افول اخلاق در مسیحیت
صدای شیعه:
از مجموع یکصد نماینده اتحادیه کلیساهای پروتستان فرانسه، 94 نفر به این طرح رای مثبت و سه نفر نیز رای منفی دادند. چند روز بعد در روز شنبه 22 مه مردم جمهوری ایرلند با شرکت در همه پرسی به رسمیت یافتن ازدواج همجنس گرایان رای موافق دادند. با اعلام نتایج همهپرسی قانونیشدن ازدواج همجنسگرایان، ایرلند به جمع 18 کشوری پیوست که ازدواج همجنسبازان در آن قانونی شده است. 13 کشور از این 18 کشور اروپایی هستند.
جمهوری ایرلند همچنین اولین کشوری در جهان است که ازدواج همجنس گرایان را از طریق همه پرسی، قانونی کرده است. نتیجه این همه پرسی به نوعی نشان دهنده کاهش نفوذ کلیسای کاتولیک بر کشوری اروپایی است که در آن سنت و باورهای مذهبی به خصوص بینش و اعتقادات کلیسای کاتولیک همچنان در جامعه آن، از قدرت و نفوذ بالایی برخوردار است. در حال حاضر در کشور ایرلند، برخلاف بسیاری از کشورهای غربی در آن سقط جنین همچنان ممنوع است، بیش از هفتاد درصد ازدواج ها در کلیسا انجام می شود و بیش از نود درصد مدارس ابتدایی تحت حمایت و سرپرستی نهادهای مذهبی هستند. اما به رغم این که ایرلند، کشوری به شدت کاتولیک مذهب بشمار می آید، وزیر بهداشت این کشور چندی پیش در اقدامی بی سابقه به طور آشکار به همجنس گرایی خود اعتراف کرد و با استقبال از برگزاری همه پرسی در مورد ازدواج همجنس بازان اعلام کرده بود تمامی تلاش خود را در راستای موفقیت این همه پرسی انجام خواهد داد.
رهبران کلیسای کاتولیک در ایرلند از ماه ها پیش مخالفت شدید خود را نسبت به تصویب قانون ازدواج همجنس بازان اعلام کرده بودند. اسقف اعظم کلیسای کاتولیک ایرلند ضمن درخواست از مردم این کشور برای عدم شرکت در همه پرسی روز 22می مخالفت خود را با تغییر معنی و مفهوم مقوله ازدواج اعلام کرده بود. وی گفت: «اینکه همجنس بازان بتوانند در کنار هم و در قالب یک خانواده با هم زندگی کنند هیچ تناسبی با مفهوم ازدواج و تشکیل خانواده که خداوند آن را طراحی کرده است ندارد.» اسقف اعظم کلیسای کاتولیک ایرلند تصریح کرده است ازدواج وقتی معنی حقیقی خود را پیدا می کند که از یک زوج غیر همجنس تشکیل شده باشد. اما کلیسای کاتولیک در کاتولیک ترین کشور اروپایی نیز دیگر نفوذی برای حفظ ارزش های انسانی و اخلاقی ندارد. رای کلیسای پروتستان فرانسه به ازدواج همجنس گرایان در کلیسا و رای موافق مردم کاتولیک ایرلند به رسمیت دادن همجنس گرایی چه چیزی جز افول اخلاقیات در آئین مسیحیت می توان تفسیر کرد.
تعالیم و ارزش های دین مسیح در کشورهای اروپایی و آمریکا که خود را پیرو حضرت مسیح می دانند در حال افول است. این کشورها با بحران اخلاقی و معنوی مواجه هستند. خانواده به عنوان کانون اصلی اجتماع که همه ادیان نیز بر حفظ آن تاکید دارند، در این کشورها به شدت سست شده است. ناهنجاری های اخلاقی مثل همجنس بازی و عریان گرایی به ارزش تبدیل شده است و حتی کلیسای کاتولیک به عنوان بزرگترین و پایبندترین قرقه مسیحیت به تعالیم حضرت عیسی با نزدیک به یک میلیارد پیرو دیگر نفوذی برای دفاع از ارزش های انسانی و اخلاقی ندارد و در موارد بسیاری برای به روز کردن خود با شرایط جدید و حفظ پایگاه اجتماعیش، بر ناهنجاری های اخلاقی مثل همجنس گرایی مهر تائید می زند.
پاپ فرانسیس سال گذشته نظرات جدیدی در مقام رهبر کاتولیک های جهان درباره همجنس گرایی مطرح کرد که تعجب جهانیان را برانگیخت. وی در بازگشت از برزیل گفت: «اگر کسی همجنس گراست اما به دنبال خداست و خواستههای نیکی دارد، من کیستم که در مورد او قضاوت کنم؟» این سخنان پاپ مورد اسقبال همجنس گرایان و جریان های سیاسی حامی این رفتار ناهنجار اخلاقی در غرب قرار گرفت. اگر این دیدگاه را در کنار دیدگاه پاپ سابق بندیکت شانزدهم بگذاریم، شکاف عمیق در کلیسای واتیکان در قبال همجنس گرایی کاملاً آشکار می شود.
پاپ بندیکت شانزدهم در سال 2008 ابراز داشته بود که خطر همجنس گرایی از تغییرات آب و هوایی برای بقای بشر بیشتر است. وی بخاطر مواجه بودن با انواع بحران های اخلاقی و مالی در کلیسای واتیکان به خصوص تجاوز کشیشان به کودکان در فوریه سال 2013 مجبور به کناره گیری شد. یک ماه بعد پاپ فرانسیس در شرایطی ردای رهبری کلیسای کاتولیک را به دوش انداخت که همگان انتظار بازنگری در ساختار، آموزه ها و عملکرد کلیسا در قبال بسیاری از مسائل و مشکلات مبتلابه جامعه بشری امروز را داشتند. اما رهبر کاتولیک های جهان در واکنش به گسترش همجنس گرایی یکی از بزرگترین ناهنجاری های اخلاقی بشر امروز، از اصول محوری مسیحیت نیز عدول کرده و مهر مشروعیت بر آن زد.
مشروعیت دادن به رفتار ناهنجار همجنس گرایی یکی از نشانه های افول ارزش های اخلاقی و انسانی در کنار عریان گرایی زنان و گسترش ارتباطات نامشروع و ظهور فرقه های مختلف غیر اخلاقی و شیطان پرست است. از هر زاویه ای که به رفتار ناهنجار همجنس گرایان که نگاه کنیم این نوع رفتار را نمی توان یک رفتار طبیعی دانست. بر همین اساس نه فطرت انسانی، نه براساس مبانی ادیان الهی و نه حتی بر اساس آناتومی انسان همجنس گرایی رفتاری عادی تلقی نمی شود. به همین دلیل نیز گسترش چنین رفتار نابهنجار اخلاقی پیامدهای بسیار منفی برای هر اجتماعی دارد که زوال کانون خانواده کمترین پیامد اشاعه همجنس گرایی است.
ساختار آناتومی بدن انسان برای برقراری ارتباط جنسی میان یک زن و یک مرد طراحی شده و علم زیست شناسی ارتباط میان یک زن و یک مرد را تأیید می کند. این در حالی است که هیچ عامل بیولوژیکی ارتباط همجنس گرایانه را تأیید و حمایت نمی کند. آمیزش جنس مذکر و مؤنث حتی در حیوانات آنها را قادر می سازد که تولید مثل کرده و زاد و ولد نماید. اما زاد و ولد تنها دلیلی نیست که خداوند انسان را از دو جنس مذکر و مؤنث آفریده است. صمیمیتی که از طریق گرایش های جنسی میان زن و شوهر بوجود می آید دارای فوائد بیشماری برای هر دو طرف می باشد. خداوند برای ایجاد پیوندی محکم تر، لذت و خوشی و نهایتاً تولید مثل در وجود زن و مرد قرار داده که پیوند ازدواج بین آنها برقرار است.» از نگاه ادیان الهی نیز همجنس گرایی امری نکوهش شده و گناهی بزرگ است.
سه دین بزرگ ابراهیمی یهودیت، مسیحیت و اسلام با همجنس گرائی به شدت مخالفت کرده اند. در دین یهود رابطه جنسی بین دو همجنس غیرقابل قبول اعلام شده است. در مسیحیت همجنس گرایی هم در عهد جدید و هم در عهد عتیق محکوم شده است. عمده الهی دانان کلیسای کاتولیک رم در رد همجنس گرایی علاوه بر استناد به قانون کتاب مقدس، به قانون طبیعت نیز استناد کرده اند. همجنس گرایی به دو دلیل خلاف قانون طبیعت است. نخست آنکه اکثر مردم به طور غریزی رابطه با جنس موافق را نامعمول و مشمئزکننده می دانند درست همانطور که ارتباط جنسی انسان با حیوان عملی نامعمول و مشمئزکننده محسوب می شود. به همین خاطر است که آکوئیناس همجنس گرایی را عملی حیوانی توصیف می کند. دلیل دوم این است که بدن انسان به طور طبیعی برای رابطه جنسی با جنس مخالف آفریده شده است. رابطه ای که به تولید حیات می انجامد. به همین جهت کلیسا از دیرباز همجنس گرایی را نه تنها خلاف کتاب مقدس، بلکه عملی خلاف قانون طبیعت نیز دانسته است.
سرانجام باید به مشیت الهی برای نظام خانواده اشاره کرد که بر آنچه در فصل دوم کتاب پیدایش آمده است مبتنی است: خدا در اولین نهاد خانواده یک زن (و نه یک مرد) را به عنوان مونسی برای آدم می آفریند، و به مرد دستور می دهد که والدین خود را ترک کرده، به همسرش بپیوندد و با او یک تن گردد، و سر خانواده ای جدید باشد. همین دستور در فصل نوزده انجیل متی توسط عیسی مسیح (علیه السلام) نیز تکرار شده است.
به همین جهت کلیسا همواره بر این موضوع تأکید داشته که خانواده عبارت است از مرد و زنی که با هم ازدواج می کنند، به همین خاطر است که کلیسای کاتولیک رم ازدواج را یکی از هفت راز مقدس کلیسایی (Sacram ent) می داند و برای آن ارزشی فوق طبیعی قائل است. زیرا از طریق نهاد خانواده است که فرزندان به طور طبیعی به دنیا می آیند . همجنس گرایی بنا به ماهیت خود لزوماً خارج از این ترتیب الهی برای نظام خانواده قرار می گیرد و به عنوان شق متضادی قد علم می کند که از دید کلیسا لاجرم به سلامت جامعه صدمه می زند. با نظر به کلیه مسائل اخلاقی و اعتقادی در مورد خاستگاه اولیه بشر روشن است که گرایشات و رفتار و برخورد انسان باید حد و مرز عقلانی و اخلاقی را همواره حفظ نماید.
اگر ما معتقد باشیم که از ماده ای چسبناک و مشمئز کننده با آمیزه ای از اتفاقات تصادفی و تلاش و تقلا برای بقا به وجود آمده ایم بنابراین کاملا قابل قبول است که بگوییم هیچ قدرت برتری وجود ندارد و ما خودمان می توانیم برای ادامه زندگی قوانین پیشنهادی خودمان را به کار گیریم. اما اگر بنا را بر این بگذاریم که یک خدای مهربان و بخشنده وجود دارد که به دنیا آمدن ما را برنامه ریزی کرده و برای ادامه راه برایمان دستوراتی را مهیا ساخته پس ما هم باید از فرمان های او پیروی کنیم. خداوند در قرآن معیارهای متعارف و الگوهای خود را به بشر منتقل نموده و شالوده های بنیادین سعادت را آموزش داده تا انسان ها با پیروی از آنها به سلامت و کامیابی دست یابند.
همجنس گرایی یک ناهنجاری اخلاقی و گناهی بزرگ و نشانه افول بشریت است. تمدن هایی در گذشته بودند که مردمانشان با گرایش به این ناهنجاری اخلاقی به سقوط و نابودی کشیده شدند. گرایش به اعمال نابهنجار اخلاقی برخلاف قوانین طبیعت و قوانین الهی نشانه روشنفکری و پیشزفت نیست برعکس نشانه جهالت و افول بشریت است. با رسمیت یافتن همجنس گرایی جامعه به کمال نمی رسد برعکس جامعه رو به انحطاط و نابودی می رود.
مرتضی مکی
خبرو تفسیر برون مرزی
انتهای پیام