( 0. امتیاز از )


صدای شیعه: نگاه مرد تا انتهاي راهرو کشيده شد و در دورترين مکان متوقف گرديد. وسعت تنهاييش در کاسه ادراک نمي گنجيد و غم  از دست دادن تنها پسرش او را به گذشته هاي نه چندان دور سوق مي داد.

 تکرار سوال من او را به زمان حال کشاند سخنان را به سختي ولي با يقين بيان مي کرد . براي شروع صحبت از کلام حق مدد گرفت و با لرزشي شعف گونه گفت: « انالله و انا اليه راجعون» تلالو خاطرات رهايش نمي کرد آنهم در اين واپسين لحظات ؛ لحظاتي پر وسوسه اما خالي از اميد به بازگشت عزيز از دست رفته و او به اجمال از 28 سال زندگي تنها پسرش مي گويد: محمد وکيل بود ودر اين خصوص دقت خاصي داشت. اين بار هم براي اجراي کار موکل خود و هم براي زيارت امام رضا(ع) عازم مشهد مقدس شد ولي دربازگشت، غروب زندگي چشمان مهربانش را بر اين دنيا بست اما نتوانست پايان بخش نگاه بخشنده اش باشد، نگاهي که فروغي ابدي را با خود خواهد داشت. پدر از زندگي ، از مهرباني و از ايثار فرزندش مي گويد و از تنها بازمانده او.... و درنهايت مي افزايد فرزندم ثابت کرد شغل وکالت با ديانت قابل جمع است و يک وکيل مي تواند هم وکيل خوبي باشد وهم متدين باشد و اين دو با هم هيچ منافاتي نداشته و قابل جمع هم هستند.
 هنوزهم با ترديد نگاهش مي کردم، سوالي آرام در ذهنم نقش بست آيا بعد از اين ... پشيماني....؟ و او همانطور که نگاهش به درب اتاق عمل دوخته شده بود  بسيار محکم ادامه داد کاري که انجام شد خواست پسرم بود، در واقع  ما مالک چيزي نيستيم وهر چه هست متعلق به اوست. من خوشحالم اگر پسرم ، جگرگوشه ام نيست اما قلب مهربانش جايي ديگردر حال تپيدن است. به من گفته اند 4 نفر ديگر را هم مي توانند احياء کنند و من اميدوارم دريافت کنندگان اين هدايا؛ پاسخگوي فرصت دوباره اي که خداوند به آنان داده است، باشند . چهره اش ارام شده و زمزمه « اللهم تقبل منا هذا القربان» را از او مي شنوي ، بي شک محمد جوان دست به افتخار آفريني ديگري زده و باز هم سبب سرافرازي و سربلندي پدر و خانواده اش شده بود. 
برگشتم تا سوالي ديگر بپرسم و لي پدر در پرتو جذبه اي روحاني به سوي پسر مي رفت تا آخرين وداع يک پدر را با تمامي خواهشهاي پدرانه به تصوير کشد.
لازم به ذکر است با  اعلام مرگ مغزي زنده ياد «محمدمهدي يزدان پور» جوان 28 ساله و وکيل پايه يک دادگستري توسط تيم پزشکي بيمارستان شاهرود؛ اولين گزينه خانواده محترم و بزرگوار وي بخشيدن لبخند دوباره زندگي به ديگران بود. در همين راستا نيز بيمارستان سينا هماهنگيهاي لازم جهت انتقال پيکر شادروان يزدانپور به اين مرکز را انجام داده و روز سه شنبه 29 مردادماه سال 92  به همت واحد گرد آوري اعضاي بيمارستان سينا و تيم پزشکي اين مرکز آماده اهداي زندگي به ديگران و تولدي دوباره شد.
مرحوم محمد که در زمان حياتش با استفاده از علم خود از حقوق موکلين خود فاع مي کرد، اين بار با اهداء اعضاي بدن نحيف خود به همگان نشان داد که چقدر براي حق حيات و زندگاني ديگران ارزش قائل است و خانواده عزيز و مهربان بالاخص پدر بزرگوارش که او نيز  وکيل دادگستري و علاوه بر آن روحاني نيز مي باشد نشان داد که روحانيت فقط ديگران را شويق و توصيه به نيکي وايثار و خير و ثواب اخروي نمي کند و خود در اين خصوص پيشقدم مي باش.


بعد از اهدا اعضا، جنازه اين مرحوم با شکوه فراواني و با شرکت جمع کثيري از طلاب و روحانيون و وکلاي دادگستري ، اقوام ،دوستان و همشهريان از مسجد امام حسن عسکري(ع) شهر مقدس قم به سمت حرم مطهر حضرت معصومه (س) تشييع و بعد از اقامه نمازميت به امامت حضرت آيت الله بروجردي از علماي حوزه علميه قم ، ضمن طواف به دور ضريح مقدس براي متبرک شدن به عطر و بوي امام زمان(عج) به مسجد مقدس جمکران نيز انتقال پيدا کرده و در نهايت جهت تدفين به وطن پدري اش يعني روستاي مرزون آباد بابل انتقال يافت که در بابل نيز با شکوه و استقبال فراوان آحاد ملت و علما و روحانيون و... مجددا جنازه تشييع و در گلزار شهداي روستاي مرزون آباد بابل به خاک سپرده شد.
عاش سعيدا و مات سعيدا.
خدايش بيامرزد و به اين نيکي غيرقابل وصف او و خانواده اش پاداشي نيک عنايت فرموده و اورا در اعلي عليين با مواليانش ائمه اطهار(ع) محشور نمايد. آمين.

در پایان از همکاری روابط عمومي بيمارستان سينا در تهیه این مطلب صمیمانه تشکر می کنیم.

نوشته : مهدي ميرتبار
منبع: روزنامه مردم سالاری

انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر