(
امتیاز از
)
گفتاري از آيتالله مجتبي تهراني;تفاوت بلا و فتنه
به عنوان مقدّمه، دو مطلب را که يکي در ارتباط با خصوصيتهاي امتحان و آزمايش هاي الهي است و ديگري جنبههاي عمومي دارد و در امتحانهاي بشري هم مطرح است، عرض ميکنم.
1- آزمايشهاي الهي بدون اعلام قبلي است
آنچهکه امتحان را خيلي پيچيده ميکند، اين است که شاگرد نداند که دارد امتحان ميشود. در آزمايشهاي الهي، اينطور نيست که خداوند اعلام کند چه موقعي تو را مي آزمايم. هر لحظه ما داريم امتحان ميشويم. به خلاف آزمايشهاي بشري در ارتباط با اکتساب علوم که در آنها اعلام قبلي ميکنيم.
2- برخي آزمايشات پيچيده هستند
در امتحانات بشري هم اينگونه است که گاهي اوقات شاگرد، جواب سؤالات امتحاني را ميداند اما استاد در طرح سؤالات، يک نوع پيچيدگي را مطرح ميکند. چه بسا مطلب ساده باشد امّا به نحو پيچيده و دو پهلو و گاهي هم چند پهلو است؛ مانند سؤالات چهارگزينهاي. خدا نکند هر دو اينها با هم باشد؛ يعني از طرفي انسان از اينکه در بوتي آزمايش است، غفلت داشته باشد و از آن طرف هم سؤال امتحان يک سؤالي باشد که انسان نتواند حق را از باطل به سادگي تمييز بدهد.
تفاوت بلا و فتنه
چه بسا لغت بلا، غالباً در آزمايشهايي به کار ميرود که حق از باطل به آساني تمييز داده ميشود. امّا فتنه غالباً در آزمايشهايي مصرف ميشود که حق از باطل به سادگي تمييز داده نميشود. آزمايشهاي الهي گاهي به صورت فتنه است و تمييز دادن حق از باطل بر اثر هواهاي نفساني مشکل ميشود.
آزمايش با احکام شرعيه
خداوند ما را اوّل با احکام شرعيّه امتحان ميکند. احکام شرعيّه غير از حوادث است. من احکام را ميگويم و انشاءالله بعداً در باب حوادث، مي روم سراغ آزمايشهاي الهي در ارتباط با اجتماع و مسائل اجتماعي. در باب احکام هم همينطور است؛ خداوند آزمايش ميکند. آنهم آزمايش به نحو پيچيده.
در خطبه 156 نهج البلاغه علي (عليه السلام) ميفرمايد:
" اِنَّهُ لَمّا اَنزَلَ اللهُ سُبحانَهُ قولَهُ "الم اَحَسِبَ النّاسُ اَن يُترَکوُا أن يَقُولُوا آمَنّا وَهُم لايُفتَنُون " عَلِمتُ اَنَّ الفِتنَةَ لا تَنزِلُ بِنا و رسولُ اللهِ صلَّي اللهُ عَليه و آلِه بَينَ اَظهُرِنا "
حضرت ميفرمايد: وقتي اين آيات اوّل سوره عنکبوت ( و به يقين کساني را که پيش از اينان بودند آزموديم تا خدا آنان را که راست گفتهاند معلوم دارد و دروغ-گويان را نيز معلوم دارد ) بر پيغمبر نازل شد، من فهميدم که تا زماني که پيغمبر در بين ما هست فتنه بر ما نازل نميشود.
در اين مطلب زيبايي نهفته است. اين فتنه؛ جنبههاي اشتباه کاري از نظر احکام دارد. چون پيغمبر به يک معنا شارع مقدّس است، احکام را خودش آورده است. تا پيامبر هست نميشود بين مردم اشتباه کاري کرد و حلال را با حرام عوض کرد. اگر چنين مسألهاي رخ دهد، فرد ميتواند برود سراغ پيامبر و سؤال کند و جواب بگيرد.
" فقُلتُ يارسولَ اللهِ ما هذِه الفِتنَةُ الَّتي اَخبَرَکَ اللهُ تعالي بِها "
علي (عليه السلام) ميفرمايد از پيامبر سؤال کردم که اين فتنه که خدا به تو خبر داده چيست؟
" فَقالَ ياعَليُّ إِنَّ اُمَّتي سَيُفتَنُونَ مِن بَعدِي "
پيامبر اکرم فرمود: يا علي! امّت من بعد از من مورد آزمايش قرار ميگيرند. در اينجا بحث فتنه است؛ يعني آن امتحاني که مواد امتحاني در آن به نحوي است که حقّ را از باطل به سختي ميتوان تمييز داد. ميشود اشتباه کاري کرد و در آن پيچيدگي هست. تا اينکه به اينجا ميرسد " ياعَليُّ إِنَّ القَومَ سَيُفتَنُون بِاموالِهم "
ميفرمايد امّت من، مؤمنين و اينهايي که حقيقت و سعادت را هدف گيري کردهاند، به زودي به مالهايشان آزمايش ميشوند "وَ يَمُنُّونَ بدِينِهِم عَلي رَبِّهم " اينها براي دينداري و ايمانشان به پروردگارشان منّت ميگذارند "وَ يَتَمَنّونَ رَحمَتَه " بعد هم تقاضاي رحمت از خدا دارند "و يَأمَنُونَ سَطوَتَهُ " خودشان را هم از خشم خدا ايمن ميدانند؛ ميگويند عذاب خدا براي ما نيست "ويَستَحِلُّونَ حَرامَهُ بِالشُّبَهاتِ الکاذِبَةِ وَ الأهواءِ السّاهِيَةِ " به سبب شبهههاي دروغ و خواستههاي غفلتآور، حرام را حلال ميشمرند " فَيَستَحِلُّونَ الخَمرَ بِالنَّبيذِ " شراب را به هواي اينکه ميگويند آب انگور است، حلال ميشمرند! "وَ السُّحتَ بِالهَدِيَّةِ " رشوه را ميگويند هديه است! "وَ الرِّبا بِالبَيعِ " ربا ميخورد امّا ميگويد داريم معامله ميکنيم، شرعي است! "قُلتُ يارسولَ اللهِ فَبِايِّ المَنازِلِ اُنزِلُهُم عِندَ ذلک؟ " ميفرمايد به رسول الله عرض کردم وقتي اينچنين شد، ما اينها را در کدام مرتبه قرار دهيم؟ " أبِمَنزِلَة رِدَّةٍ؟ أم بِمَنزِلَةِ فِتنَةٍ؟ " آيا بگوييم اينها کافر و مرتد شدند، يا بگوييم دارند آزمايش ميشوند و در امتحان روفوزه درآمدند؟ " فَقالَ بِمَنزِلَة فِتنَةٍ " رسول اکرم فرمود؛ اينها را در رتبه آزمايش بگذاريد.
اينجا مسأله احکام شرعيّه است. رشوه است! ميگويد اين هديه است. متوسّل به کلاه شرعي ميشوند. ربا است! ميگويد خريد و فروش است. به دنبال اين است که حرام را شبههناک کند و در شبهه ناک هم "اصالة الحلية " جاري کند و رد شود.
هواهاي نفساني؛ سبب عدم تشخيص حق از باطل
اين آزمايش الهي است. خدا دارد تو را امتحان ميکند و خودت هم نميفهمي. سؤالات را به نحوي براي تو مطرح ميکند که به نظرت ميآيد حکم شرعي اين است. گاهي هم فتوا ميدهند و بعد هم به فتوايشان عمل ميکنند در حاليکه ميبيني سرتاسر خلاف شرع است. چرا نمي تواند از حق، باطل را و از باطل، حق را تمييز دهد؟ پيچيدهگياش براي چه است؟ براي اين است که او دستخوش هواهاي نفساني است و اين گردوغبارِ در درون نميگذارد. مانند اينکه سرِ امتحان گيج شده باشد و نتواند جواب بدهد؛ بلکه آن جوابي را که باطل است انتخاب ميکند. اين به خاطر هواهاي نفساني است.
آيا آنهايي که امام حسين(عليه السلام) را کشتند او را نميشناختند؟ خوب مي شناختند. ولي آنچه را که موافق با هواهاي نفس بود، در ذهنشان پرورش دادند و آن را انتخاب کردند. مسأله، مسأله خواستههاي نفساني بود.
منبع: پايگاه اطلاع رساني آيت الله حاج شيخ مجتبي تهراني
1- آزمايشهاي الهي بدون اعلام قبلي است
آنچهکه امتحان را خيلي پيچيده ميکند، اين است که شاگرد نداند که دارد امتحان ميشود. در آزمايشهاي الهي، اينطور نيست که خداوند اعلام کند چه موقعي تو را مي آزمايم. هر لحظه ما داريم امتحان ميشويم. به خلاف آزمايشهاي بشري در ارتباط با اکتساب علوم که در آنها اعلام قبلي ميکنيم.
2- برخي آزمايشات پيچيده هستند
در امتحانات بشري هم اينگونه است که گاهي اوقات شاگرد، جواب سؤالات امتحاني را ميداند اما استاد در طرح سؤالات، يک نوع پيچيدگي را مطرح ميکند. چه بسا مطلب ساده باشد امّا به نحو پيچيده و دو پهلو و گاهي هم چند پهلو است؛ مانند سؤالات چهارگزينهاي. خدا نکند هر دو اينها با هم باشد؛ يعني از طرفي انسان از اينکه در بوتي آزمايش است، غفلت داشته باشد و از آن طرف هم سؤال امتحان يک سؤالي باشد که انسان نتواند حق را از باطل به سادگي تمييز بدهد.
تفاوت بلا و فتنه
چه بسا لغت بلا، غالباً در آزمايشهايي به کار ميرود که حق از باطل به آساني تمييز داده ميشود. امّا فتنه غالباً در آزمايشهايي مصرف ميشود که حق از باطل به سادگي تمييز داده نميشود. آزمايشهاي الهي گاهي به صورت فتنه است و تمييز دادن حق از باطل بر اثر هواهاي نفساني مشکل ميشود.
آزمايش با احکام شرعيه
خداوند ما را اوّل با احکام شرعيّه امتحان ميکند. احکام شرعيّه غير از حوادث است. من احکام را ميگويم و انشاءالله بعداً در باب حوادث، مي روم سراغ آزمايشهاي الهي در ارتباط با اجتماع و مسائل اجتماعي. در باب احکام هم همينطور است؛ خداوند آزمايش ميکند. آنهم آزمايش به نحو پيچيده.
در خطبه 156 نهج البلاغه علي (عليه السلام) ميفرمايد:
" اِنَّهُ لَمّا اَنزَلَ اللهُ سُبحانَهُ قولَهُ "الم اَحَسِبَ النّاسُ اَن يُترَکوُا أن يَقُولُوا آمَنّا وَهُم لايُفتَنُون " عَلِمتُ اَنَّ الفِتنَةَ لا تَنزِلُ بِنا و رسولُ اللهِ صلَّي اللهُ عَليه و آلِه بَينَ اَظهُرِنا "
حضرت ميفرمايد: وقتي اين آيات اوّل سوره عنکبوت ( و به يقين کساني را که پيش از اينان بودند آزموديم تا خدا آنان را که راست گفتهاند معلوم دارد و دروغ-گويان را نيز معلوم دارد ) بر پيغمبر نازل شد، من فهميدم که تا زماني که پيغمبر در بين ما هست فتنه بر ما نازل نميشود.
در اين مطلب زيبايي نهفته است. اين فتنه؛ جنبههاي اشتباه کاري از نظر احکام دارد. چون پيغمبر به يک معنا شارع مقدّس است، احکام را خودش آورده است. تا پيامبر هست نميشود بين مردم اشتباه کاري کرد و حلال را با حرام عوض کرد. اگر چنين مسألهاي رخ دهد، فرد ميتواند برود سراغ پيامبر و سؤال کند و جواب بگيرد.
" فقُلتُ يارسولَ اللهِ ما هذِه الفِتنَةُ الَّتي اَخبَرَکَ اللهُ تعالي بِها "
علي (عليه السلام) ميفرمايد از پيامبر سؤال کردم که اين فتنه که خدا به تو خبر داده چيست؟
" فَقالَ ياعَليُّ إِنَّ اُمَّتي سَيُفتَنُونَ مِن بَعدِي "
پيامبر اکرم فرمود: يا علي! امّت من بعد از من مورد آزمايش قرار ميگيرند. در اينجا بحث فتنه است؛ يعني آن امتحاني که مواد امتحاني در آن به نحوي است که حقّ را از باطل به سختي ميتوان تمييز داد. ميشود اشتباه کاري کرد و در آن پيچيدگي هست. تا اينکه به اينجا ميرسد " ياعَليُّ إِنَّ القَومَ سَيُفتَنُون بِاموالِهم "
ميفرمايد امّت من، مؤمنين و اينهايي که حقيقت و سعادت را هدف گيري کردهاند، به زودي به مالهايشان آزمايش ميشوند "وَ يَمُنُّونَ بدِينِهِم عَلي رَبِّهم " اينها براي دينداري و ايمانشان به پروردگارشان منّت ميگذارند "وَ يَتَمَنّونَ رَحمَتَه " بعد هم تقاضاي رحمت از خدا دارند "و يَأمَنُونَ سَطوَتَهُ " خودشان را هم از خشم خدا ايمن ميدانند؛ ميگويند عذاب خدا براي ما نيست "ويَستَحِلُّونَ حَرامَهُ بِالشُّبَهاتِ الکاذِبَةِ وَ الأهواءِ السّاهِيَةِ " به سبب شبهههاي دروغ و خواستههاي غفلتآور، حرام را حلال ميشمرند " فَيَستَحِلُّونَ الخَمرَ بِالنَّبيذِ " شراب را به هواي اينکه ميگويند آب انگور است، حلال ميشمرند! "وَ السُّحتَ بِالهَدِيَّةِ " رشوه را ميگويند هديه است! "وَ الرِّبا بِالبَيعِ " ربا ميخورد امّا ميگويد داريم معامله ميکنيم، شرعي است! "قُلتُ يارسولَ اللهِ فَبِايِّ المَنازِلِ اُنزِلُهُم عِندَ ذلک؟ " ميفرمايد به رسول الله عرض کردم وقتي اينچنين شد، ما اينها را در کدام مرتبه قرار دهيم؟ " أبِمَنزِلَة رِدَّةٍ؟ أم بِمَنزِلَةِ فِتنَةٍ؟ " آيا بگوييم اينها کافر و مرتد شدند، يا بگوييم دارند آزمايش ميشوند و در امتحان روفوزه درآمدند؟ " فَقالَ بِمَنزِلَة فِتنَةٍ " رسول اکرم فرمود؛ اينها را در رتبه آزمايش بگذاريد.
اينجا مسأله احکام شرعيّه است. رشوه است! ميگويد اين هديه است. متوسّل به کلاه شرعي ميشوند. ربا است! ميگويد خريد و فروش است. به دنبال اين است که حرام را شبههناک کند و در شبهه ناک هم "اصالة الحلية " جاري کند و رد شود.
هواهاي نفساني؛ سبب عدم تشخيص حق از باطل
اين آزمايش الهي است. خدا دارد تو را امتحان ميکند و خودت هم نميفهمي. سؤالات را به نحوي براي تو مطرح ميکند که به نظرت ميآيد حکم شرعي اين است. گاهي هم فتوا ميدهند و بعد هم به فتوايشان عمل ميکنند در حاليکه ميبيني سرتاسر خلاف شرع است. چرا نمي تواند از حق، باطل را و از باطل، حق را تمييز دهد؟ پيچيدهگياش براي چه است؟ براي اين است که او دستخوش هواهاي نفساني است و اين گردوغبارِ در درون نميگذارد. مانند اينکه سرِ امتحان گيج شده باشد و نتواند جواب بدهد؛ بلکه آن جوابي را که باطل است انتخاب ميکند. اين به خاطر هواهاي نفساني است.
آيا آنهايي که امام حسين(عليه السلام) را کشتند او را نميشناختند؟ خوب مي شناختند. ولي آنچه را که موافق با هواهاي نفس بود، در ذهنشان پرورش دادند و آن را انتخاب کردند. مسأله، مسأله خواستههاي نفساني بود.
منبع: پايگاه اطلاع رساني آيت الله حاج شيخ مجتبي تهراني
انتهای پیام