(
امتیاز از
)
زايلشدن ايمان بهواسطه تهمت مانند حلشدن نمک در آب است
صدای شیعه: آخرين جلسه ارديبهشتماه درس اخلاق آيتالله روحالله قرهي در مسجد و حوزه علميه امام مهدي (عج) در حالي برگزار شد که موضوع اين جلسه بررسي «دوري از معصيت و چگونگي رسيدن به رضاي الهي» بود که مشروح سخنان اين وي در زير ميآيد.
* اولياي خدا در روز قيامت به خاطر مواظبتکردن بر عدم مخالفت با فرمان الهي، فخر ميورزند
مواظبتکردن بر عدم مخالفت با فرمان خداوند متعال از جمله مواردي است که اولياي الهي در روز قيامت به آن فخر ميورزند؛ طاعت خود را در دنيا زياد نميدانند و از انجامدادن معصيت فراري هستند و مراقبند که گناهي از آنها سر نزند.
روايتي از پيامبر اکرم(ص) در کتاب بحارالانوار نقل شده است که فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ کَتَمَ ثَلَاثَةً فِي ثَلَاثَةٍ کَتَمَ رِضَاهُ فِي طَاعَتِهِ وَ کَتَمَ سَخَطَهُ فِي مَعْصِيَتِهِ وَ کَتَمَ وَلِيَّهُ فِي خَلْقِهِ فَلَا يَسْتَخِفَّنَّ أَحَدُکُمْ شَيْئاً مِنَ الطَّاعَاتِ فَإِنَّهُ لَا يَدْرِي فِي أَيِّهَا رِضَى اللَّهِ وَ لَا يَسْتَقِلَّنَّ أَحَدُکُمْ شَيْئاً مِنَ الْمَعَاصِي فَإِنَّهُ لَا يَدْرِي فِي أَيِّهَا سَخَطُ اللَّهِ وَ لَا يُزْرِيَنَّ أَحَدُکُمْ بِأَحَدٍ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ فَإِنَّهُ لَا يَدْرِي أَيُّهُمْ وَلِيُّ اللَّهِ». يعني؛ «همانا خداوند سه چيز را در سه چيز ديگر پنهان نموده است: رضايت و خوشنودى خود را در طاعتش و خشمش را در معصيت و نافرمانىاش و ولىّ خود را در ميان خلقش پنهان ساخته است، بنابراين مبادا کسى از شما يکى از طاعات را سبک بشمارد زيرا او نمىداند که رضايت و خوشنودى خداوند در کدام طاعت او پنهان است و مبادا يکى از معصيتها را کم بشمارد زيرا او نمىداند که خشم خدا در کدام يک از گناهان نهفته است و مبادا يکى از خلق خدا را بىقدر و ارزش بداند زيرا نمىداند که کداميک از آنها ولىّ خداوند است».
* اولياي الهي در انجامدادن طاعات الهي مانند عوام رفتار ميکردند
ملا محسن فيض کاشاني(ره) نقل کرده که؛ اين چه رازي است که خداوند رضايتش را در طاعتش و سخطش را در معصيتش قرار داده است؟
از مرحوم ميرزاي نائيني(ره) نقل شده است که ميگفت: اگر من ميزاري نائيني شدهام و به گمان شما جزو فحول علما هستم، به اين خاطر است که مرحوم پدرم هر جايي که ميديد جنازهاي را تشييع ميکنند، بلا فاصله در آن تشييع جنازه شرکت ميکرد حتي به اندازه چند قدم و ميگفت: يک روزي، اين «لاإلهإلاّالله» که موقع تشييع جنازه ميگويند، به دردم ميخورد.
اولياي الهي هميشه در طاعات الهي سعي داشتند که مانند عوام رفتار کنند؛ در سالهايي که امام خميني(ره) در نجف اشرف بودند، هميشه يک ساعت قبل از اذان صبح به حرم اميرالمؤمنين(ع) مشرف ميشدند، اما يک روز حالشان براي رفتن به حرم، نامساعد ميشود، حاج آقا مصطفي با ديدن اين وضعيت به ايشان گفت: امروز که حال خوشي نداريد، از همين جا سلامي به آقا اميرالمؤمنين(ع) بدهيد و به حرم مشرف نشويد، سپس امام خميني(ره) به او گفت: مصطفي جان! بگذار اين روح عوامي در من باقي بماند.
* رضايت خداوند در طاعتش و خشم او در معصيتش قرار گرفته است
اولياي الهي از تمام گناهان وحشت داشتند، زيرا ميدانستند که معصيت الهي يعني پيچيدهشدن خشم خداوند در انسان و از طرفي براي اينکه خللي در خلوتشان با خداوند به وجود نيايد هميشه دوست داشتند که گمنام و مخفي باشند.
ملا محسن فيض کاشاني(ره) ميگويد: ميدانيد چرا اولياي الهي در ميان مخلوقات، مکتوم و پنهان هستند؟ و سپس پاسخ ميدهد: براي اينکه اگر کسي وليّ خدا را شناخت، طاعت خدا برايش معنا پيدا ميکند و از انجامدادن گناه تنفر پيدا ميکند، بنابراين همنشيني با اولياي الهي، روح انسان را جلا ميبخشد و حال عجيبي را به انسان ميدهد.
يکي از دستورالعملهاي بزرگان براي بيماران روحي، ترک گناه است و اگر انسان از سخط و خشم الهي دور شود، قطعاً در رحمت خدا قرار ميگيرد و به رضاي الهي ميرسد.
روزي به آيتالله بهاءالديني(ره) عرضه داشتند که؛ آقا جان! رسيدن به مقام رضاي الهي در چيست؟ آقا فرمودند: ترک گناه، دوباره همين سؤال را از ايشان پرسيدند و ايشان در جواب گفتند: ترک گناه، سپس لحظهاي کساني که اين سؤال را از آقا پرسيده بودند، ساکت بودند و خجالت ميکشيدند که دوباره اين سؤال را بپرسند، ناگهان آقا به آنها گفت: اگر تا فردا صبح هم اين سؤال را از من بپرسيد، ميگويم ترک گناه! و سپس در ادامه حرفهايش فرمود: با ترک گناه، طاعت الهي و مقام نفس مطمئنه خودبهخود براي انسان به وجود ميآيد.
ملا احمد نراقي(ره) نقل کرده است زماني که انسان براي اولين بار گناه کند و به معناي حقيقي توبه نکند، به جايي ميرسد که ديگر نميتواند اعضا و جوارحش را کنترل کند و حتي در روايات نيز آمده است که اعضا و جوارح، صبح به صبح به زبان قسم ميدهند که بگذار امروز از دست تو در امان باشيم.
از آيتالله مولوي قندهاري(ره) نقل شده است که روزي آيتالله سيد ابوالحسن اصفهاني(ره) از قول آيتالله سلطانآبادي(ره) گفت: کسي که نميتواند زبانش را کنترل کند و به هر کسي تهمت ميزند.
روزي شخصي نزد آيتالله ميرزا جواد آقا ملکي تبريزي(ره) آمد و برنامهاي را براي ترکگناه از آقا درخواست کرد، سپس ميرزا جوادآقا دستورالعملي را به او دادند و آن شخص از نزد آقا مرخص شد، بعد از چند روزي آن فرد دوباره نزد ميرزا جوادآقا آمد و به ايشان گفت: باز هم نتوانستم گناهم را ترک کنم، سپس ميرزا جوادآقا، يک نگاهي به او کردند و گفتند: چرا در خانه لفظ «ضعيفه» را به همسرت نسبت ميدهي و فحاشي ميکني؟ اين من و تو هستيم که ضعيفيم و نميتوانيم نفس اماره خود را کنترل کنيم.
از حاج آقاي حلوايي(ره) نقل شده است که ميگفت: مدتي بود که ارتباطم با آيتالله اديب(ره) از زماني که با يکديگر آشنا شده بوديم، کم شده بود و در جستوجوي حل اين مطلب بودم که روزي آيتالله اديب(ره) به من گفتند: خداوند از تو انتظار فريادزدن بر سر زن و بچهات را ندارد و اگر دست از اين عملت بر نداري، از ما جدا ميشوي.
* خداوند «ستارالعيوب» انتقامش را در روز قيامت از فرد تهمتزننده ميگيرد
در جلد دوم اصول کافي آمده است که امام صادق(ع) فرمودند: «اِذَااتَّهَمَ المُؤُمِنُ اَخاهُ اِنماثَ الايمانُ مِن قَلبِهِ کَما يَنماثُ المِلحُ فِى الماءِ» يعني؛ «هرگاه مؤمن به برادر دينى خود تهمت بزند، ايمان در قلب او از بين مىرود، همچنان که نمک در آب، ذوب مىشود».
بنابراين هيچگاه انسان آزاده و حرّ تهمت نميزند، حتي اگر اعضا و جوارحش را از بدنش جدا و قطعهقطعه کنند.
امام خميني(ره) به اين دليل لقب «حرّ» را به «طيّب حاجرضايي دادند» که وقتي که او را دستگير کردند، به او گفتند که اقرار کن که از امام خميني(ره) پول گرفتي تا مردم را در خيابانها به راه بيندازي، اما طيب به آنها گفت: «من اصلا اين سيد را نديدم و هيچگاه به او تهمت نميزنم» و اين آزادگي او باعث شد تا او را به شهادت برسانند.
اگر انسان نميتواند در مجلسي که در آن غيبت ميشود، حرف را عوض کند، تا اينکه غيبتي رخ ندهد، بايد آن مجلس را ترک کند و حتي به فرض اينکه غيبت را نيز گوش نميدهد، باز هم نبايد در آن مجلس بنشيند، زيرا نشستن او در آن مجلس، باعث تأييد عمل آنها ميشود.
تهمتزدن يعني انسان، عملي را که شخصي آن را انجام نداده است به او نسبت بيجا دهد؛ و غيبتکردن يعني عملي که فردي آن را انجام داده است و نميخواهد ديگران از آن باخبر بشوند، اما اگر افرادي با اعمال زشتشان، بخواهند در جامعه اختلاف بيندازند، در اينجا حتي بايد افشاگري نيز بشود؛ و در مورد تهمتزدن، با توجه به اينکه خداوند «ستارالعيوب» است اما فرد تهمتزننده را در روز قيامت روي بلندي قرار ميدهد تا ديگران او را ببينند و در نتيجه خداوند انتقام تهمتزننده را ميگيرد.
انتهای پیام