( 0. امتیاز از )

صدای شیعه: رزق حلال از جمله مواردی است که صراحتا در قرآن کریم و روایات ائمه معصومین(ع) بر آن تأکید و برای آن اثرات وضعی بر جسم و جان بیان شده است. در مقابل نیز مال و لقمه حرام همچون گلوله آتشی است که بر جان انسان‌ها وارد می‌شود و زندگی آنان را به یکباره به آتش می‌کشد.

گاهی تصور می‌شود حرام خواری در دزدی، اختلاس، کلاهبرداری، قاچاق و .. خلاصه می‌شود و  از آن بدتر گمان می‌رود که با وجود دزدی‌های کلان، موارد خردتر به حساب نمی‌آید؛ رایج شدن جمله «اول جلوی دزدی‌های بزرگتر را بگیرند» سبب می‌شود افراد نسبت به حرام خواری‌های کوچک بی‌توجه شده و یا اصلا دقتی به نحوه کسب درآمد در امور جزئی‌تر خود نداشته باشند.

از جمله این موارد می‌توان به نانوایی اشاره کرد که از صبح تا شب کنار تنور داغ آتش ایستاده و با زحمت فراوان در گرمای تابستان نان را به عنوان والاترین برکت خداوند به دست مردم می‌دهد اما با برخی عملکردها زحمات خود را از بین برده و از نعمت کسب مال حلال به دور می‌ماند.

ندادن الباقی پول خریدار هر چند جزئی و مختصر باشد، اگر با رضایت نباشد معامله را از عرف حلال خارج می‌کند پس چه بهتر است نانوای شریف در صورت نداشتن پول خرد این نکته را متذکر شود و طلب حلالیت کند، نه آنکه بی‌توجه از نداشتن الباقی پول بگذرد و یا با لحنی تند اعلام کند که پول خرد ندارد و از ندادن الباقی پول ابایی نداشته باشد. کوچک کردن ابعاد نان هر چند به گرمی باشد نیز از دیگر مواردی است که نانوا را از به دست آوردن مال حلال دور می‌کند و به واسطه ذره‌ای بیش و کم مشمول کم فروشان می‌شود.

رانندگانی که خارج از تعرفه مقرر شده کرایه از مسافران دریافت می‌کنند و یا میزان دریافت کرایه را بسته به نوع تیپ ظاهری مسافر و مکان زندگی بیان می‌کنند و مدعی هستند که طبق تعرفه عمل می کنند باید مراقبت بیشتری از خود داشته باشند تا گرفتار مال حرام نشوند.

ندادن الباقی پول کرایه مسافر حتی در کمترین میزان بدون کسب رضایت و یا روشن نکردن کولر در حالی که وجه اضافی مربوط به کولر اخذ شده است، می‌تواند تمام تلاش روزانه راننده برای کسب روزی حلال در گرمای تابستان و سرمای زمستان را از بین ببرد.  راننده‌ای که تمام روز دنده‌ها را به امید کسب درآمد بالا و پایین می‌کند، باید توجه بیشتری به نوع عملکرد خود داشته باشد. چنین افرادی در مسیری اشتباه قرار گرفته‌اند و برای کسب درآمد بیشتر صرفا به تلاش‌های شخصی معطوف شده‌اند، اما غافل از این هستند که درآمد حرام کسب شده می‌تواند چه تأثیرات منفی بر زندگی آنان داشته باشد.

از دیگر مواردی که در این قسم جای می‌گیرد می‌توان از کارمندان ادارات دولتی نام برد. کارمندی که ساعت‌ها از تلفن اداره برای تماس‌های شخصی استفاده می‌کند و یا لوازم‌التحریر اداری را به راحتی برای استفاده شخصی به منزل و برای فرزندان می‌برد و یا فردی که از هدایای خریداری شده برای جشن‌ها و همایش‌ها بدون هیچ دلیل بهره‌برداری شخصی می‌کند بعضا غافل از آن است که دست در بیت‌المال برده.

بعضا دیده می‌شود که کارمندان نهادهای مختلف در استفاده از اموال دولتی هیچ حساسیت و مراقبتی ندارند در صورتی که اگر این وسایل و ملزومات جزو وسایل شخصی آنان بود که برای خرید آن متحمل هزینه شده بودند رفتار بهینه تری داشتند. مدیری که به سبب ازیاد اموال در انبار دست به ریخت و پاش‌های بیهوده می‌زند و حساسیتی در نحوه بهره‌مندی از کالاها و یا هزینه کرد اموال ندارد نیز مشمول همین امر است.

