( 0. امتیاز از )


هر کسي پيش از آن که خويش را به صفات کمالي بيارايد، مي بايست خانه از اغيار خالي دارد. از اين رو تخليه پيش از تحليه از مهم ترين مسايل در مسير سلوک الهي و متاله شدن دانسته شده است.
بسياري از مردم مي کوشند تا پيش از تصفيه نفس و ايجاد فضا و بستري مناسب و پاک، خانه وجود خويش را به صفات کمال بيارايند و در اين راه بسيار تلاش مي کنند ولي به سبب آن که تصفيه باطني نداشته اند، با مجموعه اي از متناقضات رو به رو مي شوند و در عمل از آن همه تلاش، بسيار کم تر سود مي برند.
براي اين که انسان بهره اي کامل و تمام از تلاش هاي خويش ببرد، مي بايست نخست پيش از تحليه به تخليه اقدام نموده و جان و ظرف کمالي خويش را از هرگونه اغيار پاک کند. اينجاست که نقش تصفيه نفس و ارزش و جايگاه آن به خوبي روشن مي شود. براي دست يابي به اين مهم مي بايست از تقوا و تزکيه نفس به عنوان دو عامل مهم جارو کردن جان از اغيار ياد کرد.
نويسنده در اين مطلب بر آن است تا با استفاده از آيات قرآن، ضرورت بهره گيري از تقوا و تزکيه را مورد بررسي قرار دهد که با هم آن را از نظر مي گذرانيم.
تزکيه نفس و تقوا، گام نخست خدايي شدن
هر انساني براي دست يابي به اهداف آفرينش مي بايست نخست به تزکيه نفس بپردازد، زيرا بي خانه پالايش شده از آلاينده ها نمي توان اميد داشت که صفات کمالي در آن مستقر گردند و چنان که بايسته و شايسته است عرض اندام نمايند.
انسان زماني مي تواند در نقش متاله، ظهور و بروز کند و در مقام خلافت الهي قرار گيرد که بتواند با معرفت از همه چيز و اطاعت عبادي از خداوند، اغياري را که بازدارنده از حضور و بروز صفات کمالي الهي مي باشند، از خانه دل بيرون راند.
تزکيه نفس که با عمل شايسته و طريقه پسنديده انجام مي پذيرد، درحقيقت تلاشي براي دست يابي به سبب هايي است که اغيار را از جان بيرون مي کند و زمينه و فرصت مناسب براي ظهور و بروز اسما و صفات کمالي الهي در جان فراهم مي آورد. از اين رو مي توان گفت که تزکيه نفس و خودسازي درحقيقت گام نخست متاله گرديدن انسان و قرار گرفتن در مسير کمالي و هدف آفرينش مي باشد.
خداوند در آيات 128 و 129 به مهم ترين اثر تزکيه وخودسازي اشاره کرده و در آن جا تبيين مي کند که پاکيزگي انسان ها از آلودگي ها، موجب رسيدن امت ها و ملت ها به مقام تسليم در برابر خداوند مي باشد؛ زيرا درخواست هاي ابراهيم(ع) و اسماعيل(ع) براي بعثت پيامبري از ميان فرزندان آنان در پي درخواست تشکيل امت مسلم، بدين جهت مي باشد که اين بعثت و هدف هاي آن از جمله تزکيه نفس و خودسازي، از ضروريات بنيادي براي تشکيل امت مسلمان است.
به سخن ديگر، تا عوامل اصلي و نخست امت مسلم يعني تزکيه نفس و خودسازي يکايک افراد امت فراهم نيايد نمي توان اميد داشت تا امت مسلمي وجود پيدا کند. بنابراين دست يابي به هر کمالي از جمله امت مسلم، تنها زماني شدني است که تزکيه و خودسازي انجام گرفته باشد.
آيات 77 و 79 سوره واقعه توضيح مي دهد که پاکي نفس و منزه بودن آن از گناه، زمينه هاي لازم براي درک حقايق قرآني را فراهم مي آورد. اين بدان معناست که دانش واقعي و علم حقيقي زماني در آدمي تحقق مي يابد که انسان پيش از آن، نفس و جانش را از هرگونه آلودگي ها پاک کرده باشد. از اين رو تزکيه را بر تعليم مقدس دانسته اند. به اين معنا که پرورش و خودسازي نفس از هرگونه آلودگي ها و ناپاکي ها، مي تواند موجبات تحقق علم و دانش واقعي را در انسان فراهم آورد.
اصولا از ديدگاه قرآن، داشتن تقوا به معناي دست يابي به بسياري از چيزهاست که از جمله آن دانش و علم و قدرت تحليل و جداسازي حق از باطل مي باشد. خداوند در آيه 282 سوره بقره خودسازي و تقوا را زمينه ساز بهره مندي از تعليمات ويژه الهي و دانش هاي خاص مي داند و در آيه 29 سوره انفال رعايت تقوا و پرهيزگاري را موجب بهره مندي از بصيرت ويژه براي شناخت حق از باطل معرفي مي کند.
اين آيات در حقيقت بر اين نکته تاکيد دارند که دست يابي به دانش و بصيرت واقعي تنها از راه تزکيه نفس و تقواشدني است و هر علم و دانش و بصيرتي که از راه هاي ديگر به دست آيد، دانش واقعي و بصيرت حقيقي شمرده نمي شود و تاثيرات و آثار واقعي و خاص خود را نخواهد داشت.
بيدار دلي، ثمره تقوا و تزکيه
از اين که فرقان يعني جداسازي حق از باطل و درست از نادرست را به صورت نکره آورده اين معنا را مي توان استنباط کرد که اين بصيرت خدادادي، عنايتي ويژه است و يک توانايي همانند ديگر توانمندي هاي عمومي نيست که خداوند به همه بشر ارزاني داشته است. بنابراين نمي بايست اين اثر بصيرت و فرقان را که از راه تقوا و پرهيزگاري به دست مي آيد همان دانش و بصيرت عقلاني و يا فطري و يا مانند آن برشمرد بلکه توانايي خاصي است که مي توان از آن به بيدار دلي تعبير کرد. به اين معنا که انسان با تقوا به بيداردلي و بصيرتي دست مي يابد که حق را از باطل به سادگي مي شناسد و جدا مي کند.
ريشه اين توانايي را مي بايست در نوري جست که از طريق تقوا در درون جان آدمي فروزان و روشن مي گردد. آيات 48 سوره انبيا و 28 سوره حديد بيان مي کند که انسان هاي پرهيزگار به نوري دست مي يابند که به آنان توانايي شناخت دقيق و کامل حق از باطل را مي دهد و جداسازي ميان آن ها را ممکن مي سازد.
اين گونه است که با تزکيه نفس و پرهيزگاري محبت خداوند در جان ها ريشه مي کند (بقره آيات 222 و توبه آيه 108) و جان پاک و مطهر انسان، بستر مناسبي را فراهم مي آورد تا انسان با متاله شدن و تحقق بخشي به صفات و اسماي الهي در خود، رستگاري و فلاح واقعي را تجربه کند (اعلي آيه 14 و شمس آيات 7و 9) و رضايت الهي را به دست آورد (ليل آيات 18 و 21) و در مقام عبوديت ربوبي نشيند و فلسفه آفرينش را در خود تجلي بخشد و ماموريت خويش را در مقام ربوبيت به انجام رساند.
از اين رو خداوند در آيات 62 و 63 سوره يونس و نيز 19 سوره جاثيه، تقوا و پرهيزگاري انسان را سبب دست يابي به ولايت الهي مي شمارد و از مردم مي خواهد تا اين گونه خود را در جرگه ولايت الهي وارد ساخته و ماموريت انساني خويش را به اتمام رسانند.
بنابراين مي توان به اين نکته به طور قاطع اشاره کرد که هرگونه بهره مندي انسان از تعاليم الهي و نورانيت خاص و بصيرت ويژه و در نتيجه متاله شدن تنها از راه تقوا و تزکيه نفس شدني است و راه هاي ديگر يا انسان را به مقصد و مقصود نمي رسانند يا راه هاي بس دراز و طولاني است که موجبات خستگي و درماندگي انسان را فراهم مي آورد.
چگونگي خودسازي و تزکيه نفس
اکنون اين پرسش مطرح مي شود که اگر بخواهيم تزکيه نفس کنيم و يا خودسازي را براي تخليه نفس از آلودگي ها و ناپاکي ها انجام دهيم چه کاري بايد انجام دهيم و چگونه خودسازي داشته باشيم؟
برخي براي انجام خودسازي و تزکيه نفس، راه هاي سخت رياضت و رهبانيت را در پيش مي گيرند و خود را چنان به رنج و سختي مي افکنند که گاه بسياري از توانمندي ها و ظرفيت هاي خدادادي سرشته در ذات انسان نيز با آن از بين مي رود.
رفتار آنان همانند کسي است که بخواهد براي از ميان بردن چند موش که در انبار غله اش افتاده انبار خويش را به آتش کشد که در اين ميان موش ها از ميان مي روند ولي غلات نيز به آتش اين انديشه مي سوزد و از ميان مي رود و حتي گاه ممکن است که غلات بسوزد و انبار از ميان برود ولي موشها از آتش بگريزند و خود را تقويت کرده و بدتر از پيش به جان وي افتند.
رياضت هاي غيرشرعي و رهبانيت هاي خودساخته، انسان را از بسياري از توانمندي ها و ظرفيت هاي خدادادي محروم مي سازد. از اين رو بسياري از افراد که گرفتار عرفان هاي کاذب و باطل و دروغين و مدعيان آن مي افتند، به جاي آن که تزکيه نفس نمايند و خانه از اغيار پاک گردانند، خانه و جان خويش را مي سوزانند.
قرآن راه دست يابي به تزکيه نفس و خودسازي را، راهي آسان و ساده و سالم گرفته است که هم موشان غارت گر را بکشد و يا بيرون کند و هم خانه جان را مهيا و آماده براي پذيرش حقايق نوراني و صفات کمالي کند. اين گونه است که شريعت غراي اسلام را به عنوان بهترين و آسان ترين و کامل ترين راه دست يابي به حقيقت معرفي مي کند.
هر انساني که بخواهد از طريقت شريعت به حقيقت متاله شدن و بصيرت و نورانيت الهي برسد به سادگي مي تواند اين راه را بپيمايد بي آن که آسيبي به توانايي ها و ظرفيت هاي ديگر وارد سازد.
به جاي انتخاب روش سخت رياضت، مي توان با روش هاي سالم و ساده طريقت شريعت، به گونه اي عمل کرد که هم موشان دين و ايمان از خانه رانده و ياکشته شوند و هم تمام امکانات خدادادي وجود بشري مورد استفاده کامل قرارگيرد. حتي به نظر مي رسد که از راه شريعت اسلام مي توان موشان را به گونه اي تسليم کرد تا اين دشمنان موذي و مضر خود به نيروها و ياران انسان تبديل شده و در خدمت منافع و اهداف انسانيت درآيند. از اين رو حضرت پيامبر(ص)مي فرمايد که «اسلم شيطاني بيدي» شيطانم به دست من تسليم شد يا اسلام آورد. در حقيقت شيطان و دشمن درون خويش را نه تنها از راه طريقت شريعت به بند کشيد و تسليم نمود بلکه کاري کرد تا در مسير اهداف اسلامي به او ياري رساند.
بسياري از هواهاي نفساني که دشمن جان آدمي هستند و به عنوان غرايز از آنان ياد مي شود، با راه هاي ساده و آسان شريعت، قابل مهار و مديريت هستند به گونه اي که خود به عوامل کمالي انسان تبديل شوند. به عنوان نمونه به جاي آن که انسان شهوت جنسي خويش را سرکوب کند و با رياضت هاي سخت و باطل، آن را نابود سازد، مي تواند با بهره گيري از راهکار ازدواج، آن را به عنوان يک عامل کارساز و مفيد براي متاله شدن درآورد. خداوند در آياتي چون 78 سوره هود و 232 سوره حديد، ازدواج را راهي براي مديريت و مهار اين قوه و توان نفساني معرفي مي کند و از مومنان مي خواهد تا اين روش را براي دست يابي به تزکيه نفس در پيش گيرند.
تاکيد خداوند در آيه 30 سوره نور بر عفت و حيا از آن روست که عمل به اين روش مي تواند آدمي را نسبت به طغيان هواهاي نفساني و خواسته هاي جنسي از راه باطل باز دارد. از اين رو عفت گزيني را به عنوان يکي از مهم ترين روش هاي دست يابي به تزکيه نفس در برابر شهوت هاي جنسي مطرح مي سازد تا انسان بتواند خود را در برابر خواسته هاي شيطاني جنسي نگه دارد.
در راستاي تحقق اين مهم است که در آيات 27 و 28 سوره نور بر رعايت توصيه هاي الهي به مومنان درباره آداب ورود به منازل يک ديگر سفارش مي کند؛ زيرا اگر انسان اين اصول را در زندگي رعايت کند مي توان اميد داشت تا جامعه طاهر و پاک داشته باشيم و فرصت ها و بسترهاي تعرضات جنسي کاسته شود؛ چون بسياري از تجاوزات جنسي به سبب عدم مراعات اصول و آداب معاشرت هاي اجتماعي ميان زن و مرد مي باشد. در اين راستا، دستور حفظ حجاب و پرهيز از چشم چراني براي آن صادر شده است تا زمينه براي تعرضات جنسي فراهم نشود و هر يک از زن و مرد بتوانند در حريم حيا و عفت، از خواسته هاي شيطاني نفس دور باشند.
از ديگر مشکلات انسان، گرايش به دنيا و ماديات آن است. براي رهايي از اين گرايش طبيعي و غريزي به دنيا و ماديات لازم نيست تا با رياضت هاي سخت و شديد چون مرتاضان هندي عمل شود و يا به جاي زندگي با مردم به کوه و جنگل پناه برد و از خوردن گوشت و مانند آن خودداري کرد و به گياه خواري و مانند آن اقدام نمود؛ بلکه مي توان با بهره گيري از همه آموزه هاي انسان ساز قرآني راهي براي مديريت و مهار آن جست، به گونه اي که خود اين قوه سرکش در خدمت انسان و انسانيت در آيد.
به عنوان نمونه خداوند در آيات 18 و 20 سوره ليل، از انفاق به عنوان يک راهکار براي تزکيه نفس و خودسازي ياد مي کند. به اين معنا که انسان مي تواند با انفاق برخي از نعمت هاي خدادادي، خود را از اسارت ماديات رهايي بخشد و اجازه ندهد تا نفس به تکاثر اقدام کند. به سخن ديگر انسان مي تواند با انفاق هر آن چه که از ماديات به دست مي آورد و بخشش آن به نيازمندان، آن را به کوثري تبديل کند که زمينه متاله شدن و خدايي گرديدن وي را فراهم مي آورد.
خداوند در آيه 103 سوره توبه پرداخت زکات از سوي مردم را مايه تطهير و تزکيه اهل ايمان مي شمارد و به آن سفارش مي کند. اين آيه و آيات ديگر، خود گواه اين معناست که اصولا انسان در دام ماديات است مگر آن که از راه هاي مشروع آن را مديريت و مهار نمايد که از جمله اين راه هاي مشروع، دادن صدقه و انفاق کردن اموال و پرداخت زکات است.
خداوند در آيه 6 سوره مائده پس از بيان برخي از احکام و تشريع آن به اين نکته توجه مي دهد که هدف از تشريع احکام آن است تا انسان ها به آن عمل کرده و زمينه تزکيه نفس و خودسازي را از راه آن فراهم آورند و جان خويش را از بسياري از دشمنان و اغيار پاک سازند.
در حقيقت برخي از آموزه هاي قرآني و شريعت اسلامي براي آن است که انسان از راه آن خود را تزکيه کند و جان از بيگانگان و اغيار خالي کند و يا به مديريت غرايز نفساني بپردازد.
چنان که برخي ديگر از احکام و قوانين الهي نيز براي ايجاد امور کمالي و صفات الهي در انسان است.
به سخن ديگر، قوانين شريعت به دو دسته اصلي بخش مي شوند. برخي از آن براي تخليه نفس از ناپاکي ها و آلودگي هاست و برخي ديگر براي تحليه نفس به فضايل اخلاقي و صفات کمالي مي باشد. (تحليه از حلي و ح ليه به معني آراستگي است)
از آياتي چون 129 سوره بقره اين معنا به دست مي آيد که انسان مي تواند با تعليم و آموزش حکمت و ديگر آيات الهي و انديشه در هستي و اهداف آن، زمينه هاي تطهير و تزکيه نفس را فراهم آورد؛ زيرا آگاهي يابي نسبت به اهداف هستي و شناخت درست از آن به انسان کمک مي کند تا هر آن چه را که براي تعالي و تکامل مفيد است بشناسد وبه کار گيرد و از هر آن چه زيانبار و بازدارنده از سير صعودي است دوري ورزد و تقوا پيشه گيرد.
اين ها نمونه ها و مصاديقي براي تزکيه نفس و تطهير آن از برخي از قواي بازدارنده و مشکل ساز در مسير متاله شدن آدمي است کوتاه سخن آنکه هر عمل صالح و کار نيکي مي تواند افزون بر اين که موجبات تزکيه نفس و خودسازي انسان را فراهم آورد مي تواند به عنوان عامل متاله شدن نيز باشد. به اين معنا که انسان امکان مي يابد با عمل نيک و صالح، گام هاي بلندي به سوي تزکيه و تطهير نفس و تخليه آن از رذايل انساني و ناپاکي ها بردارد و هم چنين صفات کمالي را در خود تجلي و تحقق و متاله شدن را تجربه کند. (طه آيات 75 و 76)
از آيات قرآني اين معنا به دست مي آيد که انسان در همه عمرش به ويژه پيش از چهل سالگي اين فرصت را دارد که به خودسازي و تزکيه نفس بپردازد و صفات و اسماي الهي را در خود فعليت و تحقق بخشد. البته برخي از زمان ها و فرصت ها براي بشر اين امکان را فراهم مي آورد تا به سادگي و آساني به اين هدف دست يابد. از اين رو خداوند ماه رمضان و نيز زمان حج را دوره هاي خاص و ويژه اي دانسته است که انسان در آن زمان و فرصت، بهتر و آسان تر مي تواند به تزکيه نفس و خودسازي اقدام کند. پس بهتر است که از اين فرصت به شکل کامل بهره بريم و زيانکار و خاسر از دنيا نرويم.

نويسنده:حبيب حسيني

انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر