(
امتیاز از
)
نگاهي به رجعت در عصر ظهور در سورههاي آلعمران و بقره
با استفاده از ديدگاه اعتقادي علماي شيعه به رجعت، ميتوان اين واقعيت عصر ظهور را با دلايل عقلي و روايي به اثبات رساند، اما در اين نوشتار، با استفاده از قرآن به دنبال اثبات رجعت هستيم.
در قرآن کريم آيات زيادي دلالت بر حيات مجدد انسان دارد و نمونههايي را براي ما بيان کرده که آنها قبل از رستاخيز زندگي دوباره پيدا کردهاند و به اصطلاح رجعت به دنيا داشتهاند. بنابراين همانگونه که در اقوام گذشته رجعت صورت گرفته، در آينده هم رجعت صورت ميگيرد و محال و غير ممکن نيست. براي مثال، نمونههايي را بيان ميکنيم که در قرآن آمده است.
* زنده شدن مردگان به وسيله حضرت عيسي(ع)
«وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللّهِ » (آلعمران/ 49) و مردگان را به اذن خداي يکتا زنده ميکنم
در قرآن کريم در آيه چهل و نهم سوره آل عمران آمده است که اين فرستاده الهي با اجازه پروردگار خويش به کارهاي خارقالعاده دست ميزند.
حضرت عيسي (ع) بيماران مبتلا به پيسي را مداوا ميکرد. نابينايان مادرزاد را بينا ميکرد. مجسمهاي از خاک ميساخت، در آن ميدميد و زنده ميشد. مردگان احياء ميکرد و از توشههايي که مردم در خانههاي خود داشتند، خبر ميداد.
مفسران معروف موارد بسيار از اين معجزات را آورده و داستانهايي از زنده شدن مردگان توسط حضرت عيسي (ع) را گزارش کردهاند.
سيوطي در تفسير «الجلائين» مينويسد: «او دوست خود عازر را زنده کرد. پسر پيرزني را حيات دوباره بخشيد. دختري را از مرگ به زندگي بازگرداند و اين هر سه پس از زنده شدن به حيات خود ادامه داده فرزنداني نيز از خود بر جاي گذاردند. همچنين سام بن نوح را زنده کرد که بدون درنگ از دنيا رفت.»
*زنده شدن پس از صد سال مرگ
«فَأَمَاتَهُ اللّهُ مِئَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ» (بقره/ 259) پس خداوند او را به مدت صد سال ميراند، سپس وي را برانگيخت
اين آيه مربوط به يکي از پيامبران الهي (عزير) است که از روستايي عبور کرد و با آثار مرگ و نيستي در آن سرزمين روبرو شد. به ياد رستاخيز و زنده شدن مردگان افتاد و در حاليکه قدرت کامله خدا را باور داشت، با تعجب از خود پرسيد: مردگان اين روستاي ويران را بعد از درنگ درازمدت، در قبر چه کسي حيات دوباره ميبخشد؟
آنگاه خداوند با ميراندن وي پاسخ اين پرسش را بيان فرمود. عزير مرد و مرکبش متلاشي شد، ولي غذايي که داشت در مدت صد سال هيچ تغييري نکرد.
عزير پس از يکصد سال زنده شد و گمان کرد که تنها نصف روز خوابيده است، چرا که هنگام ظهر مرد و پيش از غروب آفتاب به دنيا بازگشت.
اما وقتي به مرکب پوسيده خود نگاه کرد، متوجه شد که او مرده و دوباره زنده شده است و هنگاميکه آن مرکب در مقابل ديدگان او زنده شد، او باور کرد که خداي سبحان همه مردگان را در روز قيامت زنده ميکند. (به تفاسير عامه و خاصه قرآن کريم مراجعه شود)
* مرگ گروهي از بنياسرائيل و حيات مجدد آنها
«أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُواْ مِن دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللّهُ مُوتُواْ ثُمَّ أَحْيَاهُمْ ...» (بقره/ 243) آيا نديد آنهايي را که از ترس مگر از ديار خود بيرون رفتند که هزارها تن بودند، خدا فرمود بميريد، همه مردند پس (به خواهش پيامبري از پيامبران) آنها را دوباره زنده کرد ...
مفسران ميگويند، اين آيه مربوط به گروهي از بنياسرائيل بوده که شمارشان به چهار هزار نفر ميرسيده، که به سبب ترس از طاعون يا جهاد با دشمنان، شهر خويش را ترک کردند و به سوي سرزميني ديگر حرکت کردند اما خداي متعال اين فرار کنندگان از مرگ را ميراند و پس از مدتي به تقاضاي پيامبرانش بار ديگر آنها را زنده کرد. اينها دلايلي مختصر از قرآن براي رجعت صالحان و بندگان خاص خدا از مرگ به حيات دوباره دنيوي براي همياري امام مهدي (عج)به منظور استقرار دولت مهدوي است.
علماي شيعه البته اعتقاد به رجعت را متلازم با پيروي از مذهب تشيع ميدانند و اگر اعتقاد به امامان معصوم (ع) وجود داشته باشد، اعتقاد به بازگشت (رجعت) امامان معصوم و مؤمنان قبل از رستاخيز هم بايد وجود داشته باشدو اين دو لازم و ملزم همديگرند.
اعتقاد به رجعت در تمام دوران مورد اجماع علماي مذهب شيعه بوده و هيچ کسي از علماي شيعه منکر اين رجعت نبوده است.
منبع:فارس
در قرآن کريم آيات زيادي دلالت بر حيات مجدد انسان دارد و نمونههايي را براي ما بيان کرده که آنها قبل از رستاخيز زندگي دوباره پيدا کردهاند و به اصطلاح رجعت به دنيا داشتهاند. بنابراين همانگونه که در اقوام گذشته رجعت صورت گرفته، در آينده هم رجعت صورت ميگيرد و محال و غير ممکن نيست. براي مثال، نمونههايي را بيان ميکنيم که در قرآن آمده است.
* زنده شدن مردگان به وسيله حضرت عيسي(ع)
«وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللّهِ » (آلعمران/ 49) و مردگان را به اذن خداي يکتا زنده ميکنم
در قرآن کريم در آيه چهل و نهم سوره آل عمران آمده است که اين فرستاده الهي با اجازه پروردگار خويش به کارهاي خارقالعاده دست ميزند.
حضرت عيسي (ع) بيماران مبتلا به پيسي را مداوا ميکرد. نابينايان مادرزاد را بينا ميکرد. مجسمهاي از خاک ميساخت، در آن ميدميد و زنده ميشد. مردگان احياء ميکرد و از توشههايي که مردم در خانههاي خود داشتند، خبر ميداد.
مفسران معروف موارد بسيار از اين معجزات را آورده و داستانهايي از زنده شدن مردگان توسط حضرت عيسي (ع) را گزارش کردهاند.
سيوطي در تفسير «الجلائين» مينويسد: «او دوست خود عازر را زنده کرد. پسر پيرزني را حيات دوباره بخشيد. دختري را از مرگ به زندگي بازگرداند و اين هر سه پس از زنده شدن به حيات خود ادامه داده فرزنداني نيز از خود بر جاي گذاردند. همچنين سام بن نوح را زنده کرد که بدون درنگ از دنيا رفت.»
*زنده شدن پس از صد سال مرگ
«فَأَمَاتَهُ اللّهُ مِئَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ» (بقره/ 259) پس خداوند او را به مدت صد سال ميراند، سپس وي را برانگيخت
اين آيه مربوط به يکي از پيامبران الهي (عزير) است که از روستايي عبور کرد و با آثار مرگ و نيستي در آن سرزمين روبرو شد. به ياد رستاخيز و زنده شدن مردگان افتاد و در حاليکه قدرت کامله خدا را باور داشت، با تعجب از خود پرسيد: مردگان اين روستاي ويران را بعد از درنگ درازمدت، در قبر چه کسي حيات دوباره ميبخشد؟
آنگاه خداوند با ميراندن وي پاسخ اين پرسش را بيان فرمود. عزير مرد و مرکبش متلاشي شد، ولي غذايي که داشت در مدت صد سال هيچ تغييري نکرد.
عزير پس از يکصد سال زنده شد و گمان کرد که تنها نصف روز خوابيده است، چرا که هنگام ظهر مرد و پيش از غروب آفتاب به دنيا بازگشت.
اما وقتي به مرکب پوسيده خود نگاه کرد، متوجه شد که او مرده و دوباره زنده شده است و هنگاميکه آن مرکب در مقابل ديدگان او زنده شد، او باور کرد که خداي سبحان همه مردگان را در روز قيامت زنده ميکند. (به تفاسير عامه و خاصه قرآن کريم مراجعه شود)
* مرگ گروهي از بنياسرائيل و حيات مجدد آنها
«أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُواْ مِن دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللّهُ مُوتُواْ ثُمَّ أَحْيَاهُمْ ...» (بقره/ 243) آيا نديد آنهايي را که از ترس مگر از ديار خود بيرون رفتند که هزارها تن بودند، خدا فرمود بميريد، همه مردند پس (به خواهش پيامبري از پيامبران) آنها را دوباره زنده کرد ...
مفسران ميگويند، اين آيه مربوط به گروهي از بنياسرائيل بوده که شمارشان به چهار هزار نفر ميرسيده، که به سبب ترس از طاعون يا جهاد با دشمنان، شهر خويش را ترک کردند و به سوي سرزميني ديگر حرکت کردند اما خداي متعال اين فرار کنندگان از مرگ را ميراند و پس از مدتي به تقاضاي پيامبرانش بار ديگر آنها را زنده کرد. اينها دلايلي مختصر از قرآن براي رجعت صالحان و بندگان خاص خدا از مرگ به حيات دوباره دنيوي براي همياري امام مهدي (عج)به منظور استقرار دولت مهدوي است.
علماي شيعه البته اعتقاد به رجعت را متلازم با پيروي از مذهب تشيع ميدانند و اگر اعتقاد به امامان معصوم (ع) وجود داشته باشد، اعتقاد به بازگشت (رجعت) امامان معصوم و مؤمنان قبل از رستاخيز هم بايد وجود داشته باشدو اين دو لازم و ملزم همديگرند.
اعتقاد به رجعت در تمام دوران مورد اجماع علماي مذهب شيعه بوده و هيچ کسي از علماي شيعه منکر اين رجعت نبوده است.
منبع:فارس
انتهای پیام