آدم در دستگاه امام حسین(ع) نباید بدهکار مالی و زبانی باشد

* گناهت را باید جبران کنی

اگر یک گناه هم داری، باید یک گناهت در این دنیا جبران شود. صدها گناه کردی، باید جبران کنی. آدم باید طوری رفتار کند که خدا بر آدم ببخشد. البته اگر آدم، آدم درستی است، خدا مشکلش را حل می‌کند.

*اگر معتقد باشی گناهانت را حل می‌کنند

امام صادق (ع) در حدیثی می‌فرمایند اگر کسی معتقد به خدا، پیامبر و امامت امیرالمومنین است، آتش او را در برنمی‌گیرد. این خیلی حرف است. ما فقط حرفش را می‌زنیم. اگر انسان معتقد باشد و حالا یک گناه یا صد گناه کرده، اینها یک جور برایش حل می‌کنند. اگر واقعا معتقد است آتش جهنم او را نمی‌سوزاند. آن فردی که در محضر امام بوده می‌گوید، در میان آدمهایی که معتقدند، شیعیانی هستندکه یک کارهایی می‌کنند. امام فرمودند اگر اینطوری باشد خدای متعال در همین دنیا برایش حلش می‌کند؛ گرفتار نتیجه می‌شود.

* چگونگی جبران گناهان توسط خداوند

یا انسان خودش جبران می‌کند یا اگر اعتقاداتش درست است برایش جبران می‌کنند. چطوری برایش جبران می‌کنند؟ در گذشته در ماه رمضان بعد از نماز و خطبه، درسی برای جوانان داشتم. یک جوان دانشجویی هم جزو این جمع بود. در همان ماه رمضان اودیگر به کلاس نیامد. گفتند یک ویروسی در ستون فقراتش رفته و فلج شده. این جوان فقط می‌تواسنت با چشمانش اشاره ‌کند. ده سال تمام تمام مدت روز تخت خوابیده بود. هر چه هم مشهد بردندش و به انواع مختلف توسل کردند، ولی نشد. پدرش می‌گفت یک دوست قدیمی داشت که وقتی به منزل می‌آمد، در گوش پسرم چیزی می‌گفت و پسرم لبخند می‌زد. گذشت و این بچه از دنیا رفت. بعد از یک مدت از دوست پسرم پرسیدیم در گوش پسرم چه می گفتی که لبخند می‌زد؟ گفت یک روزی این فرزند شما به من گفت من دلم می‌خواهد خدا مرا پاک کند و ببرد. من هر وقت می‌آمدم در گوش او می‌گفتم خودت گفتی و خودت خواستی. حال این جوان چند سال مگر داشت؟ نهایت 22 سال.

*سوختنِ واقعی در روضه، کار می‌کند

شما هم که الان یک وقت‌هایی می‌آئید روضه گوش می‌کنید و دلتا می‌سوزد، این سوختنِ واقعی، کار می‌کند. جگر که بسوزد، اشک چشم می‌آید.

* بدهکاری برای پاک شدن

حالا همیشه هم لازم نیست که مریضی باعث پاک شدن شود. اگر مریضی توانست گناهان را پاک کند که کرده وگرنه زندگی‌اش گرفتار مشکل مالی می‌شود. قرض می‌آورد یا خدای نکرده ورشکست می‌شود و مالش را می‌برند و سختی می‌کشد.

* سختی مرگ برای پاکی از گناهان

اگر این گناهانش را پاک کرد که خوش به حالش و الا مرگش سخت می‌شود. یا عمر سخت می‌شود. وقتی آدم به لحظه مرگ می‌رسد از زمان می‌افتد. برای ما در اینجا که زمان حاکم است، یک دقیقه، یک دقیه است اما وقتی از زمان بیرون رفتی، قضیه فرق می‌کند. در نظر ما فردی که در حال جان دادن است، خداکثر 10 دقیقه تا مرگش طول می‌کشد ولی برای او چقدر طول می‌کشد؟ ما نمی‌دانیم.

برای آنکه آدم پاک شود چه؟ آدمی که پاک است هیچ مشکلی ندارد. فرمایش رسول خدا بود که هر گرفتاری شما دارید برای گناهانتان است. من باید خودم جبران کنم. مثلا حرفی از دهنم درآمد که بد بود. زود خودم را می‌رسانم به شما یا تلفن می‌زنم که من یک اشتباهی کردم، مرا ببخشید. حالا که بخشیده شدی، بار را کم کردی.

* بدهکاری که از لشکر امام حسین(ع) بازگرداندنش

آدمی که در مجالس حسینی (ع) شرکت می‌کند، خودش همت می‌کند که شسته می‌شود، اما اگر حق را ناحق کرده باشد، آن را دیگر نمی‌شود کاری کرد و باید خودش جواب دهد.
یادتان هست که منادی امام حسین(ع) ندا می‌داد که به کمک پسر پیامبر(ص) بیائید اما هر کسی که می‌آید، بدهکار نباشد؟ یک کسی آمد و گفت من بدهکارم ولی زنم عهده‌دار بدهی شده. گفتند خب! زن بنده خدای تو از کجا بیاید قرض‌های تو را بدهد؟او را بازگرداندند.

*در دستگاه امام(ع) نباید بدهکار مالی و زبانی باشد

آدم در دستگاه امام حسین(ع) هم نباید بدهکار زبانی و مالی باشد. اینها را دقت کنید. مال مردم را دقت کنید. حساب و کتاب را به وقتش بپرداز. البته این با بدهی و طلب کسبه فرق دارد. این حرف برای کم و کسر گذاشتن در معامله است.

* اصرار بر گناه بخشودنی نیست

البته این را هم باید گفت که برای کسی که از گناهی که کرده، شاد است و باز هم می‌خواهد سمت گناه برود، این گناهان اصلا دست نمی‌خورد و بخشیده نمی‌شود.

* پیش‌گویی امام(ع) از رحلت ابوحمزه ثمالی

ابوبصیر خدمت امام صادق(ع) رسید. حضرت فرمود: حال ابوحمزه ثمالی چطور است؟ فرمود وقتی از کوفه آمدم حالش خوب نبود. فرمودند: سلام مرا به او برسان و بگو که تو در فلان ماه و فلان روز وفات خواهی کرد. این حرف را به هر کسی نمی‌گویند. طرف باید بزرگ باشد که در اثر این خبر سکته نکند. ابی‌بصیر می‌گوید: عرض کردم فدایت شوم به خدا سوگند ما با او انس داشتیم و او از شیعیان شماست. امام - علیه السلام - فرمود:«صدقت ما عندنا خیز له»راستی گفتی آنچه نزد ما برای شماست بهتر است برای شما.

ابوبصیر می‌گوید: شیعه شما با شماست؟

امام فرمودند: «نعم ان هو خاف الله و راقب نبّیه و تو فیّ الذنوب فاذا فعل کان معنا فی درجاتنا».آری، اگر از خدا بترسید و مراقب پیغمبر خود باشید و از گناهان خود را نگاه دارید، با ما خواهید بود. از لحظه مرگ می‌آید و پیش امام و پیغمبرش است تا ابدالابدین.

* نتیجه اعمالی که بی‌نهایت است

از امام صادق حدیثی ذکر شده است که «ما من موضع قبر الا و هو ینطق فی کل یوم ثلاث مرات:انا بیت التراب.انابیت البلى.انا بیت الدود...» یعنی هیچ قبری نیست مگر اینکه هر روز سه بار می‌گوید من خانه خاکی‌ام. من خانه پوسیده شدنم و من خانه کرم هستم. (بدن کرم می‌گذارد). این را هر قبر هر روز می‌گوید. اما اگر آدم درست باشد فرق می‌کند. مثلا من 40 یا 50 سال در میان مردم هستم و دروغ نگفتم، گران نفروختم، چشمم پاک بود؛ این قیمتی است. نتیجه این عمل بی‌نهایت و تا ابد است.

وقتی که بنده مومن وارد قبر می شود، زمین قبر به او می گوید «مرحبا، خوش آمدی، سوگند به خدا، من تو را دوست داشتم، در آن وقت که بر روی من راه می رفتی، و اکنون که در شکم من قرار گرفتی، بیشتر تو را دوست دارم، و به زودی نشانه دوستی مرا در می‌یابی».

در این هنگام به اندازه دید چشمش، قبر او وسیع می‌گردد، و دری از بهشت برای او گشوده می شود. و از آن در، مردی بیرون می‌آید که هیچ چشمی زیباتر از او را ندیده است، او به آن مرد می گوید: «ای بنده ی خدا! من هرگز چیزی را به زیبایی تو ندیده ام، تو کیستی؟!» آن مرد زیبا در پاسخ می گوید: انا رأیک الحسَنُ الذی کنتَ علیه و عملک الصالح الذی کُنتَ تَعمِلُهُ. «من رأی نیک تو هستم که دارای آن بودی، و کارهای شایسته تو هستم که در دنیا انجام داده ای».

انسان اگر درست فکر کند، نتیجه می‌گیرد. عقایدش درست باشد نتیجه دارد. مهم‌ترین بخش سرمایه ما در آخرت عقاید درست است. آن چهره زیبا می‌گوید من آرای خوب و عقاید تو هستم. تو در عمرت این عقاید را داشتی، 12 امامت را می‌شناختی. همین هم اصل و ریشه سعادت است. من خدا را می‌شناسم و پیغمبر را قبول دارم. این اصل اساس سعادت است. اگر یادتان باشدگفتیم که اعمال با تو هستند در تمام مدت قبر و قیامت و از تودفاع می‌کند و جلوی تو راه می‌رود و تمام خطرات را از تو دور می‌کند.