(
امتیاز از
)
همپیمانی راهبردی صهیونیستها و مستبدان عرب آشکار شد
صدای شیعه: استفاده از تروریسم دولتی بر ضد کودکان از سوی ارتش اسرائیل و نیروهای رژیم بحرین عملی نیست که به صورت اتفاقی و یا سهوا انجام شود. مقیاس و الگوی نظاممند این اقدامات سرکوبگرانه به روشنی بیان میکند که این رژیمها در استفاده از روش «ضد شورش» با یکدیگر همکاری نزدیکی دارند.
در ماههای اخیر، صدها تن از کودکانِ زیر 18 سال که حتی شماری از آنان حدود 5 سال داشتند، در بحرین و سرزمینهای اشغالی فلسطین بدون هیچ دلیلی دستگیر و بدون هیچ محاکمهای زندانی شدند.
در بحرین، به طور خاص جوامعِ اکثریت شیعه هستند که از سوی نیروهای رژیم آل خلیفه که تحت حمایت عربستان سعودی قرار دارند هدف گرفته میشوند. به گفته منابع حقوق بشری بحرین، در طول چهار ماه گذشته، بیش از 100 کودک بدون هیچ حکم قانونی از خانههایشان ربوده، برای مدتی نامشخص بازداشت، بازجویی و حتی شکنجه شدهاند. شماری از این کودکان بر اساس اعترافات اجباری به جرایم مربوط به تروریسم متهم و به حبس در زندان تا مدت 15 سال محکوم شدهاند.
در این بین، سیاست آزار و اذیت کودکان در بین اسرائیلیها و در سرزمینهای اشغالی فلسطین نیز به طور گسترده مشاهده میشود. آخر هفته گذشته، سربازان اسرائیلی چهار کودک بین سنین پنج تا 9 سال را دستگیر کردند و آنان را به یک بازداشتگاه نا مشخص انتقال دادند. دستگیری این کودکان پس از آن صورت گرفت که ارتش اسرائیل با شلیک گاز اشکآور به یک تظاهرات صلحآمیز که ناظران بینالمللی در آن حضور داشتند، هجوم برد.
این سوء رفتار از جانب نیروهای رژیم بحرین و اسرائیل نقض آشکارای قوانین بین الملل است. به لحاظ قانونی، بازداشت غیرقانونی کودکان به این شکل معادل آدمربایی از سوی دولت است. افزون بر این، بازجویی از کودکان و سوء رفتار با آنان در زمان بازداشت و همچنین حبس طولانی مدت آنان نیز وحشیگری آشکار است.
نتیجه روشن است؛ هدف گرفتن کودکان معصوم و بیگناه نتیجه سیاست عمدی دولت برای تروریسم است. بدون شک، آنان که در این اقدام کثیف و پلشت برای کنترل مردم درگیر هستند، با خود حساب کردهاند که اینگونه با آسیب رساندن به روح و روان و ذهن جوانان میتوانند نسل آتی کشور را تحت انقیاد خود درآورند و آنان را سرکوب کنند.
با وجود این، این حقایق مفاهیم ژئوپلتیک گستردهتری نیز در بر دارند. به خاطر داشته باشید که رژِیم مستبد بحرین تحت حمایت کامل وهابیون عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی قرار دارد. در واقع، در مراحل مختلف سرکوب معترضان حامی دموکراسی از سوی رژیم بحرین در جریان خیزش مردم در فوریه سال 2011، نیروهای نظامی از دیگر دیکتاتوریهای حاشیه خلیج فارس نیز در بحرین حاضر بودند و به طور کامل نیروهای امنیتی را در سرکوب خونین جمعیت شیعه یاری کردند.
از این رو، اگرچه ما نخست بر تکنیکهای تروریسم دولتی نیروهای رژیم اسرائیل و بحرین تمرکز میکنیم، اما باید در نظر داشت که همراهی با رژیم صهیونیستی در مورد تمامی خودکامگان خلیج فارس صدق میکند.
ارعاب کودکان به عنوان روشی برای هدف گرفتن مردم تنها زمینهای نیست که رژیم اسرائیل و دیکتاتورهای عرب در آن با یکدیگر اشتراک دارند.
ویران کردن مساجد و دیگر مکانهای مقدس بر دستور کار مشترک این دو رژیم برای اقدامات ضد شورش دلالت دارد. نکتهی مضحک این قضیه آن است که رژیم عربستان سعودی خود را «پاسدار دو مکان مقدس اسلام» میداند.
در بحرین، طی دو سال گذشته صدها مسجد و مکان مقدس جوامع شیعه به طور گسترده از سوی نیروهای رژیم تخریب شده است. قدمت شماری از این مساجدِ تخریب شده به چندین دهه قبل باز میگردد.
در سرزمینهای اشغالی فلسطین، نیروهای رژیم اسرائیل نیز بسیاری از مساجد را تخریب و بیحرمت کردهاند. توجیههای قانونی ارائه شده شبیه به همان بهانههایی است که از سوی رژیم بحرین بیان میشود. هر دو رژیم در ادعاهایشان ادبیات موسوم به «اورولین» را به کار میبرند، وقتی که میگویند مکانهای مقدس ویران شده مجوز رسمی ساخت نداشتهاند.
یکی دیگر از شیوههای مشترک سرکوب این دو رژیم، استفاده بی رویه از مواد شیمیایی سمی بر ضد غیرنظامیان است. هم در سرزمینهای اشغالی و هم در بحرین با حسن تعبیر این مواد شیمیایی سمی را «گاز اشکآور» مینامند.
اما باید گفت که این مواد شیمیایی در محیطهای سر بسته کشنده و خطرناک هستند و به مرگ، سقط جنین و بیماریهای دراز مدت منجر میشوند. مقصود از استفاده بیش از حد از این تسلیحات سمی «مجازات جمعی» مردمی است که جسارت آن را داشتهاند که دیدگاههای سیاسی مخالف خود را ابراز کنند؛ به راستی که این جنایتی بر ضد بشریت است.
میتوانیم شیوههای مشترک بیشتری بین این دو رژیم برای سرکوب مردم را نام ببریم؛ به طور مثال، جدا کردن جوامع مظلوم و محروم کردن آنان از بسیاری چیزها. در غزه و کرانه باختری، مردم از کشاورزی، ماهیگیری و دیگر مشاغل محروم هستند؛ محدودیت برق و آب وجود دارد و مردم ناچار هستند در کشور خودشان همانند تبعیدیان زندگی کنند.
در بحرین، محروم کردنِ نظاممند جوامع شیعه نیز شایع است. پروژههای ساخت و ساز و آبادسازی برای زرق و برق دادن به واحدهای مسکونی غیرقانونی که سود آن مستقیما به رژیم آل خلیفه میرسد، سبب شده است کسب و کار از طریق ماهیگیری و کشاورزی از بین برود؛ همین امر سبب شده است که مردم فلسطین به حاشیه رانده و با فقر و فلاکت دست به گریبان شوند.
در نهایت، هدف این رژیمها تحقیر کردن، تضعیف روحیه کردن و تصرف خانه و کاشانه این مردم است. و راهی که رژیم اسرائیل و بحرین برای سرکوب مردم برگزیدهاند، قویا حاکی از آن است که یک همکاری راهبردی بین مستبدان رژیم صهیونیستی در تلآویو و منامه و همچنین ریاض، دوحه و ابوظبی وجود دارد.
چنین نتیجهای از این حقیقت حاصل میشود که سازمانهای جاسوسی این دو رژیم به طور منظم جلسات مخفیانهی مشترک برگزار میکنند. گفته میشود شاهزاده بندر بن سلطان، رئیس سازمان جاسوسی عربستان سعودی با تامیر پاردو، رئیس موساد مناسباتی دارد. بر پایه گزارشها، دیدار اخیر بین این دو اوایل ماه جاری در شهر بندری عقبه واقع در اردن برگزار شد.
ماه گذشته، خبرگزاری المنارِ لبنان سخنان یکی از شبکههای اسرائیلی درباره جلسه سران اطلاعاتی یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس و اسرائیل در تلآویو را نقل کرد. «شاهزاده بندر بن سلطان، رئیس سازمان جاسوسی عربستان سعودی، شیخ هزاع بن زاید آل نهیان، مشاور امنیت ملی و نایب رئیس شورای اجرایی در ابوظبی به اضافه ژنرال عادل بن خلیفه آل فاضل، رئیس سازمان اطلاعات بحرین که یکی از افسران اطلاعاتی خلیج فارس است که با موساد روابط بسیار نزدیکی دارد» در این جلسه حضور داشتند.
افزون بر این، مایکل اورین، سفیر پیشین اسرائیل در امریکا اخیرا در مصاحبه خود با نشریه «جورزالم پست» به روشنی از روابط نزدیک و رو به رشد اسرائیل و دیکتاتوریهای حاشیه خلیج فارس سخن گفت. اورین تصریح کرد که «در 64 سال گذشته هیچ گاه این چنین منافع مشترکی بین ما و شماری از کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس وجود نداشته است. ما با این کشورهای عربی درباره موضوع سوریه، مصر و فلسطین اتفاق نظر داریم. ما درباره ایران نیز توافق داریم. این یکی از فرصتهایی است که به واسطه بهار عربی پدید آمده است.»
جدا از تکنیکهای شناخته شدهی سرکوبگری و مناسبات اطلاعاتی بین این رژیمها، یک عامل مهم دیگر که از وجود نوعی همپیمانی راهبردی بین این دو رژیم خبر میدهد، آن است که حامیان غربی این دو، یعنی واشنگتن و لندن، نیز مشترک هستند، کشورهایی که بر جرایم خونین این رژیمها بر ضد انسانیت و مردم بیگناه سرپوش گذاشتند تا آنها بتوانند به اقدامات خود ادامه دهند.
اهمیت راهبردی این رژیمها برای غرب آن است که میتواند از این دو به عنوان سنگری در برابر جنبشهای دموکراتیک استفاده کند.
در آخر اینکه، دیکتاتوریهای خلیج فارس اکنون آشکارا به عنوان شرکای راهبردی رژیم اسرائیل شناخته میشوند. با وجود اختلافات ظاهری، همه اینها رژیمهای بی قانونی هستند که بر ضد انسانیت و به ویژه عربها و مسلمانان مرتکب جنایت شدهاند. آنها در راه و روشِ جنایتکارانه خود مشترک هستند.
این حقیقت هر گونه بهانه از سوی عربستان سعودی و وابستگان آن در خلیج فارس را مبنی بر اینکه آنها رهبران حقیقی مسلمانان و مردم عرب هستند، منتفی میکند. از آن گذشته، این مستبدان در خیانتهای تاریخی با یکدیگر همراه بودهاند. این خیانت موضوع جدیدی نیست. آنچه «جدید» است، آشکار شدن این همپیمانی است.
پرس تی وی
فينيان کانينگام نويسنده و کارشناس ايرلندي مسائل خاورميانه و شرق آفريقا است. پيشتر وي در بحرين سکونت داشت و شاهد تحولات سياسي اين کشور پادشاهي در سال 2011 و همچنين سرکوب اعتراضات دموکراسي خواهانه از سوي نيروهاي عربستان سعودي بود. فينيان به دليل انتقاد شديد از موارد نقض حقوق بشر از سوي رژيم بحرين، از اين کشور اخراج شد. مقالات فينان به بيش از 17 زبان ترجمه شده است. وي اهل بلفاست ايرلند است و هم اکنون در شرق آفريقا مستقر و مشغول نگارش کتابي درباره بحرين و بيداري اسلامي ميباشد.
انتهای پیام