مرجعيتسازی و مرجعيتسوزی؛ راهکار دشمنان برای دوری مردم از مسير هدايت
صدای شیعه: حجتالاسلام والمسلمين محسن رفيعی، عضو هيئت علمی دانشگاه فرهنگيان، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران(ايکنا)، با بيان اين مطلب که يکی از دلايل تاريخی رشد برخی از تفکرات و به انزوا رفتن بسياری از الگوهای فکری و انديشهای و رفتاری، مرجعيت سازیها و مرجعيتسوزیهای دشمنان در طول تاريخ است، گفت: يکی از رويدادهای بسيار مهم تاريخی که در زمان ائمه اطهار(ع) روی داد، همين مسئله مرجعيت سوزی بود که گروههای معاند يا حاکمان نسبت به آن اقدام میکردند.
وی با بيان اينکه همانگونه که امام رضا(ع) نيز فرمودهاند که اگر مردم با زيبايی کلام اهل بيت(ع) آشنا شوند، بدون شک به آنها رغبت و ميل پيدا میکنند، اظهار کرد: امام صادق(ع) فرمودند که مردم دشمن چيزی هستند که نمیشناسند و به همين دليل است که بر اين باور قطعی هستيم که اگر عطر روحافزای اهل بيت(ع) در ميان جوامع نشر پيدا کند، همه انسانها را به سوی خود جلب میکند و به همين دليل است که خفقان موجود در عرصه هدايت بشر از سوی امامان بود که ايشان را به اتخاذ استراتژیهای تبليغی در دورانهای مختلف سوق میداد که از آن جمله میتوان به هدايت در قالب ادعيه و مناجات در زمان امام سجاد(ع) اشاره کرد.
عضو هيئت علمی دانشگاه فرهنگيان، عنوان کرد: در اين ميان حضرات صادقين(ع) از فرصت طلايی هدايت و تبليغ در دوران انتقال قدرت بنی اميه به بنی عباس، بهترين بهره را برای گسترش و نشر علوم اهل بيت(ع)، بردند؛ حتی پس از مدتی شاهد تبعيد امام صادق(ع) به شهرهای مختلف بوديم که باز هم شاهد اين مطلب هستيم که اين بزرگوار در هر مکانی که حضور پيدا میکردند، ظرفيتهای بسيار عظيمی را فعال میکردند؛ پس از ايشان امام موسی کاظم(ع) که بيشتر عمر امامت خود را در زندان سپری کردند و پس از ايشان حضرات امام رضا(ع)، امام جواد(ع) و امام علی النقی(ع) نيز هميشه يا در تبعيد بودند يا در سختترين شرايط به سر میبردند و حضرات عسکريين نيز به همين شکل تحت شديدترين تدابير امنيتی به سر میبرند تا مبادا مردم به اين آسانی به اين مبانی فضل و کمال دست يابند.
نويسنده مقاله «عراق صدف شش گوهر» ادامه داد: همه اين رفتارهای سياسی عليه ائمه(ع)، بر همين مبنای مرجعيت سوزی شکل گرفت؛ به طوری که میتوان گفت شيعه و سنی در طول تاريخ زخم خورده از يک مرکز هستند و نبايد فراموش کنيم که علمای اهل سنت نيز در زمان ائمه اطهار(ع) به دست خلفای عباسی به قتل رسيدند؛ اما در مسئله مرجعيت سازی که به موازات مرجعيت سوزی شکل گرفت عوامل متعددی نقش آفرين بود؛ در هر ملت و قومی سعی شد با زبان و فرهنگ آن قوم قهرمانان و مراجعی برای مردم تراشيده شود که از آن جمله میتوان به نشر داستانهای اساطيری برای قهرمان سازی در ذهن مردم و دور کردن آنان از حقايق، اشاره کرد.
رفيعی تصريح کرد: از ديگر کارهايی که در اين زمينه شکل گرفت میتوان به برجسته کردن افرادی در مقابل ائمه اطهار(ع) اشاره کرد که همين مسئله موجب بروز انحرافات عميق در بين مسلمانان و مردم بلاد مختلف اسلامی شد؛ در حالی که يکی از دلايل اصلی سفارشات پيامبر(ص) برای صيانت از حرمت، محبت و ولايت اهل بيت(ع) اين مسئله بود که مردم به جز اين منابع فضل و کمال به سراغ ديگران نروند.
مدرس حوزه و دانشگاه با بيان اين مطلب که مرجعيت سوزی در اين عصر نيز به شدت رايج است، اظهار کرد: امام راحل با تاسی به قرآن و سيره اهل بيت(ع) قيامی بزرگ را برپا کردند و به قول نخست وزير وقت رژيم صهيونيستی زلزلهای عظيم برپا کردند که پس زلزلههای آن در همان سالها و هم اينک در قالب بيداری اسلامی ظهور کرد که با رويش جوانههای اجتماعی در داخل و خارج از کشور، نسلی جديد را در اين سرزمين ايجاد کردند؛ ولی با اين حال هر روز شاهد مرجعيت سوزی و مرجعيت سازی در مقابل انقلاب و امام و رهبری هستيم که سعی میکنند نمادهای غير اسلامی را به عنوان عامل نجات و سعادت معرفی کنند.
