( 0. امتیاز از )


صدای شیعه: آيت‌الله ميرزا احمد سيبويه در 20 ربيع‌الثاني 1337 قمري در کربلا به دنيا آمد و در خانه‌اي پر از نور علم و حديث و معنويت تربيت يافت. وي پس از خواندن دروس مقدماتي و ادبيات، سطوح را نزد پدر و عمويش مرحوم حاج شيخ محمد‌علي سيبويه از علماي کربلا، فرا گرفت و سطوح نهايي و خارج فقه را از مرحوم علامه فقيه و حاج شيخ يوسف بيارجمندي شاهرودي که از مجتهدين و علما مبارز کربلا بود، آموخت.
وي در سال 1400 قمري برابر با 1359 شمسي از طرف دولت بعث عراق تسفير و به ايران رانده شد؛ پس از ورود به تهران به اقامه جماعت، ترويج دين، تبليغ احکام و ذکر مصائب خاندان رسالت به خصوص سالار شهيدان حضرت اباعبدالله‌الحسين (ع) مشغول بود و مخلصانه اين وظيفه را ايفا کرد. از اين رو اثر عميقي در مستمعين و شنوندگان خود مي‌گذاشت.
قبر مبارک آيت‌الله ميرزا احمد سيبويه (ره) در حرم حضرت معصومه (س) کنار قبر شهيد مفتح است و هر هفته متوسلين به حضرت عباس (ع) در آنجا مجلس روضه برپا مي‌کنند.
انتشار اين مطلب به بهانه انتشار فايل صوتي سخنان آيت‌الله سيبويه با موضوع «دوستي خدا» در پايگاه اطلاع‌رساني مؤسسه تبليغ و انفاق امام زمان (ع) است. گوشه‌اي از نظرات آيت‌الله ميرزا احمد سيبويه در خصوص «دوستي با خدا» را مي‌خوانيم.

* قلب بيش از عمل بدون خضوع انسان را به خدا نزديک مي‌کند

خوشا به حال کسي که به خدا نزديک باشد؛ نزديک يعني اينکه او بدن، حرف، دل و عمل صالحش به خدا نزديک است. امام جواد (ع) در اين باره مي‌فرمايد: «القصد الي الله تعالي بالقلوب أبلغ من إتعاب الجوارح بالأعمال»؛ «با دل‌ها به سوي خداوند متعال آهنگ نمودن، رساتر از به زحمت انداختن اعضا با اعمال است» (مسند الامام الجواد، ص 244) يعني که انسان با دلش به خدا توجه کند. اين انسان وقتي که در رختخواب خوابيده دلش پيش خداست، اما به قلب. اين حالت انسان را بيشتر به خدا مي‌رساند نسبت به کسي که اعضا و جوارحش و خودش را خسته کند، مرتب نماز بخواند و رکوع و سجود انجام دهد، در حالي که دلش جاي ديگري باشد.
قرآن مي‌فرمايد: «بسم‌الله الرحمن الرحيم، قد افلح المؤمنين، الذين هم فى صلاتهم خاشعون» خشوع در پيشگاه حضرت احديت. آقاي شيخ عبدالکريم يزدي حائري، آنقدر متواضع بود که آن مرجعيت و زعامت، او را عوض نکرده بود. مولا بايد اينجور باشد که امام فرمود؛ «به من خدمتگزار بگوييد بهتر است که رهبر بگوييد.»

* آسايش را در آخرت جستجو کنيد

دنيا جاي راحتي نيست. راحتي در دنياي بعدي است. خطاب شد؛ «يا موسي! أني وضعت الراحة في الجنة والناس يطلبونها في الدنيا فلن يجدوها قط»؛ «اي موسي! مردم در دنيا به دنبال راحتي و آسايش مي‌گردند، من آسايش را در بهشت قرار دادم نه در دنيا» حال، سختي‌هاي دنيا را چگونه بايد تحمل کرد. اين بسته به ايمان شخص دارد. لذا حضرت مي‌فرمايد «مرارة الدنيا حلاوة الاخرة»؛ «تلخي در دنيا، شيريني در آخريت است.» اينکه برخي مي‌گويند دنيا نقد است و بايد آن را چسبيد، اشتباه مي‌کنند. خداوند متعال بندگانش را دوست دارد. حالا برخي بندگانش گرفتار مي‌شوند، مثلاً مريض مي‌شوند يا دربدر مي‌شوند؛ اين‌ها هم لطف از طرف حق است. چون دوستش مي‌دارد.
شخصي عرض کرد يا رسول‌الله، «ذهب مالي وسقم جسمي»؛ «مالم از دستم رفته و بدنم مريض شده» حضرت در جواب فرمود: «لا خير في رجل لايذهب ماله ولا يسقم جسمه»؛ «خير نيست در کسي که هيچ وقت ضرر مالي به او نرسد و هيچ گاه بدنش مريض نشود.» ابن را علما نوشته‌اند که پيغمبر را به همراه برخي اصحاب به يک مهماني دعوت کردند. در حياطي که يک درخت داشت نشستند. مرغي روي آن درخت آشيانه کرده و تخم گذاشته بود. تخم از بالا به زمين افتاد اما نشکست. صاحب منزل عرض کرد؛ يا رسول‌الله، در تمام عمرم به من ضرر وارد نشده است، الآن ديديد که تخم افتاد اما نشکست. حضرت بلند شد و به بيرون رفت و فرمود: «در طعام تو خيري نيست.»

* بيماري يک شب مؤمن، کفاره يک سال گناه اوست

روايت از معصوم (ع) است که در آن مي‌فرمايد: «مؤمن که يک شب را تب مي‌کند، کفاره يکسال گناهش هست.» مؤمن در اين حالت تزکيه مي‌شود. ما دو نوع تزکيه داريم. يکي روزه است که روزه‌دار مزکي است و از رذائل و مرض‌هاي روح تزکيه مي‌شود و ديگري هم اينکه بدن از مرض تزکيه مي‌شود.
روزي در کربلا مريض شده بودم، خدا شفا داد و آمدم بيرون که به حرم مشرف شوم. در بازار دوستي به نام حاج حسن عطار را ديدم، سلام داد. صدايش هنوز در گوشم است که گفت؛ «آميرزا احمد، تو ديگر از گناه پاک شدي، حال مواظب باش ديگر گناه نکني.»

* راه‌هاي نزديک شدن خدا

کليد نزديک شدن به خدا تقواست. پرهيز از گناه است. حتي نيت گناه هم اثر مي‌کند. اما چه چيزي باعث دوري از خدا مي‌شود.
غفلت، غضب از ذکر خدا ما را از خدا دور مي‌کند. کسي که از ياد خدا اعراض کند، دنيايش تلخ است. قرآن در اين باره مي‌فرمايد: «کسي که عمل صالح به جا بياورد، مرد يا زن، ما به او حيات خوش، حيات طيبه، زندگاني شيرين اعطا مي‌کنيم.»

* خدا ردّ پا دارد!

رد پاي خدا، مخلوقات و موجودات و سماوات و زمين‌ها و کوه و دريا و صحرا و دشت است. اينها همه رد خدا هستند که حضرت حق خطاب مي‌کند به حضرت رسول (ص)؛ «اگر از بت‌پرستان بپرسيد که چه کسي اين زمين و آسمان‌ها را آفريده است؟ مي‌گويند خدا، بگو پس چرا ايمان نمي‌آوريد؟» در زندگي آدم‌ها هم ردي از خدا وجود دارد. پس چرا گاهي فراموش مي‌کنيم که خدا وجود دارد؟ «اسلام به ذات خود ندارد عيبي / هر عيب که هست در مسلماني ماست» خدا رحمت کند مرحوم شوشتري را شعري را در همين خصوص مي‌خواند؛ «نه هر کس شد مسلمان مي‌توان گفتش که سلمان شد / کز اول بايدش سلمان شد وآنگه مسلمان شد»
مقام و عدد سلمان به جايي مي‌رسد که درباره مقام مسلمان، حضرت رسول (ص) مي‌فرمايد: «به درستي که اشتياق به رتبه سلمان در بهشت بيشتر است تا سلمان به بهشت.»

* حق پدر و مادر را نمي‌توان ادا کرد

حاج ميرزا حسين نوري يک کتاب نوشته به نام «نفس الرحمان في فوائد سلمان» که کتاب خيلي قشنگي است. بنده عرض مي‌کنم تمام فوائد و عدد سلمان يک طرف و اين فضيلت يک طرف که در مدائن، هنگام رحلت سلمان از او پرسيدند؛ چه کسي شما را غسل مي‌دهد؟ در جواب فرمود، «الذي غسل رسول‌الله»؛ «آن آقايي که پيامبر (ص) را غسل داد» يعني اميرالمؤمنين. مردم گفتند؛ «علي و مدائن؟» و ... حضرت سلمان فرمود: «آقا مي‌آيد» از اين عبارت استفاده مي‌کنم که حضرت سلمان تالي‌تلو عصمت بود، معصوم نبوده اما تالي‌تلو عصمت بود.
مي‌خواهم روايتي نقل کنم که براي همه به خصوص جوانان و نونهالان مفيد است. شخصي عرض کرد يا رسول‌الله، مادري دارم که او را 19 بار به حج برده‌ام. طوافش داده و خدمتش را کرده‌ام. مي‌خواهم بدانم آيا حق مادرم را ادا کرده‌ام يا نه؟ حضرت فرمود که؛ «اگر مادرت را يکبار ديگر هم به مکه ببري تا 20 بار بشوند، تازه حق يک ردعه را ادا کرده‌اي.» يعني اگر کسي 20 بار مادرش را به مکه ببرد، حق يک شير دادن را ادا کرده است. چه کسي مي‌تواند حق مادر و حق پدر را ادا کند؟ «وَقَضَى رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَاناً» ما از ادا کردن حق پدر و مادرمان عاجزيم.
 

انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر