( 0. امتیاز از )


همین بیان نورانی در نهج البلاغه وجود مبارک حضرت امیر از پیغمبر نقل شده(1) آن بیاناتی که به منزله قانون اساسی و اصول کلّی اسلام است ؛ ائمه سعی می کردند این را صریحاً و سریعاً بازگو کنند .
« دنیا » ظرف بروز اعمال و « آخرت » مکان دریافت نتایج آنها
این  عبارت در نهج البلاغه به صورت شفاف از رسول گرامی (ص) نقل شده که دنیا ظرف عمل است و ظرف پاداش نهائی نیست ؛  ظرف پاداش مقطعی یا کیفر مقطعی هست ، ولی پاداش نهائی و کیفر نهائی در قیامت است . در قیامت جا برای عمل نیست ! نه کسی می تواند کار بد بکند ، نه کسی می تواند کار خوب بکند . حالا این اعضاء و جوارح که کار اینها گواهی دادن است ، در قیامت چه جور بکنند ؟! در قیامت که انسان نمی تواند کار خوب بکند ، یا کار بد بکند ! نه جای نماز و روزه و احسان و ایثار است ، نه جای غیبت و تهمت و دروغ و خیانت و رشوه ! این اعضاء و جوارح آیا معطّلند ؟ اینها شاهد درونند . در دنیا شخص اگر می خواهد کارانجام بدهد ، به وسیله  اعضاء و جوارح می فهمیم این چه کاره است . در قیامت که کاری انجام نمی دهند ! می فرمایند : در قیامت برابر همان سریرت و نهان و درون او این اعضاء و جوارح ساخته می شود ، یک و حرف می زنند ، دو .
شهادت اعضاء و جوارح انسان نسبت به اعمال بد او در آخرت
فریقین نقل کرده اند که یک عدّه در قیامت به صورت حیوان در می آیند.ذیل این آیه و فت حت  السّماء فتأتون افواجاً (2) هم مرحوم امین السلام نقل کرد ، هم جناب زمخشری نقل کرد ؛ هم شیعه ها نقل کردند، هم سنّی ها نقل کردند که وجود مبارک رسول گرامی (ص) فرمود: یک عدّه ای به صورت حیوانات محشور می شوند .
اگر کسی به صورت حیوان در آمده ، اگر کسی به صورت موش در آمده ، اگر کسی به صورت مور در آمده ، معلوم می شود آزمند و پر طمع است ! این دیگر لازم نیست که اعضاء و جوارح او حرف بزنند! اینها مال کسانی اند که در کار خودشان ماهرند . یعنی خبیث ترین خبیث ها در رشته خودشان ، خودشانند . اینها به این صورت در می آیند .
حالا اگر کسی به آن حد نرسید که به صورت سگ در بیاید ، ولی درنده خوی بود ؛ یا با گفتارش ، یا با رفتارش سعی می کرد آبروی کسی را ببرد ، هتاکی کند ، سفّاکی کند ؛ ما از کجا بفهمیم این یک آدم هتاکی است ، آدم بدی است ؟ در آخرت که کاری انجام نمی دهد! آن روز این دست حرف می زند . یوم تشهد علیهم الس نتهم و ایدیه م و ارجلهم(3) دست وپا ،کارش شهادت دادن است . در دنیا چون شخص کار می کند ، با این پا به جای بد می رود ؛ ما می فهمیم موجود بدی است . یا با دست تعدّی می کند ، ما می فهمیم درنده خوست . در قیامت که نمی تواند تعدّی کند ، ظلم کند ، بد کند ؛  این دست حرف می زند که من دست ظالم ام ! من شهادت می دهم که در دنیا این شخص   ...
پس کار اعضاء و جوارح مأموم بودن است از یک سو و شهادت دادن است از سوی دیگر ؛ این مال بخش های منفی که  ن شآء الله مربوط به هیچ کدام از ماها نباشد و نیست . امّا همانطوری که ذات أقدس له درباره دوزخیان می فرماید : آن روز اعضاء و جوارح شان شهادت می دهد ، و اینها به اعضاء و جوارح شان اعتراض می کنند : ل م شه دتم عل ینا قالوا انطقنا الله الّذ ی انطق کلّ  ش یء ؛ یک عدّه ای هم با اعضاء و جوارح فرشته منش ، محشور می شوند ؛ آنوقت آن بال و پر فرشته منش بودن شهادت می دهد که این شخص ملک بود ! من ملک بودم و فردوس برین جایم بود.
برخی از مفاخر خاندان پیامبر (ص) در نامه حضرت امیر (ع)
به معاویه
وجود مبارک امیرالمؤمنین (ع) در آن نامه ای که برای دربار اموی نوشت ، فرمود : معاویه ! خود ستائی چیز بدی است ، آن چه خوب است خود ستانی است . یعنی ما خود را از خود بستانیم وباز خواست کنیم ، این چیز خوبی است . به ما گفتند : خود ستائی نکنید . حالا ضرورت ایجاب کرده است که من بخشی از فضائل خاندانم را بگویم ؛ اگر ضرورت نبود ، من این تعریف ها را از خودمان نمی کردم . بعد فرمود : ما از خاندان کذا و کذا و کذا هستیم ، بعد فرمود : خیلی ها می روند در جبهه ، یا شهید می شوند ، یا جانباز می شوند ؛ امّا از خاندان ما اگر کسی شهید شد به نام حمزه ، می شود سیّد شهداء . برادرم جعفر طیّار وقتی شهید شد ، ذات أقدس له به او دو تا بال داد ، یطیروا ب ه ما مع الملائ که  ف ی الجنّه (4) این می شود جعفر طیّار .او دو تا دست داد ، دو تا بال گرفت .
میان این بالی که جعفر طیّار دارد با آن دستی که جعفر طرّار دارد ، خیلی فرق است ! یک جعفر طرّاری است ، دست ستم دارد ؛ آن دست شهادت می دهد که این یک انسان بیگانه ای است ، طمّاع است . یک جعفر طیّاری است که  بال دارد ویطیروا ب ه ما مع الملائ که  ف ی الجنّه . اگر در سوره مبارکه فاطر ذات أقدس له فرشتگان را ستود که اول ی اجن حه مثنی و ثلاث و رباع (5) شما در بین فرشته ها جعفر طیّار را هم می بینید که با آن بال، دارد سفر می کند ، این شهادت می دهد که در دنیا چه کار بود ! اعضاء و جوارح شهادت می دهد .
این گفتار شما ، این نوشتار شما ؛ این شهادت می دهد که دارای روح پاکید . حالا خطای در تطبیق ، تطبیق بر زید و عمرو، مطلب دیگر است . این روح پاکتان ، این روح جعفرطیّاری تان را مواظب باشید که بیگانه، جعفر طرّار نکند ! این روح طیّب و طاهر را ، این قلمتان را ، این بیانتان را، این گفتار جعفر طیّاری تان را مبادا   ...
بدان که کاسه زرین بی نیازی را                       
گرسنه چشمی ما کاسه گدائی کرد
مبادا خدای ناکرده کسی این جعفر طیّارها را جعفر طرّار بکند ! آنچه که در مکتوب شما آمده ، در ملفوظ شما آمده ؛  اینها شهادت می دهد از طهارت روحتان . و این شاهد و مشهود ک لاهما ف ی الجنّه ؛ این روحیه تان را حفظ بکنید . هیچ چیز، بهای این روحیه نخواهد بود.
توانگری در معارف دینی ، نه در مطامع دنیوی
مرحوم کلینی (رض) درجلد هشتم کافی نقل می کند که یکی از شاگردان ائمه (علیهم السّلام) به پیشگاه حضرت از مشکلات معیشت ناله کرد ، و از تهی دستی و تنگدستی سخن به میان آورد . حضرت فرمود : شما تهی دست نیستید ؛ عرض کرد : چیزی ، قلیل و کثیر در نزدم نیست! من چه طور تهی دست نیستم و توانگرم ؟! فرمود : اگر فلان مبلغ  مال، به تو بدهند و بگویند : دست از ولایت اهل بیت بردار ، حاضری ؟ عرض کرد: هرگز . فرمود : اگر چندین برابر بشود ، حاضری دست برداری ؟ عرض کرد : هرگز . فرمود : پس یک گوهر گرانبهائی داری که می ارزد و بیگانه ها می خواهند آن را از تو بگیرند ، و تو حاضر نیستی بفروشی تو غنی هستی! آنکه این کالای گرانبها را ندارد ، تهی دست است . او فقیر محشور می شود  تو غنی هستی و طاعته غ نی(6)
اگر طاعت او غناست ، این غنا را باید حفظ کرد . منتها مسئولان دولت و ملّت ؛ همه تلاش و کوشش باید بکنند ، آن بخش های دیگررا هم تأمین بکنند . ولی از نظر مسائل معنوی این سرمایه را ن شآء الله امیدواریم تا آخر حفظ بکنید .   ...    

انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر