بريدن اندام تناسلي مظنونان؛ توحش نوين شکنجهگران آمريکايي
به گزارش فارس، پايگاه خبري-تحليلي "کامندريمز " در گزارشي به قلم "ديو ليندورف " نوشت: وقتي اخبار مربوط به شکنجه زندانيان توسط نيروهاي آمريکايي در دوران بوش پسر و ديک چني به گوش ميرسد، بايد باور کرد که نيروهاي نظامي آمريکا و سازمان سيا آنقدرها هم که تصور ميشد، نيروهاي قابل اعتمادي براي مبارزه واقعي با تروريسم نبودند.
در اين گزارش آمده است: حتي بر اساس آمار ارايه شده توسط پنتاگون نيز 85درصد از کساني که در هشت سال اخير در زندان گوانتانامو زنداني شدهاند تروريست نبودهاند و اگر منصف باشيم، خواهيم ديد که اکثريت کساني که دستگير شدهاند، در زمان دستگيري با هيچکس در حال نبرد نبودهاند.
گزارش فوق با بيان اين که مطمئناً وضعيت در پايگاه هوايي بگرام افغانستان و همچنين در زندان مخفي عراق بهتر از اين نيست، نوشت: در عراق و افغانستان براي معرفي تروريستها جايزه تعيين شده است، اما اين دو کشور قبيلهاي به قدري بيقانون هستند که برخي افراد براي انتقام از دشمنان قبيلهاي خود، آنها را به عنوان تروريست معرفي ميکنند، البته برخي هم از سر فقر افرادي را به طور اتفاقي تروريست معرفي ميکنند تا جايزه را ببرند.
* شکنجههاي وحشيانه و قرون وسطايي نيروهاي آمريکايي
کامن دريمز با بيان اين که براي مردم غربي شنيدن از روشهاي عجيب و غريب شکنجه نظير "تا مرز خفگي در آب فرو بردن زندانيان " به حدي عادي شده است که براي برخي شبيه به قدم زدن در پارک است، افزود: بعضي چيزهايي که امروز به طور رسمي افشا ميشوند زماني تنها به شايعه شبيه بودند؛ نظير اعدام ساختگي افراد در سلول مجاور با صداي جيغ و فرياد و سپس شليک يک گلوله براي ترساندن زندانيان و حتي از آن بدتر تهديد به قتل فرزند شخص زنداني. جداي از اينها، بريدن آلت تناسلي زندانيان با تيغ و روشهاي وحشيانه ديگري که حداکثر درد را ايجاد ميکنند را نيز بايد نام برد. به بسياري از زندانيان به خصوص پسران جوان تجاوز شده و بسياري از اجساد کشتهشدگان زير شکنجه منتظر دفن است.
ليندورف در ادامه مقاله خود آورده است: اينها مجموعهاي از بدرفتاريهايي است که به بدترين داستانهايي که در خصوص رژيم "صدام " در عراق، "خونتا " (Junta) در آرژانتين و "عيدي امين " در اوگاندا شنيدهايم، شباهت دارد و البته بعيد نيست که به زودي بشنويم که شکنجهگران آمريکايي زندانيان را خوردهاند!
نويسنده با طرح اين سئوال که "چه بر سر آمريکا آمده که کار اين کشور به اينجا کشيده است؟ " ادامه داد: آمريکا در سال 2001 و در پي حملات 11 سپتامبر جماعتي قرباني داده بود و همه دنيا با آمريکا همدردي ميکردند اما دولت آمريکا تنها ظرف چند هفته با آغاز يک سري اقدامات غيرضروري به نام ملت آمريکا، ناگهان به توحش قرون وسطي سقوط کرد.
* اوباما اعتقادي به محاکمه سران شکنجه در دولت قبل ندارد
کامن دريمز در ادامه با بيان اين مسئله که هر چند دولت فعلي آمريکا قول داده که به اين اقدامات پايان دهد اما به نظر نميرسد اقدامات اين دولت نيز ريشه بلاهايي که بر سر صدها يا هزاران نفر آمده را بخشکاند، يادآور شد: اوباما گفته که مايل نيست به گذشته و جنايتهايي که در آن صورت پذيرفته، بپردازد. او ميگويد که تنها به پيشرو چشم دوخته اما مشخص است که اين صداي اوباما، صداي عدالت نيست. اين "صداي بزدلي سياسي " و از قلم انداختن جنايات کساني است که به قدرت وصل هستند. کشوري که همواره خواستار مجازات جنايتکاران در کشورهاي کوچکي نظير کامبوج، صربستان و سودان است اکنون خود را از مجازات جنايتکاران خود معاف کرده است.
به نوشته ليندورف، "اريک هولدر "، دادستان آمريکا چنين عنوان کرده که يک دادستان ويژه را موظف به تحقيق در خصوص کساني نموده است که در لباس مامورين سيا يا پيمانکاران خصوصي، به شکنجه زندانيان پرداخته و از قوانين آمريکا تجاوز کردهاند.
اما اين طور که به نظر ميرسد وي هرگز به سراغ کساني که زمينه را براي اين شکنجهها آماده کردهاند، نظير "دونالد رامسفلد "، وزير دفاع سابق آمريکا که رأساً دستور شکنجه در افغانستان را صادر نمود يا معاون دادستان "جان يو " (John Yoo) يا "جي بيبي " (Jay Baybee) که اکنون يک قاضي فدرال است که هر نوع شکنجهاي را مجاز دانسته بودند، نخواهد رفت. همچنين اجازه داده نخواهد شد تا درخصوص ابداع شيوههاي نوين شکنجه نيز تحقيق بهعمل آيد.
در اين گزارش با بيان اين که از اين موضع دولت جديد واشنگتن همه آمريکاييها دچار حالت تهوع شدهاند، آمده است: از آن بدتر، آمريکاييها نگران آن هستند که اگر با عوامل پشت پرده اين توحش برخورد نشود، امکان تکرار مجدد آن نيز وجود خواهد داشت. بلکه بايد گفت احتمال اين که با ورود يک شارلاتان ديگر به کاخ سفيد و ترساندن مردم آمريکا از خطراتي نظير تروريسم و بستن چشم مردم به روي حقايق، چنين اتفاقي تکرار شود، بسيار زياد است.
گزارش فوق ادامه داد: البته موارد بسياري هست که نياز به توجه فوري و اقدام مناسب دارند، نظير جنگ طولاني افغانستان، برنامه بيمه درماني جديد رئيس جمهور اوباما، تغييرات آب و هوايي و... اما بايد توجه داشت که نبايد توجه بيش از حد به مواردي اينچنين، مردم آمريکا را از توجه به اين جنايت - يعني بهسادگي گذشتن از کنار مجازات شکنجهگران که مد نظر اوباماست - باز دارد.
ليندورف در پايان با بيان اين که شايد مردم آمريکا هرگز ندانند که زندگي چند انسان بيگناه در اثر شکنجه به تباهي کشانيده شده است، نوشت: اما حداقل ميتوانند جنايتکاران جنگي را به دادگاه بکشانند، البته نه فقط مجريان شکنجه بلکه دستوردهندگان آن نظير "ديک چني " معاون جرج بوش نيز بايد به دادگاه کشانده شوند. مردم آمريکا به عنوان شهروندان يک جامعه دموکراتيک، نبايد به کمتر از اين راضي شوند.
انتهای پیام