( 0. امتیاز از )

صدای شیعه:

دستگاههای امنیتی پاکستان نیز ضمن تائید نقش مدارس مذهبی در حملات تروریستی و تقویت گروههای فرقه گرا از دولت خواسته اند تا اقدامات جدی برای مقابله با انها اتخاذ کند.
در تازه ترین حمله گروههای تروریستی و فرقه گرا به حسینیه ای در شهر شکارپور ایالت سند بیش از 60 تن کشته و دهها تن نیز مجروح شدند.گروه تروریستی موسوم به جندا... مسئولیت این حمله را برعهده گرفته است .


از اینرو شناسایی مدارس مذهبی در پاکستان می تواند نقش انها را در گسترش خشونت و فرقه گرایی در این کشور نشان دهد .بسیاری از مدارس دینی که خشونت و فرقه گرایی را در این کشور ترویج می کنند منتصب به فرقه دیوبندی هستند  .


از لحاظ مذهبی، 20 درصد از 175 میلیون جمعیت پاکستان را شیعیان و مابقی را اهل تسنن حنفی تشکیل می دهند. در میان اهل سنت پاکستان  می توان  دو فرقه "دیوبندی" و" بری لوی " را کاملا مشخص و شناسایی کرد . در بین مسلمانان سنی مذهب و حنفی پاکستان ،یک اقلیت افراطی و رادیکال به نام دیوبندی وجود دارد که به دلیل روش های تروریستی  اقداماتشان بسیار پرسرو صدا است.

بری لوی ها دیگر فرقه مذهبی پاکستان مسالمت جو  هستند و حتی در برخی مراسم اهل تشیع مثل عزاداری های ایام محرم هم شرکت می کنند اما دیوبندی ها ناسازگار هستند و این جریان اساسا یک جریان شبه قاره ای است و این رادیکال بودن آنها به خاطر آموزه های فرقه ای است و به لحاظ تجربی در زمانی که شبه قاره خواست از هندوستان جدا بشود این ها یک خط مشی مسلحانه ای را علیه انگلیس پیش گرفته بودند و به همین خاطر جهاد مرکز ثقل این تفکر است.


نحله فکری دیوبندی با تاسیس مدرسه ای به نام دارالعلوم دیوبند توسط مولانا قاسم نانوتهاوی در شمال هند در 1866 موجودیت یافت. از نظر فرقه ای ،اکثر دیوبندی ها پیرو اهل حدیث و سلفیه هستند. این جمعیت در اعتقادات خود خشک و متعصب بوده و پرخاشگر و ستیزه جو هستند، با فرق دیگر اسلامی اعم از اهل سنت و شیعه همواره درگیر بوده و به جز خود هیچکس را مسلمان نمی دانند. اینان از ابتدا تا حدود سه دهه قبل به دلیل قلت جمعیتشان در اکثریت مستحیل بودند و جز در موارد معدود درگیری در مراسم عزاداری ماه محرم با شیعه وسنی و یا در جشن هایی نظیر میلاد النبی یا سنی وشیعه ، بروز چشمگیری نداشتند.

دیوبندیسم، جریانی بومی و منطقه ای است اما وهابیسم جریانی وارداتی در منطقه است که این دو در پاکستان باهم گره خورده اند. در تفکر دیوبندیسم سه اصل وجود دارد.نخست اینکه پاکستان یک کشور اهل سنت است .دوم اینکه شیعه جایی در پاکستان ندارد و همه شیعیان منافق هستند و واجب القتل سوم اینکه پاکستان نباید با ایران رابطه داشته باشد. این متغیر بعد از انقلاب اسلامی اضافه شده است. عملیات انتحاری متاثر از تعالیم دیوبندیسم است.

بین دیوبندیسم و وهابیسم ارتباط تنگاتنگی برقرار است. سابقه ورود وهابیت به شبه قاره هند طولانی است یعنی همزاد با شکل گیری وهابیت است. اما در پاکستان بعد از استقلال، این اتفاق حادث شد.


فقر گسترده ،مساله کشمیر و اشغال افغانستان از سوی ارتش  سرخ شوروی از جمله عواملی بودند که نفوذ وهابیت و رادیکالیسم را تحت پوشش جهاد در پاکستان تسریع کردند.

از آنجا که پاکستان به وسیله رهبران موسس آن ،یک کشور دموکراتیک مدرن و نه یک حکومت مذهبی تعریف شده بود ، علمای دینی احساس می کردند منزوی و به حاشیه رانده شده اند. برخی از آنها از روی اعتقادات مذهبی و برخی با محرک های اقتصادی و قدرت طلبانه وارد عرصه سیاست شدند و برای تحقق اهداف خود فرقه گرایی ، افراط گرایی و خشونت را ترویج کردند.


بدون تردید اشغال افغانستان و پیش از ان قیام برای ازاد کردن کشمیر از دست هند  در گسترش افراط گرایی در پاکستان تاثیر مهمی  داشته اند. گرچه ظاهر هر دو واقعه رنگ و بوی مذهب و جهاد دارند ولی هر دو موضوع به غایت سیاسی هستند.

با اشغال افغانستان از سوی ارتش سرخ شوروی  و آغاز مبارزات مردم افغانستان برضد ان  ، عربستان سعودی و امریکا حدود 5/3 میلیارد دلار در اختیار  دولت پاکستان قرار دادند تا جهاد در افغانستان را رونق بخشد.  قسمت قابل توجهی از « عملیات گردباد » سازمان سیا برای آزادسازی افغانستان از اشغال ارتش سرخ شوروی ، تاسیس مدارس دینی در پاکستان بود تا طلاب آموزش دیده در این مدارس به مبارزین یا جهادیون در افغانستان تبدیل شوند و در مقابل شوروی بجنگند. 

این مدارس مذهبی در اولین گام ، جهاد با کفار را آموزش می دادند تا طلاب خود را آماده جنگ با کفار کمونیست کنند . لیکن با توجه به ماهیت استادان این مدارس که اکثر قریب به اتفاق آنان تحصیل کردگان آموزشگاه های افراطی عربستان سعودی بودند چاشنی دروس آنان آموزش عدم بردباری مذهبی و مآلا کافر و مشرک پنداشتن هر که ، به جز پیرو مکتب سلفی و وهابی بود.

لذا در خلال سالهای جهاد افغانستان ، حاکمیت و به ویژه ارتش و سازمان اطلاعات ارتش پاکستان ( آی . اس . آی ) خواسته یا ناخواسته با اراده خود حجم زیادی از ادبیات افراط گرایانه و فرقه گرایانه را در سطح کشور منتشر و تعداد فوق العاده زیادی از جوانان را با این ادبیات آموزش دادند.

در دوران ضیاء الحق بر ای اولین بار در تاریخ پاکستان، حکومت به حمایت مالی از توسعه آموزش‌های مذ هبی پرداخت  و حتی پرد اخت زکات در طول دور ان حکومت ضیاء بر ا ی تامین هزینه مد ارس مذ هبی بر ا ی شهروندان پاکستانی اجبار ی شد .

دولت تصمیم گرفت پول زکات را به تأسیس مدارس اهل حدیث و ضد شیعه تخصیص دهد و خود شروع به تأسیس مدارس نمود .بنابراین ضیاالحق حمایت اقتصادی و سیاسی از افراطیون سنی را تقویت کرد و آنان را در مقابل جریان شیعه قرار داد و تنش های قومی  محدود را تبدیل به سیاست های فرقه ای گسترده نمود.

در همین راستا مساعدت های مالی از جانب عربستان سعودی ، لیبی، کویت و سایر کشورهای عربی منطقه در جهت تأسیس مساجد و مدارس با وابستگی های فرقه ای در پاکستان تقویت شد که انها نیز نقش به سزایی در انتقال اختلاف شیعه و سنی به یک تضاد فرقه ای در سطح وسیع تر ایفا کردند .

بطور متوسط هزینه مالی عربستان در این خصوص  سالانه به 300 ملیـــون دلار می رسد.
به همین دلیل جایگاه مدارس مذهبی به عنوان ابزاری در جهت تسهیل چرخه فرقه گرایی در پاکستان بیش از پیش تقویت شد  .براساس آمار دولتی هم اکنون 31هزار مدرسه مذهبی ثبت شده در پاکستان مشغول فعالیت هستند و به رغم این که آمار دقیقی از مدارس ثبت نشده در دست نیست گفته می شود که تعداد آن ها از مدارس ثبت شده بسیار بیشتر است.

گفته می شود بیش از دوازده هزار مدرسه مذهبی با گرایش رادیکال در پاکستان وجود دارند که به لحاظ مالی به صورت مستقیم به حمایت دولتی وابسته نیستند.پیروان اهل حدیث در پاکستان نسبت به بریلوی ها و دیوبندی ها در اقلیت قرار دارند ولی به دلیل عقاید متعصبانه سلفی و وهابی شان مورد حمایت عربستان بوده و با علما و مجامع دینی سعودی ارتباط نهادینه و قوی دارند.

اهل حدیث طیف گسترده ای از عقاید را در درون خود پوشش می دهند. برخی جهاد نظامی را واجب عینی دانسته و برخی آن را در حال حاضر خلاف شرع می دانند. مدارس مذهبی اهل حدیث  کاملاً تحت نفوذ عربستان بوده و بخش قابل توجهی از طلاب این مدارس غیر پاکستانی هستند. پیروان اهل حدیث حدود 17 سازمان و حزب و گروه تشکیل داده اند که هر کدام در یکی از شاخه های سیاسی، سیاسی مذهبی ، تبلیغی مذهبی ، تبلیغی فرقه ای ، جهادی ، تبلیغی ، آموزشی و فرقه ای فعالیت می کنند.