کارمندی که امروز دسترسی محدودی به اموال بیت‌المال دارد اما جانب امانت را نگاه نمی‌دارد در شرایطی که به رتبه‌های بالاتری از مدیریت نیز دست یابد و دسترسی وی به بیت‌المال گسترش یابد به طور حتم همان مدیری خواهد بود که به اموال بیت‌المال دست درازی می‌کند.

بنابر این گزارش، اگر معلم نتواند به درستی و به حقیقت در کسوت معلمی قرار گیرد و صرفا در ظاهر به عنوان یک حکم اداری عنوان معلم بر وی اطلاق شود همچون سایر افراد که در مشاغل مختلف بروز و ظهور می‌یابند می‌تواند مالی که از حرفه خود بدست می‌آورد را آغشته به حرام کند.

معلمی که دغدغه آموختن ندارد و زمان حضور خود در کلاس درس را به هر نحوی می‌گذراند و یا برای آموختن آنچه وظیفه دارد کوتاهی کرده و در پی جبران آن از طریق کلاس‌های فوق برنامه با دریافت حق‌الزحمه اضافی است نیز مشمول دریافت مال حرام شده است، اما گاهی توهم افراد بابت شأن و منزلتی که در جامعه دارند، آنان را از تفکر در مورد آنچه می‌کنند باز می‌دارد و مرتکب خطاهایی می‌شوند که خود نیز بدان آگاه  نیستند اما مال حرام را به سفره خود می‌آورند.
معلمی که با تبعیض میان دانش‌آموزان فقیر و غنی رفتار می‌کند و بعضا ارائه آموزش بهتر و یا حتی ارفاق نمره را نصیب دانش‌آموزانی از خانواده‌‌های متمول به امید دریافت پاداشی می‌کند، نیز خود را درگیر کم فروشی و مال حرام کرده است. شاید در این میان دولت‌ها نیز به سبب عدم رفع نیاز مالی معلمان از تقصیر برخوردار باشند اما هرگز در آموزه‌های دینی، جواز حرام خواری صادر نشده است.

توجه داشته باشیم که درآمد یک مشاور املاک فقط با دریافت کمیسیون بالاتر از حد معمول و غیر قانونی نیست که حرام می‌شود، بلکه امور کوچکی نیز در این میان هستند که مالشان را تباه کرده و لقمه حرام را میهمان ناخوانده سفره آنان می‌کند که از جمله می‌توان به دروغگویی و پوشاندن عیوب و باند بازی با فروشنده و خریدار اشاره کرد.

مخفی کردن عیبی که وجود دارد و نمایاندن و تظاهر به کمالی که وجود ندارد، سبب متضرر شدن خریدار ملک می‌شود و در این میان مشاور املاک بی‌تقصیر نیست چرا که هدف نهایی وی کسب سود و فروش خانه بوده و در این میان راه‌حل‌های مختلفی را امتحان می‌کند و از یاد می‌برد که امین مردم در خرید خانه بوده است. در این حالت برخی مشاوران املاک با اقدامی ‌که به صورت گفتار یا عمل است، مانع می‌شود که خریدار واقعیت را بیابد و به این ترتیب، طرف مقابل بدون درک حقیقت و واقعیت، به انجام معامله ترغیب می‌شود.

خبرنگاران اگر چه چشم و گوش بینای جامعه هستند اما از آلوده شدن به مال حرام مصون نیستند؛ خبرنگاری که در ازای گرفتن کارت هدیه و یا استفاده از تسهیلات رفاهی و مالی یک سازمان و ارگان از بیان نقاط ضعف و کم کاری‌های آنان خودداری می‌کند به حلال بودن مالی که بدست آورده نیز توجه دارد؟ خبرنگاری که بدون توجه به صلاح جامعه دست به تخریب‌هایی می‌زند که از صحت و سقم آن آگاه نیست نیز در همین مقام جای می‌گیرد.

برخی خبرنگاران با ادعای روشنفکری گمان می‌کنند اگر صرفا به انتقاد از دولت‌ها و نظام بپردازند توانسته‌اند نقش حق طلبی خود را به خوبی ایفا کنند در صورتی که اطمینان از صحت موضوع اولین وظیفه خبرنگار و شرط اصلی برای تحقق رسالت خبرنگاری است که اگر نادیده گرفته شود مزد بدست آمده از آن نیز پاکی خود را از دست می‌دهد. بدین ترتیب لقمه حرام مهمان ناخوانده سفره خبرنگاری شده است که قصد خدمت دارد اما توجه کافی ندارد. چه بسا خوردن مال حرام گوش و چشم انسان را کر و کور کرده و فرد را هر چه بیشتر در این منجلاب غرق کند.

شغل وکالت را می‌توان یکی از مصادیق یاری رسانی به مظلومان و کمک رسانی به افراد در احیای حقشان دانست. اما بعضا مشاهده می‌شود که انگيزه‌هایی همچون دریافت حق الوکاله‌های بالا طهارت این شغل را از بین برده و وکیل سعی می‌کند با تسلطی که بر احکام و قوانین دارد راه‌های فرعی را طی کند و اصطلاحا با دور زدن قانون درصدد منفعت رسانی به موکل خود به هر قیمتی برآید و در این بین به حق بودن یا نبودن مطالبه موکل خود توجهی نکند.

بعضی از وکلا چنان غرق در جاذبه‌های مادی کار خود می‌شوند که فراموش می‌کنند خداوند در قرآن کریم می‌فرمایند:َ إِنَ عَلَيْکُمْ لَحَافِظِينَ؛ کِرَامًا کَاتِبِينَ؛ يَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ؛ و قطعا بر شما نگهبانانى گماشته شده‌اند،[فرشتگان] بزرگوارى که نويسندگان [اعمال شما] هستند، آنچه را مى ‏کنيد مى‏‌دانند
وقتی وکیل درصدد بدست آوردن حکمی باشد که حقی به واسطه آن پایمال می‌شود و یا حقیقتی پنهان و در حق سایرین اجحاف می‌شود، مال و دستمزد خود را آغشته به حرام کرده و از علمی که آموخته است در راه خلاف شرع بهره می‌گیرد؛ به عنوان مثال در قرآن ترحم کردن بر زناکاران حرام دانسته شده است؛ پس اگر کسی بخواهد به دفاع از آنان به عنوان وکيل وارد شود و زناکار را با علم به زنا بياموزد تا چگونه از مجازات بگريزد، اين پول و درآمدی که از وکالت می‌گيرد حرام است.

در تعالیم دینی برخی از معاملات حرام ذکر شده است اما غرق شدن در دنیای پر زرق و برق امروزی و فاصله از سبک زندگی اسلامی مانع از آن شده است که افراد عملکرد روزانه خود را با احکام اسلامی تطبیق دهند و از صحت و سقم آن مطلع شوند، بلکه صرفا کسب سود را دنبال می کنند.

برخی از فروشندگان با ادعای اینکه آنان صرفا فروشنده اجناس هستند و ضامن استفاده مردم نمی‌باشند درصدد هستند از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنند در صورتی که در احکام اسلامی به طور کامل آداب مربوط به خرید و فروش بیان شده است و فروشنده صرفا واسطه رساندن کالا به دست مردم نیست بلکه ضامن چیزی است که مورد خرید و فروش قرار می‌دهد.

از جمله مواردی که خرید و فروش آن حرام محسوب می‌شود، زیورآلات طلا برای مردان و خرید و فروش کتاب‏های گمراه کننده است در صورتی که بسیاری از زرگران ادعا می‌کنند که صرفا فروشنده هستند و چون به صورت شخصی از این اجناس استفاده نمی‌کنند گناهی نیز متوجه آنان نیست؛ در صورتی که پولی که بابت خرید و فروش زیورآلات طلا برای مردان دریافت می‌کنند حرام است.

 

دنیا محضر خدا است

از این دست مشاغل که بتوان ردپای مال حرام را در آن دید می‌توان ده‌ها مورد دیگر نیز نام برد، اما بهترین راهکار مقابله و ایجاد دژ محکم برای آلوده نشدن به مال حرام درک «دنیا محضر خدا است». 

اگر خدا را در همه حال ناظر بر اعمال خود بدانیم و پس از تلاش برای کسب روزی به قدرت لایتناهی پروردگار برای تأمین زندگی تکیه داشته باشیم از تلاش‌های بیهوده که ذره ذره حرام را وارد زندگی می‌کند و وانگهی دنیا و آخرت را بر باد می‌دهد در امان می‌مانیم.

در حدیثی قدسی آمده است که خداوند متعال می‌فرماید: «فَمِنْکَ الدُّعَاءُ وَ عَلَیَّ الْإِجَابَةُ فَلَا تَحْجُبْ عَنِّی دَعْوَةً إِلَّا دَعْوَةَ آکِلِ الْحَرَامِ؛ بنده من! تو دعا کن؛ من اجابت می‌کنم. بدان که تمام دعاها به پیشگاه اجابت من می‌رسد؛ مگر دعای کسی که مال حرام می‌خورد.» گاهی غافل هستیم از آنچه کرده‌ایم و به سبب نماز و روزه‌ای که بجا آورده‌ایم خود را فردی مؤمن تصور می‌کنیم اما از برآورده نشدن حاجات خود در عجب هستیم.

منبع: ایکنا


انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر