( 0. امتیاز از )


صدای شیعه : آيت‌الله ميرزا احمد سيبويه در 20 ربيع‌الثاني 1337 قمري در کربلا به دنيا آمد و در خانه‌اي پر از نور علم و حديث و معنويت تربيت يافت. وي پس از خواندن دروس مقدماتي و ادبيات، سطوح را نزد پدر و عمويش مرحوم حاج شيخ محمد‌علي سيبويه از علماي کربلا، فرا گرفت و سطوح نهايي و خارج فقه را از مرحوم علامه فقيه و حاج شيخ يوسف بيارجمندي شاهرودي که از مجتهدين و علما مبارز کربلا بود، آموخت.
وي در سال 1400 قمري برابر با 1359 شمسي از طرف دولت بعث عراق تسفير و به ايران رانده شد؛ پس از ورود به تهران به اقامه جماعت، ترويج دين، تبليغ احکام و ذکر مصائب خاندان رسالت به خصوص سالار شهيدان حضرت اباعبدالله‌الحسين (ع) مشغول بود و مخلصانه اين وظيفه را ايفا کرد. از اين رو اثر عميقي در مستمعين و شنوندگان خود مي‌گذاشت.

* هواي نفس انسان را به اسفل سافلين مي‌برد
مهدي صادق‌نژاد، يکي از دوستان نزديک مرحوم سيبويه در بيان خاطراتي از آن مرحوم در گفت‌و‌گو با خبرنگار اجتماعي باشگاه خبري فارس «توانا» اظهار داشت: مرحوم سيبويه بسيار مراقب بود که دل کسي را نشکند؛ چنانچه ميان بچه‌ها اختلافي پيش مي‌آمد با درايت و بدون اينکه طرف شخص خاصي را بگيرد، در حل اختلاف کمک مي‌کرد، صبور بود و به مردم بسيار احترام مي‌گذاشت و ساعات‌ها به گفت‌وگو با آنها مي‌پرداخت.
وي در ادامه بيان کرد: مرحوم سيبويه به هيچ عنوان از هيچ يک از جناح‌هاي سياسي حمايت نمي‌کرد و کاملاً بي‌طرف بود و با همه با هر سليقه سياسي که داشتند، رابطه حسنه برقرار مي‌کردند و ارادت خاصي به مقام معظم رهبري داشت.
صادق‌نژاد افزود: مرحوم سيبويه معتقد بود، هواي نفس انسان را به اسفل سافلين مي‌برد و چنانچه هر انساني در راه رسيدن به اهداف خود به يک هدف الهي بنگرد، دچار چالش نمي‌شود. شايد افراد داراي اعتقادات مختلفي در رسيدن به يک هدف الهي باشند، ولي مهم‌ اين است که هدفشان يکي است.
وي ادامه داد: هنگامي که ما نوجوان بوديم و وظيفه داشتيم هر روز صبح برخي از کارهاي منزل از جمله خريد نان را انجام دهيم، مرحوم سيبويه ما را از خواب بيدار نمي‌کرد و با وجود اينکه حدود 70 سال سن داشتند، بعد از نماز صبح خودشان براي خريد نان از منزل خارج مي‌شدند.
اين دوست و هم‌خانه مرحوم سيبويه اظهار داشت: مرحوم سيبويه در بسياري از کارهاي منزل کمک مي‌کردند و اگر از ايشان مي‌خواستيم که به خود زحمت ندهند و اين کار را به خانم‌ها واگذار کنند، در پاسخ مي‌گفتند که وقتي روي منبر از مردم مي‌خواهم در کارهاي منزل به خانم‌هاي خود کمک کنند، چنانچه خود عمل نکنم، عالم بي‌‌عمل مي‌شوم.

* ميرزا احمد خود را سيبويه آزاد شده امام حسين (ع) مي‌دانست
صادق‌نژاد بيان کرد: پدر و مادر مرحوم سيبويه در يک روز از دنيا رفتند و زماني که آنها فوت کردند، مرحوم سيبويه در بستر بيماري بود و پزشکان از بهبودش قطع اميد کرده بودند. مرحوم سيبويه 20 روز بعد از فوت والدينش زماني که کمي بهبود يافته بود، متوجه فوت آنها مي‌شود.
وي گفت: بعد از اينکه ميرزا احمد سيبويه (ره) بهبود يافت، گفت «در بستر بيماري در عالم مکاشفه بودم، همراه پدرم در حرم امام حسين (ع) ايستاده بوديم؛ پدرم از امام حسين (ع) شفاي مرا خواست. حضرت اباعبدالله (ع) فرمودند: «اجلش رسيده است» و پدرم امام حسين (ع) را به مادرش حضرت زهرا (س) قسم مي‌دهد و مي‌گويد: اگر شما بخواهيد، مي‌شود.
وي ادامه داد: مرحوم سيبويه گفت، امام حسين (ع) به داخل حرم رفتند و بعد از مدتي بيرون آمدند و خطاب به پدرم فرمودند: «ما شفاي پسر شما را از خدا گرفتيم.» بعد از اين واقعه مرحوم سيبويه بارها مي‌گفتند که من آزاد شده امام حسين (ع) هستم.

* عمري بندگي مرحوم سيبويه را به يقين رسانده بود
صادق‌نژاد گفت: حدود 7 سال پيش، دهه آخر صفر مراسم روضه داشتيم و براي برپايي روضه پول کافي در اختيار نداشتيم، زيرا بيشتر درآمد، خرج رفع مشکلات افراد نيازمندي که مرتباً در منزل مرحوم سيبويه رفت و آمد داشتند، شده بود.
وي افزود: در پي فراهم کردن هزينه روضه بوديم که مرحوم سيبويه از من خواست تا همراهش به حرم حضرت معصومه (س) بروم. وقتي که به حرم رسيديم، مردم با اشتياق به سمت وي آمدند و ايشان نيز چند ساعتي را به صحبت با آنان پرداخت.
صادق‌نژاد ادامه داد: بعد از اينکه صحبت مرحوم سيبويه با مردم تمام شد، سوار ماشين شديم و راهي منزل يکي از بستگان بوديم که مرحوم سيبويه گفت: «گرفتم»؛ هرچه اصرار کردم که چه چيزي را گرفتيد، ايشان در پاسخ مي‌گفت: «به تهران که برسيم مي‌گويم که چه چيز را گرفتم».
وي بيان کرد: در تهران مرحوم سيبويه مريدي داشت به نان آقاي «دبيرچي» که راننده تاکسي بود. بعد از نماز ظهر و عصر ايشان به همراه فردي ناشناس به ديدن مرحوم سيبويه آمد و پاکتي که حاوي پول بود را به ميرزا احمد داد.
صادق‌نژاد اظهار داشت: دبيرچي وقتي از شهريار به سمت تهران مي‌آمد، شخصي را سوار مي‌کند؛ در راه شخص ناشناس به دبيرچي مي‌گويد که مبلغي را براي مراسم امام حسين (ع) نذر کرده است و از دبيرچي مي‌خواهد چنانچه کسي را مي‌شناسد که مراسم روضه امام حسين (ع) را برپا مي‌کند به او معرفي کند تا پول را در اختيارش قرار دهد.
وي بيان کرد: دبيرچي مريد علماي ديگري نيز بود، اما در آن لحظه مرحوم سيبويه به ذهنش مي‌رسد و ايشان را به فرد ناشناس معرفي مي‌کند، بعد از آن ماجرا چند بار از آقاي دبيرچي سراغ آن مرد ناشناس را گرفتم که آقاي دبيرچي مي‌گفت، «بعد از آن ماجرا ديگر آن مرد را نديدم».
صادق‌نژاد افزود: اينها خاطره و داستان نيست، بلکه واقعيت‌هايي است که مرحوم سيبويه با عمري بندگي به آنها رسيده و از اين قبيل موارد در زندگي مرحوم سيبويه زياد بود.

* مرحوم سيبويه احترام به افراد مسن را راهي براي پيشرفت در مسير الي‌الله مي‌دانست
وي اظهار داشت: مرحوم سيبويه زماني که مراسم روضه امام حسين (ع) را برپا مي‌کرد از روضه‌خوان‌هاي
مسن دعوت مي‌کرد تا در مجالس، روضه‌خواني کنند و به ازاي يک شب، مبلغ 10 شب را به آنها پرداخت مي‌کرد.
صادق‌نژاد ادامه داد: اين افراد به دليل بالا بودن سنشان به مجالس زيادي دعوت نمي‌شوند از اين رو به خاطر اينکه آنها نيز از پس مخارج زندگي برآيند و ارزش کارشان به دليل کهولت سن پايين نيايد، مرحوم سيبويه از آنها دعوت مي‌کرد تا در مجالسي که برپا مي‌کرد، روضه بخوانند.
وي افزود: يکي از دلايل مرحوم سيبويه براي دعوت از روضه‌خوان‌هاي مسن در مجالسش اين بود که ايشان بزرگ‌ترها را مايه برکت مجلس مي‌دانست و معتقد بود که نبايد تجربيات آنها زير سؤال رود؛ مرحوم سيبويه معتقد بود اين افراد عمري براي امام حسين (ع) روضه خوانده و از اهل‌بيت (ع) احترام کسب کرده‌اند، از اين رو احترام به ديگران به خصوص افراد مسن را با هدف پيشرفت روحيات الهي سفارش مي‌کرد.

