راههای مقابله با گسترش وهابیت در جمهوری آذربایجان
صدای شیعه: افزایش عملیات نظامی گروه های تروریستی در کشورهای اسلامی و تهدید برخی کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز، موجب شده است که دولت های این مناطق خطر فعالیت های فرقه های ضاله نظیر وهابیت و سایر گروه های فکری و شاخه های این فرقه ضاله را بیش از پیش مورد توحه قرار دهند.
طی سال های پس از استقلال جمهوری آذربایجان در سال 1991 میلادی ، مبلغین فرقه ضاله وهابی، که از سوی دولت های عربستان، کویت، امارات، قطر و برخی ازکشورهای اسلامی تامین مالی می شوند، در جمهوری های آسیای مرکزی و جمهوری آذربایجان پایگاه هایی برای خود ایجاد کردند.
دولت های حاکم بر این جمهوری ها نیز با دریافت مبالغی، به حامیان این فرقه ضاله اجازه فعالیت های اجتماعی و فعالیت در مساجد دادند.
مبلغین فرقه ضاله وهابی، که پایگاه های خود را محکم کرده و با سیاست ها و مقام های جمهوری آذربایجان و سایر جمهوری های مسلمان نشین آسیای مرکزی آشنا شده اند، از یکسال پیش دولت های حاکم بر این کشورها را به تاسیس حکومت موردنظر خود تهدید کرده اند.
این تهدیدها موجب شده است که در جمهوری های یادشده، موضوع ادامه فعالیت های فرقه ضاله وهابی و سایر فرقه های وابسته به این تفکر نادرست، مورد بازنگری قرار بگیرد.
گروه های تروریستی القاعده، جبهه النصره، داعش، الشباب و انصار بیت المقدس از جمله گروه های تروریستی فعال درمناطق مختلف جهان هستند که در اندیشه های فرقه ضاله وهابی ریشه دارند و کشتار مسلمانان اعم از شیعه و سنی را در دستور کار دارند.
درمیان جمهوری های مسلمان نشین شوروی، جمهوری آذربایجان به دلیل داشتن 390 کیلومتر مرز مشترک با جمهوری های خودمختار و مسلمان نشین روسیه، یکی از بهترین مکان ها برای رشد گروه های تروریستی ارزیابی شده است.
این گروه ها از زمان جنگ افغانستان دربرخی جمهوری های خودمختار روسیه نظیر چچن و سایر جمهوری های آسیای مرکزی و قفقاز بویژه جمهوری آذربایجان تبلیغات و رشد و نمو کرده اند.
به عنوان مثال، در آخرین آمارهای اعلام شده از سوی مقام های جمهوری آذربایجان، در مجموع سیصد شهروند این کشور فریب خورده و به جای جنگ برای آزادسازی اراضی اشغالی جمهوری آذربایجان، به گروه تروریستی داعش در سوریه ملحق شده اند.
علی حسن اف مدیر شعبه اجتماعی- سیاسی نهاد ریاست جمهوری آذربایجان در مصاحبه با روزنامه Financial Times در خصوص به اصطلاح اسلام گرایان افراطی و مبلغین فرقه ضاله وهابیت و گروه تروریستی داعش در جمهوری آذربایجان، گفت: برخی می خواهند جمهوری آذربایجان را به عنوان یک کشور برخوردار از افراط گرایان دینی معرفی کنند. آنها قصد دارند راه توسعه جهانی جمهوری آذربایجان را مسدود نمایند.
این مقام دولت باکو همچنین در خصوص حضور 300 تبعه جمهوری آذربایجان در سوریه و خطر بالقوه بودن آن ها هنگام بازگشت به کشور گفت: تعداد وهابی ها درکشور در مقایسه با کشورهای غربی بسیار اندک است و باکو تحرکات این گروه تروریستی را تخت نظر دارد.
جمهوری آذربایجان یک کشور مسلمان با بیش از 9 میلیون نفر جمعیت است که، اکثریب قریب به اتفاق آن ها پیرو مذهب شیعه جعفری یا دوازده امامی هستند. برغم بیش از هفتاد سال سلطه نظام شوروی بر مردم مسلمان شمال ارس، اندیشه های مترقی دین مبین اسلام نزد مومنین حفظ شده است.
برغم وجود اکثریت شیعه، این کشور یک اقلیت کوچک اهل تسنن نیز دارد که عمدتا با شیعیان در مراسم مختلف مذهبی مشارکت داشته اند. به همین دلیل، پیرامون خطر نفوذ فرقه ضاله وهابیت در جمهوری آذربایجان و گروه های تروریستی منشعب از این فرقه، طی سال های گذشته تحقیقات بسیاری صورت گرفته است. در این تحقیقات راهکارهای مقابله با نفوذ این فرقه نقد و بررسی شده است.
پیش از ورود به بخش راهکارهای پیشنهادی برای مقابله با نفوذ و گسترش وهابیت در جمهوری آذربایجان، لازم است برخی تحلیل های ارایه شده و دیدگاه های موجود در زمینه ریشه یابی گسترش وهابیت در جمهوری آذربایجان به صورت اجمالی بررسی شود.
در زمینه معرفی عوامل و ریشه های ورود و گسترش وهابیت در جمهوری آذربایجان دیدگاهی وجود دارد که درکنار پذیرش برخی رویدادهای منطقه ای مانند خلاء ناشی ازفروپاشی شوروی و ضعف بنیان های اعتقادی درمیان مردم جمهوری آذربایجان، نقش دولت دراین کشور را بسیار پررنگ تلقی می کنند.
طبق این دیدگاه خلاء مذهبی به وجود آمده در جمهوری آذربایجان در سال های بعد از استقلال این کشور، زمان مناسبی برای تبلیغ و گسترش سایر ادیان و فرقه های نوظهور و ضاله و جذب مخاطب بوده است زیرا مردم جمهوری آذربایجان بیش از هفتاد سال به زندگی غیردینی عادت کرده بودند، و پس از آزادی از یوغ نظام سلطه کمونیسم در پی پر کردن خلاهای اعتقادی و دینی شان بودند.
ضمن آنکه نظام سیاسی حاکم بر جمهوری آذربایجان بر مبنای قانون اساسی، در چارچوب لاییسم و سکولاریسم تعریف شده است. قانون اساسی و سایر قوانین حاکم بر این کشور مسلمان نه تنها از دین مبین اسلام ومذهب شیعه جعفری به عنوان دین و مذهب اصلی مردم جمهوری آذربایجان حمایت حقوقی و قانونی به عمل نمی آورد، بلکه به سایر ادیان ومذاهب و فرقه های مختلف اجازه می دهد، عقاید و افکار خود را تبلیغ کرده و به گسترش و تبلیغ باروهای فرقه مورنظر خود مشغول باشند.
در عین حال، مناقشه با ارمنستان بر سر مالکیت منطقه قره باغ و اوضاع نابسامان سیاسی حاکم بر جمهوری آذربایجان در سال های آغازین استقلال و همچنین بحران چچن در حوزه قفقاز شمالی در سال های بعد، فرصت مناسبی برای تبلیغ و گسترش مذاهب و فرقه های مختلف از جمله وهابیت را در این کشور فراهم کرد.
استفاده از اراضی جمهوری آذربایجان به عنوان پایگاه و مسیر ارتباطی به منظور اعزام نیرو و کمک های نقدی و جنسی در جریان بحران چچن، موجب جلب توجه اغلب ساکنین شهرهای شمالی و شمال غرب این کشور، که هم مرز با قفقاز شمالی هستند، به فرقه وهابیت شد.
برغم این امر، یکی ازمهمترین عوامل رشد و گسترش وهابیت در جمهوری آذربایجان، واهمه سیاستمداران از علاقه مردم این کشور به مذهب تشیع و تنظیم سیاست های حاکم بر کشور در جهت جلوگیری از این روند رو به رشد، بوده است.
به همین دلیل، در غیاب جریان دینی شیعه اثنی عشری قوی، وهابیت برای گسترش در جمهوری آذربایجان زمینه مساعدی پیداکرد.
وهابیت هنگام آغاز فعالیت خود در جمهوری آذربایجان، خود را مطیع و حامی سیاست های نظام حاکم معرفی می کرد و با تعریف و تمجید از حاکمیت این کشور، ضمن استمرار امور تبلیغاتی، حامیان خود را افزایش می داد که اکنون پس از تقویت موقعیت خود، خطری برای ثبات و امنیت این کشور مسلمان قلمداد می شوند. این دقیقاً همان روندی است که پیش از این، در سایر کشورهای مسلمان تجربه شده است.
تأملی در سیاست های حزب حاکم ینی آذربایجان از سال 1993 میلادی به این سو، نشان می دهد که سیاستمداران حاکم بر باکو از دشمن تراشی دولت میان دینداران شیعه به شدت حمایت می کرده است.
در واقع، قشری که یکی از بزرگ ترین حامیان استقلال و امنیت جمهورذی آذربایجان بوده و خواهند بود، در عمل مورد غضب دولت مردان حاکم بر باکو قرار داشته است. اندکی مقایسه در عملکرد پیروان وهابیت و همچنین پیروان مذهب تشیع در جمهوری آذربایجان، نشان دهنده وجود تفکرات متضاد در مسیر دفاع از آرمان های کشور و ارزش های ملی و معنوی وابسته به آن در صحنه های مختلف است.
واقعیت امر این است که جریان وهابیت هیچ نقشی در استقلال جمهوری آذربایجان نداشته و حفظ این استقلال برای وهابی هالی حامی بیگانگان از اهمیت برخوردار نیست.
اساساً زمانی که جمهوری آذربایجان مستقل شد ، وهابیت در این کشور حضور پررنگی نداشت.
این در حالی است که شیعیان جمهوری آذربایجان که مهمترین نقش را در کسب استقلال و دفاع از ارزش های ملی و معنوی کشور خود داشته و در طول جنگ قره باغ نیز بزرگ ترین جان فشانی ها را از خود نشان دادند، به علت سیاست های سرکوب گرایانه دولت باکو در موقعیتی واگرایانه با دولت قرار گرفته اند.
تعطیلی مدارس دینی در نارداران، نفت چاله، ماساللی، جلیل آباد و حبس بیش از 150 تن از علما، فعالان اسلامی، رؤسا و اعضای تشکل های اسلامی نشان دهنده تلاش سازماندهی شده دولت الهام علی اف برای مقابله با مذهب تشیع در جمهوری آذربایجان قلمداد می شود.
بدیهی است که ادامه روند فعلی می تواند به عنوان یکی از بزرگ ترین تهدیدات امنیتی برای جمهوری آذربایجان محسوب شده و حتی استقلال این کشور را نیز به چالش بکشاند.
تجربه نشان داده است که هرگونه برخورد امنیتی با موضوعات دینی، فکری و ایدئولوژیکی، نتایج مقطعی داشته و موجب وخامت اوضاع و زیرزمینی شدن فعالیت ها می شود.
به نظر می رسد بهترین و ساده ترین راه مبارزه با تهدیدهای افراط گرایانه وهابی های در جمهوری آذربایجان، بازگشت به هویت اصلی در حوزه تشیع است. بدون شک در این زمینه، علما و متخصصین دین مبین اسلام و مذهب تشیع، نقش و جایگاه ویژه ای خواهند داشت.
برخی از اندیشمندان و فعالان مذهبی در داخل جمهوری آذربایجان، ریشه تضعیف ساختارهای دینی را با تحولات سال های سلطه نظام متمرکز تصمیم گیری اتحاد جماهیر شوروی بر جمهوری آذربایجان مرتبط می دانند.
در این زمینه، مرحوم "ضیا بنیاداف" رئیس سابق فرهنگستان علوم جمهوری آذربایجان و از مترجمین معروف قرآن کریم به زبان آذری، بر این باور بود که پیش از برپایی حکومت کمونیستی شوروی، در شمال ارس تنها با الفبای عربی بیش از 160 روزنامه و مجله چاپ و در زمینه علم، فرهنگ، هنر، فناوری و سایر زمینه ها کتاب های مختلفی منتشر می شد.
اما با سیطره شوروی و تغییر الفبا در این کشور حوزه قفقاز جنوبی ، ضربهای مهلک به شعور اجتماعی و فکری مردم مسلمان جمهوری آذربایجان وارد شد. این ملت به طرز ناخوشایندی از تاریخ ملی و فرهنگی و گذشته تاریخی خود دور شد.
در دوره حاضر که زمان بازبینی تمامی مفاهیم تاریخی فرا رسیده است، تاریخ نگاران و فعالان اجتماعی کشور با مشکل خواندن تعداد قابل توجهی از اسناد تاریخی، که با الفبای عربی نوشته شده است، مواجه هستند زیرا بیش از 95 درصد از همکاران موسسه ها و مدارس عالی از خواندن الفبای عربی ناتوان اند.
در سال های حکومت شوروی آن دسته از خانواده هایی که در ایران خویشاوند داشتند و یا خانواده های ساکن در مرزهای ایران، به عنوان خطر و تهدید محسوب می شدند. به همین دلیل، به صورت جمعی به آسیای مرکزی به ویژه قزاقستان تبعید شدند.
این اقدامات باعث ایجاد فضای رعب در میان توده مردم شد. چنانکه بسیاری از این افراد تاکنون نیز از این حالت خوف نتوانسته اند خلاصی یابند.
گروهی از تبعیدشدگان که قادر به تحمل سختی های وحشتناک این تبعید نبودند، فوت کردند و نسل پس از این تبعیدشدگان با توجه به عدم آگاهی از سبب اصلی این مساله، به صورت طبیعی درقبال ایران محتاط شدند و عموماً از ذکر خیر پیرامون ایران زمینه خودداری کردند. در دوره معاصر نیز تأثیر روانی این وضعیت همچنان ادامه دارد.
شیخ الاسلام "الله شکور پاشازاده" رییس اداره روحانیت مسلمانان قفقاز نیز در این خصوص گفته است: "بر خلاف قانون اساسی، کلیساها و مساجد تعطیل شد و عالمان دین و افراد متدین بدون هیچ دلیلی با متهم شدن به دشمنی با سوسیالیسم، به مجازات های بی رحمانه ای محکوم شدند. مساجد تحت شعار "اتحادیه مبارزاتی بی دینان" با خاک یکسان شد.
چه بسیار مکانهای فرهنگی، تاریخی، معابد و مساجد که زیر پرده بی دینی با عنوان "لانه دشمنان صنفی" شناسایی و تعطیل و به انبار و موزه تبدیل شدند. گفتن این نکته کفایت می کند که در اوایل قرن بیستم میلادی و در آستانه انقلاب کمونیستی روسیه در قفقاز، نزدیک به 2000 مسجد و زیارتگاه وجود داشت درحالی که در دهه 1980 در این منطقه ، تنها 25 مسجد و زیارتگاه فعالیت می کردند.
یکی از بزرگ ترین فجایع برجسته این دوره ، تخریب زیارتگاه و مسجد بی بی هیبت در سال 1936 میلادی به بهانه جاده سازی بود. این مسجد با شکوه اثری تاریخی مربوط به قرن نهم میلادی بود.
آندره ساخاروف، منتقد سرشناس شوروی در خاطرات خود، زمانی که از راهپیمایی های دوران فروپاشی شوروی سخن میگوید، می نویسد، بر سر مساله قره باغ و منازعات مسلمان- ارمنی در باکو و حومه آن، تظاهراتی چند صد هزار نفری در باکو برگزار شد. در میان تظاهرات اگر چه کم، ولی پرچم های سبزی که نشانه اسلامی بود و شعارهای اسلامی و عکس امام خمینی (ره) به چشم می خورد. این یعنی این که حتی در دوره پیش از فروپاشی، افکار و اندیشه های اسلامی و امام خمینی (ره) در جامعه جمهوری آذربایجان رسوخ پیدا کرده بود.
برخی بررسی ها نشان می دهد که در دهه 90 میلادی با توجه به عدم شناخت مقام های دولتی جمهوری آذربایجان از پدیده وهابی گری، نیاز کشور به کمک های مالی شیوخ حاشیه خلیج فارس و هراس از قدرت روز افزون تشیع، فضا را برای فعالیت های وهابیون و نورجی های ترکیه فراهم ساخت.
در این زمینه، "رافیق علیاف" رئیس سابق کمیته دولتی امور دینی جمهوری آذربایجان در مصاحبه با رسانه های آذری جزئیات قابل توجهی از همکاری جریان وهابی با سرویس های امنیتی کشورهای عربی افشا کرد . به گفته وی، حامیان مالی جریان وهابی در جمهوری آذربایجان بسیار بودند. بنیادهای وابسته به عربستان سعودی ، کویت و قطر، اصلی ترین حامیان جریان وهابیت در جمهوری آذربایجان محسوب می شوند.
رافیق علیاف در مورد همکاری های وهابی ها با سرویس های امنیتی عربی نیز گفت: وهابیها به بهانه سفر حج به عربستان می روند و در آنجا با معرفی خود به سرویس های عربی تحت تعلیم قرار می گیرند.
وظیفه وهابی ها ترویج این جریان فکری در جمهوری آذربایجان و قفقاز شمالی است.
رئیس سابق کمیته امور دینی جمهوری آذربایجان در عین حال، با تایید این مطلب که جریان وهابیت از سال های نخست استقلال این کشور مشغول به فعالیت بوده است، افزود: من گزارش های مختلفی در این مورد به شخص حیدر علی اف رئیس جمهور اسبق آذربایجان می دادم. اما حیدر علی اف بر این اعتقاد بود، نباید اجازه داد شیعیان یا وهابی ها یکی بر دیگری درکشور ارجحیت پیدا کنند و باید شرایطی ایجاد کرد که این دو، در حالت موازنه با هم باشند.
یلقار ابراهیم اوغلو، استاد الهیات و فلسفه و رییس مرکز دفاع از آزادی وجدان و اعتقادات دینی در جمهوری آذربایجان، خطر وهابیت را مانند خود این جریان مساله جدید نمی داند و معتقد است که این جریان در جمهوری آذربایجان قدمت 20 ساله و در جهان اسلام سابقه بیش از 100 ساله دارد و در این زمینه باید به صورت ریشه ای در پی حل مشکل بود.
ابراهیم اوغلو، که خود از فعالین مذهبی میانه رو محسوب می شود، می گوید: نباید در روند مبارزه با وهابیت در دام تبلیغات غربی ها که سعی دارند چهره تروریستی از اسلام گرایی ارائه دهند، افتاد. به عقیده وی باید سعی کرد تا وحدت شیعه و سنی خدشه دار نشود.
شاهین حسنلی صاحبنظر الهیات و فعال مذهبی و امام جماعت مسجد مشهدی داداش در باکو، خواستار قاطعیت و شدت عمل حاکمیت در برابر فعالیت وهابی ها شده است.
وی بر این نکته تأکید می کند که جریان هایی مانند وهابیت جریان انحرافی هستند و ربطی به اهل تسنن ندارند.
حسنلی معتقد است که طبق قانون آزادی اعتقادات دینی و وجدان در جمهوری آذربایجان فعالیت فرقه وهابی از آن جا که باعث تفرقه دینی بین مردم می شود، قابل پیگرد قانونی بوده و دولت می تواند فعالیت این جریان ها را غیرقانونی اعلام و متوقف سازد.
تهدید وهابیت برای دولت جمهوری آذربایجان در آینده نیز از دید تحلیل گران مغفول نمانده است.
یئوگنی باخرویسکی، تحلیلگر مسائل سیاسی در روسیه معتقد است وهابی ها در جمهوری آذربایجان در شرایط کنونی در وضعیتی نیستند که دولت باکو را با مشکل اساسی مواجه سازند و یا شرایط موجود شکل گرفته در این کشور را به هم بریزند، ولی در آینده آمریکا می تواند از اهرم وهابی ها برای تحت فشار قرار دادن دولت جمهوری آذربایجان استفاده نماید.
این تحلیلگر روس همچنین معتقد است، در شرایط کنونی در جامعه جمهوری آذربایجان قشر دیندار شیعه، مانع بزرگی بر سر راه قدرت گرفتن وهابی ها در این کشور است.
های اسلامی و شیعی و بی اطلاعی آن ها از اهداف مبلغین وهابی است . بسیاری از مردم مسلمان جمهوری آذربایجان تصور می کنند، در واقع به یادگیری اصول و احکام دین مبین اسلام مبادرت می نمایند. آنچه در این خصوص حایز اهمیت است، ناآگاهی طیف جوان و شور و علاقه آنان به فراگیری آموزه های دینی است که بعضا موجب سوءاستفاده وهابی ها از این نیاز شده است.
به طور کلی، مولفه فقر اقتصادی و فقدان اشتغال مناسب و عنصر ناآگاهی مردم از مبانی عقیدتی و اسلامی، بهترین بستر نفوذ و تبلیغ برای وهابیت در جمهوری آذربایجان است. دامنه این نفوذ هرچه به سمت روستاها می رود، بیشتر می گردد.
اما اوضاع در شهرهای جمهوری آذربایجان برخلاف آن است. یعنی وهابی ها نمی توانند از ابزار هایی نظیر ناآگاهی از دین مبین اسلام برای نفوذ استفاده کنند و بهره مورد نظر را ببرند.
طی سال های اخیر هر بار که با عناوین مختلف مثل موسسات خیریه قصد نفوذ به شهرها را داشته اند، با مقاومت و مقابله مردم و شیعیان مواجه شده اند.
در حقیقت می توان ادعا کرد که این وضعیت در مناطق جنوبی جمهوری آذربایجان بسیار قدتمندتر از مناطق شمالی این کشور است. بنابراین در حال حاضر وهابیت عمده فعالیت خود را در جمهوری آذربایجان به فعالیت در مناطق روستایی مصروف کرده است که متاسفانه تا اندازه ای هم در این زمینه موفق عمل کرده است.
به گفته یک طلبه جمهوری آذربایجان که در ایران تحصیل می کند، وهابیت در مناطق جنوبی طی سال های اخیر با برنامه ریزی هدفدار عمل کرده و توانسته است، تعداد قابل توجهی از شیعیان ناآگاه را جذب کند.
طی سال های اخیر طلاب کمی از مناطق جنوبی برای تحصیل به ایران اعزام شده اند و همین امر باعث شده است که، مبلغ کافی در این مناطق حضور نداشته باشد و چون مردم هم از آگاهی دینی زیادی برخوردار نیستند، به سادگی جذب وهابیت می شوند.
این طلبه آذری معتقد است که در جنوب جمهوری آذربایجان در حال حاضر تعداد طرفداران وهابیت خصوصا در میان جوانان بیشتر از 30 هزار نفر است، شاید آن ها قصد مقابله و تخریب دین را ندارند. ولی به هر حال تحت تأثیر تفکر وهابی قرار گرفته اند.
به گفته وی یکی از روش های جدید وهابیت این است که با استفاده از فقر مردم، زمین های کشاورزی آنان را می خرند و سپس به خود آنها تحویل می دهند و همین ارتباط میان آنان موجب دوستی و تبلیغ وهابیت می شود.
به عنوان مثال، در جلیل آباد، ماساللی و یاردیملی زمین های زیادی توسط وهابیون خریداری و تحویل کشاورزان شده است. آنان هر بار که به دیدار کشاورزان می روند، مبالغی پول و ارزاق به همراه دارند که نقش زیادی در جذب آن ها داشته است.
اکثریت قریب به اتفاق تالش های جمهوری آذربایجان شیعه هستند . ولی آگاهی کمتری از آموزه های اسلام و مذهب تشیع جعفری دارند. بسیاری از آنها اصلاً اطلاع درستی از اصول و فروع دین ندارند و فقط نماز می خوانند.
همین عدم آگاهی باعث شده است که وهابی ها به سادگی روی آنان نفوذ داشته باشند و آنان را به سمت خود جذب کنند. هرچه به سمت مناطق فقیرتر و روستایی نشین می رویم، میزان نفوذ وهابیت بیشتر می شود. یعنی در واقع تالش های روستایی و فقیر آمادگی پذیرش هر نوع تفکر به نام دین را دارند و تا مادامی که مبلغین و تحصیلکرده های شیعه در آن حوزه به طور جدی حضور نداشته باشند، میزان جذب آنان به سمت وهابیت هر روز بیشتر می شود. با وجود این، دادن رقم دقیق در این خصوص بسیار دشوار است.
مروری بر نفوذ فرقه ضاله وهابیت در منطقه نشان می دهد این فرقه ضاله، کشور شیعه مذهب جمهوری آذربایجان را نیز در آستانه بحران و از خودبیگانگی قرار داده است.
امروز خطر نفوذ وهابیت با استفاده از فقر و ناآگاهی مردم شیعه جمهوری آذربایجان به حدی است که بر دامنه طرفداران فرقه ضاله وهابی افزوده می شود.
پیرامون رویکرد نهادهای دولتی جمهوری آذربایجان در برابر جریان وهابیت نیز دیدگاه برخی نخبگان آذری جالب توجه و قابل تامل است.
امیل راحیل اوغلو، استاد الهیات معتقد است اقدام دولت الهام علی اف در ایجاد محدودیت اساسی در راه فعالیت این فرقه ضاله در شرایط کنونی، که در حال گسترش است، باعث مقاومت بیشتر آن و بدتر شدن اوضاع در داخل می شود.
این اقدام باید در بدو ورود این جریان فرقه ای انحرافی به جمهوری آذربایجان صورت می گرفت و در همان ابتدا فعالیت وهابیون و سایر فرقه های ضاله ممنوع اعلام می شد. در شرایط کنونی مهمترین کار آگاهی رسانی به مردم است. در این زمینه لازم است، اندیشمندان دینی و اساتید دانشگاه در حوزه علوم دینی و الهیات به مشارکت و همکاری طلبیده شوند و کانال های اختصاصی دینی برای آگاهی سازی مردم ایجاد شود زیرا وهابیون در خارج دارای کانال های تلویزیونی هستند و حجم تبلیغات شان بسیار وسیع و گسترده است.
" وصال حَتَم اف" شرق شناس و رئیس اتحادیه اجتماعی وحدت جمهوری آذربایجان بر این باور است که جوانان جمهوری آذربایجان به یکباره جذب این گروه ها نمی شوند، وهابیون دارای نشست های تبلیغی و کلاس های درس مختلف هستند که، می بایست از این فعالیت ها طبق قانون ممانعت به عمل آید.
خانم "آرزو عبدالله اوا" روزنامه نگار می گوید هر چند که گفته می شود، هر کس آزاد است دین و اعتقادات شخصی خود را داشته باشد . ولی اعتقاداتی که برخلاف منافع اکثریت مردم و اعتقادات و باورهای آن ها باشد ، برای جامعه و حاکمیت ملی زیانبار است . جریان هایی که جوانان جمهوری آذربایجان را برای جنگ به سوریه می کشاند . در حالی که اراضی کشورشان در اشغال بیگانه است ، جریان بسیار خطرناکی است و هر چه سریع تر باید از نظر قانونی فعالیت این جریان ها ممنوع اعلام شود و جلوی فعالیت اعضای آن گرفته شود.
در این زمینه، طاهر عباسلی، رهبر حزب دموکرات اسلامی جمهوری آذربایجان می گوید: اگر دولت از حقوق همه مردم در انجام فعالیت های دینی حمایت کند ، مردم آگاهی لازم را به دست می آورند و راه درست را ارزیابی کرده و انتخاب میکنند . البته درباره جوانان باید آگاهی دهی لازم صورت پذیرد تا در دام فرقه های دینی انحرافی نیفتند . در این زمینه هم اندیشی متفکران دینی لازم است.
الخان مهدی اف، رئیس مرکز صلح و حل مناقشات در جمهوری آذربایجان میگوید : در صورتی که دولت باکو این افراد افراطی یعنی وهابی های حاضر در جنگ سوریه را شناسایی و مجازات نکند ، آن ها برای ثبات جمهوری آذربایجان خصوصا پس از بازگشت به کشور خطرناک خواهند بود .
" جمشید نوریف " کارشناس مسائل سیاسی در جمهوری آذربایجان نیز معتقد است ، افزایش وهابی ها در مدت زمان اندک می تواند مشکلات بسیاری برای مردم جمهوری آذربایجان ایجاد کند.
یکی از راه های مقابله با وهابی ها در کشور ، تدریس دین مبین اسلام در مدارس متوسطه است و اسلام راستین باید از سوی علما و دانشمندان دینی تبلیغ شود . دین اگر به گونه ای که هست تبلیغ نشود ، می تواند برای جمهوری آذربایجان مشکلات بسیاری ایجاد کند . علاوه بر وهابی ها ، دیگر فرقه های ضاله خارجی هم در حال افزایش هستند .
این هم برای جمهوری آذربایجان خوب نیست . فرقه های تندرو می توانند جمهوری آذربایجان را میدان درگیری و کشمکش خود قرار دهند.
به منظور مقابله با نفوذ و گسترش وهابی گری ، چه از نوع افراطی خوارجی و چه از نوع معتدل که با سیمای غیرخشن، نوعی جنگ نرم علیه تشیع و شیعه گری در جمهوری آذربایجان به راه انداخته اند، نیاز به عزم ملی در داخل جمهوری آذربایجان وجود دارد.
ضمن آن که برای حفظ و تقویت مذهب تشیع به عنوان مذهب اکثریت مردم جمهوری آذربایجان ، جمهوری اسلامی ایران و رسانه های باکو مسوولیت سنگینی دارند. چرا که اساساً دولت باکو نه تنها برنامهای برای تقویت تشیع ندارد ، بلکه در مقابل این روند موانعی نیز ایجاد میکند.
یکی از بهانههای گروه های وهابی در مخالفت با مذهب تشیع، بزرگ نمایی برخی از تحریفات در انجام شعائر و آئینهای دینی شیعیان نظیر قمه زنی در عزاداریها است.
گروه های وهابی با تمسک به این گونه رفتارها و با تبلیغ منفی، اقدام به جذب مخاطبینی که زیربنای اعتقادی محکمی ندارند، میکنند.
این تاکتیک تبلیغی- ترویجی در محیطهایی مثل جمهوری آذربایجان که مردم آن زیربنای اعتقادات دینی شان یا در دوران الحادی کمونیستی شوروی و یا در نظام سکولار و تسامح دینی بعد از استقلال کشور شکل گرفته است، وهابیها را آسانتر به اهداف شان میرساند.
در اوضاع کنونی به موازات تلاش وهابیون برای گسترش نفوذ در جمهوری آذربایجان، برخی از رسانههای آذری در زمینه خطر رواج وهابی گری ابراز نگرانی کرده و هشدار می دهند. البته غیر از چند سایت اسلامگرا، بقیه رسانه ها این تلاش را نه برای حمایت از جریان شیعی در جمهوری آذربایجان، بلکه به علت نگرانی از به خطر افتادن نظام سیاسی و شیوه زندگی سکولار انجام می دهند.
محافل مذهبی شیعه در جمهوری آذربایجان در راستای افشاگری اهداف پشت پرده وهابی ها تلاش می کنند و این تلاش ها به صورت جسورانه و به قیمت تهدید فعالین مذهبی شیعه از سوی وهابیون هم انجام می شود.
این در حالی است که جریان دینی شیعی در جمهوری آذربایجان ابزارهای کمی در این زمینه در اختیار دارد. سایت هایی نظیر فاکت خبر و سلام نیوز که در این خصوص بارها اخباری را منتشر کرده اند، به دفعات مورد حملات هکری قرار گرفته اند و در عین حال هیچ گاه از کمک های مالی دولت به رسانه ها نیز سهیم نبوده اند.
در این زمینه لازم است از سوی رسانه های کشورهای شیعه مذهب ، روشنگری و افشاگری های لازم صورت پذیرد و این رویکرد تنها مقطعی نباشد، بلکه به صورت مستمر و به بهانه های مختلف و در قالب های متنوع ادامه یابد.
واقعیت این است که جمهوری آذربایجان به رغم اینکه از نظر جمعیتی یکی از کشورهای اصلی شیعی در جهان اسلام است، پیوستگی و پیوندهای لازم را با جغرافیای شیعه پیدا نکرده است و هنوز از نظر سیاسی هم در ژئوپلیتیک شیعی جایگاه واقعی خود را ندارد.
هر چند در واگرایی جمهوری آذربایجان از جهان اسلام و تشیع، نظام سیاسی سکولار و نهادهای غیردولتی این کشور نیز نقش داشتهاند، ولی فقدان اقدامات کافی از سوی جهان اسلام برای جذب مردم جمهوری آذربایجان نیز در این زمینه تأثیرگذار بوده است.
امروزه مقام ها و محافل رسمی و غیررسمی در جمهوری آذربایجان با اشاره به رویکرد جمهوری اسلامی ایران در موضوع مسلمانان فلسطین، مدعی هستند که تهران چنین سطح حمایتی از مسلمانان جمهوری آذربایجان در مناقشه قره باغ انجام نداده است.
از این رو لازم است افشاگری ها درباره حمایت های همه جانبه ایران اسلامی از مسلمانان جمهوری آذربایجان در قالب کمک های سیاسی، اقتصادی و نظامی تداوم و تقویت یابد تا این ابزار تبلیغاتی از دست مخالفان ترویج تشیع در جمهوری آذربایجان گرفته شود.
ناپیوستگی و عدم پیوند جمهوری آذربایجان با ژئوپلیتیک شیعی، هم جمهوری اسلامی ایران را به مثابه کانون این ژئوپلیتیک از فرصت های زیادی محروم می کند و هم در استحکام این ژئوپلیتیک به منزله یک شکاف عمل می کند.
یکی از ضعف های اساسی جامعه جمهوری آذربایجان در برابر گسترش وهابیت در این کشور، عدم تعریف تدریس علوم و معارف اسلامی در نظام آموزشی این کشور است. در این زمینه، سیستم رسمی آموزش کشور فقط به جنبه های تاریخی دین اسلام و برخی شخصیت های دینی در قالب دروسی مانند ادبیات یا تاریخ توجه دارد و درسی تحت عنوان معارف یا بینش اسلامی وجود ندارد. هرچند که در سطح دانشگاه رشته الهیات وجود دارد ولی دامنه تأثیرگذاری آن محدود است.
ضمن آنکه خطر جذب جوانان به جریان وهابیت عمدتاً قبل از مقطع دانشگاه اتفاق می افتد. از این رو، گنجاندن دروس اسلامی در مدارس امری لازم به نظر می رسد و در این زمینه لازم است قوانین موجود جمهوری آذربایجان در زمینه آموزش اصلاح شود. این پیشنهاد در قالب های مختلف از سوی نخبگان آذری حتی رئیس اداره مسلمانان قفقاز هم مطرح شده است.
با آشکار شدن جذب جوانان آذری به گروه های تکفیری، خانواده های آن ها معتقدند آموزش دین مبین اسلام تا اندازه زیادی از خطر افتادن فرزندانشان در دام وهابیت و سایر جریان های افراطی جلوگیری خواهد کرد.
به طور کلی باید این واقعیت را در نظر گرفت که تهدید وهابیت در جمهوری آذربایجان، در واقع تهدید علیه ایران نیز هست و از این رو هرگونه هزینه کرد از سوی جمهوری اسلامی ایران ، در این زمینه توجیه پذیر است.
در فعالیت رسانه ای در جمهوری آذربایجان، می بایست به این ملاحظه اساسی توجه شود که برای پیشگیری از اتهام تفرقه افکنی و مداخله ایران در امور داخلی این کشور، لازم است تا همه اقوام و اقشار جمهوری آذربایجان اعم از آذری و قومیت های دیگر و دیندار و سکولار مورد توجه قرار گیرند.
در شرایط کنونی که جمهوری آذربایجان از نظر اقتصادی در مقایسه با گذشته و تا اندازه زیادی به رشد دست یافته است، موضوع قره باغ اصلی ترین موضوع از نظر مردم جمهوری آذربایجان به شمار می رود.
بنابراین در تولید برنامه های مختلف توجه و اهمیت دادن به مساله قره باغ و حقانیت جمهوری آذربایجان در این مناقشه در جذب مخاطب موثر خواهد افتاد.
در ضمن نباید از این واقعیت غافل شد که یکی از مسائلی که وهابی ها از آن بهره برداری می کنند ، القای جنگ دینی بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان است و علیرغم اینکه آنها نقش زیادی در جنگ قره باغ نداشتند، ولی در صدد بهره برداری از آن برآمده اند.
سازمان آزادی بخش قره باغ -قات- هم در واکنش به گسیل جوانان آذری در قالب دسته های وهابی به سوریه، از آن ها خواسته است که به جای حاضر شدن در جنگی که به جمهوری آذربایجان مربوط نمی شود و به جای آغشته کردن دست خود به خون مسلمانان، بهتر است این افراد در قالب گروه های مسلح میهنی خود را برای آزادسازی اراضی اشغالی قره باغ از دست ارمنی ها آماده سازند./ خبر و تفسیر برون مرزی
انتهای پیام