( 0. امتیاز از )


صدای شیعه:
چکيده

پرسشي که محور اين مقاله قرار گرفته، عبارت است از:

«هديه کريمه اهل بيت عليه السلام به دوستداران و زائران اين بيت و حرم شريف چيست»؟

پاسخ را در دو بخشِ «آثار زيارت» و «آداب زيارت» مطرح کرده، در پايان نوشتار به نتايج زير دست يافته ايم:

1. از آثار زيارت حضرت معصومه عليها السلام شفاعت در قيامت و ورود به بهشت است.

2. زيارت حضرت معصومه عليها السلام آن گاه مؤثر خواهد بود که در آن «هنر ترکيب، معرفت، هجرت و قصد قربت» وجود داشته باشد.

3. کسي که نمي تواند به زيارت حضرت رضا عليه السلام برود، مي تواند به زيارت کريمه اهل بيت عليها السلام برود.

4. هرکس مي خواهد قبر گمشده حضرت زهرا عليها السلام را زيارت کند، به قم برود و حضرت فاطمه معصومه عليها السلام را زيارت کند.

5. ترکيب زيارت حضرت معصومه عليها السلام و زيارت جمکران و امام زمان (عج) يعني «نور علي نور».

کلمات کليدي: حضرت معصومه عليها السلام، زيارت، معرفت، هجرت، قصد قربت، شفاعت و بهشت.

مقدمه

سالهاي سال است که زائران عارف از راههاي دور و نزديک به زيارت حضرت معصومه عليها السلام مي آيند و بر سر سفره کرامت کريمه اهل بيت عليها السلام نشسته، دست از گناه شسته و پاکِ پاک، چالاک و شاداب همانند يک فرشته برمي خيزند، سلامي مي دهند و کلامي مي گويند، اشکي مي ريزند، دعايي مي خوانند و با بوسه بر آن آستانه، گرسنگي روح خويش را برطرف مي کنند، پيشاني بر تربت غربت آن خواهر آفتاب مي سايند، و سبکبار و سبکبال پرواز آغاز مي کنند.

بخش اول: آثار زيارت

زائر به قصد «زيارت حرم» حرکت مي کند و حرم يعني خانه، مکان و فضايي محترم که هتک حرمت آن جايز نيست؛ چنان که مي گوييم مکه و حوالي آن حرم است، واژه حرم مقابل کلمه «حِلّ» است.(1)

امام علي عليه السلام در باره حضرت محمد مصطفي صلي الله عليه و آله مي فرمايد: «کرامت نبوت از سوي خداوند سبحان نصيب محمد صلي الله عليه و آله گرديد. او را از نيکوترين خاندانها و عزيزترين دودمانها برگزيد؛ از شجره اي که پيامبرانش را از آن آشکار نموده بود و امينان وحي خود را از آن انتخاب کرده بود. خاندان او، بهترين خاندانها، و اهل بيتش، نيکوترين اهل بيتهاست. شجره او که بهترين شجره هاست، در «حرم» روييده و در بستان مجد و شرف باليده است».(2)

بنابراين، خاندان پيامبر صلي الله عليه و آله، خاندان کرم و خانه آنان، حرم و محترم است. اينجا براي مشخص شدن جايگاه حرم کريمه اهل بيت عليها السلام، به کلامي شيرين و دلنشين از پيشواي ششمين، امام صادق عليه السلام، گوش جان مي سپاريم:

«خداوند حرمي دارد و آن مکه است، و رسول خدا حرمي دارد که آن مدينه است، امير مؤمنان حرمي دارد و آن کوفه است، ما اهل بيت نيز حرمي داريم که آن قم است. به زودي بانويي از تبار من در آنجا دفن مي شود، و هرکس او را زيارت کند، بهشت بر او واجب مي شود».(3)

از سوي ديگر، هشتمين امام و رهبر، حضرت رضا عليه السلام مي فرمايد:

«هر کس او (حضرت معصومه عليها السلام) را در قم زيارت کند، چنان است که مرا زيارت کرده است».(4)

همچنين آن حضرت فرمودند:

«هيچ يک از دوستان عارف به حقم مرا زيارت نمي کند، مگر آنکه او را روز قيامت شفاعت خواهم کرد».(5)

زيارت حضرت معصومه عليها السلام، زائر را از شفاعت رضوي و بهشت برين بهره مند مي کند. امام رضا عليه السلام مي فرمايد:

«هرکس او (حضرت معصومه عليها السلام) را زيارت کند، بهشت از آن اوست».(6)

بايد توجه داشت که آثار زيارت حضرت معصومه عليها السلام منحصر بهآثار اخروي نيست، بلکه آثار دنيوي نيز دارد؛ زيرا «دنياي زيبا»، زمينه ساز«آخرت زيبا» مي شود.

اين دو فراز را با يکديگر ترکيب کرده و نتيجه را بررسي کنيم:

1. فراز اول: زيارت خواهر آفتاب، يعني زيارت خود آفتاب.

شمس الشّموس و انيس النّفوس، امام رضا عليه السلام مي فرمايد:

«هرکس معصومه را در قم زيارت کند، همانند کسي است که مرا زيارتکرده باشد».(7)

2. فراز دوم: خاک پاي زائر امام رضا عليه السلام، توتياي گرانبها.

مرحوم آخوند ملاعلي همداني در باره استاد بزرگوار، مرحوم حاج شيخ عبدالکريم حائري يزدي فرمود:

«مرحوم حاج شيخ عبدالکريم (اعلي الله مقامه الشريف) فرمودند: چشم درد شديدي به من عارض شد، به حدي که توان مطالعه و نوشتن را از من سلب نمود. مطالعه و نگارش را کنار گذاشتم و به معالجه و درمان پرداختم، ولي اين ناراحتي همچنان ادامه داشت تا آنکه فصل تعطيلي رسيد و با قطار عازم زيارت و عتبه بوسي ثامن الحجج حضرت امام رضا عليه السلام شدم و در نيّتم بود که از خداوند متعال توسط آن بزرگوار شفاي درد چشمم را مسألت نمايم. اتفاقاً با جمعي از زائرين دهات آذربايجان که با شور و شوق فراواني عازم زيارت بودند، در قطار هم کوپه شدم. بي آنکه زبان همديگر را بدانيم، در بين راه يک مرتبه به نظرم رسيد که خوش قلب تر و پاک تر و خالص تر از اين زائران کسي را پيدا نخواهم کرد که عازم زيارت آقا باشند. اينان يک سال با تمام زحمات طاقت فرسا کار مي کنند و بيل مي زنند و شخم مي کنند و اندک درآمدي را که پيدا مي کنند، گرانبهاتر و ماندني تر از زيارت آقا ثامن الحجج عليه السلام چيزي براي خود نمي دانند و دسترنج حلال خود را صرف زيارت مي نمايند. چه بهتر از غبار خاک پاي اينان استشفا نمايم. به همان نيت ذره اي از زير کفش يکي از اين زائرين را به چشم کشيدم؛ بي آنکه او خود توجه داشته باشد. خداوند متعال از عنايت ثامن الحجج عليه السلام از همان لحظه درد چشم را از من برطرف نمود و تا آخر عمر هم نياز به عينک پيدا ننمودم».

آقاي آخوند فرمودند: «مرحوم حاج شيخ تا اواخر عمر مي توانستند از فاصله دور به مطالعه کتاب بپردازند، بي آنکه نيازي به عينک داشته باشند».(8)

از آنچه تاکنون درباره زيارت آفتاب و خواهر آفتاب نوشته ايم، مي توانيم يک نتيجه کلي درباره زيارت بگيريم: «زيارت يعني مسافرت از بهشت زمين به سوي بهشت برين».

خيلي به جاست که بخش آثار زيارت را با کلامي زيبا و گويا از امام جواد عليه السلام متبرک نماييم:

«هرکس قبر عمه ام (حضرت معصومه عليها السلام) را در قم زيارت کند، بهشت از آن او خواهد بود».(9)

بخش دوم: آداب زيارت

هديه کريمه اهل بيت عليها السلام به زائران عبارت است از: سعادت دنيوي و سعادت اخروي؛ يعني رسيدن به آرامش روان، شفاعت بزرگواران و بهشت جاودان. اين همه نتايج دل پسند براي زائر حاصل نمي شود، مگر آنکه زائر به آداب زيارت آگاه شود و بدان عمل کند. در اين نوشتار، به سه شرط نه چندان دشوار براي زيارت حضرت معصومه عليها السلام، به اختصار اشاره مي شود:

الف. معرفت

آن گاه حرکت، سرچشمه برکت خواهد شد که سرشار از معرفت باشد، امام علي عليه السلام مي فرمايد:

«اي کميل، هيچ حرکتي نيست، جز آنکه تو در آن به شناخت و معرفت نيازمندي».(10)

حرکت يا مسافرت براي زيارت نيز از اين قاعده کلي مستثنا نيست. امام رضا عليه السلام مي فرمايد:

«اي سعد! ما در شهر شما آرامگاهي داريم. سعد مي گويد: فدايت شوم آرامگاه دختر موسي بن جعفر عليه السلام را مي فرمايي؟ آن حضرت فرمود:

«نَعَمْ، مَنْ زارَها عارِفاً بِحَقِّها فَلَهُ الْجَنةَ؛(11) آري، هرکس با معرفت به مقام او، زيارتش کند بهشت از آن اوست».

بنابراين، زائر حضرت معصومه عليها السلام بايد اهل «معرفت» باشد و الاّ از شفاعت و بهشت خبري نيست!

زندگاني بسيار کوتاه حضرت معصومه عليها السلام با خاطرات تلخ و شيرين بسيار توأم است که براي شناخت و معرفت به مقام و منزلت آن بانوي بزرگوار، به برخي از آنها اشاره مي کنيم.

رابطه خواهر و برادر در فرهنگ برتر

فراوان اند خواهران و برادراني که با تمام وجود همديگر را دوست دارند و در تمام عمر رشته محبت و مودتشان هرگز گسسته نشده و عشق و علاقه متقابلشان نقل مجالس و زبانزد خاص و عام است. در اين ميان، افراد نمونه اي پيدا مي شوند که کانون مهر و وفا هستند و محبت و مودت زايدالوصف آنان به هم در طول قرون و اعصار، کم نظير است. بارزترين نمونه اين افراد، امام حسين عليه السلام و زينب کبري عليها السلام هستند که همگان با نکات برجسته اي از عشق و علاقه متقابل اين برادر و خواهر آشنا هستند و خاطرات تلخ و شيرين اين خواهر و برادر را در طول زندگي، به ويژه در سفر کربلا، کم و بيش مي دانند.

دومين نمونه بارز، خورشيد فروزان امامت، حضرت امام رضا عليه السلام و خواهر گرامي اش، ماه تابان برج عصمت، حضرت معصومه عليها السلام هستند.

1. ولادت

مدت 25 سال، حضرت رضا عليه السلام تنها فرزند نجمه خاتون بود؛ زيرا از نجمه خاتون فقط دو فرزند در تاريخ ثبت شده است: امام هشتم عليه السلام و حضرت معصومه عليها السلام.

ولادت با سعادت امام هشتم در يازدهم ذيقعده سال 148 هجري و ميلاد مسعود حضرت معصومه عليها السلام در اول ذيقعده 173 هجري بود.

بي گمان، شيرين ترين خاطره امام هشتم از ماه ذيقعده، در آغاز آن بود که هلال «معصومه» از برج «نجمه» در افق امامت درخشيدن گرفت و کانون زندگي امام هشتم را با انوار درخشانش پر فروغ تر ساخت.

2. شخصيت علمي و فقهي

حضرت معصومه عليها السلام ماه تاباني بود که پرتو افشاني را از خورشيد فروزان امامت آموخته و از درياي بيکران علوم رضوي کسب فيض مي نمود.

حضرت معصومه عليها السلام در سنين کودکي به مقامي رسيد که به راحتي مي توانست به پرسشهاي فقهي و عقيدتي پاسخ مناسب بگويد و پاسخهايش مورد پذيرش و شگفت پدر بزرگوارش قرار بگيرد.

روزي جمعي از شيعيان وارد مدينه شدند و چند پرسش در نامه اي نوشته، به خاندان امامت بردند.

حضرت موسي بن جعفر عليه السلام در سفر بود و امام رضا عليه السلام نيز در مدينه نبود. هنگامي که آن گروه از مدينه قصد عزيمت داشتند، از اينکه خدمت امام عليه السلام نرسيده بودند و با دست خالي به وطن خود برمي گشتند، بسيار اندوهگين بودند. حضرت معصومه عليها السلام که در آن ايام هنوز به سن بلوغ نرسيده بود، از مشاهده غم و اندوه آنان متأثر شد و لذا پاسخ پرسشهاي آنان را نوشت و به ايشان عنايت کرد.

شيعيان، مدينه را با سرور و شادي ترک کردند. آنان در بيرون مدينه، با امام کاظم عليه السلام مواجه شدند. هنگامي که داستان خود را گفتند و دستخط حضرت معصومه عليها السلام را ارائه دادند، امام کاظم عليه السلام شادي و ابتهاج خود را با اين جمله بيان فرمودند:

«فداها ابوها؛ پدرش فدايش».

3. پدري مهربان در زندان

در سالهاي سخت و جانکاه 183 - 179 هجري که پدر بزرگوار حضرت معصومه عليها السلام در زندان هارون به سر مي برد، اين شفيعه روز محشر، در دفاع از حريم ولايت و پاسداري از خط امامت، نقش بسيار مؤثري ايفا نمود.

4. دختر در سوگ پدر

بيش از ده بهار از عمر شريفش نگذشته بود که پدر بزرگوارش با زهر جفا در زندان به شهادت رسيد و دريايي از غم و اندوه بر قلب شريفش فروريخت. تنها مايه تسلي او، برادر بزرگوارش، حضرت علي بن موسي الرضا عليه السلام بود که بعد از پدر، حجّت خدا، دادرس امت و فرياد رس مردم مستضعف بود. او نيز در اوج خفقان، با مشکلات فراوان دست و پنجه نرم مي کرد.

يورشهاي بي رحمانه اي که توسط دژخيمان رژيم انجام مي شد، دل نازنين حضرت معصومه عليها السلام را مي آزرد؛ ولي ديدار برادر اين غمها را از دل او مي زدود و صفا به کانون زندگي اش مي بخشيد.

جانشين ناشايسته هارون، «مأمون» نيز راه پدر را در پيش گرفت و وجود اقدس امام هشتم را از کانون خانواده جدا نمود و به اجبار - ولي ظاهراً به صورت محترمانه - به خراسان جلب کرد و به اقامت اجباري در خراسان وادار نمود.

مأمون دغل باز با نيرنگ فراوان و توسل به زور و تزوير، امام رضا عليه السلام را به پذيرش ولايتعهدي مجبور نمود.

امام رضا عليه السلام که با ترفندهاي مأمون آشنا بود و مي دانست که او براي رسيدن به اهداف خود اين موضوع را مطرح نموده، با اکراه تمام و اعلام شرايطي چند، ولايتعهدي را پذيرفت و در روز هفتم رمضان سال 201 هجري، رسماً به عنوان وليعهد معرفي گرديد.

5. خواهر در فراق برادر

حضرت معصومه عليها السلام حدود يکسال فراق برادر را تحمل کرد، ولي طاقتش طاق شد و کاسه صبرش لبريز گرديد؛ لذا به اشتياق ديدار برادر عزيز، مدينه را به قصد «مرو» ترک کرد.

6. نامه امام رضا عليه السلام به حضرت معصومه عليها السلام

حضرت امام رضا عليه السلام نامه اي به حضرت معصومه عليها السلام نوشت و آن را توسط يکي از غلامانش به مدينه منوره ارسال کرد.

امام هشتم به غلام دستور داد در هيچ منزلي توقف نکند تا در اندک زمان ممکن آن نامه را به مدينه برساند. آن گاه نشاني خانه حضرت موسي بن جعفر عليه السلام را براي او بيان فرمود تا از کسي آدرس نپرسد.

غلام، خود را به مدينه رسانيد و نامه را به خدمت حضرت معصومه عليها السلام تسليم نمود. حضرت معصومه عليها السلام به مجرد رسيدن نامه امام هشتم، خود را آماده سفر نمود.

7. همراهان حضرت معصومه عليها السلام و عزيمت به ايران

بانوي با فضيلتي که در سرا پرده عصمت، در تحت نظارت مستقيم امام کاظم عليه السلام و امام رضا عليه السلام تربيت شده، هرگز بدون همراهان واجد شرايط به مسافرت دور و دراز «مدينه» تا «مرو» - آن هم با وسايل آن روز و نا امني جاده ها - تن نمي داد.

لذا از برادران و برادرزادگان، هرکدام را که آماده سفر به ايران بودند، گرد آورد و به اين سفر پرمخاطره به خاطر ديدار برادر اقدام نمود.

در اين سفر، پنج تن از برادران حضرت معصومه عليها السلام به نامهاي: فضل، جعفر، هادي، قاسم و زيد، و تعدادي از برادرزادگان، و تني چند از غلامان و کنيزان، آن حضرت را همراهي مي کردند.

آنان رنج سفر را تحمل کردند تا به شهر «ساوه» رسيدند. مردم ساوه در آن ايام از دشمنان سرسخت اهل بيت عليهم السلام بودند. از اين رو، هنگامي که مرکب حضرت معصومه عليها السلام و همراهانش به ساوه رسيد، مردم ساوه به دستور مأمون به آنان حمله ور شدند و جنگ سختي درگرفت و همه برادران و برادرزادگان حضرت معصومه عليها السلام به شهادت رسيدند.

هنگامي که حضرت معصومه عليها السلام جسدهاي غرقه به خون و پيکرهاي قطعه قطعه شده 23 تن از عزيزان خويش را نقش بر زمين ديد، به شدت اندوهگين شد و به احتمال قوي، به دستور مأمون و توسط مأموران امنيتي در ساوه، به زهر جفا مسموم گرديد؛ زيرا مأمون به همه حکام و امراي بلاد که در مسير کاروانهاي سادات بودند و قصد زيارت حضرت رضا عليه السلام را داشتند، دستور داده بود که آنان را دستگير کنند يا به قتل برسانند.

8 . عزيمت به سوي قم

اهالي قم که از روز نخست با محبت خاندان عصمت و طهارت خوگرفته بودند و اسلام را با ولايت اميرمؤمنان عليه السلام پذيرفته بودند و هرگز در برابر غاصبان حکومت علوي خضوع نکرده بودند، هنگامي که از اين فاجعه دلخراش آگاه شدند، به ساوه رفتند و حضرت معصومه عليها السلام را با احترام تمام به قم آوردند.

حضرت معصومه عليها السلام روز بيست و سوم ربيع الاوّل 201 هجري، در ميان استقبال پرشور مردم قم وارد اين سرزمين شدند. «موسي بن خزرج» زمام ناقه را به دوش مي کشيد و عده فراواني، پياده و سواره، گرداگرد کجاوه و شمع وجود حضرت معصومه عليها السلام پروانه وار در حرکت بودند تا در محلي که امروز «ميدان مير» ناميده مي شود، ناقه حامل آن حضرت زانو به زمين زد، و اين افتخار بزرگ نصيب موسي بن خزرج شد که 17 روز ميزبان کريمه اهل بيت عليها السلام باشد. بانوان با فضيلت قم دسته دسته به ديدار حضرت معصومه عليها السلام شتافته، او را در سوگ عزيزان از دست رفته تسليت مي دادند.

خانه موسي بن خزرج به احترام اقامت 17 روزه آن حضرت، به صورت مدرسه درآمد و ساليان بعد، به «مدرسه ستّيّة» (مدرسه خانم) موسوم گرديد.

محراب عبادت آن حضرت نيز در رو به روي درب ورودي مدرسه، تا امروز محافظت شده، و در طول تاريخ به عنوان «بيت النّور» شهرت يافته و همواره زيارتگاه خاص و عام بوده است.

9. شهادت جانسوز خواهر آفتاب

حضرت معصومه عليها السلام 17 روز در خانه موسي بن خزرج به عبادت مشغول بود و سرانجام روز دهم ربيع الثّاني سال 201 هجري پيش از آنکه ديدگانش با ديدار برادر روشن شود، در ديار غربت و در ميان اندوه فراوان رحلت نمود و شيعيان قم را در ماتم خود به سوگ نشاند.

10. مراسم تشييع پيکر مطهر دختر موسي بن جعفر عليهم السلام

مردم قم با تجليل فراوان، پيکر پاکش را تشييع کردند و در محل فعلي حرم که آن روز در بيرون شهر بود و به موسي بن خزرج تعلق داشت، با احترام هرچه تمام تر، مهيّاي دفن نمودند.

هنگامي که قبر مهيّا شد؛ درمورد اينکه چه کسي پيکر پاک آن حضرت را وارد قبر کند، به بحث و مشورت پرداختند.

همه درمورد پير مرد پرهيزگاري به نام «قادر» به اتفاق نظر رسيدند. کسي را به دنبالش فرستادند تا او را براي انجام اين مهم فراخواند.

پيش از آنکه «قادر» بيايد، خداوندِ قادر و متعال با قدرت بيکرانش دوتن سواره که نقاب بر چهره داشتند، از جانب ريگزار (محل رودخانه فعلي) نمودار ساخت که به سرعت نزديک آمدند و به تجهيز آن بانوي مظلومه و معصومه پرداختند.

يکي وارد قبر شد و ديگري جسد پاک و مطهر آن حضرت را برداشته، به دست او داد تا در دل خاک نهان سازد.

آن دو بزرگوار پس از پايان مراسم دفن، بدون اينکه با احدي سخن بگويند، بر اسبهاي خود سوار شده، از محل دور شدند.

کساني که با سيره ائمه عليهم السلام آشنايي دارند، ترديدي ندارند که آن دو نفر وجود مقدس امام هشتم و نورديده اش جوادالائمة عليهما السلام بوده اند که براي شرکت در مراسم کفن و دفن حضرت معصومه عليها السلام، به اعجاز امامت، از خراسان و مدينه، با طي الارض به اين سرزمين تشريف فرما شده بودند.

11. چرا حضرت معصومه عليها السلام ازدواج نکرد؟

حضرت موسي بن جعفر عليه السلام درباره دخترانش اين گونه وصيت فرمود:

«هيچ يک از دخترانم را نبايد برادران مادري، سلاطين و يا عموهايشان شوهر دهند، مگر با نظر و مشورت حضرت رضا عليه السلام، اگر بدون اجازه او به چنين کاري اقدام کنند، با خدا و رسول خدا مخالفت ورزيده اند و در سلطنت خدا منازعه نموده اند؛ زيرا او به مصالح قومش در امر ازدواج آگاه تر است. پس هرکسي را او بخواهد تزويج مي کند و هرکسي را او نخواهد تزويج نمي کند».(12)

مسلم است که دختران حضرت موسي بن جعفر عليه السلام ازدواج نکردند. شايد دليل ازدواج نکردن حضرت معصومه عليها السلام اين باشد که براي ايشان همسري همشأن و به اصطلاح «کفو» نبود. اگر مردي معصوم باشد، مي تواند با زنان غير معصوم ازدواج کند؛ ولي اگر زني معصوم باشد، نمي تواند با مرد غير معصوم ازدواج کند؛ زيرا اطاعت شوهر بر زن واجب است. امام صادق عليه السلام مي فرمايد: «اگر خداي تبارک و تعالي اميرالمؤمنين عليه السلام را براي فاطمه عليها السلام نمي آفريد، در روي زمين، از آدم گرفته تا هر بشري، بعد از او همسري براي او نبود».(13)

با توجه به عصمت حضرت معصومه عليها السلام، به جرأت مي توان گفت که براي آن حضرت همسري همسنگ و همشأن نبود تا با او ازدواج کند.

درباره ديگر خواهران حضرت، احتمالاً خفقان شديد حکومت مانع ازدواج شد؛ زيرا خفقان و اختناق در عصر هارون الرّشيد به جايي رسيده بود که کسي جرأت نداشت به خانه امام کاظم عليه السلام آمد و شد کند و ارتباط داشته باشد.

در چنين فضاي پليسي، طبيعي بود که اقدام به خواستگاري از دختران موسي بن جعفر عليه السلام جرم بزرگي به حساب آيد.(14)

12. زيارت نامه حضرت معصومه عليها السلام

حضرت رضا عليه السلام به سعد اشعري قمي فرمود:

«اي سعد! از ما نزد شما قبري وجود دارد». سعد گفت: «قربانت گردم، آيا مقصود شما قبر دختر موسي بن جعفر عليه السلام است»؟

امام رضا عليه السلام فرمود: «آري، کسي که با معرفت به مقام او، زيارتش کند، بهشت از آنِ اوست».

سپس حضرت امام رضا عليه السلام چگونگي زيارت مرقد مطهر حضرت معصومه عليها السلام را براي سعد چنين بيان کرد:

«وقتي کنار قبرش رفتي، نزد بالاي سر آن حضرت، رو به قبله بايست و 34 بار الله اکبر و 33 بار سبحان الله و 33 بار الحمدالله گفته، آن گاه بگو:

اَلسَلامٌ عَلي ادَمَ صِفَوَةالله...».

اينجا فقط به يک فراز از اين زيارت نامه زيبا اشاره و اکتفا مي کنيم:

«يا فاطِمَةُ اشْفَعي لي في الْجنَّةِ، فَاِنَّ لَکِ عِنْداللهِ شَأناً مِنَ الشَّأنِ؛(15) «اي فاطمه! درمورد بهشت از من شفاعت کن؛ که تو را نزد خداوند مقام رفيعي است».

ب. هجرت

هجر و هجران آن است که انسان از ديگري جدا شود، خواه با بدن يا زبان و يا قلب باشد. مهاجرت به معناي متارکه غير است و در عرف، هجرت از محلي به محل ديگر است و در عرف قرآن، هجرت از دار کفر است به دار ايمان؛ مثل هجرت از مکه به مدينه که در اوايل اسلام اتفاق افتاد.(16)

در قرآن کريم، درباره هجرت و مهاجرين اين چنين مي خوانيم:

«آنکه در راه خدا مهاجرت کند، در روي زمين برخورداريهاي بسيار و گشايشها خواهد يافت. و هرکس از خانه خويش بيرون آيد تا به سوي خدا و رسولش مهاجرت کند و آن گاه مرگ او را دريابد، مزدش برعهده خداست، و خدا آمرزنده و مهربان است».(17)

بنابراين آيه شريفه، مهاجران در هر صورت به پيروزي بزرگي نايل مي گردند، چه بتوانند خود را به مقصد برسانند و از آزادي و حريّت در انجام وظايف بهره گيرند، و چه نتوانند و جان خود را در اين راه از دست بدهند. با اينکه تمام پاداشهاي نيکوکاران برخداست، ولي در اينجا، به خصوص، تصريح به اين موضوع شده است: «فقد وقع اجره علي الله»؛ «پاداش او بر خدا لازم شده است» که نهايت عظمت و اهميت پاداش مهاجران را روشن مي سازد.

جالب اين است که هجرت - آن هم نه براي حفظ خود، بلکه براي حفظ آيين اسلام - مبدأ تاريخ مسلمانان شده است، و زيربناي همه حوادث سياسي، تبليغي و اجتماعي ما را تشکيل مي دهد. اين نکته نيز کاملاً روشن است که «هجرت» حکم مخصوص به زمان پيامبر نيست، بلکه در هر عصر و زمان و مکاني اگر همان شرايط پيش آيد، مسلمانان موظف به انجام هجرت هستند.

هجرت از نظر اسلام، تنها هجرت مکاني و خارجي نيست، بلکه بايد قبل از اين تغيير مکان، «هجرتي از درون» آغاز شود و آن هجرت و دوري از چيزهايي است که منافات با اصالت و افتخارات انساني دارد تا در سايه آن براي هجرت خارجي و مکاني آماده شود.

روح هجرت، فرار از «تاريکي و ظلمت» به «نور و نورانيت»، و از کفر به ايمان، و از گناه و نافرماني به اطاعت فرمان خداست؛ لذا در احاديث مي خوانيم:

مهاجراني که جسمشان هجرت کرده، اما در درون و روح خود هجرتي نداشته اند، در صف مهاجران نيستند. به عکس، آنان که نيازي به هجرت مکاني نداشته، ولي دست به هجرت در درون وجود خود زده اند، در زمره مهاجران اند.(18)

مهاجر حقيقي، امام علي عليه السلام مي فرمايد:

«بعضي مي گويند: مهاجرت کرده ايم، در حالي که مهاجرت واقعي نکرده اند. مهاجران واقعي آنان هستند که از گناهان هجرت مي کنند و مرتکب آن نمي شوند».(19)

بنابراين، زائر خواهر آفتاب، بايد مهاجر الي الله باشد؛ يعني از گناهان هجرت کرده، دوان دوان و شتابان به سوي آستان و درگاه حضرت سبحان طي طريق کند.

حضرت معصومه عليها السلام مهاجر الي الله بود که از مدينه به سوي خراسان هجرت نمود.

او «هجرت مکاني» و «هجرت نهاني» را به زائران نوراني آموزش داده است.

امام علي عليه السلام کلامي زيبا درباره هجرت دارد:

«هجرت از ضلالت به هدايت، همان گونه که واجب بود، بازهم واجب است. خداوند را به مردم روي زمين نيازي نيست؛ چه آنان که ايمان خويش پنهان دارند و چه آنان که آشکار کنند. نام مهاجر برکسي ننهند، مگر آنکه حجت خداي بر روي زمين را بشناسد. پس هرکه او را شناخت و به او اقرار آورد، مهاجر است».(20)

امام علي عليه السلام شناخت و اقرار نسبت به امام زمان عليه السلام را معيار هجرت مي داند، و بسيار شگفت انگيز است که زيارت حضرت معصومه عليها السلام با زيارت مسجد جمکران و عرض ادب به قلب عالم امکان، حضرت صاحب الزمان عليه السلام طبق مرسوم با هم صورت مي گيرد و مقارن هستند و اين يعني: «نُورٌ عَلي نُور».

ج. قصد قربت

زيارت حضرت معصومه عليها السلام بايد زلال و بي ملال باشد و زائر را به علم و کمال برساند. مهم ترين معيار و ملاک براي زيارت يا عبادت، «اخلاص» است. امام علي عليه السلام مي فرمايد: «الاخلاصُ ملاکُ الْعِبادَة».(21)

بنابراين، ملاک قبولي زيارت، اخلاص است و زائر بايد بسيار تلاش کند که زيارتش خالصانه و صادقانه باشد.

در حرم کريمه اهل بيت عليها السلام بايد اسماي الهي را در نظر گرفت و بهقصد قربت زيارت را به پايان برد. شايد ذکر «ياکريم» با آن حرم شريف مناسبت بيش تري داشته باشد که کرم و کرامت به معاني «سخاوت»، «شرافت»، «نفاست» و «عزّت» است.(22)

حضرت معصومه عليها السلام را از آن جهت «کريمه» ناميده اند که مظهر اسم «کريم» است؛ يعني او و حرمش نيز «سخاوتمند»، «شرافت مند»، «نفيس» و «عزيز» است. زائر او هم با ذکر «ياکريم» از کرامت کريمه اهل بيت عليها السلام بهره مند شده، کامياب در سايه سار خواهر آفتاب، به پرستش، نيايش و آرامش دست يابد.

نتيجه

1. از آثار زيارت حضرت معصومه عليها السلام، شفاعت در قيامت و ورود به بهشت است.

2. زيارت حضرت معصومه عليها السلام آن گاه مؤثر خواهد بود که در آن «هنر ترکيب معرفت، هجرت و قصد قربت» وجود داشته باشد.

3. افرادي که نمي توانند به زيارت حضرت رضا عليه السلام بروند، اگر حضرت معصومه عليها السلام را در قم زيارت کنند، به همان ثواب نايل مي شوند؛ زيرا امام رضا عليه السلام فرمود:

«هرکس نتواند به زيارت من بيايد، برادرم را در ري (امام زاده حمزه) يا خواهرم (حضرت معصومه عليها السلام) را در قم زيارت کند که همان ثواب زيارت مرا در مي يابد».(23)

4. هرکس مي خواهد قبر گمشده حضرت زهرا عليها السلام را زيارت کند، به قم بيايد و کريمه اهل بيت عليها السلام را زيارت نمايد.

علاّمه سيّد محمود مرعشي رحمه الله در نجف اشرف، چهل شب ختم مجربي مي گيرد که از محل دفن حضرت زهرا عليها السلام مطلع شود. امام باقر عليه السلام در عالم رؤيا به ايشان مي فرمايند: «عَلَيْکَ بِکَريمةِ اَهْل الْبَيْتِ».(24)

5. هرکس «نور علي نور» را مي خواهد، زيارت حضرت معصومه عليها السلام را با زيارت جمکران ترکيب نمايد.

منابع

1. مفردات نهج البلاغة، سيد علي اکبر قريشي، ج 1.

2. نهج البلاغة، ترجمه عبدالحميد آيتي.

3. بحارالانوار، محمدباقر مجلسي، ج 48 و 102.

4. کامل الزيارات، ابن قولويه، ص 334.

5. زندگاني کريمه اهل بيت(ع)، علي اکبر مهدي پور، نشر حاذق، 1380.

6. فقهاي نامدار شيعه، عبدالرحيم عقيقي بخشايشي، دفتر نشر نويد اسلام، قم، چاپ سوم، 1376.

7. سفينةالبحار، محدّث قمي، ج 2.

8. اصول کافي، محمد بن يعقوب کليني، ج 2.

9. حضرت معصومه عليها السلام فاطمه دوم، محمد محمدي اشتهاردي، انتشارات علامه، 1375.

10. قاموس قرآن، سيد علي اکبر قريشي، ج 7.

11. تفسير نمونه، ج 4.

12. غررالحکم، ترجمه محمدعلي انصاري، ج 1.

پي نوشت:

1) مفردات نهج البلاغة» سيد علي اکبر قريشي، ج 1، ص 267.
2) نهج البلاغة» ترجمه عبدالمحمّد آيتي، خطبه 93، ص 208.
3) بحارالانوار» محمد باقر مجلسي، ج 48، ص 317.
4) کامل الزيّارات» ابن قولويه، ص 334.
5) بحارالانوار» ج 102، ص 37.
6) زندگاني کريمه اهل بيت عليها السلام» علي اکبر مهدي پور، نشر حاذق، 1380، ص 90.
7) همان، ص 103.
8) فقهاي نامدار شيعه» عبدالرحيم عقيقي بخشايشي، دفتر نشر نويد اسلام، قم، چاپ سوم، 1376، ص 506.
9) بحارالانوار» ج 102، ص 265.
10) همان، ج 77، ص 26.
11) سفينة البحار» شيخ عباس قمي، ج 2، ص 376.
12) اصول کافي» محمّد بن يعقوب کليني، ج 2، ص 98.
13) همان، ص 360.
14) مطالبي که در بخش معرفت و آشنايي با حضرت معصومه عليها السلام مطرح شد، از کتاب ارزشمند «زندگاني کريمه اهل بيت عليها السلام» اثر آقاي علي اکبر مهدي پور، تلخيص - با مختصري دخل و تصرّف - انتخاب شده است.
15) حضرت معصومه عليها السلام فاطمه دوم» محمد محمدي اشتهاردي، انتشارات علاّمه 1375، ص 141 (به نقل از «بحارالانوار» ج 102، ص 266).
16) قاموس قرآن» سيد علي اکبر قريشي، ج 7، ص 138 و 139.
17) سوره نساء: 4، آيه 100.
18) تفسير نمونه» ج 4، ص 93 - 90.
19) سفينةالبحار» ج 2، ص 697.
20) نهج البلاغة» ترجمه عبدالمحمّد آيتي، خطبه 231، ص 554.
21) غررالحکم» ترجمه محمد علي انصاري، ج 1، ص 30.
22) قاموس قرآن» سيد علي اکبر قريشي، ج 6، ص 103.
23) زندگاني کريمه اهل بيت عليها السلام» ص 104.
24) حضرت معصومه عليها السلام فاطمه دوم» ص 138 و 139.
     
 محمد رضا يکتايي
 

انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر