصر در ليبي و دخالت ناتو در آن قابل ملاحظه است.
- ارزيابيتان درباره انقلاب مردم بحرين چيست؟
- در بحرين تلاش سعوديها براي ناکام ساختن انقلاب اين کشور عيانتر است، در بحرين اکثريت شيعهاي وجود دارند که پيروزي انقلاب آنها به معناي گسترش دامنه آن به شرق عربستان است، به همين دليل عربستان در قالب نيروهاي جزيره و براي سرکوب قيام مردم بحرين وارد اين کشور شد.
-ناآراميهاي سوريه و يمن و دخالت عربستان در اين دو کشور را چطور ارزيابي ميکنيد؟
- در حوادث سوريه نيز ردپاي سعوديها قابل مشاهده است، ناآراميهاي سوريه در واقع طرحي سعودي-آمريکايي بر سرنگوني نظام بشار اسد است تا به اين وسيله رابطه دمشق را با مقاومت عربي در عراق و لبنان قطع کنند، اما در يمن عربستان تلاش ميکند، انقلاب سرقت کرده و قدرت را به پسر صالح بدهد.
- عدم گسترش روابط مصر و ايران با وجود ابراز تمايل دو طرف درباره گسترش اين روابط را چگونه ارزيابي ميکنيد؟
- فکر ميکنم دليل اصلي آن اوضاع ناپدار داخلي مصر است، بويژه آن که مصر هنوز سياست خارجي خود را به شکلي شفاف و روشن ترسيم نکرده، چون در مرحله گذار و انتقال است که بالطبع اين موضوع گسترش روابط با تهران را نيز دربرميگيرد و ميراث برجاي مانده از حاکميت رژيم سابق بر مصر در سياست خارجي اين کشور نيز عيان و قابل ملاحظه است، اين درحالي است که عربستان در زمان مبارک نقش انکار ناپذيري را براي ايجاد خصومت و دشمني ميان دو کشور ايفا کرد و تصور ميکنم، هنوز اين ميراث تغيير نکرده اما با تثبيت اوضاع همه چيز تغيير خواهد کرد، از جمله رابطه با ايران که براي منافع ملي مصر از ضروريات است، مصري که داشتن رابطه با اسرائيل را لازم ميداند، چگونه ميتواند، اهميت داشتن رابطه مستحکم و گسترده با ايران را که يک کشور اسلامي قدرتمند است، ناديده بگيرد.
- نقش مصر پس از انقلاب در حمايت از مقاومت بويژه در لبنان و فلسطين چيست؟
- بايد ميان موضع رسمي و موضع مردمي در حمايت از مقاومت تفاوت قائل شد، در سطح رسمي اين حمايت کاملا آشکار و عيان نشده و اگر هم شده، چندان قدرتمند نيست اما در سطح غيررسمي اين موضع کاملا قدرتمند بوده ولي با اين حال نيازمند حمايت بيشتر است و اين نقش هنگام درخواست لغو پيمان "کمپديويد " و حمايت مادي و معنوي از مقاومت عربي و اسلامي و محاصره سفارت آمريکا و اسرائيل در قاهره کاملا قابل ملاحظه بود تا سدي در برابر نفوذ آمريکا و اسرائيل در مصر باشد.
- با توجه به اختلافات داخلي تحقق اين خواسته را سخت نميبينيد؟
- بالعکس اگر اين اتفاق بيفتد، بيشک به اختلافات داخلي و نزاع سياسي ميان نيروهاي سياسي داخل منجر خواهد شد، اگر همه مصريها بر حمايت از انقلاب اتفاق نظر داشته باشند، مزدوران و کساني که در صدد سرقت انقلاب هستند، سرنگون خواهند شد و اگر نقاط مشترک خود را تقويت کنيم اين موضوع به حل مشکلات داخلي کمک بسياري خواهد کرد.
فارس
انتهای پیام