وظايف منتظران راستين

فرق انجمن حجتيه با سائر منتظران اين است؛ انجمن حجتيه به يک امامي که در دسترس نيست، معتقد است.آن 313 نفري که قيام مي کنند به همراه حضرت، شاگردان آن حضرتند که وجود مبارک امام راحل يکي از آن 313 نفر مي تواند باشد. حضرت 313، شاگردي مثل امام دارد تا بتواند حکومت کلان جهاني تشکيل بدهد.

اين اوصاف سه گانه اي که ما درباره حضرت ولي عصر(ع) معتقديم }يعني مصلح شخصي موجود موعود بودن{، در قبالش يک وظائفي هم متوجه ما مي شود. ما به مهدي قائم غائب معتقديم؛ فرق ما با انجمن حجتيه اين است. آنکه به غائب معتقد است، اگر آن حضرت ظهور بکند، در برابر آن حضرت مي ايستد؛ مثل اينکه در برابر شاگرد آن حضرت ايستاد ! ما به کسي معتقديم که هم اکنون قائم است، ما را به قيام دعوت مي کند. ما اگر قياممان به کمال برسد، شبيه قيام يک امت در برابر رهبر غائي بشود؛ آنوقت آن غيبتش به حضور و ظهور تبديل مي شود. هر وقت ما لائق شديم، او ظهور مي کند. اين به عقل جمعي ما و به عمل جمعي ما وابسته است.

فرق انجمن حجتيه با سائر منتظران اين است؛ انجمن حجتيه به يک امامي که در دسترس نيست، معتقد است.آن 313 نفري که قيام مي کنند به همراه حضرت، شاگردان آن حضرتند که وجود مبارک امام راحل يکي از آن 313 نفر مي تواند باشد. حضرت 313، شاگردي مثل امام دارد تا بتواند حکومت کلان جهاني تشکيل بدهد؛ اين گوشه اي از آن حکومت است.

قيام امام راحل،نمونه قيام حضرت حجت (ع)
اينکه عدّه اي که با آن حضرت مخالفت مي کنند، سر انجام او را شهيد مي کنند، به همين مناسبت است. او گرچه يملأ الله ب ه الأرض ق سطاً و عدلاً (1) امّا بدون درگيري نيست، بدون زحمت نيست. او هزارها برابر عفو و رأفت و عاطفه و مهرباني دارد، ولي يک چند جائي هم بالأخره قهر و خشم و غضب و اش دّاء علي الکفّار(2) و امثال ذلک را دارد؛ بالأخره هم آن حضرت را شهيد مي کنند. عصاره و نمودار و نمونه قيام آن حضرت همين قيام امام راحل و انقلاب اسلامي و اينها بود.
شما ديديد مردم ايران هيچ گناهي نداشتند. جرمشان فقط تشيع بود ! بيش از 300 باربه اين پاسگاه هاي مرزي غرب کشور حمله کردند؛ امام به مسئولان دستور داد، فرمود : اقدام نکنيد، قيام نکنيد، صرف نظر کنيد، ما با کسي در جنگ نيستيم، گذشت کنيد؛ تا از هوا و زمين و دريا حمله شروع شد ! ايران نه به کسي حمله کرد، نه خواهان حمله به کسي بود؛ و همه حملات را هم تا حد امکان تحمّل کرد. ديگر با اين انقلاب در افتادن، عليه اين انقلاب موضع گرفتن، امام را به رسميّت نشناختن، اين با انتظار يک رهبر قائم سازگار نيست !! اينها مشکلشان اين است که به مهدي غائب معتقدند؛ ما به مهدي قائم غائب معتقديم. وقتي به قائم معتقد بوديم، وظيفه ما هم قيام است. هر روز آماده ايم، هر لحظه آماده ايم. وقت، مشخص نيست که حضرت کي ظهور مي کند !

ضرورت آمادگي در ابعاد نظامي و فرهنگي توسط منتظران
اين روايت نوراني را شايد دهها بار به عرضتان چه در نماز جمعه و چه در اينگونه از مجالس رسانديم که وقتي از وجود مبارک امام صادق(ع) سئوال مي کنند : وظيفه منتظران چيست، انتظار يعني چه؛ فرمود: و اليع د احدکم قبل خروج ه ] که آنجا به جاي ضمير، اسم ظاهر دارد[؛ قبل خروج ه و لو ب سهم. فرمود : همه تان قبل از ظاهر شدن آن حضرت آماده باشيد، و لو با يک تير. اگر کسي با اردوي رزمي ـ فرهنگي بسيج همکاري نکند، اهل بسيج نباشد، اهل مبارزات سياسي نباشد، اهل تير اندازي نباشد، اهل آموزش نظامي نباشد، اين چه انتظاري مي تواند داشته باشد ؟!
اين بيان نوراني امام ششم است؛ فرمود : اگر منتظري، ولو با يک تير خودت را آماده کن ! معلوم مي شود اگر اهل قلمي، قلمت بايد کار مجاهدان نستوه را بکند. اگر اهل بياني، بيان هم احد القلمين است، و قلم هم احد اللّسان ين است، بايد آن کار را بکند. اگر اهل نيروي رزمي هستي، با يک تير خودت را آماده بکن. بالأخره يا آن، يا اين ! اگر کسي نه اهل قلم باشد، نه اهل بيان باشد، نه اهل تير باشد؛ اين چه انتظاري دارد ؟!

اساس هدايت ها بر محور ( کيمياگري )
چنين امتي کم کم مي رود به سمت و سوئي که اوّل با جاذبه حرکت کند، بعد کيمياگري، او را حل کند.مناجات شعبانيّه را قبل از اينکه بخوانيم، اوّل مطالعه بکنيم، مباحثه بکنيم، بعد بخوانيم؛ در اين مناجات شعبانيّه وجود مبارک حضرت امير و سائر ائمه (عليهم السّلام) به خدا عرض مي کنند : خدايا ! آن وقتي که تو مرا براي محبّتت بيدار کردي، من متنبّه شدم. ايقظتن ي ل محبّت ک (3) اين حالت همان حالت جاذبه است، اوّلاً؛ کيمياگري است، ثانياً.
درس و بحث تا يک حدودي اثر دارد. انسان را تا کي بترسانند که اگر گناه کردي، جهنّم مي روي ؟! تا کي او را تشويق بکنند اگر اطاعت کردي؛ ما به تو ميوه مي دهيم، حوري مي دهيم، مسکن مي دهيم ؟! براي انسان اينها خيلي کوچک است که به او وعده بدهند اگر تو اطاعت کردي، با خدايت راز و نياز کردي؛ ف ي شغل فاک هون (4)، و م ن دون ه ما جنّتان (5) جنّاأ تجر ي م ن تحت ها الأنهار (6)؛ آيا انسان براي اينهاست ؟! انساني که فرشته ها زير پاي او پر خود را پهن مي کنند تا او چيزي ياد بگيرد، انسان براي اينها خلق شده است ؟!

ممکن بودن نيل انسان به درجات فوق تصوّرات عادي
اگر ملائکه لتضع اجن حتها تحت اقدام طلاب العلوم(7) يعني اين طالبان علم ديگر الآن ملکوتي اند، با فرشتگان همراهند، روي پر فرشته ها قدم مي گذارند. شما بايد سعي کنيد غدوّها شهرأ و رواحها شهر(8) باشد ! اگر باد توانست ملک سليمان را يکجا جابجا کند، صبح و بامداد به اندازه راه يک ماهه بروند، عصر به اندازه يک راه يک ماهه برود؛ شما که روي بال فرشتگان نشستيد، چرا يک شبه ره صد ساله طي نکنيد ؟! بالأخره توان باد سليمان همين است، بيش از اين نبود ! راه يک ماهه را در يک پگاه برود، راه يک ماهه را در يک شامگاه برود.
اگر آدم بتواند يک شبه ره صد ساله برود، چرا نرود ؟! چرا خود را هدر بدهد ؟! در بين طلاب هميشه کساني بودند که اين فيض نصيبشان مي شد. اگر يک بارقه اي در شما طلوع کرد؛ افراط نکنيد، تفريط نکنيد، ولي آن را مغتنم بشماريد. اين راه، آسان است؛ اين حرف ها نه دروغ است، نه مجاز است، نه ا غراق است، نه تشويق محض است؛ ملائکه حق است، پر و بالش حق است، زير پاي طلبه ها فرش کردن آن ملائکه حق است؛ اين طلبه ها روي بال فرشته ها مي روند. اگر روي بال فرشته ها مي روند؛ حدأقلش ملک سليمان است، نه جاي ديگر ! اگر کسي يک شبه ره صد ساله نرود، از اين مرکب استفاده نکرده است. 

(1) مستدرک الوسائل / 12 / 283 (2) فتح / 29
(3) اقبال الأعمال / 686 (4) يس / 55
(5) الرّحمن / 62 (6) بقره / 25
(7) الکافي / 1 / 34 (8) سبأ / 12