* شيطان را در خود له کرده‌ام
صادق‌نژاد اظهار داشت: روزي فردي پشت سر مرحوم سيبويه غيبت مي‌کند که توسط يکي از طلبه‌ها به گوش مرحوم سيبويه مي‌رسد. شبي در مجلسي که در ماه رمضان برپا شده بود، مرحوم سيبويه و آن شخص نيز حضور داشتند. مرحوم سيبويه طوري رفتار کرد که انگار اتفاقي نيفتاده است، حتي زماني که مجلس به پايان رسيد، مرحوم سيبويه کفش‌هاي آن شخص را جلوي پاهايش جفت کرد.
وي ادامه داد: وقتي که با اعتراض من رو به رو شد، گفت: «من شيطان را در خود له کردم که مبادا در درون من نسبت به ايشان ذره‌اي کدورت پيش آيد».
صادق‌نژاد بيان کرد: زندگي با مرحوم سيبويه براي من سراسر درس بود، اما بزرگ‌ترين درسي که از مرحوم سيبويه گرفتم، اين است که در همه‌ کارها خدا را در نظر بگيرم تا دچار درگيري دروني نشوم و نسبت به مردم تواضع داشته باشم.

* مرحوم سيبويه براي سادات احترام خاصي قائل بود
سيدمهدي حائري‌زاده، يکي از شاگردان مرحوم سيبويه نيز در خصوص ويژگي‌هاي آن مرحوم اظهار داشت: ميرزا احمد سحرخيز و بسيار اهل مناجات بود. معمولاً چند ساعت قبل از اذان صبح بيدار مي‌شد و به مناجات در شب مي‌پرداخت.
وي افزود: از ويژگي‌هاي برجسته مرحوم سيبويه، احترام بي‌نظيري بود که نسبت به سادات داشت. هرگاه در منبر مي‌نشست و سيدي وارد مجلس مي‌شد از منبر پايين مي‌آمد و دست سيد را مي‌بوسيد و مجدداً بر منبر مي‌نشست.
اين شاگرد مرحوم سيبويه بيان کرد: احترام ايشان به سادات تا جايي بود که هرگاه سيدي را ملاقات مي‌کرد، به احترامش تمام قد مي‌ايستاد و دست ايشان را مي‌بوسيد و براي او ذکر صلوات مي‌داد.
وي گفت: از مرحوم سيبويه شنيده‌ام که هرچه خداوند به ايشان داده از برکت احترامي است که نسبت به سادات داشت؛ به طوري که تا به آن سن که نزديک 90 سال داشت، سوزن را نخ مي‌کرد، بدون اينکه احتياجي به عينک داشته باشد.
حائري اظهار داشت: مرحوم سيبويه گاهي به منزل ما مي‌آمد و در حياط کنار باغچه مي‌نشست و مي‌فرمود «آمده‌ام که احترام سادات را بجا آورم و در محضر حضرت زهرا (س) بگويم که فرزندانش را دوست دارم». همچنين مرحوم سيبويه گاهي به محضر مقام معظم رهبري مي‌رفت و در مجالس خصوصي براي ايشان روضه مي‌خواند.
حائري با اشاره به ديگر خصوصيات مرحوم سيبويه عنوان ‌کرد: ايشان بسيار انسان منزه و پاکي بود و هر شب بعد از نماز خود را مقيد مي‌دانست که حدود 20 دقيقه‌اي در مسجد براي مردم صحبت کند و معمولاً ذکر توسل به سيد‌الشهدا (ع) را داشتند.
وي اظهار داشت: يک روز به اتفاق چند نفر از دوستان خدمت حاج ميرزا احمد سيبويه رسيديم. در آنجا از ايشان سؤال کرديم که از بين روضه‌هايي که خوانده مي‌شود، کدام را بيشتر دوست داريد؟ ايشان در پاسخ فرمودند «نسبت به روضه حضرت زينب (س) و حضرت عباس (ع) بسيار ارادت دارم».
حائري بيان ‌کرد: مرحوم سيبويه بسيار متواضع و فروتن بود و از هرگونه تکبر دوري مي‌کرد، تواضع و اخلاص ايشان بي‌نهايت بود و چنانچه پولي به دستش مي‌رسيد که بايد در بين فقرا تقسيم مي‌کرد، 24 ساعت نمي‌گذشت که پول را به دست نيازمند مي‌رساند.
وي تصريح کرد: بعد از فوت ايشان، يک شب مرحوم سيبويه را در خواب ديدم، از ايشان پرسيدم «کجا هستيد؟» و ايشان جواب دادند «جايگاهي براي من در اينجا درست کرده‌اند که صبح تا شب در محضر اهل‌بيت (ع) همچنان وظيفه نوکري خود را انجام مي‌دهم».
اين شاگرد مرحوم سيبويه ادامه داد: قبر مبارک حضرت آيت‌الله ميرزا احمد سيبويه (ره) در حرم حضرت معصومه (س) کنار قبر شهيد مفتح است و هر هفته متوسلين به حضرت عباس (ع) در آنجا مجلس روضه برپا مي‌کنند.

انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر