( 0. امتیاز از )


  بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين سيما بقية الله في الارضين و اللعن علي اعدائهم الي يوم الدين
چون واقعه‌اي که در بقيع رخ داده و به طور مستمر براي شيعه، در آن منطقه‌ي مقدسه، اين قدر ظلم محقق مي‌شود، به حکم «لا يحب الله الجهر بالسوء من القول إلا من ظلم»، اعلان اين مطلب لازم است:
جرياني که در بقيع، بر زوار بقيع وارد شده و مي‌شود، اين ظلم ظلمي است که با هيچ ظلمي قابل قياس نيست و لازم است اول به اين امر بپردازيم.
عده‌اي از شيعيان آن مناطق به قصد زيارت اين قبور آمدند و آن چنان مورد هجوم جمعي واقع شدند، از هتک و ضرب و جرح، اين ظلم چه ظلمي است؟!
مسئله بايد بر اساس منطق و استدلال باشد، نه بر اساس تعصب و تحکم.
ما اين قضيه را امروز از نظر عقلي، از نظر عقلائي، از نظر اسلامي، بحث مي‌کنيم، تا هم وظيفه‌ي حکومت سعودي، و هم وظيفه‌ي حکومت ايران، در مقابل اين ظلم به زوار حج و عمره، روشن بشود.

ظلم مقول به تشکيک است؛
گاهي حق يک مسلماني، در يک سرزمين عادي، مورد تعدي واقع مي‌شود؛ اين ظلم است، مصداق آيه‌ي کريمه است.
گاهي در کنار قبري که آن قبر، مبدأ ظهور «إن الله يأمر بالعدل و الأحسان و إيتاء ذي القربي و ينهي عن الفحشاء و المنکر و البغي»، در کنار چنين قبري، ظلم مي‌شود؛ آن ظلم با هيچ ظلمي قابل قياس نيست!
حرم، حرم رسول خدا!
کنار قبر کسي ظلم بر مسلمين مي‌شود که داعي الهي او اين است: «و إن أحد من المشرکين استجارک فأجره»؛ کسي که نسبت به مشرک، رحمت او اين است؛ نسبت به مسلم چگونه است؟
امروز اين صحبتي که مي‌کنم، فقط بر اساس کتاب است و سنت، از جهت اسلامي؛ اگر زمان باقي بود، از جهت عقلي و عقلائي هم بحث مي‌کنيم.
اول ببينيم اين رفتاري که با شيعه، در بقيع، مي‌شود، از نظر قرآن چه حکمي دارد؟ از نظر سنت چطور؟ آن هم نه سنتي که از [کتب شيعه مثل] کافي و تهذيب است؛ سنتي که ابوحنيفه، شافعي، احمد بن حنبل و مالک بن انس، در مقابل اين سنت سر سپرده‌اند؛ اين ظلم بر اساس قرآن و با اين سنت بررسي مي‌شود.
اما از نظر قرآن:
نص قرآن اين است: «إن الدين عند الله الأسلام».
نص قرآن اين است: «و من يبتغ غير الأسلام دينا فلن يقبل منه». اين نص قرآن است.
در همين قرآن، باز نص کلام خدا اين است: «و لا تقولوا لمن ألقي إليکم السلام لست مؤمنا»؛ کسي که در مقابل شما القاء سلام کرد، نگوييد تو مؤمن نيستي. اين نص قرآن است.
آن اسلامي که در قرآن است، آن اسلام چيست؟
اين بازيچه نيست!
اين صحبتي که مي‌کنم، دستگاه سعودي ملزم است، از نظر منطق قرآن و منطق سنت قطعيه که به او مؤمن است، جواب اين مطلب را بدهد!
اين از کتاب خدا. آن اسلام چيست؟ [اما از نظر سنت:]
معيار چيست؟ صحيح بخاري.
بايد ببينيم اينها که مي‌روند به بقيع، به حکم قرآن و سنتي که مورد تصديق تمام علماء مذاهب اربعه است، مسلمان هستند يا نه؟
اگر مسلمان هستند، اين رفتار با مسلمان يعني چه؟!
اين مدعاي ماست.
اما دليل:
خوب گوش بدهيد! در اين مقام، تعارف نيست؛ علم است و حکمت است و برهان و منطق.
«حدثنا عبيد الله ابن موسي قال أخبرنا حنظلة ابن أبي سفيان عن عکرمة بن خالد عن ابن عمر…» قال: سند، اين سند! مرجع، [صحيح] بخاري! متن چيست؟
«قال: قال رسول الله …»
اين است قدرت منطق اين مذهب که با دنيا با اين قدرت تکلم مي‌کند!
«قال قال رسول الله صلي الله عليه و [آله و] سلم بنى الاسلام علي خمس…»
خوب دقت کنيد!
آن اسلام در قرآن؛ اين صغري و بيان اسلام در سنت مقبوله عند الکل، [اعم] از دولت و ملت حجاز، علماء و غير علماء سعودي!
«بنى الاسلام علي خمس شهادة أن لا إله إلا الله و أن محمدا رسول الله و أقام الصلاة و ايتاء الزکاة و الحج و صوم رمضان».
«بني الاسلام» بر اين خمس. [اسلام بر اين پنج مورد بنا شده است.]
آيا اينهايي که به بقيع مي‌روند، لا يشهدون أن لا إله إلا الله؟! لا يشهدون أن محمدا رسول الله؟!
اينها که به بقيع مي‌روند، آيا مقيم نماز نيستند؟! آيا مؤتي زکات نيستند؟! آيا اهل حج بيت نيستند؟! آيا اهل صوم رمضان نيستند؟!
اگر هستند، اين رفتار با مسلمان يعني چه؟! آن هم در کنار قبر پدر امّت! در کنار مرقد کانون رحمت!
در کنار قبر آن کسي که سنگ بر سرش زدند، خاکستر بر فرقش ريختند، در مقابل آنها، به جاي اينکه نفرين کند، دعا کرد! به جاي اينکه گله کند، پيش خدا، براي آنها که سنگ بارانش کردند، شفاعت کرد! گفت: «اللهم اهد قومي فإنهم لا يعلمون».
در مقابل قبر چنين کسي، در مقابل چشم چنين کسي، شمايي که بر آن سرزمين مسلط هستيد، با امت او اين جور معامله مي‌کنيد؟!
جرم اينها چيست؟!
اگر عرضه داريد، ثابت کنيد اينها مسلمان نيستند!
از اين که عاجز هستيد! قرآن را نمي‌فهميد!
فهم قرآن اينجا است، نه آنجا!
شرک چيست؟
شرک به نص قرآن اين است؛ همه آيات شرک را در قرآن بخوانيد، بعد خود قرآن معين کرده؛
شرک اين است: «أ إله مع الله»؛ هر کس اين عقيده را داشت، [يعني] با الله، الهي اتخاذ کرد، مشرک است.
اين، نص قرآن است.
اينها که به زيارت بقيع مي‌روند، اتخذوا مع الله الها؟! [آيا در کنار خدا، خداي ديگري را معتقد شدند.]
پس اين نفهميده‌ها که توحيد يعني چه! شرک يعني چه! اينها همان هستند که در هر نمازي مي‌خوانند: «قل هو الله أحد، الله الصمد، لم يلد و لم يولد، و لم يکن له کفوا أحد»!
اينها همان هستند که به نص صحيح بخاري، حديث ابن عمر، آن هم با رجالي که به توثيق تمام اعلام فن رجال موثق هستند، [يعني] سنتي که هيچ رجالي و هيچ محدّثي نمي‌تواند در مقابلش دم بزند، تمام مباني اسلام، در اين ملت، جمع است. [يعني بنابر نص صحيح بخاري همه اين افراد مسلمانند.]
شما هستيد که بايد حساب پس بدهيد، در مقابل اين آيه: «و لا تقولوا لمن ألقي إليکم السلام لست مؤمنا»!
در کنار قبر پدر اسلام، پدر مسلمين، با مسلمين اين جور معامله مي‌کنيد؟!
وظيفه‌ي حکومت ايران که اين قدر دم از عزت مي‌زند، اين است که در مقابل اين جرم و جنايت به حجاج، به معتمرين ايران، دم بزند، بگويد: با چه ميزان، با اين عده مسلماني که در کنار آن قبور مي ايستند، اين گونه معامله مي‌کنند؟!
ايراني مي‌رود با عزت، برمي‌گردد به اين سرزمين با ذلت! با چه منطق؟! با چه حساب؟!
اگر اهل حرف هستند، اعلم علماء آنها بيايد، من يکي از شاگردانم بس است، اگر اعلم علماء آنها را بيچاره نکرد، اول سني خود من هستم!
اين است قدرت منطق اين مذهب!
اين همه ذلت يعني چه؟!
اين رفتار با يک مشت زن و بچه در حجاز که به زيارت قبور ائمه‌ بقيع رفته‌اند، يعني چه؟!
گيرم به مذهب تو، اين عمل، خلاف است؛ اما اين مسلمان مقلد تو نيست. نه به حکم قرآن، نه به حکم سنت، وظيفه‌اش تبعيت از تو در احکام فقهيه نيست.
فقط بايد مسلمان باشد. [مطالبي هم که گفتيم دليل بر اسلام اوست] اين هم که شهادت اسلامش است.
پس نتيجه اين شد، سرزمين اسلام مهد ظلم بر اسلام است! سرزمين اسلام مرکز بالاترين ستم به مسلمانان است!
اين از نظر اسلامي.
اما از نظر عقلائي:
در تمام امتهاي دنيا، بشريت محترم است، انسانيت محترم است. هر انساني، حقش محفوظ است.
آيا اين رفتار با شيعيان کنار قبرستان بقيع با کدام فطرت عقلائي موافق است؟! با کدام مسلک و آئين مطابق است؟!
بله، فقط با مسلک يهود موافق است!
اين ظلم در [آئين] مسيحي مردود است؛ در بين ماديين، و دهريين مردود است؛ فقط نزد يهود مقبول است.
کساني که پيرو تلمود يهود هستند، آنها روا مي دانند با مسلمانان اينگونه معامله کنند!
نتيجه‌ي بحث اين است که اين ظلمي که در بقيع، بر اهل حج و عمره، از هر مملکتي مي‌شود، هم با قرآن مخالف است، هم با سنت پيامبر مخالف است، هم با ائمه‌ اربعه عامه مخالف است، هم با عقلاء و فطرت عقلائيه مخالف است.
اما از نظر عقلي ديگر وقت نيست.
انشاءالله اميدواريم اين خفته‌ها از خواب بيدار بشوند، قبل از اينکه به رسوايي جهاني برسد، اين مشکل را بايد حل کنند!
مشکل زيارت بقيع بايد حل بشود!
حکومت ايران موظف است، با تمام قدرت، و قوت، عزت شيعه‌ ايراني را در حجاز ضمانت کند. اين وظيفه‌ حکومت ايران است!
«لا يحب الله الجهر بالسوء من القول إلا من ظلم».

انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر