پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت، من ؟
مقدمه:
بيشک يکي از موجوداتي که دائماً درتلاش است تا انسان را به ورطه نابودي و گناه و دوري از خداوند بکشاند «شيطان» است.
ضعفهاي نفساني انسانها متعدد است و هر انساني ممکن است در بعضي جهات دچار ضعف باشد مثلاً بعضيها در زمينه شهوت، بعضي ديگر در زمينه مقام، بعضي هم در زمينه ثروت و.... بيترديد شيطان هم بيکار ننشسته و در حال برنامهريزي و نقشه کشيدن براي وارد کردن ضربه کاري به انسان است. براي مقابله با نقشههاي اين موجود خبيث –که باعث گمراهي انسان ميگردد- بايد نقشههاي او را بشناسيم تا در مقابل آنها، تدابير لازم را بينديشيم.
1- يکي از برنامههاي شيطان براي تقابل با انسان «زينت دادن کارهاي زشت و ناپسند» است
خداوند در آيه 24 سوره نمل ميفرمايد: و اذ زين لهم الشيطان اعمالهم فصد هم عن السبيل فهم لا يهتدون؛ يعني: (هد هد به حضرت سليمان گفت: من زني را يافتم که بر مردم سلطنت ميکرد و آنها به جاي خدا بر خورشيد سجده ميکردند) و شيطان اعمالشان را درنظرشان زينت داده بود درنتيجه آنان را از راه (حق) بازداشته و آنان هدايت نميشوند.)
از توجه به اين آيه و آيات فراوان ديگر، به اين نتيجه قطعي ميرسيم که: يکي از برنامههاي شيطان تزئين کارهاي زشت انسانها براي آنهاست و بهترين وسيله براي انحراف و کشاندن مردم به مسير گمراهي و ضلالت همين راه است تا جايي که (طبق آيات قرآن کريم) انسان را به يک نوعي از اعتقاد قلبي نسبت به کارهاي نادرستش واميدارد و باعث ميشود حتي در مقابل پيامبران و طريق درست و صراط مستقيم ايستادگي کرده از پذيرش حق سرباز زند.
2- ايجاد رعب، ترس و وحشت، يکي ديگر از اين برنامه ها است
يکي ديگر از برنامههاي شيطان ايجاد و القاي ترس در قلب انسانهاي مؤمن است تا آنها را دچار تزلزل کند. در آيه 175 سوره آل عمران ميخوانيم: انا ذلکم الشيطان يخوف اولياءه... يعني: اين فقط شيطان است که پيروان خود را (با سخنان و شايعات بياساس) ميترساند. اين آيه دنباله آياتي است که درباره غزوه «حمراه الاسد» نازل گرديد و «ذلکم» اشاره به کساني است که مسلمانان را از قدرت لشکر قريش ميترسانيدند تا روحيه آنها را تضعيف کنند. (تفسير نمونه. ج3.ص179) اين که خداوند اين افراد را در قالب شيطان معرفي ميکند بخاطر اين است که عمل آنها به راستي عمل شيطاني بود و با الهام او صورت ميگرفت. زيرا در قرآن و اخبار، معمولاً هر عمل زشت و خلافي، عمل شيطاني ناميده شده، چون با وسوسههاي شيطان انجام ميگيرد.
3- يکي ديگر از برنامههاي شيطان ايجاد کينه و دشمني در ميان انسانهاست
در آيه 91 سوره مائده ميخوانيم: «جز اين نيست که شيطان ميخواهد به وسيله شراب و قمار، در ميان شما عداوت و کينه ايجاد کند و شما را از ياد خدا و از نماز باز دارد. آيا (با اين همه زيان و فساد و با اين نهي اکيد) خودداري خواهيد کرد؟! البته بايد دانست راههاي ايجاد دشمني و کينه در ميان مسلمانان فراوان است ولي يکي از چيزهايي که خيلي در اين مسئله نقش دارد مسئله شراب و قمار است.
با آنکه طبق آماري که ارائه ميشود، بسياري از قتلها، جرائم، تصادفات، طلاقها، امراض رواني، کليوي و... ناشي از شراب است، اما قرآن در اين آيه بيان فلسفه تحريم، روي دو نکته تأکيد دارد: يکي ضررهاي اجتماعي يعني کينه و عداوت و ديگري ضرر معنوي يعني غفلت از ياد خدا. (تفسير نمونه، ج3، ص161) حال اين سؤال مطرح است که اگر کارهاي عادي که مثل شراب و قمار تحريم نشده است ولي باعث ايجاد کينه و دشمني در ميان مسلمانان ميشود مثل شراب و قمار است؟! آري، هرچه باعث انتشار کينه و عداوت شود و ما را از ياد خدا غافل کند همانند شراب و قمار ناپسند است، اگرچه اسلام به خاطر لطف و آسان گرفتن، آن را حرام نکرده باشد.
4- از ديگر برنامههاي شيطان تشويق به اسراف و تبذير است.
در آيه27 سوره اسراء ميفرمايد: «ان المبذرين کانوا إخوان الشياطين... ترجمه: بيترديد اسرافکاران برادران شيطان هستند!» در قرآن پيوسته از وسوسه يا ولايت شيطان بر افراد، سخن به ميان آمده است، اما تنها موردي که «إخوانالشياطين» آمده اين آيه است، يعني اسرافکاران همکار شيطانند، نه تحت امر او. پس کار از وسوسه شدن گذشته و به مرحله همکاري و معاونت رسيده است! «تبذير» گرچه بيشتر در مسائل مالي است، ولي در مورد نعمتهاي ديگر نيز وجود دارد، مانند هدر دادن عمر و جواني، به کار گرفتن فکر، چشم، گوش و زبان در راه ناصحيح، سپردن مسئوليتها به افراد ناصالح، پذيرش مسئوليت بدون داشتن لياقت و بيش از حد توان و ظرفيت، آموزش و آموختن مطالب غيرضروري و غيرمفيد و امثال اينها. (تفسير نور، ج7، ص46) پس يکي از برنامههاي شيطان براي نفوذ در آدمي و در نتيجه به گمراهي کشاندن او تشويق به اسراف و تبذير است.
5- يکي از مهمترين برنامههاي شيطان ترويج مفاسد اخلاقي از راه وسوسه انسانهاست.
در آيه21 سوره نور ميفرمايد: «ومن يتبع خطوات الشيطان فإنه يأمر بالفحشاء والمنکر... ترجمه: هر کس پيرو شيطان شود (گمراهش ميسازد، زيرا) او به فحشا و منکر فرمان ميدهد.»
کلمه «خطوات» به معناي گامهاي شيطان است. نمونه پيروي از گامهاي شيطان عبارت است از: دوستي با افراد فاسد، بعد شرکت در مجالس آنان، سپس فکر گناه، بعد ارتکاب گناهان کوچک، پس از آن گناهان بزرگ و در پايان قساوت قلب و بد عاقبتي و پاياني شوم. (تفسير نور، ج8، ص162) بيترديد انسان از اول دچار فحشا و منکر نيست ولي سياست شيطان نفوذ تدريجي و گام به گام است و بعد از طي هر مرحله، انسان را به مراحل بالاتر ميکشاند تا جايي که ديگر از انجام گناهان بزرگ و زشت حتي به طور علني هم باکي ندارد!
6- يکي از راه هاي نفوذ شيطان سوق دادن انسان به لغزش و گمراهی است.
در آيه 20 سوره اعراف ميخوانيم: «سپس شيطان آن دو (آدم و حوا) را وسوسه کرد و گفت: پروردگارتان شما را از اين درخت نهي نکرده است مگر به خاطر اينکه (اگر از آن بخوريد) فرشته خواهيد شد يا جاودانه (در بهشت) خواهيدماند!»
قطعاً شيطان ميدانست که خوردن از درخت ممنوعه باعث رانده شدن آدم(ع) از بهشت خواهد شد، لذا درصدد وسوسه آدم و حوا برآمد و براي رسيدن به اين مقصود بهترين راه را اين ديد که از عشق و علاقه ذاتي انسان به تکامل و ترقي و «زندگي جاويدان» استفاده کند و هم عذر و بهانهاي براي مخالفت فرمان خدا براي آنان بتراشد لذا نخست به آدم و همسرش گفت: خداوند شما را از اين درخت نهي نکرده جز اينکه اگر از آن بخوريد يا فرشته خواهيد شد و يا عمر جاويدان پيدا ميکنيد! و به اين ترتيب، فرمان خدا را در نظر آنان به گونه ديگري جلوه داد و اين طور مجسم کرد که نه تنها خوردن از «شجره ممنوعه» زياني ندارد بلکه موجب عمر جاويدان و يا رسيدن به مقام و درجه فرشتگان خواهد شد! (تفسير نمونه، جلد6، ص116)
همان طور که در توضيح آيات پيرامون آدم(ع) و خروج از بهشت بيان شد يکي از اهداف و برنامههاي شيطان نيکو جلوه دادن کارهاي قبيح و زشت است تا جايي که ارتکاب آن را به نفع انسان معرفي ميکند. به طور مثال براي اينکه فردي را به سوي مال حرام بکشاند، شروع ميکند به بيان و آثار داشتن سرمايه و بعد از اينکه خوب روي ضعف مال دوستياش کار کرد، شروع ميکند به ارائه راهکارهاي متعدد که همراه با آلودگي به حرام است و آنقدر گامها و برنامههايش را ادامه ميدهد تا اينکه زماني ميرسد که فرد، آلوده به انواع گناهان شده و مال حرام را تحصيل کرده است و بشدت به آن علاقهمند گشته و ديگر حاضر به دل کندن از آن نيست.
7- استفاده از تاکتيکهاي رواني و تبليغاتي پيچيده از ديگر برنامههاي شيطان است!
به طور مثال، براي اينکه حضرت آدم و حوا را از بهشت (که همان محل رحمت خداوند بود) خارج کند دست به تحقيق پيرامون شخصيت آدم(ع) زد و متوجه شد او ذاتاً کمال جو است. پس در گام بعدي شروع کرد به فکر کردن و برنامهريزي کردن که چگونه بر او نفوذ کرده و او را از اين مقام خارج کند؟ و بعد از اينکه تمام ابعاد کارش را سنجيد شروع کرد به استفاده از تاکتيکهاي رواني و تبليغاتي! اول براي اينکه آدم و حوا به او اعتماد کنند شروع کرد به سوگند خوردن (قاسمها: برايشان سوگند ياد کرد – 21 اعراف) در قدم بعدي قيافهاي ناصحانه و خيرخواهانه به خود گرفت و گفت: من از خيرخواهان شما هستم (اني لکما لمن الناصحين: 21 اعراف) در گام سوم به آنها وعده جاودانگي و ابدي شدن داد و گفت: اگر از اين گياه بخوريد زندگي و حکومت ابدي خواهيد داشت (اعراف آيه20) و در گام آخر براي اينکه براي کارش دليل شرعي بتراشد و باعث اطمينان آدم (ع) به حرفش شود دروغ گفت و به ذات حق تعالي تهمت زد و گفت: پروردگارتان شما را نهي نکرد مگر از ترس اينکه شما فرشته شويد يا به زندگي ابدي برسيد!
حديث روز دوم
پيامبر اکرم(ص) فرمودند:
برترين شما روز قيامت در نزد خدا کسي است که گرسنگي بيشتري تحمل کرده و در خداوند متعال، فکر بيشتري نموده باشد.
تمرين بندگي!
قول و قرار
ديروز کمي سخت گذشت...
همين ديروز رو ميگم... شنبه اول ماه مبارک رمضان! خودمونيم... نشنيده بگيريد ولي خيلي سخت گذشت... شايد چون روز اول ماه بود به سختي به غروب رسيد و افطار شد... شايد هم تا آخر ماه همينطور باشه... آخه روزها خيلي بلنده و بالطبع شبها کوتاه... تابستونه ديگه... از قديميا شنيده بودم اگر توي تابستون روزه گرفتي هنره!
حالا به حرفشون ميرسم... با همين يک روز، روزه گرفتن به حرفشون رسيدم... ولي خدايي چه کيفي داره... نه، اينجوري بگم خيلي قشنگتره؛
چه صفايي داره... دم افطار و نميگم... پس چي خيلي صفا داره؟!
اينکه آدم به خاطر خدا تشنگي رو تحمل کنه... به خاطر خدا چيزي نخوره! اينکه آدم به خاطر خدا کم حرف بزنه و حواسش و جمع کنه تا هر سخني نگه! و اينکه آدم به خاطر خدا، کلاً گناه نکنه...! نزديکاي افطار، حس و حالي داره که وصفش به زبان نميآد و حسش توي هيچ حالتي پيدا نميشه... احساس خوبي دارم. احساس اينکه خدا مرا به مهمانيش دعوت کرده و سر سفره رحمت و لطف و مغفرتش راه داده.
اين يعني بزرگترين نعمت... اين يعني بهترين هديه... خلاصه اين يعني قشنگترين حالت ممکن. ديشب وقتي موقع سحر بيدار شدم با خودم عهد محکم و مردونه بستم که امروز، بهتر از ديروز باشم. مگر نه اينکه اگه دو روز مسلمان، مثل هم باشه؛ ضرر کرده و مغبونه!؟
عهد بستم حرفهايي که ديروز نبايد به زبانم جاري ميکردم ولي کردم، امروز ديگه تکرار نشه. عهد بستم توي محفلها و مجالسي که ديروز رفتم و نبايد ميرفتم، امروز ديگه نرم. عهد بستم حرفهايي که ديروز در قالب دروغ، حتي از نوع مصلحتي اون گفتم، امروز ديگه هرگز نگم. عهد بستم غيبتهايي که ديروز، فقط و فقط شنيدم و من حرفي نزدم؛ امروز ديگه اصلاً نمونم تا حتي فقط بشنوم يعني فرار رو بر قرار ترجيح بدم. عهد بستم راجع به هر کسي، هر فکري نکنم و ذهن و انديشهام رو آلوده افکار بدبينانه نکنم؛ چون ديروز راجع به يکي از همکارام ـ يا فاميلم يا دوستم يا اصلاً يه غريبه ـ فکر بدي کردم، امروز ديگه نه! من به برکت و احترام اين ماه، نيمه پر ليوان رو نگاه ميکنم. عهد بستم با خدا روراست باشم و کلک نزنم؛ چون نغوذ بالله ـ زبانم لال ـ اگر فکر کلک و حيله به سرم بزنه، اون وقت قرآن ميفرمايد: والله خيرالماکرين: و خدا بهترين مکرکنندگان است و در نتيجه، من که هيچ؛ خيلي خيلي خيلي بزرگتر و زرنگتر از من هم در برابر اون مکر و نقشه خدايي، پوچ و هيچ به حساب ميآد.
واي! چقدر عهد و پيمون!... مرد عمل ميخواد.
قرار شد خوشبين باشم و نيمه پر ليوان رو نگاه کنم. من ميتونم. ميتونم خوب زندگي کنم و به خالقم ثابت کنم همونيام که اون ميخواد.
پس روز دوم رو با اين نيت شروع ميکنم که کارهايي که ديروز نبايد انجام ميدادم ولي شيطان قسم خورده، فريبم داده و انجام دادم، امروز اونارو انجام ندم و با اين کار، مشتي بر دهان شيطان بکوبم تا پيش خداي مهربونم، سرافراز و سربلند بشم. يعني ميشه؟! بگو يا علي! تو ميتوني. بگو يا علي و از اون مدد بگير که سرچشمه تموم خوبيهاست. از اون که منشأ همه پاکيهاست و قله تموم راستيها و درستيهاست. يا علي.
انتهای پیام