در برخی از این مدارس افراطی اغلب به دانش آموزان آموزشهایی  داده می شود که تروریسم در پشت نقاب جهاد وظیفه دینی آن ها به شمار می آید. به گفته اعجاز الحق فرزند ضیاءالحق ، از کل مدارس مذهبی در پاکستان، 8هزار مدرسه زیر نظر سازمان های دیوبندی ، 1800  مدرسه زیر نظر سازمانهای بریلوی، 400 مدرسه زیر نظر سازمان های اهل حدیث ، 382 مدرسه زیر نظر سازمان های شیعه و 1200 مدرسه زیر نظر جماعت اسلامی پاکستان فعالیت می کنند.  مدارس مذهبی سنتی تندرو که در پاکستان نفوذ زیادی دارند با حمایت عربستان در دهه 1980 برای مقابله با نفوذ ایران بر شیعیان پاکستان وارد صحنه شدند.

به گفته مفتی ضیاء الاسلام، یک عالم مذهبی در کراچی، نهادهای  اصلی حاکم بر مدارس مذهبی مربوط به مکاتب فکری مختلف اسلامی در پاکستان را  تنظیم المدارس (برلوی)، وفاق المدارس (اهل حدیث) ،  وفاق المدارس (دیوبندی) و رابطه المدارس (جماعت اسلامی) تشکیل می دهند که اتحاد تنظیمات مدارس دینیه، فدارسیونی از چندین گروه مذهبی تندرو  در پاکستان است.

قاری محمد حنیف جلندهری، از مسئولان وفاق المدارس (دیوبندی)، با تایید زندانی و شکنجه شدن دانش اموزان در  مدرسه العربیه،انرا  فاقد هر گونه ثبت اعلام کرد .
یکی از عوامل اساسی در رشد مدارس مذهبی در پاکستان ،به قدرت رسیدن  ژنرال ضیاء الحق بود .وی  در درجه اول یک دیو بندیست افراطی بود که نسبت به وهابیت علاقه نشان می داد .همین ویژگی باعث شد تا او پول زیادی از عربستان سعودی برای تأسیس مدارس مذهبی جهت ترویج ایدئولوژی دیوبندی ـ وهابی دریافت نماید . وقوع انقلاب اسلامی ایران و حمله شوروی به افغانستان از دیگر عوامل رشد این مدارس تلقی می شوند .

مدارس دیوبندی بر ضد مسلمانان شیعه فتوی صادر می نمایند  و دانش آموزان تعلیم دیده یاد می گیرند که شیعیان را کافر بنامند. وجود همین مدارس به جمعیت علماء اسلام فرصت داد تا در راه اندازی جنبش طالبان در سال 1994 نقش فعالی ایفا نمایند. به گونه ای که  طالبان در مدارس تحت سرپرستی مولانا فضل الرحمن درس خوانده اند.

تعداد بی شماری از رهبران سپاه صحابه پاکستان، لشگر جهنگوی، رهبران طالبان، جیش محمد و  سایر گروه های تروریستی این کشور از مدارس مذهبی فارغ التحصیل شدند.

از دیگر مظاهر خشونت فرقه ای در پاکستان بمب گذاری و اقدامات افراطی در آستانه ماه رمضان و به خصوص ماه محرم می باشد. معمولاً حملات  فرقه ای به  شیعیان  پاکستان در ماه محرم به دلیل فعالیت گسترده تر و حضور بارزتر انان در مراسم مذهبی  شدت بیشتری می گیرد .
فهرست برخی  از گروههای فرقه گرا و تروریستی و همچنین مدارس مذهبی  که سرگرم فعالیت های خشونت امیز و فرقه گرایانه در پاکستان میباشند عبارت اند: سپاه صحابه پاکستان- ملتان- دهشت افگن.صدیقیه مسجد مربوط سپاه صحابه- لاهور. سپاه صحابه- بهاولپور. سپاه صحابه پاکستان فیصل آباد- پسر مولانا اعظم طارق ، لشکر چهنگوی.

ذکر این نکته ضروری است که علی رغم اینکه شیعیان پاکستان بیست درصد جمعیت 172 میلیون نفری کشورشان را تشکیل داده اند، به علت پراکندگی مکان سکونت و مشکلات اقتصادی و حتی کمبود امکانات و فضاهای آموزش دینی ،در مقابل اکثریت سنی جامعه پاکستان در محرومیت به سر می برند.

مظاهر این محرومیت حتی در استخدام در ارتش و ارتقاء درجه افسران قابل مشاهده می شود . به گونه ای که پرسنل نظامی شیعه از ارتقاء درجه نظامی در ارتش پاکستان محروم هستند.همچنین گروه های خشونت طلب فرقه ای این کشور با فشار به دولت ورود شیعیان به ادارات دولتی را محدود کرده و از دستیابی آنها به مناصب بالاتر جلوگیری به عمل می آورند./ خبر و تفسیر برون مرزی


انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر