( 0. امتیاز از )


صدای شیعه: هوشنگ جاوید، پژوهشگر و کارشناس موسیقی آئینی و سنتی در گفت‌و‌گو با ایکنا، با بیان مطالب فوق گفت: عرصه موسیقی ایرانی با آن سبک و سیاق سنتی و بومی نیاز به توجه و حمایت بی‌شائبه مسئولان دارد و باید در این برهه از زمان توجه به این نکته داشت که اگر از بازماندگان نسل اصیل موسیقی ایرانی که فعلاً در قید حیات هستند استفاده و بهره‌گیری مطلوب صورت نگیرد، در آینده نزدیک دیگر نمی‌توان حتی رگه‌هایی از پرداختن و تولید این گونه موسیقی را در جایی و محفلی هنری یافت.

وی ادامه داد: دلیل این امر آن است که متأسفانه نسل حاضر موسیقی مقهور و مسحور نوعی از موسیقی وارداتی شده‌اند که ارتکاب به آن، پز روشنفکری است که البته اگر حتی رویکرد به اشکال فاخر این نوع موسیقی باشد باز حرفی نیست اما متأسفانه فعالان موسیقی به ویژه در حوزه موسیقی پاپ و مردمی به شکل سخیف و بی‌هویت آن روی آورده‌اند.

رسانه ملی؛ جولانگاه فعالیت و ترویج موسیقی بی‌هویت غربی شده است
جاوید گفت: باب شده است با در اختیار داشتن یک شعر فارسی در کمترین زمان ممکن آن را سوار بر یک نوع ملودی بی‌هویت می‌کنند با این توجیه که این موسیقی جوان‌پسند است که متأسفانه حجم این گونه تولیدات در کشور روزافزون هم شده و با نهایت تأسف فضای همچون رسانه ملی نیز جولانگاه این فعالان شده است که به ترویج خودباختگی فرهنگی در قالب تولیدات موسیقی و نادیده گرفتن میراث ارزشی ایران اسلامی در این حوزه دامن می‌زنند.
این کارشناس موسیقی مناطق و نواحی تصریح کرد: شاید درصدی حتی غالب افراد جامعه به این شکل از موسیقی گرایش داشته باشد و جنس هیجانی(که البته من می‌گویم مخرب و سرسام‌آور) آن را بهانه ای بدانند که با گوش سپردن به آن بتوانند به بخشی از فشارهای روانی موجود در محیط کار و زندگی خود فائق آیند اما پرسش من اینجاست که چرا مسئولان به جای ترویج و جایگزینی این نوع موسیقی به جای آنچه که به نام موسیقی ایرانی منبعث از باورهای ملی و دینی معنی می‌شود، به فکر نیستند که ذائقه مردم را تغییر دهند؟

عزم و اراده‌ای در مسئولان در حفظ و حراست از میراث جاوید موسیقی ایرانی وجود ندارد
جاوید در ادامه گفت: حقیقت آن است که ساخت سرود با استفاده از اشعار ایرانی چه کلاسیک و چه شعر نو و سپید و همراه کردن آن با نوای آلات موسیقی ایرانی کار سختی است، زحمت و مرارت فراوانی دارد لذا باید به آسان‌ترین شکل در روند تولید روی آورد؛ چه چیزی موجب آن شده است که مرحوم محمدرضا لطفی میان هواخوان خود تا این مرتبه اجر و قرب داشته باشد؟ مگر غیر از این است که او در عمر حرفه‌ای خود تمام هم و غم خود را گذاشت تا سرود و ترانه ایرانی را با استفاده از موسیقی و آلات موسیقی ایرانی بسازد؟ پس چرا این طریق ادامه پیدا نمی‌کند؟ چرا با از دست رفتن این سرمایه‌های موسیقی ایرانی، نهایت به برگزاری چند مراسم بزرگداشت بسنده می‌کنیم و بعد همه چیز تمام می‌شود؟ چرا کسی به غیر از معدود شاگردان این اساتید فقید، گرایشی به استفاده از تجارب ارزنده آنها ندارد؟ تصور می‌کنم اراده و عزمی از سوی مسئولان در این قضیه وجود ندارد که اگر اینگونه بود این جریان باید به مراتب بیشتر از چیزی که اکنون شاهد آن هستیم مورد حمایت، پرورش و هدایت قرار گیرد.
نویسنده کتاب «موسیقی رمضان» تأکید کرد: حقیقت این است که تعداد نفراتی که در زمینه موسیقی اصیل، نواحی و مناطق ایرانی باقی مانده‌اند، انگشت‌شمارند و قرار هم نیست تا ابد آنها را در اختیار داشته باشیم؛ اگر به دنبال احیای هویت ایرانی و اسلامی با استفاده از ابزار مؤثر موسیقی هستیم باید تعجیل کنیم و نباید بگذاریم زمان از دست برود.
وی در پایان گفت: این اواخر سالروز معراج حضرت محمد(ص) را داشتیم؛ سالهاست که من در زمینه موسیقی و آئین معراج‌‌نامه‌خوانی طرحی دارم و خواهان آن هستم که تا با موافقت مسئولان گروهی از باقیمانده نسل معراج‌نامه‌خوانی را در همایش گردآوری کرده تا ضمن اجرای برنامه این سنت اصیل موسیقی ایرانی و اسلامی ثبت و نهادینه شود اما پاسخی مثبت دریافت نکرده‌ام؛ زمانی که این طرح ارائه شد در کشور 10 معراج‌نامه‌خوان داشتیم، در حال حاضر 4 نفر از این 10 هنرمند موسیقی از دینا رفته‌اند، اگر مسئولان دست نجنبند حتی اگر بقایای این نسل هم در قید حیات باشند دیگر صدایی برایشان باقی نخواهد ماند و به همین سادگی ما سنتی کهن در عرصه موسیقی مذهبی را از دست خواهیم داد.


انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر