(
امتیاز از
)
مسجد ضرار ؛ فرجام منافقين
مشارکت تاريخي و حداکثري مردم در "جمعه حماسي" 22 خرداد و رأي ملت به تداوم حضور دکتر احمدي نژاد در عالي ترين مقام اجرايي کشور با وجود موج بي سابقه تخريب، سياه نمايي و دروغ عليه دولت اصولگرا ، به روشني خواست تاريخي ايرانيان براي استمرار حضور جريان "عدالت خواهي" را نمايان ساخت. هرچند اين حضور، حاکي از تغلب گفتماني "دولت خدمت" در سپهر عمومي جامعه ايراني است اما نمي توان از تحرک "خط نفاق" در اين دوره از انتخابات رياست جمهوري چشم پوشيد.
هرچند برخي نخبگان و فعالان سياسي با مشاهده رفتار غيرعقلاني ميرحسين موسوي پس از شکست در رقابت گفتماني با احمدي نژاد و تلاش وي براي تسري توهم پيروزي به بدنه جامعه، خبر از آشکار شدن لايه هاي پنهان فعاليت جريان نفاق دادند اما سخنان هوشمندانه مقام معظم رهبري در مراسم تنفيذ رياست جمهوري محمود احمدي نژاد، به خوبي خط سير فکري - عملياتي و خطرات آنها را نمايان ساخت آنجا که فرمودند « با مسجد ضرار و تقليد از امام بزرگواري که از عمق دل و جان غرق قرآن بود نمي توان اين مردم آگاه را فريب داد.»
اشاره معظم له به "مسجد ضرار" ريشه در تاريخ نفوذ منافقين در جامعه اسلامي دارد. در آياتي از سوره توبه، قرآن کريم گروهي از منافقين را معرفي مي کند؛ عده اي که با يک نقشه حساب شده، وارد ميدان شدند، ولي لطف الهي به ياري مسلمانان شتافت و طراحي آنها براي ضربه به اسلام را از بين برد.
جماعتي از بني عمرو بن عوف با بنا کردن مسجد قبا، از پيغمبر (ص) خواستند تا در آنجا نماز بخواند. رسول خدا (ص) هم با ورود به مسجد، در آنجا به نماز ايستاد. بعد از اين جريان، عده اي از منافقين بني غنم بن عوف حسادت کردند و در کنار مسجد قبا، مسجد ديگري ساختند تا براي توطئه عليه مسلمين پايگاهي داشته باشند و مؤمنين را از مسجد قبا متفرق سازند و نيز در آنجا متشکل شده، در انتظار ابي عامر راهب که قول داده بود با لشکري از روم به سوي آنها بيايد، بنشينند و پيامبر را از مدينه بيرون کنند.
پس از آنکه مسجد را بنا کردند نزد رسول خدا (ص) آمده، درخواست کردند که ايشان به آن مسجد آمده و در آنجا نماز گذارد. پيامبر که در آن روز عازم جنگ تبوک بود، وعده داد پس از مراجعت به مدينه به آن مسجد خواهد آمد. وقتي حضرت رسول از سفر تبوک بازگشت آيه 107 نازل شد: وَ الَّذِينَ اتخَذُوا مَسجِداً ضِرَاراً وَ کفْراً وَ تَفْرِيقَا بَينَ الْمُؤْمِنِينَ وَ إِرْصاداً لِّمَنْ حَارَب اللَّهَ وَ رَسولَهُ مِن قَبْلُ وَ لَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلا الْحُسنى وَ اللَّهُ يَشهَدُ إِنهُمْ لَکَذِبُون (و کساني که براي ضرر و آسيب رساندن و کفر و تفرقه افکني ميان مؤمنين مسجدي بنا کردند و مقصودشان مساعدت به دشمنان ديرينه خدا و پيامبر اوست و سوگند مي خورند که جز نيکي منظوري نداريم و حال آنکه خدا گواهي مي دهد که دروغ گويند)
"ضرار" به معناي «زيان رساندن تعمدي» است. در حقيقت، منافقان قصد داشتند به بهانه تأمين اهداف مسلمانان، مقدمات نابودي اسلام را فراهم کنند. از سوي ديگر، ايجاد تفرقه ميان صفوف مسلمين ( تَفْرِيقَا بَينَ الْمُؤْمِنِينَ ) از جمله اهداف ديگري بود که کوشيدند با بنا نهادن آن مسجد، مسجد قبا را از رونق بياندازند. در عين حال، اين آيات علاوه بر اينکه بر کفر ورزيدن آنها (کفْراً) تأکيد مي نمايد، با اشاره به سابقه سوء کساني که با خدا و پيامبرش از پيش مبارزه کرده بود (إِرْصاداً لِّمَنْ حَارَب اللَّهَ وَ رَسولَهُ مِن قَبْلُ ) از نيت پنهان آنها به منظور بر پا کردن پايگاه نفاق پرده بر مي دارند. اگرچه آنان اغراض شوم خود را در لباسي زيبا و ظاهر فريب پيچيده بودند ( لَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلا الْحُسنى ) اما خداوند، سوگند مي خورد که بطور مسلم آنها دروغگو هستند ( وَ اللَّهُ يَشهَدُ إِنهُمْ لَکَذِبُون )
پروردگار سبحان، در آيه 108 اين سوره با اشاره به اينکه مسجد قبا از اساس بر شالوده تقوا گذارده شده ( لَّمَسجِدٌ أُسس عَلى التَّقْوَى ) و گروهي از مردان در آن به عبادت مشغولند که دوست دارند خود را پاکيزه نگه دارند و خدا پاکيزگان را دوست دارد ( فِيهِ رِجَالٌ يحِبُّونَ أَن يَتَطهَّرُوا وَ اللَّهُ يحِب الْمُطهِّرِينَ ) در آيه بعدي (109) از تفاوت عاقبت ميان مؤمنان و منافقان سخن مي گويد: أَ فَمَنْ أَسس بُنْيَنَهُ عَلى تَقْوَى مِنَ اللَّهِ وَ رِضوَنٍ خَيرٌ أَم مَّنْ أَسس بُنْيَنَهُ عَلى شفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانهَارَ بِهِ فى نَارِ جَهَنَّمَ وَ اللَّهُ لا يهْدِى الْقَوْمَ الظلِمِينَ ( آيا کسي که بناي آن مسجد را بر پايه تقوا و پرهيز از مخالفت فرمان خدا و جلب خشنودي او نهاده است بهتر است يا کسي که شالوده آن را بر لبه پرتگاه سستي در کنار دوزخ نهاده که بزودي در آتش جهنم سقوط خواهد کرد و خدا قوم ستمکار را هدايت نمي کند ) و در نهايت، در آيه 110 عنوان مي دارد که اين بنيان، همواره مايه شک و ابهام در دلهاي ايشان است ( لا يَزَالُ بُنْيَنُهُمُ الَّذِى بَنَوْا رِيبَةً فى قُلُوبِهِمْ )
هرچند پيروزي دکتر محمود احمدي نژاد در سوم تير 84 حاصل انتخاب ملت به گفتماني که پرچمدار جريان "استقلال خواهي" در تاريخ معاصر ايران بود اما مخالفان عليرغم داعيه پذيرش قواعد بازي دموکراسي، يکي از بي سابقه ترين پروژه هاي تخريب، دروغ، فريب و سياه نمايي عليه دولت اصولگرا را طراحي کردند و در ابعاد بسيار بزرگي به اجرا گذاشتند.
اين وضعيت با اعلام حضور ميرحسين موسوي در عرصه انتخابات دهم در وجوه گسترده تري تداوم يافت به گونه اي که با دروغ پردازي، شايعه پراکني غير واقعي و تحريف واقعيات؛ فضاي تبليغاتي مسمومي عليه دولت خدمتگذار سازماندهي شد.
مناظره نامزدهاي انتخاباتي به عنوان يکي از شفاف ترين عرصه هاي تجلي برتري گفتماني و نيز رويکرد احمدي نژاد همراه با افزايش ظرفيت نقدپذيري به ويژه پاسخ هاي روشنگرانه رييس دولت نهم و ارائه گزارشي ملموس و مستدل از پيشرفت و توسعه عدالت در کشور، تاريک خانه اشباح انتخابات و کساني که صحنه گردان پشت پرده مخالفان دولت هستند را روشن کرد. با اين همه، زير پا گذاشتن اخلاق انتخاباتي از سوي حريف و توسل به روش هايي که تجلي "ماکياوليسم" تمام عيار بود، مردم را به انتخاب گزينه اي سوق داد که براي "خدمت" نه براي "قدرت" گام در عرصه نهاده و بسياري از توهين ها و تخريب ها را به جان خريده است.
نگراني "شبکه اشرافيت بوروکراتيک" از تهديد منافع خود در صورت استمرار فضاي گفتماني دولت نهم، در وجوه ديگري چون طرح کميته صيانت از آراء و تدارک شبکه شورش خياباني و ايجاد جنگ رواني عليه دولت ، آشکارا از پيش بيني شکست در جلب آراي ملت خبر مي داد. از اين رو، شرکت آگاهانه شهروندان در انتخابات با دريافت اهداف شوم مثلت " تخريب ، تشکيک و شورش" گواه رويگرداني مردم از جرياني است که با پديد آوردن فضايي ستيزآلود سعي در به خطر انداختن ارکان نظام دارند. اين همه، با حمايت آشکار مسعود رجوي سرکرده گروهک منافقين از موسوي و صدور بيانيه در محکوميت « هرگونه تعرض به ميرحسين موسوي و خانواده و اطرافيان او از سوي نظام » جلوه بارزتري از نفاق را نشان داد به گونه اي که موجب برانگيخته شدن احساسات تمامي دلسوزان نظام و انقلاب گرديد.
بيانيه گروهک منافقين پس از آن صادر شده بود که اين گروهک با اميد به نتيجه بخش بودن اغتشاشات خياباني که موسوي و ديگر اصلاح طلبان آنها را به راه انداخته بودند، طي پيامهايي از اغتشاشگران حمايت مي کرد، اما با اين وجود و عليرغم خواسته آنان آشوب هاي خياباني به نتيجه مورد نظر منافقين نينجاميد.
با اين حال پيام اخير رييس منافقين که اين روزها با تخليه مقر سازماني اش در اردوگاه اشرف عراق دوران وخيمي را پشت سر مي گذارد، پس از آن صادر شده است که ديروز محمد علي ابطحي و محمد عطريانفر اقدام به افشاگري عليه اصلاح طلبان و به خصوص ميرحسين موسوي کرده و پشت پرده اعتراضات خياباني با اسم رمز "تقلب" را آشکار ساختند. البته پيش از اين نيز، فرزند شاه مخلوع از موسوي حمايت کرده بود اما هواداري آشکار منافقين برتابنده واقعيتي است که اگرچه براي بسياري باورکردني نيست اما براي کساني که آنان را اشارتي بس است، هزار نکته در خود نهفته دارد.
به هر سان، روايتي که قرآن کريم از خط نفاق در تاريخ اسلام ترسيم کرده، اکنون در پس نقاب تقليد از حضرت امام (ره) هنوز جامعه اسلامي را با خطراتي مواجه مي کند و با بازتوليد نوع جديدي از عصيان و مقاومت در برابر رأي اکثريت، آينه تمام نمايي را جلوه مي کند که با درايت مقام معظم رهبري و آگاهي ملت، راه به جايي نخواهد برد
انتهای پیام