(
امتیاز از
)
قطر به مبارزان مرگ برای جنگ سوریه آموزش میدهد
صدای شیعه: منابع مطلع اخيرا فاش ساختهاند که در قلب دوحه مراکزي براي آموزش آدمکشها از اتباع گوناگون وجود دارد که جهت جنگ با دولت بشار اسد، رئيس جمهور سوريه به اين کشور اعزام ميشوند. اين آدمکشهاي بالقوه تحت آموزش شديد نظامي و تعليم آموزههاي وهابيت قرار دارند.
در حقيقت، عناصر قطري فعاليتهاي خود را در چندين کشور از جمله افغانستان، پاکستان، يمن و چچن افزايش دادهاند و رو به استخدام فشرده آدمکشان آماده به جنگ آوردهاند. فرايند نيروگيري و به خدمت گرفتن شبه نظاميان به صورت مخفيانه توسط سازمانهاي صوري که در لواي مراکز اشتغال براي کارگران خارجي فعاليت ميکنند، انجام ميشود.
حقيقت اين است که آژانس اطلاعاتي قطر کشورهاي فقر زده را بازار خوبي براي یافتن جنگجويان مرگ ميداند. براي قطريها، آموزههاي وهابي در اولويت قرار دارد. بعد از استخدام نيروها، اين افراد به طور هفتگي به مراکز آموزشي در قطر انتقال داده شده و زير نظر نيروهاي ويژه قطري ضمن آموزش نظامي، از نظر ايدئولوژيک شست و شوي مغزي ميشوند.
دستگاه اطلاعات قطر موسوم به آژانس «امنيت کشوري» که در سال 2004 در پی ادغام «سرويس اطللاعات کلي» سابق و «سرويس تحقيقات و امنيت ملي» ايجاد شد، وظيفه نظارت بر اين مراکز را بر عهده دارد و همچنين با افسراني که پيشتر عضو ارتش بعث صدام حسين بودند، به طور نزدیک همکاری میکند. جنگجويان آموزش ديده از ليبي، ترکيه و اردن به خاک سوريه وارد ميشوند.
در بازه زماني بين 3 ژانويه 2012 تا آوريل 2013، هواپيماهاي نظامي قطر 90 پرواز به ليبي، ترکيه و اردن داشتند و مردان جنگي آموزش ديده را از طريق اين کشورها به سوريه انتقال دادند.
شايان ذکر است قطر مدتهاست که در جنگي غير مستقيم و واسطهاي در سوريه در حال نقش آفريني است و به لطف تلاشهاي خستگي ناپذير آن کشور، سوريه به پرتگاه ويراني و فاجعه کشيده شده است.
قطر، اين کشور کوچک نفت خیز و دارای ذخایر گاز، از سال 2011 سرگرم ارسال سلاح به شورشيان معارض دولت بشار اسد، رئيس جمهور سوريه است.
کارشناسان امور اطلاعاتي ميگويند از آغاز سال 2011 ميلادي، قطر از يک «شبکه تسليحاتي مرموز جهت انتقال دست کم دو محموله موشکهاي دوش-پرتاب به شبه نظاميان در سوريه استفاده کرده است و شبه نظاميان نيز اين تسليحات را عليه نيروي هوايي اسد به کار بردهاند.»
به گفته مقامات غربي، اين موشکها توسط قطر فراهم شده و اين کشور نيز موشکها را از يک فروشنده نامعلوم خريداري کرد و آنها را به ترکيه انتقال داد.
هنوز کاملا مشخص نيست که اين کشور کوچک چه انگيزههايي در خرج هنگفت دلارهاي نفتي و ثروت اين ملت عرب براي شماري شبه نظامي شست و شوي مغزي داده شده، در سر دارد و در بلند مدت از این فرایند چه سودي خواهد برد. با اين حال، آنچه در اين برهه حساس اهميت بسزايي دارد اين است که به لطف مداخلات خارجي، کشوري در حال تجزيه است، جمعيتي آواره شده و مردماني از حقوق اساسي خود محروم شدهاند.
در ماه سپتامبر، شمار زيادي از شبه نظاميان در استان حلب سوريه نفري 150 دلار از قطر دريافت کردند. منابع نزديک به دولت قطر ميگويند، اين کشور تاکنون بيش از 3 ميليارد دلار در اين رابطه هزينه کرده است.
شيخ حمد بن جاسم آل ثاني، نخست وزير وقت قطر که بواسطه حمايت از اين راهبرد کثيف و انحرافي هزاران سوري را به کام مرگ فرستاده است، در اين رابطه اظهاراتي نه چندان متقاعد کننده بر زبان آورده است. وي گفت «در حالي که اتفاق نظر بين المللي روشني براي پايان دادن به بحران سوريه وجود ندارد... ما از مخالفان از هر طريق ممکن حمايت ميکنيم حتي اگر اين حمايت شامل ارسال سلاح براي دفاع از خود شود.»
قطر از يک سو در عرصه سياست جهاني تلاش دارد از طريق دوستي با امريکا و دلربايي براي اين کشور جايگاهي براي خود بخرد و از سوي ديگر از تروريسم در سوريه و سراسر جهان حمايت مالي و در داخل نيز هرگونه حق آزادي بيان را سرکوب ميکند.
شيخ حمد بن خليفه آل ثاني، رهبر وهابي قطر به صورت انحصاري حاکميت در اين کشور را در دست دارد و تمام رسانههاي خبري و تمام اشکال فعاليتهاي اطلاعاتي در داخل، در کنترل اوست.
آل ثاني، حاکمي که از طريق کودتايي بدون خونريزي عليه پدر خود در سال 1995 بر تخت قدرت نشست، آشکارا مشوق و مروج يک ايدئولوژي منسوخ و فاسد موسوم به «وهابيت» است و يک دستگاه عقيدتي را بر همين اساس بر پا کرده است؛ دستگاهي که بالقوه ميتواند تمام جهان را به تدريج در آتش وهابيت سوزانده و مقهور آن سازد. نبايد فراموش شود که اين ايدئولوژي از طريق يک آژانس تبليغات سياسي موسوم به الجزيره ترويج و تبليغ ميشود.
جدا از همه اين حقايق، نکاتي وجود دارد که نيازمند توجه است: چرا قطر بايد اين چنين به سرنوشت کشوري که تحت هيچ شرايطي خطري براي آن به شمار نميرود، علاقمند باشد؟ چرا قطر از اينکه پول و سلاح اين کشور به دست گروههاي تکفيري مانند گروه جبهه النصره برسد، کوچکترين نگراني به خود راه نميدهد؟ گروهي که از سوي همه طرفها، شاخهاي از القاعده قلمداد ميشود.
تمام کاري که ميتوانيم براي پي بردن به انگيزه اصلي قطر انجام دهيم، وارد شدن به بازی حدس و گمان است.
يک فرض قابل قبول و باورپذير میتواند این باشد که انگيزه قطر ايجاد فضاي خفقان آور سياسي براي ايران از طريق ناآرامی در سوريه است اما فرض محتملتر و در عين حال شريرانه و دهشتناکتر اين است که قطر ميخواهد بذر شوم و سیاهی را در خاک حاصلخيز دنیا بکارد: وهابي سازي نظام مند و تدريجي جهان.
مترجم: احسان فتاحي
پرس تی وی
انتهای پیام