( 0. امتیاز از )


صدای شیعه: حسن رحیم پور ازغدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی پنجشنبه 25 آبان ماه در تالار شهید آوینی در جمع دانشگاهیان هرمزگان با موضوع «دانشجو و فرهنگ عاشورا» به ایراد سخنرانی پرداخت که متن آن به شرح زیر می باشد:
در این جلسه بحثی در مورد آموزه‌های عاشورایی خواهیم داشت و به واکاوی بازخوردهای آنها خواهیم پرداخت. اگر کسی از ما پرسید چرا بیش از هزار سال است بر روی یک نیم روز تمرکز کردید و مدام بدان می پردازید جواب این است که نام حسین نباید از بین برود و این مهمترین آموزه محرم و عاشوراست.
چگونه است در اسلام نیم قرن بعد از پیامبر جای حق و باطل عوض می شود؟ و چه کنیم که تاریخ باز تکرار نشود و چه کنیم که منحط نشویم و سقوط نکنیم. برای ما مهم است که جزو کدام دسته حق یا باطل یا تماشگر هستیم که این جز با بازخوانی خاص قابل وصول نیست.
روایت شده امام حسین در راه مدینه به کوفه به کاروان شمشیرزن عرب برخورد کرد که در حدود سیصد متری اردوگاه امام اتراق کرده بود، امام نزد او رفت و او را دعوت کرد که به کاروان جهاد و شهادت بپیوندد ولی او پاسخ داد: من می‌دانم حق با شماست، اما آمادگی حضور با شما را ندارم ولی اسب و شمشیر بی نظیری دارم که آن را به شما می دهم، مرا معاف کنید. حسین (ع) در پاسخش گفت من برای نجات و هدایت تو آمده بودم اما اینک که به ما ملحق نمی شوی هرچه سریع تر از اینجا دور شو؛ چرا که فردا هنگامی که ما باشمشیر‌ها قطعه قطعه می شویم اگر آه و ناله ما را بشنوید نابود خواهید شد.
علائم شیعه در نگاه امام حسین (ع)
برخی از ما اینگونه هستند که 365 روز از سال را یزیدی زندگی کرده و این ده روز مذهبی می‌شوند و این ده روز را از بقیه زندگی جدا می کنند. حسین(ع) علائم شیعه را اینگونه برمی شمارد، اول شیعه کینه ندارد و به دنبال انتقام نیست، دوم خیانت در او راه ندارد چه خیانت به خانواده چه خیانت علمی و چه خیانت در حکومت، سوم در زندگی شیعه فریب راهی ندارد و کسانی که اینگونه نیستند اصلا شیعه نیستند.
امام حسین می گوید: دین برای برخی یک بازی زبانی است مذهبی بودن در مردم و جوامع به صورت یک رسم و سبک زندگی در آمده، نمی شود شیعه باشد گران فروشی کند نمی شود یک جامعه شیعه باشد اما آمار تجاوز، طلاق و فساد در آن اینقدر بالا باشد.
مسئله امام حسین(ع) مسئله گذشته نیست
مسئله امام حسین(ع) مسئله گذشته نیست مسئله حسین تمام نشده بلکه ادامه دارد کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا هر روز عاشورا و هر جا کربلاست. مبادا کسی فکر کند عاشورا تمام شد و کربلا هم قطعه ای کوچک از زمین است.
این سیاه پوشیدن و عزاگرفتن نباید بصورت تفریح مذهبی در آید؛ چرا که در همه ادیان مراسم گرفتن و امثال آن وجود دارد. از لحاظ فیزیکی کاری که با امام حسین و فرزندان و بقیه شد در تاریخ بی سابقه نیست گر چه کم سابقه است تاریخ شاید عینا تکرار نشود، اما سخن تکرار می شود و انتخاب بین حق و باطل وجود دارد چنانچه گفته اند نبرد حق و باطل هرگز خاموش نخواهد شد.
چگونه باید از عاشورا درس گرفت؟
اینکه شیعه هر سال جشن خون می گیرد دلیلش این است که نمی خواهد این مسئله به فراموشی سپرده شود در روایت های مختلف شیعه و سنی آمده است. پیامبر فرمودند: تمام آنچه بر پیشینیان گذشت چه تلخ و چه شیرین مو به مو تکرار می شود.
شما می دانید آیات قران کهنه نمی شود؛ بلکه تکرار می شود، چگونه باید از عاشورا درس گرفت؟ پیامبر از دنیا رفتند 50 سال بعد حسین(ع) در کربلا شهید شد دختران علی و فاطمه را اسیر کردند و آنان را خوارج از حکومت نامیدند و به آنها اهانت فراوان کردند، اهل بیت پیامبر را با زنجیر به شام می برند و دست و پا بسته به کنار مسجد می‌برند. پیرمردی که تحت تاثیر تبلیغات و فضا سازی عوامل حکومت قرار گرفته بود به نزد آنها می رود و می گوید سپاس خدایی را که شما را کشت و ذلیل ساخت و نگذاشت بر ما مسلط شوید.
امام سجاد در پاسخ به او گفت: آیا قران می خوانی؟ آیه «قل لا اسئلکم علیه اجرا...» را آیا خوانده ای؟ ما هستیم. پیرمرد پرسید مگر شما که هستید؟ امام سجاد جواب می دهد ما فرزندان پیامبر، علی و فاطمه هستیم و همینطور چند آیه دیگر را در مورد اهل بیت و نزدیکان پیامبر می خواند. پیرمرد سکوت می کند و بعد می‌گوید از هر چه گفتم عذر می خواهم و از دشمنی که با اینان کردم توبه می کنم. پناه بر تو.
پس در واقع یکی از عواملی که باعث انحطاط جامعه می‌شود زبان و ظاهر و پوسته دینی داشتن است، معاویه معیارها را تغییر داد، تاریخ را تحریف کرد و شاخص ها را عوض کرد. معاویه کارخانه جعل حدیث را در شام درست کرد همانند حدیث جعلی معاویه منی و انا من معاویه یا اینکه جبریل قبل از پیامبر می خواسته به معاویه نازل شود.
یزید اولین مراسم عزاداری امام حسین را بر اثر فشار مردم ناشی از افشاگری حضرت زینب و امام سجاد برگزار کرد، اما یزید خودش را با شعری که ساخت رسوا کرد که در کربلا انتقام خون پدرانمان را در بدر گرفتیم و من از اولاد خندق نیستم اگر انتقام پدرانمان را نگیرم.
برمی گردیم به دورانی که معاویه نیز سرکار نیامده بود. پیامبر وقتی آیه ای نازل می شد آیه را معنی و تفسیر می کرد که علی (ع) آنگونه که پیامبر گفنه بود یادداشت می‌کرد که به قران علی معروف شد.
وقتی آیه «یا ایها رسول بلغ ...» نازل شد پیامبر فرمود: فیه علی که بعدا از توضیحات حذف شده است، آنها تفسیر پیامبر از قرآن را حذف کردند حتی وقتی حضرت علی به حکومت رسید چهل حرام، حلال و جهل حلال، حرام شده بود و دیگر برای مردم پذیرفته شده بود و نمی شد کاری کرد.
 وقتی ابوسفیان پس از فتح مکه توسط مسلمانان گفت که ما مسلمان می شویم معاویه به او می گوید مسلمان نشو که این ذلت است برای ما و این شعر را خطاب به او می گوید: پدر، اسلام را نپذیر رسوایمان می‌کنی آن هم بعد از اینکه نزدیکانمان را در بدر کشتند یک لحظه به اسلام روی نکن که این ننگ است؛ قسم به شتران که مرگ برایم راحت تر است از اینکه بگویند ابوسفیان از ترس، عزی را کنار گذاشت و مسلمان شد.
مادرش کسی است که جگر حضرت حمزه را بیرون می آورد؛ اینان کسانی هستند که دو سال قبل از وفات پیامبر مسلمان می شوند و بیست سال بعد حاکم کل حکومت اسلامی می‌شوند و شروع می‌کند به ترویج ریا فساد و بد دینی.
خبرگزاری دانشجو
 

انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر