الحوثی; رییس جمهور یمن تمام برگهای برنده خود را سوزاند
با گذشت سه هفته از جنگ ششم، یاران الحوثی بر دو منطقه استراتژیک الملاحیط در غرب استان صعده و منطقه حرفسفیان در جنوب این استان که جاده اصلی استان صعده از آن میگذرد، تسلط پیدا کردهاند و ارتش با حملات هوایی و زرهی سنگین تاکنون نتوانسته این 2 منطقه را پس بگیرد. عملاً یگانها و مراکز ارتش در داخل استان صعده در محاصره زمینی شیعیان قرار گرفتهاند. گزارش ها حاکی از آن است که ارتش با بسیج کردن اوباش قبایل، خود را برای بازپس گیری این 2 منطقه استراتژیک و نابودی جنبش الحوثی آماده میکند. این در حالی است که عبدالملک الحوثی فرمانده جوان شیعیان گفته که ما هنوز جنگ اصلی را آغاز نکردهایم و اقدامات ما، جنبه دفاعی در برابر تجاوزات ارتش داشته است.
علی عبدالله صالح در این بازی که آخرین قمارش به حساب میآید، تمام کارتهایش را رو کرده و ناتوانی ارتش در میدان جنگ، وی را مجبور کرده تا بازیهای زیر را انجام دهد ولی هر بار نتیجهای جز شکست برایش حاصل نشده:
1-سانسور شدید خبری بوسیله منع سفر خبرنگاران به صعده و بستن برخی سایتهای خبری در زمان درگیری ها.
2- مشارکت نیروهای ویژه و مخصوص ارتش (قوات العمالقة و المجد) برای اولین بار در جنگ پنجم
3-هدایت عناصر سلفی و تکفیری به سوی جنگ با شیعیان و استفاده از رهبران القاعده در جنگ پنجم
4-اعزام اوباش قبایل استانهای دیگر به صعده به طمع غارت اموال مردم و استخدام در ارتش
5-سوء استفاده از عامل دین و علمای وابسته برای صدور بیانیه علیه نیروهای الحوثی
6- اعلام اثنی عشری بودن نیروهای الحوثی با هدف تحریک سلفیها و سنیهای یمن
7- طرح اتهام دخالت لیبی با هدف تحریک عربستان برای ورود به جنگ علیه شیعیان
8- طرح اتهام دخالت ایران با هدف تحریک آمریکا، عربستان و کشورهای عربی برای ورود به جنگ
9 -تحریک قبایل بومی استان صعده برای جنگ با نیروهای الحوثی که خوشایند بسیاری از قبایل این استان واقع نشد
آخرین تیر عبدالله الصالح استفاده از اوباش قبایل است تا با مداخله آنها کار را یکسره کند. البته در جنگهای قبلی مداخله قبایل هم فایدهای نداشته ولی این بار کمک 3 میلیاردی عربستان، بار دیگر علی عبدالله صالح و شیوخ قبایل را به طمع انداخته است.
با توجه به جامعه شیخ سالار یمن و وابستگی ساختار قدرت به شیوخ قبایل، ورود قبایل رویخط جنگ، مهمترین اتفاقی است که میتواند سرنوشت جنگ را تغییر دهد. همانگونه که در جنگ 1994 با لشگرکشی قبایل که در عرف قبایل به آن لملمة الموقف می گویند، جنوبی ها شکست خورده و سرنوشت جنگ به نفع شمالی ها تغییر پیدا کرد. در جنگ چهارم صعده به خواست خدا، لملمة الموقف جواب نداد و بسیاری از قبایل صعده در کنار نیروهای الحوثی مردانه ایستادند. اکنون آینده رئیس، در هاله ای از ابهام فرو رفته است.
*احتمالات و پیش بینی آینده
با توجه به سابقه جنگهای قبلی، اقدامات احتمالی دولت یمن، از 2 حالت خارج نیست، نخست اینکه در صورت توانایی ارتش و اوباش قبایل، همچون جنگ اول تا نابودی کامل جنبش الحوثی و دستگیری یا قتل عبدالملک، جنگ و درگیری ادامه خواهد داشت. دوم اینکه در صورت ناتوانی ارتش، همچون جنگهای چهارم و پنجم، رئیس جمهور برای حفظ آبروی ارتش و چاره جویی بیشتر، بصورت ناگهانی توقف جنگ را اعلام کرده و به دنبال واسطهای (داخلی یا خارجی) میگردد تا بتواند شیعیان را قانع کند که خود را تسلیم سازند!
3 سال پیش وقتی رئیس جمهور، ارتش را به جنگ حسین بدرالدین الحوثی فرستاد و خونش را به ناحق ریخت، فکر نمیکرد که پیروان حسین و شیعیان صعده، اینچنین تومارش را درهم بپیچند. علی عبدالله صالح در طول پنج سال گذشته، تمام ترفندها و امکانات نظامی، سیاسی و رسانهای خود را در جنگ صعده بکار گرفت ولی شیعیان زیدی نشان دادند که پیروان راستین مکتب زید بن علی (ع) و اهل جهاد و مبارزه هستند. دیر یا زود، پیروزی شیعیان در جنگ حتمی است و آنگاه دولت باید شروط نیروهای الحوثی را در مذاکرات بپذیرد و منافع آنان را محترم بشمارد. آنچه مسلم است در آیندهای نه چندان دور، تغییراتی در صحنه سیاسی یمن به نفع شیعیان و جنوبیها پدیدار میشود و سپس، با فضای جدیدی در سطح منطقه شبه جزیره عربستان روبرو خواهیم شد. حقیقت آن است که زیدیهای یمن در استان صعده و مناطق کوهستانی شمال، حتی از سالها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، با جریان وهابیت در جنوب شبه جزیره وارد نبردی شده بودند که بیشتر جنبه فکری و فرهنگی داشت. تاریخ معاصر یمن این موضوع را تأیید میکند که سعودیها برای بسط سلطه و نفوذ خود در یمن، سرمایه گذاری هنگفتی کردند تا تشیع در یمن را ریشه کن کنند زیرا تنها مانعی بود که در مقابل پیشروی وهابیت در یمن مقاومت کرده بود. پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، موجب بازیابی هویت شیعیان زیدی شد و به حرکت آنان در صعده، قوت و قدرت بیشتری داد. اما جنگهای صعده در سالهای اخیر، فاز نظامی این درگیری تاریخی محسوب می شود و دولت و ارتش یمن نیز به نیابت از طرف جریانهای سلفی و وهابی منطقه وارد این جنگ شده اند.
انتهای پیام