( 0. امتیاز از )


نيروهاي حزب‌الله در مرز لبنان و فلسطين اشغالي در روز 22 تير 1385 عمليات "وعد الصادق" را آغاز کردند که در نتيجه آن سه نظامي صهيونيست کشته شدند و دو نظامي ديگر به اسارت درآمدند که به خاک لبنان منتقل شدند. حزب‌الله از همان ابتدا براي مبادله اسراي نظامي صهيونيست با باقي‌مانده زندانيان لبناني اعلام آمادگي کرد، اما ارتش صهيونيستي بدون توجه به اين موضوع عمليات نظامي را در همان روز براي نجات دو نظامي اسير خود آغاز کرد که در پي آن 5 نظامي ديگر اسرائيلي کشته و 5 تن ديگر نيز زخمي شدند.
درگيري ميان ارتش رژيم صهيونيستي و نيروهاي حزب‌الله لبنان که از روز 12 ژوئن 2006 (22 تير 85) آغاز شده بود و دامنه آن شمال سرزمين‌هاي اشغالي و سراسر لبنان را در برگرفت، با قطعنامه 1701 شوراي امنيت در 14 آگوست 2006 (24 مرداد 1385) به پايان رسيد.
ايهود اولمرت نخست وزير آن زمان رژيم صهيونيستي که اولين نخست وزير اين رژيم بود که فرمانده ارتش نبوده و از شهرداري بيت المقدس و معاونت آريل شارون به نخست وزيري رسيده بود، حزب الله لبنان را نيز مانند ديگر ارتش هاي عربي فرض کرده و ادعا مي کرد ظرف چند روز به تمامي اهداف نظامي که شرح داده خواهد شد، مي رسد.

 * اهداف رژيم صهيونيستي از آغاز جنگ عليه لبنان
اين رژيم هدف اصلي خود را آزاد سازي نظاميان اسير شده خود به دست حزب الله معرفي مي کرد که اين امر تا سال 2008 و مبادله اسرا صورت نگرفت. صهيونيست ها رسما اعلام کردند که تمامي پايگاه هاي حزب الله را در جنوب لبنان از بين خواهند برد و با ورود به خاک اين کشور، رهبران مقاومت از جمله سيد حسن نصرالله را دستگير کرده و در دادگاه هاي خود محاکمه خواهند کرد!
تلاش براي ربودن شيخ "محمد يزيک" معاون سيدحسن‌نصرالله در شهر بعلبک از جمله اين اقدامات بود که با شکست‌ مفتضحانه‌اي روبرو شد.

-اهداف نظامي
ارتش صهيونيستي به روال گذشته استراتژي "جنگ از راه دور" را به مرحله اجرا گذاشت؛ به گونه‌اي که نيروي هوايي رژيم صهيونيستي 15 هزار بار مناطق مختلف لبنان را بمباران کرد. نيروي دريايي اين رژيم هم در مدت 8 هزار ساعت دريانوردي، نواحي ساحلي لبنان را به منظور تنگ‌تر کردن حلقه محاصره، بي وقفه گلوله باران کردند و نيروي زميني ارتش صهيونيستي هم دستکم 160 هزار گلوله توپ و 2500 گلوله خمپاره به سوي لبنان شليک کردند.
هر چند در نتيجه اين حملات که با استفاده از سلاح‌هاي غيرمجاز مانند بمب‌هاي خوشه‌اي و فسفري انجام شد حدود 1200 تن از غيرنظاميان لبناني کشته و هزاران تن ديگر زخمي و بي خانمان شدند، اما اين حملات فاقد ارزش نظامي بود.
در اين جنگ، نخستين بار تلفات نظاميان رژيم صهيونيستي از تلفات طرف مقابل فراتر رفت و در مقابل 74 شهيد از اعضاي جنبش مقاومت اسلامي لبنان، 117 نظامي و افسر ارشد رژيم صهيونيستي کشته شدند.
اين در حالي بود که اين رژيم در جنگ 6 روزه سال 1967 با ارتش چند کشور عربي شامل مصر، سوريه‌ و اردن، فقط 16 کشته داده بود. صهيونيست ها در جنگ شش روزه توانستند تنها 4 هزار اسير مصري گرفته و تقريبا 80 درصد از تسليحات نظامي اعراب را از بين ببرند. در نتيجه آن جنگ پهناي سرزمين هاي اشغالي توسط صهيونيست ها 4 برابر شد.
نيروي هوايي اسرائيل در جنگ 33 روزه حتي يک بمباران نتيجه بخش نداشت و فقط براي ماندن در صحنه رزم به بمباران متراکم و گسترده و انهدام زير ساختارهاي آشکار شهرهاي لبنان اقدام مي‌کرد.
منهدم شدن دو فروند هواپيماي جنگي اسراييل در اين جنگ اوج ناتواني نيروي هوايي اين رژيم محسوب مي‌شود.
تانک‌هاي مرکاوا که براساس تئوري برتري نظامي اسرائيل در جنگ‌هاي مستقيم، نزديک و شهري، بارها موفق عمل کرده‌بود و در هر دوره براساس فناوري روز بهينه ساز مي‌شد و سابقه سال ها جولان دادن در سرزمين هاي اشغالي و حتي شهرهاي لبنان از جمله بيروت را در کارنامه خود داشت، درمحدوده بسيار کوچک جغرافيايي، يکي پس از ديگري و هر روز بيشتر از روز قبل منهدم شدند.
عمليات هلي‌برد با بکارگيري انواع بالگردهاي نظامي فوق پيشرفته، يکي از اصلي‌ترين تاکتيک‌هاي جنگ‌هاي غيرخطي و احاطه‌اي است که از طريق پياده کردن نيرو در پشت خطوط و در عمق خاک طرف مقابل مي‌تواند ضمن انهدام نيرو، ربودن فرماندهان و عناصر اصلي، جبهه‌هاي جديدي را ضد طرف مقابل ايجاد و موجب تجزيه نيروهاي طرف مقابل و از هم پاشيدگي طرح‌هاي پدافندي آنها شود. اما انهدام دو فروند بالگرد نظامي اسرائيل توسط حزب الله، توان نزديک شدن به خطوط نيروهاي مقاومت با اين روش را از ارتش صهيونيستي سلب کرد.
به اعتقاد اغلب کارشناسان علت اصلي پيروزي حزب‌الله برخورداري از عوامل و عناصر معنوي همچون توکل به خدا، روحيه و اراده بود. البته نمي توان منکر شد که صهيونيست ها در حملات خود بسياري از زيرساخت هاي اقتصادي کشور لبنان را از بين بردند تا جايي که بعضي از کارشناسان اعتقاد دارند لبنان بعد از اين جنگ از لحاظ اقتصادي 15 سال به عقب بازگشت. اين در حالي است که حزب الله هيچ قول و وعده اي در برابر دفاع از اين تاسيسات نداده بود و نمي توان مدعي شد که مقاومت در اين راه ناموفق بوده است.
حزب الله به عنوان يک گروه مقاومت مردمي، فاقد نيروي هوايي و دريايي است و تاسيسات ضدهوايي نيز در اختيار ندارد تا با استفاده از آن بتواند در مقابل حملات همه جانبه صهيونيست ها از منافع لبنان دفاع کند. لذا اين قبيل بمبارانهاي کور جز انزجار و محکوميتهاي جهاني، هيچ دستاورد نظامي يا سياسي براي رژيم صهيونيستي به دنبال نداشت.

-اهداف سياسي
بدون هيچ گونه ترديدي جنگي که صهيونيست ها با چراغ سبز واشنگتن عليه مقاومت در لبنان آغاز کردند، شروع طرح "خاورميانه بزرگ" آمريکا بود که توسط کاندوليزا رايس وزير امور خارجه اين کشور و نومحافظه کاران برنامه ريزي شده بود. افکار عمومي از ياد نمي برند که رايس جنگ سي و سه روزه لبنان و جنايات فجيع رژيم صهيونيستي عليه شهروندان لبناني در خلال اين جنگ را "درد زايمان خاورميانه بزرگ" نام نهاد. زايماني که نه تنها هرگز نوزادي زنده را به ارمغان نياورد، بلکه موجب وخامت حال مادر طي 3 سال پس از جنگ شده است. چنان که به گفته سيد حسن نصرالله، مسولان امريکايي از زمان اتمام جنگ 33 روزه تا امروز، هرگز نامي از خاور ميانه بزرگ به زبان نياوردند.
مهم ترين هدف طرح خاورميانه بزرگ از بين بردن مقاومت در فلسطين، لبنان و سوريه عليه رژيم اشغالگر قدس بود. اين مساله البته بدون هدف گرفتن کانون مقاومت در خاورميانه يعني جمهوري اسلامي ايران امکان پذير نبوده و نيست.
آمريکا و رژيم صهيونيستي به خوبي مي دانستند براي اجراي طرح خاورميانه بزرگ بايد ابتدا حزب الله را در لبنان از بين ببرند. شايد هدف بعدي آنها تغيير در ساختار سياسي سوريه بود، به نوعي که به حکومت بشار اسد رئيس جمهور اين کشور در دمشق پايان دهند. با از بين رفتن حزب الله و تغيير در ساختار سياسي سوريه، حماس به عنوان مهم ترين جنبش مردمي در فلسطين که خواهان ادامه مقاومت در برابر صهيونيست هاست تحت فشار قرار مي گرفت و به تدريج به حاشيه رانده مي شد.
کارشناسان اعتقاد دارند چنانچه اين اهداف محقق مي شد ايران به عنوان کانون مقاومت در منطقه تحت فشار قرار مي گرفت. اما هيچ کدام از اهداف فوق آن گونه اي که برنامه ريزي شده بود، محقق نشد.
امروز حزب الله به الگويي براي بسياري از جنبش ها و گروه هاي مقاومت مردمي در منطقه تبديل شده است و از لحاظ سياسي جايگاهي ويژه در معادلات قدرت در لبنان يافته است.

**تبعات پيروزي مقاومت در لبنان
پيروزي مقاومت در لبنان در بسياري از ابعاد تبعات مختلفي در پي داشت. اين پيروزي هم از لحاظ داخلي، هم از لحاظ منطقه اي و بين المللي و در زمينه هاي سياسي، نظامي و اجتماعي قابل بررسي و تحقيق است.
از لحاظ نظامي اسطوره "شکست ناپذيري" صهيونيست ها از بين رفت و ديگر امروز همگان در منطقه مي دانند حزب الله عليرغم در اختيار نداشتن تسليحات پيشرفته توانست ارتش پرساز و آواز رژيم صهيونيستي را شکست دهد. در تمامي جنگ هاي پيش از اين ارتش هاي عربي نتوانسته بودند بر صهيونيست ها پيروز شوند و اين پيروزي غرور از دست رفته آنها را بازگرداند.
در بعد منطقه اي تاثير پيروزي مقاومت لبنان به حدي بود که بشار اسد رئيس جمهور سوريه از جوانان سوري خواست تا از مقاومت حزب الله درس بگيرند تا بتوانند بلنديهاي اشغالي جولان را از دست صهيونيست ها آزاد کنند. اين پيامد مثبت فقط به سوريه ختم نشد بلکه در دل فلسطينيان و ديگر اعراب نيز راه يافت. جريان سازشکار در منطقه به حاشيه رانده شد و کارآمدي گزينه مقاومت براي مقابله با اشغال، مقبوليت مردمي مذاکرات سازشکارانه را به شدت تقليل داد. شايد همين امر سبب شد تا جريان سازشکار عربي به فکر تسويه حساب با مقاومت لبنان حتي از طريق همکاري با سرويسهاي اطلاعاتي اسراييل بيفتد.
مهم ترين بعد اجتماعي پيروزي مقاومت در جنگ 33 روزه را مي توان شتاب گرفتن پديده فرار يا مهاجرت معکوس صهيونيست ها از سرزمين هاش اشغالي دانست. اين افراد با وعده هايي مانند تامين امنيت حداکثري و رفاه، حاضر به ادامه زندگي در سرزمين هاي اشغالي فلسطيني بودند و بعد از جنگ، اين مساله را با چالشي بسيار بزرگ مواجه ديدند. زيرا جنبش هاي مقاومت در فلسطين نيز شيوه هاي مقاومت حزب الله را به کار گرفته اند که نمونه بارز آن را مي توان در جنگ 22 روزه غزه و دفاهع همه جانبه حماس از اين باريکه مشاهده کرد.
پيامد ديگر مقاومت لبنان اعتراض مردم کشورهاي عربي نسبت به رژيم هاي آنها بود. اعراب به حکومت هاي خود اعتراض مي کردند که چرا تا اين حد در برابر صهيونيست ها کوتاه آمده اند. اين مساله در اردن و به ويژه در مصر و ديگر کشورهاي عربي مشهود بود و شاهد چنين رويکردي از مردم آنها بوديم.

مثال رژيم صهيونيستي پس از جنگ 33 روزه مثال پادشاهي است که عريان به ميان مردم کوي و برزن آمده بود و تعريف و تمجيد آنان از لباس نداشته اش باورش شده بود که ناگاه فردي فرياد زد که تو عرياني؛ واقعيت قدرت نظامي افسانه اي اسراييل که ذکر توصيف آن نقل هر مجلس تحليل و تفسير بود با فرياد رزمندگان حزب الله آشکار و پوشالي بودن آن نمايان شد.

---------------------------------------------------------------------------------------------------------
منابع
روزشمار جنگ سي و سه روزه – به نقل از سايت ساجد (سايت جامع دفاع مقدس)
روزنامه جوراسلم پست –تاريخ 21 آگوست 2006
گزارش کميته وينگراد – گزارش منتشر شده در روزنامه خورشيد-
تحقيقات موسسه صهيونيست شناسي نداي فلسطين
روزنامه همشهري تاريخ 25 مرداد 1388

گزارش از : مهدي رهبر، خبرنگار گروه سياسي
 


انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر