تفاوت «سب» با «لعن»; 36 آیه قرآن حاوی لعن است
صدای شیعه: حجتالاسلام والمسلمین «سعید بهمنی» رئیس گروه علوم قرآنی مرکزفرهنگ و معارف قرآن در گفتوگو با فارس در خصوص جایگاه مسئله لعن کردن ظالمان در آموزههای قرآنی، عنوان کرد: قرآن کریم در 36 آیه مفهوم «لعن» را آورده است. در این آیات، به ترتیب؛ خدای تعالی، فرشتگان، همه مردم و لاعنان به عنوان لعنتکنندگان برشمرده شدهاند.
وی به برخی از عوامل استحقاق لعن اشاره کرد و اظهار داشت: کفر به معنای کتمان آیات نازل شده الهی، دروغگویی، ظلم، تحریف کلام الهی، نقض میثاق الهی، بندگی طاغوت، اظهارات باطل درخصوص خداوند متعال، عصیان و تعدّی، نفاق، افترا بر خدای تعالی، استکبار در برابرفرمان خدای تعالی، تهمت به افراد پاکدامن، پیشوایی و هدایت دیگران به سوی آتش جهنم، بتپرستی، اذیت کردن پیامبر اکرم(ص)، ترساندن آحاد جامعه اسلامی از دشمن به واسطه شایعات، قطع رحم، ارتداد و شرک، مهمترین عوامل لعن در آیات یادشده هستند.
*هیچکس توانایی دفع و یا رفع لعن الهی را ندارد
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در ارتباط با مشروعیت لعن توضیح داد: این سخن خداست که در شماری از آیات زمینههای استحقاق لعن را بیان کرده است. چگونه میتوان «لعن کردن» را به طور مطلق نفی کرد در حالی که نفی این حقیقت قرآنی به طور مطلق، به منزله نفی قرآن کریم است.
وی پدیده «لعنت» را یک سنّت الهی برشمرد و گفت: لعنت، در مواردی تخلفناپذیر بوده و هیچ کس یارای دفع یا رفع آن را ندارد. به طوری که خدای تعالی در آیه 52 سوره «نساء» به پیامبر اکرم(ص) هشدار داده است که: «أُولَئِکَ الَّذِینَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَمَنْیَلْعَنِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ نَصِیرًا»؛ آنان کسانىاند که خدا از رحمت خویش دورشان ساخته است و هر که را خدا از رحمت خود دور سازد هرگز براى او یاورى نخواهى یافت. لذا این بدان معنا است که اگر کسی مشمول لعنت الهی شد، هیچ کس نمیتواند به یاری او برخیزد.
حجتالاسلام بهمنی در پاسخ به چگونگی موضعگیری اسلام در برابر مؤمنان و کافران تصریح کرد: اسلام مانند برخی ادیان و مذاهب یکسویه، سِلم کلی نیست؛ بلکه اسلام عزیز که دین حقیقی در نزد خدای تعالی است مقابل هریک از اهل حق یا باطل موضعگیری متفاوت و به فراخور آن دارد.
وی ادامه داد: به افرادی که در مسیر حق، توحید و دین اسلام قراردارند بشارت داده میشود که در زندگی دنیا و آخرت از پاداش الهی برخوردار خواهند شد. همچنین به آنها که حق را دریافته ولی آن را نمیپذیرند، هشدار داده میشود که عذاب الهی را خواهند چشید و این یکی از مصادیق گرفتار شدن به لعن الهی است. بدین معنا که از رحمت الهی منع خواهند شد.
* «لعن» به منزله سنّتی از سنتهای الهی
رئیس گروه علوم قرآنی مرکز فرهنگ و معارف قرآن، لعن را یک مفهوم شناخته شده و پذیرفته در منظومه مفهومی کتاب الهی و کلام معصومان ذکر کرد و افزود: براساس سیره ائمه(ع) میتوان از لعن به عنوان یک سنّت الهی نام برد. این سنّت الهی به قدری در میان متدینان درونی شده است که در مسئله «لعان» که یکی از احکام حقوقی اسلامی است، هر یک از زن و مرد، یکدیگر را با کیفیّت و شرایط مخصوصی لعن میکنند تا دعوای آنها در محکمه فیصله پیدا کند. و این حکم الهی برگرفته از متن قرآن کریم است.
وی با اشاره به اینکه دسته کم 36 آیه در قرآن کریم وجود دارد که خدای تعالی به صراحت مفهوم لعن را در آنها به کار برده است، عنوان کرد: آیه 52 سوره «غافر» جایگاه ظالمان را در روز قیامت اینگونه بیان فرموده است: «یَوْمَ لَا یَنفَعُ الظَّالِمِینَ مَعْذِرَتُهُمْ وَلَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ» روزى که ستمگران را پوزشطلبىشان سود نمىدهد و براى آنان لعنت است و برایشان بدفرجامىِ آن سراى است.
