(
امتیاز از
)
حلقههای مفقوده ميان غدير و سقيفه و تلاش برای غديرزدايی
صدای شیعه: نعمتالله صفری فروشانی، مدير گروه تاريخ اسلام مجتمع آموزش عالی امام خمينی(ره)، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايکنا) با اشاره به مسائل مطرح در مبحث غدير، جريانات و تحولات جامعه اسلامی، در فاصله بين غدير و سقيفه را يکی از مهمترين موضوعات قابل توجه در اين زمينه دانست و خاطرنشان کرد: تاريخ، در اين فاصله دو ماهه، درباره ماجرای غدير ساکت مانده است؛ هر چند تحولاتی که در اين دوره در جامعه اسلامی رخ داده است، خبر از تشکيل جريانهايی در راستای غديرزدايی میدهد.
صفری اين تحولات را گويای وجود حلقههايی مفقوده ميان غدير و سقيفه دانست و در خصوص نشانههای وجود اين حلقهها، اظهار کرد: يکی از اين نشانهها جريان جيش اسامه است. پيامبر(ص) يک جوان کم سن و سال 18 يا 19 ساله را بر لشکری امير میکنند که در آن بزرگان مهاجرين و انصار نيز حضور دارند و قصد دارند اين لشکر را در سختترين موقعيت زمانی به دورترين مکانها بفرستند.
قريش شريف به اين امر آگاه است که اگر حکومت به بنیتيم يا بنیعدی برسد به راحتی از اين خاندان بيرون میآيد، اما اگر به بنیهاشم برسد به راحتی بيرون نمیآيد. زيرا اولاً قريش وضيع در دوران حکومت خود، به دليل مخالفت با انصار و بنیهاشم، ناچار به استفاده از قريش شريف هستند و ثانياً با ورود قريش شريف به حکومت، کم کم راه برای تسلط بر کل حکومت برای آنان باز میشود
وی ادامه داد: ظاهر مسئله جنگ با روم و انتقامگيری قتل زيد بن حارثه است ولی چرا در اين زمان؟ چرا با فرماندهی اين شخص؟ چرا مهاجرين و انصار در اين لشکر حضور دارند؟ و چرا حضرت علی(ع) و ياران ايشان مانند ابوذر، سلمان و مقداد معاف از شرکت در اين جنگ هستند؟ اين جا است که میتوان فهميد پيامبر(ص) در حال تمهيد مقدماتی در مقابل جريان مخالف خلافت امام علی(ع) هستند.
مدير گروه فرهنگ و تمدن اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی از جريان دوات و قلم به عنوان نشانه ديگر وجود حلقههايی مفقوده ميان غدير و سقيفه ياد کرد و گفت: شخصی که مقام مهمی ندارد در برابر درخواست پيامبر(ص) مبنی بر آوردن دوات و قلم، میگويد: «إنَّ الرَّجُلَ لَیَهجُر» و موفق میشود که خواسته پيامبر(ص) را ناکام بگذارد؛ چرا که اين جريانات، تا عميقترين لايههای خانه پيامبر(ص) نفوذ کردهاند. آنان يک باند و گروهاند و آن که در اين جا نقشآفرين است، تنها يک شخص نيست که بتواند چنين حرفی را بزند و هيچ کس نيز به وی اعتراضی نکند.
صفری با اشاره به استفاده زياد از کلمه «فلتة» در جريانات مربوط به سقيفه و جمله معروف «إنَّ بَيعَةَ أبیبکر فَلتَةٌ وَقَی اللهُ شَرَّها؛ بيعت ابوبکر فلتهای بود که خدا ما را از شرش نگهداشت»، اين کلمه را به معنای کار شتابزده و بدون طرح و برنامهريزی دانست و افزود: در ابتدای امر، تصور میشود که بيعت ناگهانی، يک نقطه ضعف برای جريان حاکم است، اما مطالعات تاريخی اخير ثابت میکند که «فلتة» و تأکيد بر آن، حالت رهزنی دارد و محقق را فريب میدهد تا به دنبال سرنخ اصلی نرود و به اين نتيجه برسد که اين جريان کاملاً اتفاقی و بدون نقشه قبلی بوده است.
وی از انصار، متشکل از اوس و خزرج؛ مهاجران اوليه که نزديکترين افراد به پيامبر(ص) و از قريش بودند؛ مهاجران بعد از فتح مکه و منافقين به عنوان جريانهای فعال در ماههای آخر وفات پيامبر(ص) ياد کرد و ادامه داد: قريش بر اساس ثروت و قدرت اجتماعی و مقدار تأثيرگذاری در جريانات به دو دسته قريش شريف (شرافتمند) و قريش وضيع (پست) دستهبندی میشدند؛ که از قريش شريف میتوان به بنیهاشم، بنیمخذوم، بنیاميه و بنیعبدالدار اشاره کرد و از قريش وضيع به بنیتيم و بنیعدی که در جريانات مربوط به سالهای آخر عمر پيامبر(ص)، بيشترين تأثير را دارند؛ در حالی که قريش شريف از اينان به عنوان پلی برای رسيدن به خواستههای خود استفاده میکند.
جرياناتی مانند جيش اسامه و جريان دوات و قلم که در آخرين لحظات عمر گرانقدر پيامبر(ص) روی میدهد، نشان میدهد که گروهی به صورت منسجم در حال فعاليتند. وجود چنين گروهی در انسجام هسته اصلی حاضر در ثقيفه نيز مشهود است؛ که با صحبتهای طراحی شده و به ظاهر متين و بجای خود، به راحتی انصار را، که در آن محل جمعيت زيادی دارند، ساکت میکنند
مدير گروه تاريخ اسلام مجتمع آموزش عالی امام خمينی(ره) با اشاره به تشکيل ثقيفه توسط انصار به عنوان يکی از نشانههای برنامهريزی شده بودن اين ماجرا، بيان کرد: در پاسخ به چرايی پيشقدم شدن اين گروه بسيار وفادار به فرمايشات پيامبر(ص)، بايد گفت که انصار، نقشهها و برنامههای طراحی شده را دريافتهاند و دانستهاند که پيامبر(ص) در لحظات عمر خود سپرده شدن خلافت به حضرت علی(ع) نااميدند. همچنان که در گذشته از زبان پيامبر(ص)، خطاب به مهاجرين، شنيدهاند که سفارش میکنم اگر به حکومت رسيديد، به انصار نيکی کنيد.
وی افزود: جرياناتی مانند جيش اسامه و جريان دوات و قلم که در آخرين لحظات عمر گرانقدر پيامبر(ص) روی میدهد، نشان میدهد که گروهی به صورت منسجم در حال فعاليتند. وجود چنين گروهی در انسجام هسته اصلی حاضر در ثقيفه نيز مشهود است؛ که با صحبتهای طراحی شده و به ظاهر متين و بجای خود، به راحتی انصار را، که در آن محل جمعيت زيادی دارند، ساکت میکنند و زمانی که خروش انصار فروکش میکند، بر سر انتخاب خليفه با يکديگر تعارف میکنند. بعدها در دوران حکومت نيز مشاهده میشود که اين افراد به صورت منسجم با يکديگر تعامل دارند.
صفری از افرادی از قريش به عنوان هسته اصلی اين گروه ياد کرد و گفت: قريش شريف در روزهای آخر عمر پيامبر(ص)، ميان پيوند با يکی از دو جريان بنیهاشم و قريش وضيع مردد مانده بود و علت نپيوستن قريش شريف به بنیهاشم، احساس رقابت و حسادت شديد آنها نسبت به وجود حضرت علی(ع) به عنوان نامزد اصلی اين گروه، و حقادت و کينه آنان از امام علی(ع) به علت کشته شدن بزرگانشان به دست ايشان بود.
وی افزود: بنابراين قريش شريف به جريان قريش وضيع ملحق میشود و در عين حال قريش شريف به اين امر آگاه است که اگر حکومت به بنیتيم يا بنیعدی برسد به راحتی از اين خاندان بيرون میآيد، اما اگر به بنیهاشم برسد به راحتی بيرون نمیآيد. زيرا اولاً قريش وضيع در دوران حکومت خود، به دليل مخالفت با انصار و بنیهاشم، ناچار به استفاده از قريش شريف هستند و ثانياً با ورود قريش شريف به حکومت، کم کم راه برای تسلط بر کل حکومت برای آنان باز میشود.
انتهای پیام