( 0. امتیاز از )


صدای شیعه: سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان اعلام کرد، فرانسه و انگلیس به طور مستقیم و آمریکا به طور غیرمستقیم به ما پیشنهاد داده‌اند تا در قبال کنار گذاشتن دشمنی با اسرائیل امتیازات گسترده‌ای در اختیار حزب‌الله قرار دهند.

 

سیدحسن نصرالله با اشاره به این که مقاومت به مسأله اصلی امت اسلامی تبدیل شده است، افزود : ما به حمایت از لبنان و دفاع از این کشور پایبند هستیم. مشکل واقعی آمریکا و غرب با ما این است که ما مقاومت می‌کنیم و اصرار داریم که به مقاومت ادامه دهیم. مشکل واقعی این است.

 

وی اظهار داشت: دیک چنی نماینده‌ای فرستاد و پیشنهادی به حزب‌الله برای دستیابی به امتیازات زیاد در مقابل ارائه تعهد شفاهی برای مبارزه نکردن و مقابله نکردن با اسرائیل ارائه کرد اما ما بلافاصله این پیشنهاد را رد کردیم. از جمله این پیشنهادها آزادی اسرای ما در زندان‌ها بود.

 

سیدحسن نصرالله ضمن تشکر از غسان بن جدو، مدیر شبکه تلویزیونی المیادین و کارکنان این شبکه به خاطر حمایت از مقاومت لبنان، گفت: مقاومت لبنان همیشه به مسأله اصلی امت اسلامی و حمایت و دفاع از لبنان و تمامیت ارضی این کشور پایبند بوده است. مشکل حقیقی آمریکا و غرب و بخش عمده‌ای از نظام کشورهای عربی به طور مشخص این است که ما مقاومت هستیم. مشکل، مشکل داخلی نیست. داخل کشور به عنوان وسیله‌ای برای هدف قرار دادن مقاومت به کارگرفته می‌شود. مشکل حقیقی ما این است. از این رو دائما چه قبل از سال 2006 و چه بعد از آن به ما پیشنهاد شده است که شما سلاحتان را داشته باشید و ما به شما پول می‌دهیم و درهای دنیا را به روی شما باز می‌کنیم اما شما -هرچند به صورت ضمنی- این تعهد را به ما بدهید که شما دست از مسأله فلسطین و مقابله با اسرائیل و طمع‌ورزی‌های این رژیم بکشید و دیگر کاری به این مسائل نداشته باشید. این پیشنهادها به صورت با واسطه از سوی آمریکایی‌ها، از سوی انگلیسی‌ها به صورت مستقیم و از طریق سفرایشان در بیروت، از سوی فرانسوی‌ها چه باواسطه و چه به صورت مستقیم به ما ارائه شد. پس از سال 2000 و به طور مشخص پس از حوادث 11 سپتامبر دیک چنی فردی را که تابعیت آمریکایی داشت و لبنانی‌الاصل بود، برای دیدار با من فرستاد. وی به عنوان روزنامه‌نگار تقاضای ملاقات با من را کرد اما به طور طبیعی وی حامل پیامی از سوی دیک چنی برای من بود. این شخص پیشنهادهای عریض و طویلی به ما ارائه کرد و گفت ما میلیاردها دلار کمک مالی به شما می‌کنیم، اسم شما را از فهرست گروه‌های تروریستی خارج می‌کنیم و به شما اجازه می‌دهیم که وارد دولت بشوید. این نشان می‌دهد که از گذشته برای حضور اعضای حزب‌الله در دولت وتو صورت می‌گرفته است. این فرستاد به من گفت درهای دنیا را به روی شما باز می‌کنیم؛ به گونه‌ای که به راحتی بروید و بیایید و گذرنامه بگیرید، روابط بین‌المللی داشته باشید و از لحاظ بین‌المللی شما را به رسمیت بشناسند. شما می‌توانید سلاحتان را هم حفظ کنید. زندانیان شما را که همچنان در زندان‌های اسرائیل به سر می برند، آزاد می کنیم. در آن زمان کسانی مانند شیخ عبدالکریم، حاج بوعلی و تعدادی از نیروهای حزب‌الله در زندان های اسرائیل بودند. تمامی این امتیازها را برای شما فراهم می‌کنیم به این شرط که شما یعنی این بنده حقیر، تعهد بدهید. البته نیازی هم نیست که این تعهد علنی و مکتوب باشد بلکه تعهد شفاهی و پشت درهای بسته نیز کفایت می‌کند که دست از مقابله با اسرائیل می‌کشید.

 

 

سید حسن نصرالله ادامه داد: ما درجا با این پیشنهاد مخالفت کردیم. نمی‌توانیم به هیچ کس چه آمریکایی‌ها، چه غرب و چه دیگران این گونه تعهدی بدهیم. سلاح ما اگر در خدمت مسأله فلسطین و حمایت از لبنان نباشد، هیچ ارزشی ندارد. شخصی که حامل چنین پیشنهادی بود، به من گفت شما دارای شورای رایزنی و هیأت رهبری هستید. آیا نمی‌خواهید با دیگر دوستان خود در این زمینه مشورت کنید؟ من در پاسخ به وی گفتم این موضوع اساساً روح ماهیت و اصالت حزب‌الله است. این مسأله جز مسائلی نیست که ما بر سر آن با یکدیگر به بحث و گفت‌وگو بنشینیم. زمانی که در سال 1988 این راه را برگزیدیم، بر سر این مسأله اجماع کردیم و پا در این راه گذاشتیم و بهترین شهدا را تقدیم آرمان خود کردیم و قربانیان ارزشمندی در این راه دادیم. از این رو این مسأله قابل گفت‌وگو و چانه‌زنی نیست. مشکل حقیقی با ما بر سر این است که ما مقاومت هستیم و بر سر مقاومت باقی ماندن پافشاری می‌کنیم. هم اکنون چنانچه من با اروپایی‌ها و به صورت غیرمستقیم با آمریکایی‌ها تماس برقرار کنم و به آن‌ها بگویم که ما آماده‌ایم این تعهد را بدهیم که کاری به کار اسرائیل نداریم، همه چیز تغییر خواهد کرد و آن‌ها دیگر از ما نخواهند خواست که سلاح خود را کنار بگذاریم بلکه برعکس، آن‌ها می‌خواهند که تمامی کشورهای عربی برای درگیری‌های داخلی خود سلاح در اختیار داشته باشند. آن ها با اصل وجود سلاح مشکلی ندارند بلکه با این مسأله که این سلاح چه سمتی را نشانه رفته است، مشکل دارند.

 

دبیرکل حزب‌الله تصریح کرد: ما در صورت پذیرفتن این تعهد، به امتیازهای سیاسی و دنیوی بسیار زیادی دست پیدا می‌کنیم و دیگر طرف‌های لبنانی در آن حالت به خوبی خواهند دانست که در قبال اربابانشان چه جایگاهی دارند اما از نظر ما این مسأله به ایمان، التزام و اصول بنیادین ما مربوط می‌شود.

 

سیدحسن نصرالله درخصوص واقعیت جنگ 33 روزه و دلایل شروع آن گفت: اسرائیل تلاش کرده است تا از اهمیت جنگ 33 روزه بکاهد. برخی از لبنانی‌ها نیز کوشیده‌اند تا از اهمیت این مسأله کم کنند و بگویند که اصل مسأله این بوده است که گروهی از نظامیان اسرائیل وارد خاک لبنان شدند و به طور تصادفی یک مین قدیمی منفجر شد. مسأله خنده‌دار این است که برخی می‌گویند این مین از مین‌های باقی‌مانده از سال 1948 بوده است اما من به صراحت می‌گویم آنچه در منطقه «لبّونه» رخ داد، این بود که اولا اسرائیلی‌ها به طور آشکار به خاک لبنان تجاوز کردند و دو گروه نظامی اسرائیلی وارد خاک لبنان شدند. گروه اول با مأموریتی مشخص وارد خاک لبنان شد و گروه دوم نیز همراه با گروه اول وارد خاک لبنان شد اما در یک نقطه مشخص برای تأمین امنیت گروه اول باقی ماند تا گروه اول مأموریت خود را به پایان رسانده و بازگردد. این منطقه مشخصا یعنی منطقه عملیات زیر نظر مبارزان مقاومت اسلامی بود. از قبل اطلاعاتی دریافت کرده بودیم و با وسایل متعددی اطمینان یافته بودیم که اسرائیلی‌ها از این منطقه خواهند گذشت. این منطقه یک منطقه دشوار است که در آن درختان به صورتی انبوه وجود دارند و در آن کوه، دره و صخره وجود دارد. ما در آنجا بمب کار گذاشتیم. هنگامی که نظامیان صهیونیست به این منطقه وارد شدند، اقدام به منفجر کردن این بمب‌ها کردیم. بمب‌هایی که منفجر شد، بمب‌هایی جدید بود که ما از چند مدت پیش در آنجا کار گذاشته بودیم؛ نه این که از مین‌هایی باشد که قبلا ارتش اسرائیل خود در این منطقه کار گذاشته باشد. اولین بمب در میان نیروهای ویژه منفجر شد و هنگامی که گروه پشتیبانی وارد عمل شد، بمب دوم منفجر شد. انفجار این بمب‌ها به صورت کنترل شده بود. بر اثر این دو انفجار، تعدادی از نظامیان اسرائیلی مورد هدف قرار گرفتند. حال، این که کسی از آن‌ها کشته شد یا نه، در آینده معلوم خواهد شد زیرا اسرائیلی‌ها به شدت سرنوشت این افراد را پنهان کردند. تصور می‌کنم کسی از آن‌ها کشته نشد زیرا همان‌طور که گفتیم، این منطقه پوشیده از درخت و تخته‌سنگ است که می‌تواند نظامیان را مورد حمایت قرار دهد. با این حال، تعدادی از نظامیان اسرائیلی در این انفجارها زخمی شدند. عملیاتی که انجام شد، یک عملیات دقیق، کنترل‌ شده و برنامه‌ریزی شده بود. این انفجارها به صورت تصادفی رخ نداد یا در اثر انفجار یک مین بر جای مانده از مین‌های اشغالگران صهیونیست نبود. من به صورت دقیق نمی‌دانم که تعداد نظامیان اسرائیلی که وارد خاک لبنان شده بودند، چقدر بود اما به طور کلی، تعداد نظامیان گروه دوم کمتر از 13 تن نبود.

 

وی در خصوص مأموریت نیروهای ویژه صهیونیستی که وارد خاک لبنان شده بودند، گفت: من عادت ندارم که همه چیز را بگویم بلکه از گفتن برخی چیزها اجتناب می‌کنم و اجازه می‌دهم تا برخی چیزها با گذشت زمان مشخص شود. به عنوان مثال مسائلی همچون این که مأموریت این گروه از نظامیان صهیونیست چه بوده است، آن‌ها به چه نقطه‌ای رفته بودند و از چه نقطه‌ای باز می‌گشتند، آیا انفجاری که رخ داد در هنگام رفتن آن‌ها بود یا در هنگام بازگشتشان. من این مسائل را به گذر زمان موکول می‌کنم. بگذاریم اسرائیلی‌ها پرده از برخی از این مسائل بردارند. آن ها به خوبی می‌دانند چه بلایی برسرشان آمده است و در داخل فرماندهی ارتش رژیم صهیونیستی کسانی هستند که از جزئیات این عملیات اطلاع دارند. این که آن‌ها برای جاسوسی از یک هدف خاص یا جاسوسی از یک منطقه آمده بودند، یا آمده بودند در جایی بمب قرار دهند یا می‌خواستند بر روی خطوط تماس مشخصی دستگاه استراق سمع بگذارند یا یک هدف معین لوجستیکی را مورد حمله قرار دهند، بماند برای بعد.

 

 

سیدحسن نصرالله ادامه داد: این اولین باری نبود که نظامیان اسرائیل به خاک لبنان نفوذ می‌کردند. مردم لبنان و نیروهای یونیفل از تجاوزهای متعدد نیروهای اسرائیلی به خاک لبنان سخن می‌گفتند اما نفوذ در خاک لبنان با این دقت و با این عمق احتمالا برای اولین بار بود که صورت می‌گرفت که ما برای هدف قرار دادن آن طرح‌ریزی کردیم.

حمایت از مرزهای لبنان به عهده ارتش و دولت لبنان و یونیفل است و تا 14 اوت سال 2006 نیز این امر بر عهده آن‌ها بود. اسرائیلی‌ها طی همه این سال‌ها به خاک لبنان نفوذ کردند و ما در آن مرحله هرچند از این مسائل مطلع می‌شدیم، ولی از ورود به این مسأله اجتناب می‌کردیم و معمولا این مسائل به این گونه حل می‌شد که ارتش لبنان با یونیفل تماس می‌گرفت و یونیفل نیز با اسرائیلی‌ها تماس می‌گرفت و مسأله تجاوز به خاک لبنان ثبت می‌شد که مثلا 40 متر، 50 متر یا 100 متر وارد خاک لبنان شده‌اند. در برخی مناطق همچون منطقه مزارع شبعا در درون سرزمین‌های آزاد شده لبنانی، اسرائیلی‌ها همیشه نفوذ می‌کردند. البته ما در آنجا حضور مستقیم نداشتیم. اسرائیلی‌ها در این مناطق کشاورزان و چوپانان را می‌گرفتند و بعد برای آزادی افراد بازداشت شده تماس‌هایی صورت می‌گرفت که البته این مسأله تحقیرآمیز و شرم‌آور بود. تجاوز به تمامیت ارضی لبنان مسأله غیرقابل تحمل و پذیرش بود. بسیار خنده‌دار بود که پس از گذشت 65 سال از تجربه برخورد با اسرائیل، برخی در لبنان خواهان آن بودند که این کشور به سازمان ملل متحد متوسل شده و از این نهاد بخواهد که مانع از تجاوزهای اسرائیل و زیرپاگذاشتن مرزهای لبنان از سوی این رژیم شود.

 

 

نصرالله خاطرنشان کرد: در برهه اخیر، مطلع شدیم و احساس می‌کردیم که اسرائیل با اهداف عملیاتی در چندین نقطه مرزی به خاک لبنان نفوذ پیدا می‌کند. آن‌ها مشغول فراهم کردن زمینه برای انجام عملیات علیه مقاومت لبنان، اعضای مقاومت لبنان و مردم بودند. این مسأله‌ای نبود که ما بتوانیم در قبال آن سکوت کنیم. از این رو این عملیات آخرین عملیات ما نخواهد بود بلکه در اوضاع جدیدی که ایجاد شده است، اولین عملیات ما تلقی می‌شود. امشب در چهاردهم اوت 2013 قصد دارم بگویم ما در قبال تجاوزهای زمینی اسرائیل به خاک کشورمان تسامح به خرج نمی‌دهیم. البته تجاوزهای هوایی مسأله دیگری است. ما اجازه تجاوز زمینی را به اسرائیلی‌ها نخواهیم داد. چنانچه متوجه شویم اسرائیل به خاکمان تجاوز کرده است، با آن‌ها مقابله می‌کنیم و من در این خصوص قاطعانه تعهد می‌کنم؛ هرچند در اصل مسئولیت حمایت از تمامیت ارضی کشور بر عهده دولت و ارتش است. چنانچه توان داشته باشیم و متوجه شویم در هر نقطه اسرائیلی‌ها وارد خاک لبنان شده‌اند، با این مسأله مقابله خواهیم کرد. طبیعتا این مقابله ما از طریق مناسب و به وسیله عملیات موفقیت‌آمیز، دقیق و برنامه‌ریزی شده خواهد بود.

 

دبیرکل حزب‌الله لبنان گفت: پاهایی که وارد خاک ما شوند، چنانچه از آن آگاه شویم، ان‌ شاء الله آن‌ها را قطع خواهیم کرد. هیچ گاه این تجاوزهای زمینی را که گهگاه رخ می‌دهد، نمی‌پذیریم و این حق ماست. من می‌دانم که پس از بیان این مطلب از سوی من تمامی کسانی که درمورد تجاوزهای اسرائیل به منطقه اللبونه و خاک لبنان سکوت کرده بودند، می‌خواهند به من اعتراض کنند. حتی قطعنامه 1701 نیز حق مقاومت در برابر متجاوز را از هیچ ملتی از جمله ملت لبنان نمی‌گیرد. این حق برای ملت لبنان و اهالی روستاهای جنوب این کشور محفوظ است که در صورت ورود اسرائیلی‌ها به خاک لبنان با آن‌ها مقابله کنند. هیچ قطعنامه و متنی وجود ندارد که بگوید این حق شما نیست.

 

سیدحسن نصرالله گفت: به صراحت می‌گویم اسرائیلی‌ها به هر کجای لبنان که وارد شوند و ما از آن مطلع شویم، با آن‌ها مقابله می‌کنیم. ما به اسرائیلی‌ها اجازه نمی‌دهیم وارد خاک لبنان شوند. به این علت این تصمیم را گرفتیم که می‌بینیم هیچ کس برای مقابله با تجاوزهای اسرائیلی‌ها کاری انجام نمی‌دهد. اسرائیلی‌ها وارد خاک لبنان شده و از آن خارج می‌شوند، آدم‌ربایی کرده و افراد را بازداشت می‌کنند. آن‌ها اقدام به بمب‌گذاری و کار گذاشتن دستگاه استراق سمع می‌کنند و کسی نیست که جلوی آن‌ها را بگیرد. نه ارتش کاری می‌کند و نه نیروهای یونیفل. در درجه نخست این مسئولیت دولت است. البته من‌ نمی‌گویم که ارتش مقصر است. امکانات و وسع آن‌ها بیش از این نیست. نیروهای یونیفل در خصوص تجاوزهای اسرائیل چشم بر هم می گذارند.

 

وی اضافه کرد: مشکل ما در لبنان این است که در کشور ما برخی گروه‌های سیاسی هستند که اسرائیل را به عنوان دشمن حساب نمی‌کنند و به مانند دشمن با اسرائیل برخورد نمی‌کنند. آن‌ها با سوریه به عنوان دشمن برخورد می‌کنند اما اگر نظامیان اسرائیلی به خاک لبنان وارد شوند، از نظر آن‌ها هیچ مشکلی ندارد. این پس‌زمینه مشکل ما در لبنان است. موضوع مربوط به اختلافات سیاسی روزمره نیست بلکه به اصل موضع گروه‌های سیاسی مربوط می‌شود؛ به این مسأله که آیا اصلا اسرائیل دشمن ما محسوب می‌شود. ممکن است فردا کسی پیدا شود و بگوید که این حق اسرائیل است که وارد خاک لبنان شود زیرا برخی در خاک لبنان حضور دارند که به دنبال انجام اقداماتی علیه اسرائیل هستند. ممکن است عده‌ای با بیان این حرف‌ها اقدام‌های اسرائیل را توجیه کنند. این‌ها مطالبی است که ما در دهه 90 و 80 میلادی می‌شنیدیم. این جماعت همان جماعتند و چیزی تغییر نکرده است.


انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر