( 0. امتیاز از )


صدای شیعه: " فضیل بن عیاض" يکي از اين شخصيت هاست. او در زمان امام صادق (ع) مي‌زيست و دورانی از عمر خودش را به گناه و فسق و فجور و دزدی و سرقت سر برده بود اما در اثر یک انقلاب روحی عجیب زندگي اش دگرگون شد و باقي عمر خودش را در زهد، عبادت، معرفت و حقیقت خواهی به سر برد.

داستان اين شخصيت تاريخي، که زندگي او درس عبرت و الگويي از جنس ما انسان‌هاست، اين گونه است: فضيل روزگاري یکی از دزدان معروف بود. کاروان‌ها را مورد دستبرد قرار می داد و با نهایت زبردستی، اموال مردم را به غارت می‌برد. کاروان‌هایی که از منتطقه ی سرخس می‌گذشتند، تمام مراقبت های لازم را به کار مي‌بردند که به چنگ فضیل گرفتار نشوند. این راهزن خطرناک، به دام عشق دختری افتاد و تصمیم گرفت شبانه خود را به خانه معشوقه خود برساند. نیمه شب، از دیوار خانه دختر بالا رفت ولی هنوز بر بالاي ديوار خانه بود که آهنگ دلنشینی از خانه ی مجاور نظر او را جلب کرد، گوش فرا داد، مرد عابد و زاهد و شب زنده داري را در حال نماز و عبادت و تلاوت قرآن ديد که این آیه ی شریفه را قرائت مي کرد "اَلَمْ یَأن للَّذینَ ءامَنوُا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللهِ"، آیا هنوز وقت آن نرسیده که دلهای مردم با ایمان با یاد خدا خاضع و خاشع شود؟.

ديدن احوالات اين مرد عابد و نمازگزار شب زنده دار و شنیدن این آیه ، چنان تحولی در درون فضیل به وجود آورد که بی اختیار گفت: خداوندا! وقت آن رسیده است؛ فضیل با شنیدن آیات وحی رو به آسمان می‌کند و به خداوند می‌گوید: خدایا از امشب بسوی تو توبه کردم. پس از آن از دیوار پایین آمده از گناهی که در نظر داشت، چشم پوشید.

همین تذکر سبب شد که فضیل از تمام آلودگی‌ها، خود را نجات دهد و دست از دزدی و گناه بشوید. در همان شب که این دگرگونی در درون فضیل پدید آمده و او را سرگردان و منقلب ساخته بود، گذرش به کاروانسرایی افتاد که کاروانی در آن فرود آمده و بار انداخته بود.

فضیل در گوشه‌ای نشست و سر به گریبان، بر گذشته ی پرگناه خود افسوس خورد. در آن حال شنید که کاروانیان درباره ی ساعت حرکت سخن می گویند. یکی از کاروانیان می‌گفت: رفقا! امشب حرکت نکنید و بگذارید هوا روشن شود، زیرا به قرار اطلاع ، فضیل بر سر راه است و خطر او قافله را تهدید می‌کند. سخن اضطراب آمیز کاروانیان، آتشی در دل فضیل برافروخت و از اینکه جنایات او، این چنین مردم را مضطرب و پریشان ساخته به شدت متأثر شد و بی اختیار از جا برخاست و گفت: مردم بدانید من فضیل بن عیاضم و آسوده خاطر باشید که دیگر فضیل دزدی نمی کند و سر راه را بر کاروانیان نمی بندد او به درگاه خدا بازگشته و از گناه خود توبه کرده است.

فضيل شايد يک نمونه از انسان‌هايي باشد که با باز کردن چشم دل و سپردن آن به خدا به چنین درجه‌اي از تقوا و معرفت رسید. او از همان سعادت‌مندانی است که خداوند با یک آیه از کلام خویش چشم او را به زیبایی‌های هستی و حقیقت زندگی گشود و راه او را به سمت به دست آوردن سایرگهرهای ناب قرآنی و رهنمودهای نبوی باز کرد.

آنچه این مرد را از گناه باز داشت و سرنوشت او را تغییر داد، یک یادآوری بود، او دارای اعتقادات و ایمان ضعیفی بود که آن یادآوری توانست در دلش اثر بگذارد و در او تحول و دگرگونی پدید آورد و نماز آن عابد، نمازي شد که راهزني را امام الحرمين کرد. پس بايد توجه کنيم که ایمان، مؤثرترین راهکار در مبارزه‌ی با تمام مفاسد اجتماعی و اخلاقی است.

منبع: برگرفته از کتاب‌هاي تعالیم آسمانی اسلام و مصباح الشریعه


انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر