(
امتیاز از
)
چه بخوانیم تا دعایمان مستجاب شود
صدای شیعه: وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى فَادْعُوهُ بِها وَ ذَرُوا الَّذینَ یُلْحِدُونَ فی أَسْمائِهِ سَیُجْزَوْنَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ؛ و نیکوترین نامها برای خداوند است، پس خداوند را با آنها بخوانید و کسانی را که در اسمهای خدا به کژی و مجادله میل دارند (و به جنگ و ستیزه میپردازند و صفات خدا را بر غیر او مینهند) رها کنید. آنان به زودی به کیفر آنچه میکردند، خواهند رسید.(اعراف، 180)
گرچه همه نامها و صفات الهی نیکوست و خداوند همه کمالات را دارد که قابل احصاء و شماره نیست، امّا در روایات بر 99 اسم تکیه شده که در کتب اهل سنت مانند صحیح مسلم، بخارى، ترمذى نیز آمده است. و هر کس خدا را با آنها بخواند، دعایش مستجاب مى شود. و هر کس آنها را شماره کند ، اهل بهشت است، البتّه منظور تنها شمردن لفظى و با حرکات لب نیست، بلکه توجّه و الهام گرفتن از این صفات و اتّصال به آنهاست.
این 99 اسم، عبارتند از: «اللّه، اله، الواحد، الاحد، الصمد، الاول، الآخر، السمیع، البصیر، القدیر، القاهر، العلى، الاعلى، الباقى، البدیع، البار، الاکرم، الظاهر، الباطن، الحى، الحکیم، العلیم، الحلیم، الحفیظ، الحق، الحسیب، الحمید، الحفی، الرب، الرحمن، الرحیم، الذارء، الرازق، الرقیب، الرؤوف، الرائى، السلام، المؤمن، المهیمن، العزیز، الجبار، المتکبر، السید، السبوح، الشهید، الصادق، الصانع، الطاهر، العدل، العفو، الغفور، الغنى، الغیاث، الفاطر، الفرد، الفتاح، الفالق، القدیم، الملک، القدوس، القوى، القریب، القیوم، القابض، الباسط، قاضى الحاجات، المجید، المولى، المنان، المحیط، المبین، المقیت، المصور، الکریم، الکبیر، الکافى، کاشف الضر، الوتر، النور، الوهاب، الناصر، الواسع، الودود، الهادى، الوفى، الوکیل، الوارث، البر، الباعث، التواب، الجلیل، الجواد، الخبیر، الخالق، خیر الناصرین، الدیان، الشکور، العظیم، اللطیف، الشافى».
در قرآن، اسامى خدا تا 145 نام آمده و عدد 99 در روایات، یا براى این است که برخى نامها قابل ادغام و تطبیق بر بعض دیگر است یا مراد این است که این نامها در قرآن نیز هست، نه اینکه فقط این تعداد باشد. در بعضى آیات، مضمون این نامها وجود دارد. مثلاً «صادق»، به عنوان نام خدا در قرآن نیست ولى آیه «و من أصدق من اللّه قیلاً» یعنى چه کسى راستگوتر از خداست؟ آمده است. در برخى روایات و دعاها مانند دعاى جوشن کبیر، نامهاى دیگرى هم براى خدا بیان شده است، البته بعضى از اسماى حسناى الهى، آثار و برکات و امتیازات خاصى دارد. فخر رازى مىگوید: همه صفات خداوند به دو چیز برمى گردد: بىنیازى او و نیاز دیگران به او.
امام صادق (ع) فرمود: به خدا سوگند، اسماى حسنى ماییم، یعنى صفات الهى در ما منعکس شده است و ما راه شناخت واقعى خداییم. طبق این احادیث، جمله «ذروا الّذین یلحدون»، به ما مىگوید که به ملحدین فضایل اهلبیت (ع) تکیه و اعتنا نکنید.
در روایت دیگرى امام رضا (ع) فرمودند: ما اهل بیت (ع) اسماى حسناى خدا هستیم که عمل هیچکس بدون معرفت ما قبول نمىشود. «نحن واللّه الاسماء الحسنى الّذى لایقبل اللّه من احد عملاً الاّ بمعرفتنا»
عبارت «الاسماء الحسنى»، چهار بار در قرآن آمده است. اسماى حسنى سه مصداق دارد: صفات الهى، نامهاى الهى و اولیاى الهى.
امام رضا (ع) فرمود: هرگاه به شما مشکلات و سختى روى آورد، به وسیله ما از خداوند کمک بخواهید و سپس فرمود: «وللّه الاسماء الحسنى فادعوه بها»
امام رضا (ع) فرمود: «ان الخالق لا یوصف الا بما وصف به نفسه» آفریدگار، جز به آنچه خود توصیف کرده، وصف نمىشود. یعنى نمى توان از پیش خود بر خدا نام نهاد، مثلاً او را عفیف و شجاع و امثال آن نامید.
اسم، نمایانگر مسمى است، ذات خداوند مقدس است، نام او هم باید مقدس باشد. بنابراین هم ذات خدا را باید منزّه شمرد، «سبحانه عما یشرکون» و هم نام او را تنزیه کرد. «سبح اسم ربک الاعلى» لذا قرار دادن نام دیگران در ردیف نام خدا جایز نیست و نمىتوان گفت: به نام خدا و خلق.
شهید مطهرى مىگوید: نامهاى خداوند جنبه علامت ندارند بلکه نمایانگر صفت و حقیقتى از حقایق ذات مقدس او مىباشند.
امام صادق (ع) ذیل این آیه فرمود: غیر خدا را با اسمهاى الهى نام ننهید و آنگاه به مناسبت جمله «یلحدون فى اسمائه» فرمود: «یضعونها فى غیر مواضعها» آنان نامهاى الهى را در غیر مورد آن بکار مىبرند و با این کار، مشرک مىشوند و به همین دلیل خداوند فرمود: و ما یؤمن اکثرهم باللّه و هم مشرکون» ایمان اکثر مردم با شرک همراه است.
منبع: کتاب دقایقی با قرآن
انتهای پیام