حجتالاسلام بهمنی گفت: در آیه یادشده و بسیاری از آیات دیگر، ظلم یکی از عوامل اصلی استحقاق لعن عنوان شده است. چنانکه در آیه 88 سوره بقره «کفر» عامل شمول لعنت ذکر شده است آنجا که میفرماید: «بَلْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِکُفْرِهِمْ فَقَلِیلًا مَا یُؤْمِنُونَ»؛ بلکه خداوند آنان را به سزاى کفرشان از رحمت خود دور کرده است از این رو فقط اندکى از آنان ایمان مىآورند.
وی یادآور شد: خداوند متعال در آیه 161 سوره «بقره» عامل کفر را سبب شمول لعنت خدا و همه مردم برشمرده است: «إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ کُفَّارٌ أُولَٰئِکَ عَلَیْهِمْ لَعْنَةُاللَّهِ وَالْمَلَائِکَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ»؛ کسانى که بر کفر اصرار ورزیده و در حال کفر مردهاند، لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر آنان خواهد بود. با این همه تصریحات قرآنی چگونه میتوان مشروعیت لعن در اسلام را انکار کرد؟
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی خاطرنشان کرد: کسی که عوامل یادشده را در خود را فراهم کرده است، گویی خود، شمول لعنت را برای خود طلب کرده است. حال که خدای تعالی به دلیل عواملی مشخص آنها را در کتاب خود، از زبان پیامبر اکرم(ص) و معصومان(ع) مشمول لعن و نفرین خوانده است، چرا بندگان خدا این خواست خدای تعالی را که حدود آن کاملاً مشخص است را انجام ندهند و افرادی که خود را مشمول لعنت ساختهاند، لعن نکنند؟
وی تصریح کرد: چرا نباید افرادی را که با ظلم، تاریخ بشریت را تغییر میدهند مورد لعن قرار نداد. طبق بیانات کتاب الهی، بدون تردید لعن الهی و ملائک متوجه این گروه است. بدین معنا که آنها با ارتکاب به کفر، ظلم، کذب و دیگرعواملی که برشمرده شد، به مقابله با رحمت الهی برخاستهاند.
* همنوایی با همه هستی در لعن کافران و ظالمان
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اظهار داشت: به ویژه کسانی که کفر و ظلم آنها به گونهای که اقدام آنان بر تاریخ پس از آنها تا قیامت اثرگذار بوده و مردم را از هدایت و نقشآفرینی رهبرانی که خداوند آنها را برای رهبری امتها برگزیده محروم کردهاند. آیا کسی که بر این همه انسان در طول تاریخ ظلم کرده و آنها را از دستیابی به سعادت حقیقی محروم ساخته است، استحقاق لعن را ندارد؟ این کمترین کاری است که آنان میتوانند در هماهنگی با خدای تعالی و ملائک انجام دهند.
حجتالاسلام بهمنی با اشاره به آیات یادشده، عنوان کرد: در دستگاه عدل الهی به هیچ کس ظلم نمیشود. افرادی که از هدایتهای مستمر الهی بهره نگرفته، کفر ورزیدند و در حالت کفر مردند، حجت بر آنها تمام شده است. اینان استحقاق لعن دارند. البته چه بسا کسانی که به هر دلیل حجت بر آنها تمام نشده و مستضعف باشند از شمول این آیات، خارج خوهند بود.
وی گفت: بنابراین لعن یک سنت الهی، ملکوتی و سنتی است که کتاب الهی در شمار فراوانی از آیات بدان تأکید کرده است. به راستی کسانی که خود را از مسیر حق و رحمت الهی خارج میکنند گویی ظرف وجود خود را از سوی آسمان برگردانده و آن را واژگون بر زمین نهادهاند؛ در این صورت اگر به پهنه آسمان هم بر اینان رحمت ببارد باز هم چیزی نصیب آنها نخواهد شد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه همه مسلمانان در سراسر جهان به قرآن ملتزم بوده و در حجّیّت آن اختلافی ندارند، یادآور شد: از این رو میتوان با الهام از آیات کلام الهی براین اعتقاد بود که اگر کسی با جهتگیری و اعمال ناشایست، خود را واجد شرایط لعن خدا و ملائک کرد؛ در حقیقت همه هستی او را لعن خواهد کرد. وقتی همه هستی آهنگ لعن او را ساز کرده است چرا ما نیز با این آهنگ الهی هماهنگ نشویم و زبان به لعن او نگشائیم.