وی ادامه داد: در سالهای اول انقلاب سعی شد افرادی همچون بنی صدر را به انقلاب ما تحميل کنند و اين کار هر روز به شکلی جديد در ايران و در دنيای اسلام پيگيری شد و هر روز چهره جديدی در اين عرصه ظاهر شد که از آن جمله میتوان به عمر سليمان، ملامحمد عمر که فردی بی سواد و بی تقوا بود و با فتوای احمقانه خود خون شيعيان را مباح اعلام کرد و... اشاره کرد؛ همه اينها در راستای از بين بردن سير هدايتی است که در نظام اسلامی ايران شکل گرفت.
رفيعی ابراز کرد: از ديگر شيوههايی که در راستای مرجعيت سازی در مقابل اديان شکل گرفت، به راه انداختن فرقههای انحرافی در ميان فرق مختلف اسلامی بود؛ به عنوان مثال مذهب سازی در تشيع با ايجاد فرقه بهاييت و بابيت و تلاش در جهت مرجعيت سوزی علما، صوفی گری و سلفی گری در جهان اهل سنت؛ صهيونيست در جهان يهود و خطوط انحرافی وسيع در جهان مسيحيت که قابل رويت است شکل گرفت و امروز شاهد هستيم که به دنيا، چهرههايی به عنوان اصل و ريشه و مرجع نشان داده میشود که از بن، دارای پوچی ماهيت هستند.
وی ادامه داد: يکی از راهکارهايی که در ميان شيعيان در حوزه مرجعيت سوزی شکل گرفت، جريانی بود که بخصوص با جريان تجددگرايی در ايران همراه بود که همان تخريب چهره روحانيت با عناوينی همچون مرتجع، متحجر و کم عمق بود؛ آنها از گذشته تا همين امروز سعی میکنند روحانيت و مراجع را افرادی صرفا سنتی که مخالف پيشرفت هستند معرفی کنند که حتی امام راحل نيز بيانات بسيار شيوايی در بيان اين شکل از تخريب در مقاطع مختلف ايراد کردند که به چه شکلی سعی میشد علما را ضد پيشرفت قلمداد کنند که حتی سفر با هواپيما را نيز جايز نمیدانند که در واقع مطلبی کذب بود؛ امام فرمودند که ما با سينما مخالف نيستيم بلکه با فحشا، گناه و انتشار فسق و فجور در جامعه مخالفيم ولی همواره تلاش میشد که اين مطلب را نهادينه کنند که علما با اصل ابزار روز مخالف هستند.
رفيعی حادثه يازده سپتامبر را نيز در راستای همين مرجعيت سوزی و مرجعيتسازی دانست و افزود: آنها سعی کردند با اين رويداد، قرآن و اسلام را اشاعه دهنده خشونت، ترور و قتل ناجوانمردانه به دنيا معرفی کنند و از آن به بعد بود که سريال توهينها به پيامبر(ص)، قرآن و اسلام شکل جديدی به خود گرفت و تا امروز نيز با شدت در حال انجام است؛ به طور قطع به اين نتيجه رسيدهاند که اگر مردم دنيا با حقيقت اصيل اسلام آشنا شوند به دامان آن متوسل میشوند و راه نجات را جز در مسير قرآن و پيامبر و اهل بيت(ع) پيدا نخواهند کرد به همين دليل سعی میکنند با جوسازی و فضا سازی کاذب، اذهان مردم راعليه اسلام و نام پيامبر(ص) و قرآن تحريک کنند تا وقتی که نامی اسلامی به گوش مردم دنيا برسد، چنين مسايلی از جمله خشونت و قتل و کشتار و بی منطقی در ذهن آنان جای گيرد.
نويسنده مقاله «اربعين حجاب و عفاف در آيينه آيات» بيان کرد: علم کردن افراد بی منطق و بی هويتی چون ملا عمر و پرورش و حمايت از آنها برای تخريب چهره اصيل اسلام، صورت گرفت؛ به همين بهانههای مردم فريب از جمله مبارزه با تحجر و تروريسم عراق و افغانستان اشغال میشود و با تسلطی که بر کشورهای عربی جنوب خليج فارس و کشورهای شمالی ايران دارند، سعی کردند که از هر جانب، ايران را محاصره کنند و بعد با ضربات آخرين خود، انقلاب اسلامی را از بين ببرند؛ همه اين تلاشها در همان سير تاريخی مرجعيت سازی و مرجعيت سوزی صورت میگيرد که در اين راستا سعی میشود با کوبيدن اصل ولايت فقيه و شخص رهبر معظم انقلاب و ارزشهای انقلابی طلای ناب را از چشم مردم دورنگه دارند و بدليجات خود را به مردم قالب کنند؛ در همين عرصه است که اين همه مرجعيتسازی در اين سالها در مقابل جريان اصيل شيعی و ولايی در کشور و خارج از کشور شکل گرفته است.
انتهای پیام