(
امتیاز از
)
بهترین سلاح در برابر هوای نفس
صدای شیعه: شرع مقدّس اسلام و همهى شرایع الهى، بر این اساس پایهگذارى شدهاند. بنابراین تکلیف معلوم است: مقابله با هواى نفس و شناختن آن و پیمودن راه خدا و تحمّل دردسرهاى آن. اینها عواملى هستند که در یک روایت از حضرت سجّاد (علیه السّلام) است که مىفرماید: «الدّعاء یدفع البلاء النازل و ما لم ینزل» هم بلایى که به سوى شما آمده است با دعا دفع مىشود و هم بلایى که نیامده است. یعنى اگر دعا نکنید، آن بلا متوجّه شما خواهد شد.
مسألهى بسیار مهمّى است. خداوند متعال، وسیلهاى به انسان داده است که انسان مىتواند حوائج خود را با آن برآورده کند. آن وسیله چیست؟ خواستن از خداى متعال است.
کتاب معارف آفرینش
مهمترین چیزى که در دعا وجود دارد، معارف است. و این مخصوص دعاهایى است که از معصوم به ما رسیده است. امام سجّاد (علیه الصّلاة و السّلام)، «صحیفهى سجّادیه» را به صورت دعا تنظیم فرموده و اصلًا دعا خوانده است؛ اما این کتاب، پُر از معارف الهى و اسلامى است. توحید خالص در صحیفهى سجّادیه است. نبوّت و عشق به مقام تقدّس نبىّ اسلام (علیه و على آله الصّلاة و السّلام) در صحیفهى سجّادیه است. مثل بقیهى دعاهاى مأثور، معارف آفرینش در این کتاب است. همین «دعاى ابوحمزهى ثمالى» که مخصوص سحرهاست- سعى کنید آن را بخوانید و در معنایش توجه و تدبّر داشته باشید- و همین «دعاى کمیل» که شبهاى جمعه خوانده مىشود، از جمله دعاهایى است که سرشار از معارف اسلامى است و در آنها حقایقى به زبان دعا بیان شده است. نه اینکه آن بزرگوار- امام سجّاد (علیه الصّلاة و السّلام)- نمىخواسته دعا کند و دعا را پوشش قرار داده است؛ نه. دعا مىکرده، مناجات مىکرده و با خدا حرف مىزده است. منتها انسانى که قلبش با خدا و با معارف الهى آشناست، حرف زدنش هم اینگونه است. حکمت از او سرریز مىشود و دعاى او هم عین حکمت است.
بازنگرى در خود این است که انسان، آسمان کمال را مرحله پس از مرحله طى مىکند و کامل مىشود. اگر انسانهاى والا پدید مىآیند و اگر معنویّات و زیباییها خود را ظاهر مىکنند و نشان مىدهند، همه بر اثر بازنگرى در خود و دیدن نقایص و عیبهاى خود است
بازنگرى در خود
امام سجّاد (علیه الصّلاة و السّلام)، آن مرکز نورانیّت، آن معدن معنویت و کمال، زیْنِ همهى عابدین عالم، در دعاهاى صحیفهى سجادیه، با خود چگونه مواجه مىشود و خود را چطور در مقابل پروردگار عالم قرار مىدهد و استغاثه مىکند! در نیمهى شب و بعد از نماز شب؛ آن هم نه نماز شبِ آدم معمولى و عادى، بلکه نماز شبِ سیّد سجّاد، آن امام همام به پروردگار عالم رو مىکند و مىگوید: «وَ هذَا مَقامُ مَن اسْتَحْیا لِنَفْسِهِ مِنْکَ وَ سَخَطَ عَلَیْها وَ رَضِىَ عَنْکَ». یعنى «پروردگارا! من به خاطر نفس خودم، به خاطر ضعفها و نقصهاى خودم از تو شرمندهام. بر نفس خود خشمگینم و از تو راضىام.» این جمله را امام سجّاد (علیه الصّلاة و السّلام)، به پروردگار عالم مىگوید: «فَتَلَقّاکَ بِنَفْسٍ خاشِعَةٍ وَ رَقَبَةٍ خاضِعَةٍ.» بازنگرى در خود این است که انسان، آسمان کمال را مرحله پس از مرحله طى مىکند و کامل مىشود. اگر انسانهاى والا پدید مىآیند و اگر معنویّات و زیباییها خود را ظاهر مىکنند و نشان مىدهند، همه بر اثر بازنگرى در خود و دیدن نقایص و عیبهاى خود است.
آنچه انسان را سعادتمند مىکند. این است که مىبینید در دعاها و تضرّعات و در کلمات ائمّه (علیهم السّلام)، نفس بشرى و هواهاى انسانى و شخصى، اینهمه مورد مذمّت قرار گرفته، و براى این است که در دعاى صحیفهى سجّادیه مىخوانیم: «هذا مقام من استحیا لنفسه منک»
برخلاف انسانى که چشم را بر روى همهى این ضعفها ببندد؛ خود را فارغ بداند؛ مغرور به خود و مغرور به خدا شود؛ مغرور به اندک شعلهى نورانیّتى شود که در وجود او و بالاخره در وجود هر انسانى هست و خود را نشان داده است و نهایتاً به همین قانع شود. بعضى افراد هستند که به کمترین خیرى از خیرات در وجود خودشان قانعند. فردى که چنین است، دیگر کمال را نمىتواند طى کند.
آنچه انسان را سعادتمند مىکند. این است که مىبینید در دعاها و تضرّعات و در کلمات ائمّه (علیهم السّلام)، نفس بشرى و هواهاى انسانى و شخصى، اینهمه مورد مذمّت قرار گرفته، و براى این است که در دعاى صحیفهى سجّادیه مىخوانیم: «هذا مقام من استحیا لنفسه منک.» یعنى پروردگارا! به خاطر سبک سریهاى نفس خودم، از تو شرمندهام. توجّه کنید که این را امام سجّاد (علیه السّلام) مىگوید!
بهاى تو چیست
بهتر است بدانیم که ائمّه (علیهم السّلام)، آنچه را که در دعا و در نیمه شب و در حال تضرّع و گریه مىگفتهاند، نه اینکه فقط براى این بوده است که ما از آنها یاد بگیریم؛ بلکه ایشان قصد انشا مىکردند و حقیقت را مىگفتند. منتها مسألهى هواى نفس، در مراتب نفوس بشرى مختلف است. آنچه را که آن بزرگوار هواى نفس مىداند، ممکن است در زندگى ما، عبادت یا انجام عمل مستحب هم باشد. آن، در زندگى و در ترکیب وجودىِ امام سجّاد (علیه السّلام)، هواى نفس است؛ چون اوج ایشان زیاد است، لطافت روح و صفاى معنوى و روحانىاش بالاست.
امام سجّاد (علیه الصّلاة و السّلام) مىفرماید: «مزد شما و بهاى مناسب عمر شما، فقط بهشت است. هرچه کمتر بگیرید، سرتان کلاه رفته است. پس، براى اجر و پاداش اخروى کار کنید.»
منابع:
1- بحار الانوار.
2- میزان الحکمة.
3- صحیفة سجادیة.
تبیان
انتهای پیام