وی ادامه داد: از سوی دیگر وقتی صلوات و سلام خود را بر محمد و آل محمد(ص) نثارمیکنیم، در حقیقت با آهنگ همه هستی درباره آن ذوات مقدس همراه میشویم، وقتی خدا و ملائک بر پیامبر رحمت(ص) صلوات میفرستند، چرا ما که دل در گروِ ایمان به خدا و پیامبر گرامی او داریم با نغمه صلوات خود با این سرود دلنشین در همه هستی همنوا نشویم. چنانکه خداوند متعال میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا».
*«صلوات و لعن» دو مسئله لطیف از جانب خدای تعالی
حجتالاسلام بهمنی افزود: بنابراین شخص با فرستادن صلوات بر محمد و آل محمد(ص) با آهنگ هستی، ملک و ملکوت همنوا میشود؛ همچنانکه در لعن بر کافران و ظالمان این همنوایی قابل تصور است؛ چرا که این دو به منزله دو سنت و قانون در قاموس هستی جریان دارند.
وی «صلوات بر معصومان» و «لعن بر کافران وظالمان» را جزو لطیفترین خواستههایی دانست که انسان از خدای تعالی طلب میکند و سپس اظهار داشت: هنگامی طلب صلوات شکل میگیرد، انسان موج بر موج رحمت بیکران الهی را طلب میکند و آنگاه که لعن را برای واجدان شرائط درخواست میکند، به زبان طلب از خدای تعالی ریشهکنی عوامل کفر و ظلم را مسئلت میکند.
مدیر گروه علوم قرآنی مرکز فرهنگ و معارف قرآن در بخش دیگر گفتوگوی خود به مقایسه مفهوم «لعن» با مفهوم «سبّ (فحش)» پرداخت و گفت: این دو مفهوم با یکدیگر متفاوت است و هر یک حدود شرائط جداگانهای دارد. معمولاً لعن در نجوای با خدای تعالی در باره کافران و ظالمان درخواست میشود که امری قلبی است؛ ولی سبّ در تعامل گفتاری با دیگران رخ میدهد که در بیشتر موارد با آثار اجتماعی نامطلوب و مخرّب همراه میشود.
وی تصریح کرد: از این رو خداوند در قرآن کریم سبّ بتهای مشرکان را ممنوع ساخته است. چنانکه در آیه 108 سوره «انعام» میفرماید:«وَلاَ تَسُبُّواْ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَیَسُبُّواْ اللّهَ عَدْوًا بِغَیْرِ عِلْمٍ کَذَلِکَ زَیَّنَّا لِکُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُم»؛ و کسانى را که مشرکان به جاى خدا مىخوانند، دشنام ندهید که آنان نیز خدا را از روى دشمنى که برخاسته از نادانى است، دشنام مىدهند. بدین سان براى هر امتى کردارشان را آراستهایم. پس به آنچه زیبا مىدانند ناسزا مگویید. آنگاه بازگشت آنان به سوى پروردگارشان خواهد بود و او آنان را از حقیقت آنچه انجام مىدادند با خبر خواهد کرد.
*راهبرد اسلام در تعامل با پیروان دیگر ادیان و مکاتب؛ راهبردی همگرا
حجتالاسلام بهمنی با الهام از آیه 64 سوره «آل عمران» گفت: تصریح کرد: این آیه راهبرد اساسی اسلام عزیز در تعامل با همه ادیان و مکاتب به ویژه ادیان ابراهیمی در جهان است. خدای تعالی در این آیه میفرماید: «قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ کَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَإِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَلَا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًاأَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ»؛ بگو اى صاحبان کتاب آسمانى، بیایید در عمل به سخنى که میان ما و شما یکسان است گرد هم آییم، و آن اینکه جز خداى یکتا را نپرستیم و چیزى را شریک او قرار ندهیم، و برخى از ما برخى دیگر را به جاى خدا صاحب اختیار خود نگیرد.
وی تأکید کرد: وقتی راهبرد اساسی اسلام در تعامل با دیگر ادیان بر همگرایی اصولی استوار است، چگونه میتوان همگرایی با مذاهب اسلامی را نادیده گرفت که همه آنها مؤمن به توحید و قرآن کریم و پیامبر اکرم(ص) هستند.
این پژوهشگر علوم قرآنی افزود: پیروی از قرآن کریم و تعالیم پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ص) افزایش انس و الفت در میان مسلمانان راهبرد مذهب تشیع است که هیچگاه این صراط مستقیم را رها نخواهد کرد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در پایان خاطرنشان کرد: بر این اساس، هرکس بتواند با اجتناب از تحریک بیهوده احساسات و ایجاد فضای انس و الفت، فاصله میان مسلمانان را کم، صفوف آنها را فشردهتر کرده، در مسیر تعالیم قرآن کریم گام بردارد خدای تعالی، پیامبر اکرم (ص) و ذوات مقدّس امامان معصوم از او خوشنود خواهند بود.
فارس
انتهای پیام