(
امتیاز از
)
ناقوسها به احترام امام حسین(ع) بی صدا میمانند
صدای شیعه: زن مهربان با انگشتانش هر چند دقیقه یکبار اشکها را کنار میزند و میگوید: از امام حسین(ع) ممنونم که به فرزندم عنایتی کرد و بیماری اش را شفا داد. من فرزندم را از سیدالشهدا(ع) دارم و خوشحالم که ایشان به من ارمنی هم نظر کرد....
از آن روز، بانوی مسیحی هر سال به نیت امام حسین(ع) نذری میدهد.
راستی چه سرّی است در وجود مطهر امام حسین(ع) که دل هر عاشقی را شیفته خود میکند و حتی غیر مسلمانان هم ایشان را دوست دارند. در این مجال اندک با هم همراه میشویم و سری به آیینهای عزاداری ارامنه و زرتشتیان در عزای امام حسین(ع) میزنیم و سه پرده دلنشین از علاقه و محبت غیر مسلمانان به سیدالشهدا(ع) را به تجربه مینشینیم.
* پرده اول؛ ادای احترام کشیش به امام(ع)
در محله ارمنی نشین تهران کلیسای بزرگی قرار دارد که در مسیر یکی از مساجد خیابان کریمخان واقع شده و من در رفت و آمدهای روزمره ام به ارامنه بسیاری برخورد کرده ام که هر کدام ویژگیهای خاصی دارند و از آنجای که شنیده بودم ارامنه هم برای محرم برنامههایی اجرا میکنند و در ماتم شهادت امام حسین(ع) با مسلمانان همنوا هستند، به کلیسا رفتم تا در مورد ارامنهای که احیانا نذری یا مراسم خاصی برای محرم دارند پرس و جو کنم.
وقتی به وارطانیان کشیش کلیسای ویلا علت ورودم را به کلیسا میگویم، با اشاره به اینکه محرم و عاشورا مختص مسلمانان شیعه نیست، میگوید: حسین(ع) متعلق به همه انسانهای آزاده و عدالت جوست.
وی ادامه میدهد : عاشورا فرهنگ ظلم ستیزی در برابر دشمن است و حسین(ع) کشته راه انسانیت و حق است و اگر چه در آن زمان به ایشان ظلم شد، اما نهضت عاشورا نافرجام نماند و امروز از این قیام همه انسانهای دربند ستم الگو میگیرند.
وارطانیان تصریح میکند: عاشورا قیامی سترگ است که هرگز از دل و جان تاریخ پاک نمیشود و تا همیشه ماندگار خواهد ماند.
وی ادامه میدهد: من به ساحت سومین امام شیعیان ادای احترام میکنم و هر سال اگر روز عاشورا مصادف با یکی از روزهای خاص کلیسا باشد، ناقوسها به احترام ایشان به صدا در نمیآیند و ما هم در غم کربلا و شهادت حسین(ع) با شیعیان همنوایی میکنیم.
وارطانیان با اشاره به نذریهایی که ارامنه در ایام محرم میدهند، خاطرنشان میکند: بسیاری از ارامنه تهران روزهای تاسوعا و عاشورا نذری میدهند و این نذری را به روح شهدای کربلا هدیه میکنند.
این کشیش در ادامه من را با «یانیس» یکی از ارامنه که نذریهای بسیاری در ایام محرم میان مردم توزیع میکند - آشنا کرد که «یانیس» و خانواده اش ارادت خاصی به سیدالشهدا(ع) دارند. از او خداحافظی میکنم و راهی خانه «یانیس» میشوم.
* پرده دوم؛ یانیس شفای خود را امام حسین(ع) میگیرد
کوچهها را یک به یک طی میکنم و مقابل خانه «یانیس» میرسم زنگ میزنم، زنی میانسال در را به رویم باز میکند و خودش را مادر «یانیس» معرفی میکند.
این زن به همراه تنها فرزندش در این شهر زندگی میکند و اعضائ خانواده آنها سالها پیش ایران را به مقصد کانادا ترک کرده اند.
وقتی از او در مورد حال و هوای محرم و عزاداری امام حسین(ع) میپرسم ، بی اختیار اشکهایش سرازیر میشود و میگوید: هر چه دارم پس از خدا از عنایت امام حسین(ع) است و اگر چه من مسیحی هستم، اما در قلبم ارادت ویژهای به امام شما دارم.
وی بدون مقدمه کتابچه زیارت عاشورای کوچکش را برمی دارد و ادامه میدهد: این کتابچه تمام زندگی من است و هر وقت دلتنگ میشوم آن را مرور میکنم و دلم آرام میشود.
هنوز گفت و گوی من و آن زن ادامه دارد که «یانیس» هم از راه میرسد، پسری جوان که خودش را 22 ساله و دانشجوی دندانپزشکی معرفی میکند.
از روی درباره ارادتش به سیدالشهدا(ع) میپرسم که میگوید: عشق به امام حسین(ع) در قلب من انتها ندارد وهمیشه در روحم علاقهای آتشین نسبت به ایشان احساس میکنم.
وی ادامه میدهد: من هرگز کرامت امام حسین(ع) را نسبت به خودم فراموش نمیکنم، بگذارید شرح ماجرا را بگویم. سه سال پیش به بیماری ناشناختهای دچار شدم که همه پزشکان تظاهرات بیماری ام را سرطان تشخیص دادند، مدتها در بستر بیماری بودم وهمه امیدها نسبت به بهبودم به صفر رسیده بود. یادم هست مصادف با ایام محرم باز هم در بیمارستان بستری شدم، مقابل بیمارستان تکیهای بود که عزاداری امام حسین(ع) در آنجا برگزار میشد. یک روز همراه یکی از بیماران که نمیدانست من مسیحی هستم، بدون مقدمه به من گفت چرا به امام حسین(ع) متوسل نمیشوی و شفایت را از ایشان نمیخواهی؟ بیمار ما شفا گرفت.
«یانیس» ادامه میدهد: نمیدانم چرا، ولی ترجیح دادم نگویم که مسیحی ام و بی اختیار دلم شکست و با خودم گفتم امام حسین، امام مسلمانان شیعه است و مسیحی را چکار با مسلمانان؟ اما همین قدر بگویم که در این فکر و خیالها خوابم برد. در عالم رؤیا مردی مهربان و نورانی به سراغم آمد و من را به اسمم صدا کرد. پرسیدم شما که هستید که در جوابم گفت؛ من متعلق به همه انسانها هستم من تنها امام شیعیان نیستم. آن وقت به من اشاره کرد که برخیز. گفتم نمیتوانم و باز تکرار کرد برخیز «یانیس» که آنچه در دل داشتی برایت مقرر شد.
این جوان مسیحی در حالی که اشک پهنه صورتش را پرکرده، تصریح میکند: از خواب پریدم و احساس شعفی ویژه داشتم، خودم را حرکت دادم و سبکی زیادی را حس میکردم. حال خوبی داشتم و واقعا به عنایت امام حسین(ع) شفا گرفته بودم.
«یانیس» ادامه میدهد: یک روز پس از آن ماجرا از بیمارستان مرخص شدم در حالی که هیچ اثری از بیماری در من نبود وهمه پزشکان از این اتفاق شگفت زده بودند. از آن روز تاکنون محرمها عزای سیدالشهدا(ع) در این خانه برپا میشود و نذری میدهیم.
مادر «یانیس» نیز که عشق واعتقاد خاصی به امام حسین(ع) دارد، میگوید: هر سال شب عاشورا نذری شله زرد میپزم و همسایگان محله نیز به من کمک میکنند، نذریها را میان دستههای عزاداری که در میدان هفت تیر تجمع میکنند توزیع میکنیم.
از «یانیس» و مادر مهربانش خداحافظی میکنم تا در فرصتی کوتاه به یکی از هیأتهای مخصوص مسیحیان در ایام محرم سری بزنم.
*پرده سوم؛ هیات ثارا... مسیحیها
یکی از نکتههای جالب توجه در همنوایی ارامنه با شیعیان در عزای امام حسین(ع) تشکیل هیات ثارا... است که در آن 700 عزادار از اقلیتهاى مذهبى مسیحى و زرتشتى، زیر چادر هیأت گرد هم میآیند و در عزادارى سالار شهیدان به سینهزنى میپردازند.
ادموند طوفانیان یکى از مؤسسان و بانیان این تکیه میگوید: در سالهاى گذشته، جوانان و نوجوانان ارمنى به اتفاق دوستان مسلمانشان به هیأتهاى مذهبى مسلمانان میرفتند. آنان در دستهها و تکایاى شیعیان سینهزنى میکردند و بسیارى از اعضاى هیأت نمیدانستند که جوان مسیحى کاتولیکى در کنارشان براى امام آنها سوگوارى میکند. اما در سال 1378 باخبر شدیم حدود چهارصد نفر از جوانان ارامنه در این مراسم شرکت میکنند. از همان سال بر آن شدیم هیأتى راه بیندازیم و خیل جوانان مسیحى علاقهمند امام حسین (ع) را گردهم آوریم.
وى در خصوص مشکلات این طرح میگوید: ابتدا طرح ما ابهام زیادى بین جامعه ارامنه و حتى مسلمانان به وجود آورد. پس از توجیه آنان در خصوص اهداف راهاندازى هیأت، تکیه ثارا... را در مرکز شهر برپا کردیم.
وى در خصوص استقبال مردم میافزاید: خیلى از مسلمانان پس از شنیدن این خبر خوشحال شده و براى تأسیس هیأت، تمایل نشان دادند. اما نکته جالب توجه در برگزارى مراسم عزادارى این هیأت، حضور واعظ مسلمان است. معمولاً وعاظى به این هیأت دعوت میشوند که به شرح فرهنگ عاشورا و اهداف انسانى امام حسین(ع) میپردازند.
برگزارى مراسم، مانند مسلمانان است. مداح، نوحه میخواند و جمعیت زیادى که زیر چادر گرد هم آمدهاند، پس از سینهزنى، زمانى که میدان هفتم تیر در مرکز شهر ازدحام خود را از دست داده، به شکل دسته عزادار از چادر بیرون میآیند. جمعى از عزاداران در بیرون چادر به انتظار ایستادهاند. جوان بلندقامتى که علامت را به دوش میکشد، بىقرار دست بر طاق شالها میکشد. نوجوانان کتلها و پرچمها را برمیگیرند و چند گام پیشتر میایستند. هر سال بر شمار مشتاقان امام حسین(ع) افزوده میشود. در این بین که جمعیت داخل چادر، سینهزنى و نوحهخوانى جمعى را آغاز کردهاند، با همآویى تکخوان از چادر بیرون میآیند و در صفوفى منظم راهشان را در خیابان بهار شیراز، مرکز اقلیتهاى دینى، پیش میگیرند. زنان نیز در پى دسته روانند و سینه زنان با هیأت حرکت میکنند. پس از مراجعت دسته به هیأت ثارا... عزاداران نذریهای هموطنان مسیحىشان را میل میکنند.
طوفانیان در اینباره میگوید: چاى، قند، برنج، گوشت و تمامی هزینههاى هیأت را مسیحیان علاقهمند به امام حسین(ع) تأمین میکنند. از سال 1379 نام هیأت در فهرست تکایاى عزادارى تهران ثبت شده است و هر سال بر شمار عزاداران افزوده میشود.
منبع: قدس آنلاین
انتهای پیام