(
امتیاز از
)
روابط تاسفبار شيعیان و اهل سنت در لبنان
در آن زمان برخى از علماى وابسته به کامل اسعد، رييس شيعى پارلمان لبنان از اين ديدگاه حمايت کردند. در مقابل برخى ديگر از شيعيان به بهانه اينکه از ديد فقهى اين امر اثبات شده نیست به مخالفت با اين ديدگاه پرداختند. امام موسى صدر به دنبال اين اختلافنظرها خطاب به علماى شيعه گفت که بحث و جدل فقهى با اهل سنت در مورد مسئله تعطيلى روز جمعه را بايد به دور از رسانهها انجام بدهيم؛ ولى در مورد مسائل سياسى ما نبايد سر نيزه تهاجم عليه اهل سنت در لبنان باشيم و نبايد ما در برابر مواضع آنها بياستيم.
داستان ديگرى که در اين مورد بيان شده به تصميم شوراى شيعى و جبهه ملى حفاظت از جنوب لبنان باز مىگردد که در آن موقع درخواست حضور نيروهاى بينالمللى را کرده بود که اين نيروها مانع هر گونه عمليات فدائى فلسطينيان از منطقه جنوب لبنان بشوند، اقدامى که در ساير کشورهاى عربى نيز عملى شده بود. در آن زمان امام موسى صدر بيان کرد اين تصميم غير قابل اجرا است و ما براى چنين تصميمى ابتدا بايد موافقت تجمع اسلامى اهل سنت را کسب کنيم تا هيچ خللى به وحدت ملى و ميهنى مسلمان وارد نشود.
نمونههاى همکارى شيعيان و اهل سنت لبنان در اين مورد بسيار زياد است. به عنوان مثال مىتوانيم به مخالفت شيعيان لبنان با نخست وزيرى «نورالدين رفاعى» اشاره کنيم به خاطر اينکه اهل سنت لبنان وى را نماينده خود در دولت لبنان نمىدانستند. همچنين نمايندگان شيعه از دادن راى اعتماد به «امين الحافظ» به خاطر اينکه اهل سنت او را نماينده خود نمىدانستند خودداری کردند.
همکارى و هماهنگى بين اهل سنت لبنان و شيعيان آن در تاريخ لبنان همواره ادامه يافته و در اوج بحران جنگ داخلى نيز ادامه داشت. يکى از شخصيتهاى سياسى شيعى بر اين موضوع تاکيد کرده و میگوید که اين همدلى اهل سنت و شيعيان لبنان همواره وجود داشته و اين دو با همکارى و هماهنگى يکديگر مىتوانستند موانع سياسى را پشت سر بگذارند. بدين جهت وضعيت کنونى يک وضعيت نامطلوب و ناشناخته براى کشور است که اهل سنت و شيعيان لبنان نسبت به يکديگر کينه داشته باشند. سخن از جنگ فتنه بين اهل سنت و شيعيان لبنان باعث شده که دلهاى اين دو پر از کينه و دشمنى يکديگر باشد.
جداى از سياست و مسئله سهميههاى حکومتى هر يک از دو طائفه و رقابتهاى بين اپوزيسيون و اکثريت در لبنان مىتوان گفت که رابطه بين اهل سنت و شيعيان لبنان، يک رابطه بسيار تاسفبرانگيز است. اين موضوع شايسته است که به صورت فورى و عاجل بررسى و درمان شود. البته اين امر بايد به دور از رسانهها بايد صورت بگيرد و بايد هر چه سريعتر اقدامات تحريکآميز اطراف مختلف، مقامات و برخى روحانيون دو طرف علیه يکديگر متوقف گردد؛ زيرا اوضاع به قدرى حساس است که جامعه ما نمىتواند اين کينه و دشمنى اطراف به يکديگر را بيش از اين تحمل کند.
اوضاع به قدرى حساس گشته که عکسهایی که رهبران مذهبى مختلف را در يک جا نشان مىدهد، ديگر نمىتواند کارساز باشد و نمىتواند اين کينهها و دشمنىها را برطرف سازد. از طرف ديگر مىبينيم که تا اين لحظه امکان تشکيل يک جلسه دينى بين سران مذاهب مهيا نشده، جلسهاى که نياز به آن بعد از حوادث عائشه بکار به شدت احساس مىشود. همان حادثهاى که باعث شد لبنان در آستانه يک جنگ مذهبى قرار بگيرد. در اين مورد نقش روحانيون بىطرف و روحانيونى که غير حزبى باشند خالى است.
شعارهاى متضاد دو طرف در اين مورد کاملا مشهود است. علماى اهل سنت مىگويند که ما چگونه حرف از رفع کدورتها بزنيم، در حالى که در جريان حادثه هفت مى منطقه ما مورد تعرض قرار گرفت و در مقابل شيعيان مىگويند که جريان هفت مى يک حادثه سياسى در جريان يک سرى حوادث سياسى بود که وقت آن رسيده تا اين حادثه به فراموشى سپرده شود و خواستار اين هستند که مسببان حادثه عائشه بکار در اسرع وقت محاکمه شوند. در نهايت هيچ اقدامى در حل اين تعارضها ممکن نيست.
در راستاى عاجز بودن همه ما از ارائه راهکارى براى حل اين بحران شايد بهتر است به سرکوب افرادی که مردم را تحریک میکنند متوسل شويم. سرکوب و استبداد و ديکتاتورى هميشه بد نيست. برخى اوقات بايد هر جريانى طرفداران خود را در اين مورد کنترل کند تا مانع هر اقدام تحريک کنندهاى بشوند. به عنوان مثال تيراندازیهایى که براى ابراز شادمانى طرفداران هر گروه صورت مىگيرد، اقدامى نيست که خودجوش باشد و ارتش بايد هر چه سريعتر براى متوقف شدن اين اقدامات تلاش کند. در نهايت تنها در سايه دولتى متحد است که مىتوان مانع همه اين اقدامات مضر شد.
انتهای پیام