نگاهی به «کتیبه دوازده بند محتشم کاشانی»
صدای شیعه: «کتیبه دوازده بند محتشم کاشانی» با ترکیببند معروف محتشم که با بیت «باز این چه شورش است که در خلق عالم است/ باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است» آغاز شده توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامی به چاپ رسیده است.
کربلا نه تنها رستاخیز عشق، بلکه برپا دارنده قیامت تاریخی انسانها و رستخیز جان مردم مرده است. به قول محتشم، در کربلا جهان از هم میگسلد و محشر کبرای الهی برپا میشود، از آسمان خون میبارد و حتی سُرداق گردون سرنگون میشود؛ اما مانند رستخیز به تن مردگان جان میدمد و انسانها بر صحنه حیات و پهنه هستی از تأثیر آن، برپا میایستند.
در حقیقت از کلام هر کس که از ستم میخروشد، ندای حسین(ع) میجوشد و ندای سرخ وی، چون پرچمی، بر چکاد هر قیام، در اهتزاز بوده است و تا قیامت نیز خواهد بود... از این میان، شعرا این گلبانگ را رساتر خروشیدهاند و از ایشان، هر کس جانمایه فریاد خویش را از تولای حسین و حماسه سوگ سرخ او بیشتر سیراب کرده و سرسبزتر برآمده؛ چنین است که محتشم در ترکیببند مشهور خود، از برخی برترین شاعران تاریخ ادب ما فراتر ایستاده است.
اما در حوزه سوگواریهای مذهبی فارسی، خاصه در سوگ سیدالشهدا و آلالله و ائمه معصومین(ع) در شعر ما، از همان قرون اوایل هجری قمری، اهتمام بسیار شده است. (در شعر عربی شاید بیشتر و بهتر از ما، شاعرانی چون کمیت و دعبل و مهیار دیلمی و شریف رضی و دیگران چکامههای بلندی در مراثی دارند.)
شعرای شیعی فارسی، حتی در روزگارانی که حکومت در دست کسانی به جز شیعیان بود، از ذکر مصیبتهای اهل بیت در اشعار خویش دریغ نکردند؛ از کسائیمروزی و قوامی رازی تا دیگران....؛ در بخشی از این اثر نوشتهای از سیدعلی موسویگرمارودی درج شده که در آن میخوانیم: «بزرگترین لطمهای که بر شعر و سوگسرودههای آلالله در طی قرون وارد آمده است. از سوی عدهای بوده که بیآنکه خود از روحیه حماسی برخوردار باشند، درباره آلالله شعر سرودهاند. محتشم اگر روحیه حماسی ندارد - که ندارد- در سرودن سوگنامه آلالله، با زبان و بیانی چنان فخیم به سوگ نشسته است که قصور او را از تصویر وجوه حماسی قیام کربلا، جبران میکند.»
انتهای پیام