چگونه حضرت مهدی(ع) تنها با سیصد وسیزده نفر می تواند برجمعیت روز افزون جهان مسلط شود؟
حضرت آیتالله العظمی صافی به پرسشی درباره چگونگی تسلط امام زمان بر جمعیت روز افزون جهان تنها با سيصد و سيزده نفر پاسخ گفته است.
به گزارش صدای شیعه متن پرسش مطرح شده وپاسخ این مرجع تقلید شیعیان بدین شرح است:
ممکن است توضيح دهيد؛ چگونه با جمعيت روز افزون بشر که اکنون طبق آمارگيرىهاى دقيق از سه ميليارد بيشتر است، حضرت صاحبالزمان( ع)با سيصد و سيزده نفر دنيا را مسخر مىفرمايد؟
و چگونه ممکن است مثلاً سه ميليارد نفر تسليم يک جمعيت اندک معدود شوند و از عادات و اخلاق و برنامهها و سنن خود دست بردارند؟
آيا غلبه آن حضرت بطور اعجاز و خرق عادت است يا آنکه با ملاحظه اسباب و علل و عوامل ظاهرى نيز غلبه و پيروزى آن جناب ممکن است؟
جواب:
بر حسب روايات و احاديث شريفه، وقتى حضرت صاحبالامر عليه السّلام ظاهر مىشوند، نخست سيصد و سيزده نفر از خواص اصحاب آن حضرت در مکه معظمه حاضر خدمتش مىگردند و وقتى عده اصحاب و اجتماعکنندگان به ده هزار نفر رسيد از مکه خارج مىشوند[1].
و اما غلبه آن حضرت و حکومت جهانى اسلام، ممکن است بطور اعجاز و خرق عادت انجام يابد و ممکن است با فراهم شدن اسباب و علل ظاهرى باشد و ممکن است به هر دو نوع واقع شود، چنانکه پيشرفت و غلبه پيغمبر اکرم صلّىالله عليه و آله و قواى اسلام به هر دو نوع بود.
اما بطور اعجاز و خرق عادت، محتاج به توضيح نيست که حصول چنين غلبه مطلق براى آن حضرت، به خواست خداوند، امرى است ممکن و معقول و با وعدههاى صريح و بشارتهاى حتمى که در قرآن مجيد و احاديث متواتر داده شده، بدون شبهه حاصل خواهد شد و خداوند به مصداق آيه
"کَمْ مِنْ فِئَة قَليلَة غَلَبَتْ فِئَةً کَثيرَةً بِاِذْنِ الله"[2]
آن حضرت، اصحابش و عموم بندگان شايسته خدا را بر تمام ملل غالب و حاکم، و وارث و مالک ارض قرار مىدهد.
و از لحاظ اسباب، و علل ظاهرى هم اگر موضوع را بررسى کنيم، حصول چنين فتح و غلبه و تشکيل آن حکومت الهى ممکن و عملى خواهد بود؛ زيرا آن حضرت در موقعى ظهور مىکند که اوضاع و احوال اجتماعى و اخلاقى و سياسى کاملاً مساعد باشد.
در آن موقع همه ملل از مدنيّت معنوى و اخلاقى محروم، و دشمنى و کينه و ظلم و تجاوز، همه را نسبت به يکديگر بدبين و از هم جدا ساخته و اتحاد، وحدت، همفکرى و همکارى، بهکلى از ميان بشر رخت بربسته و از اينکه کسى بتواند بدون مدد غيبى جامعه را رهبرى کند، همه مأيوس مىگردند و خلاصه همه با هم در مبارزه و جنگ و ستيز و همه از وضع خود ناراضى، و از مکتبهاى مختلف که عرضه مىشود نااميد بوده و منتظر تغيير رژيم و انقلاب و عوض شدن اوضاع، و کنار رفتن زمامداران خدانشناس و برداشته شدن مرزها و الغاى تجزيهها و تقسيمها مىباشند.
در يک چنين موقعيتى، حضرت صاحب الزمان أرواح العالمين له الفدا و اصحابش، با نيروى ايمان و اخلاق حسنه و با نجاتبخشترين برنامههاى عمرانى و اقتصادى و عدالت اجتماعى، براى انقلاب و دعوت به قرآن و اسلام، قدم به ميدان مىگذارند و آن نهضت الهى و دعوت روحانى را شروع مىکنند و مردم را بسوى خدا و احکام خدا و زندگى برابرى و برادرى، عدل و امنيت، صفا و وفا، راستى و درستى و نظم صحيح، مىخوانند و خود و اصحابش، نمونه همه فضايل بشرى مىباشند و با نيروى ايمان و استقامت و پشتکار و همتى که مخصوص مؤمنان ثابت قدم است، هدف و مقصد خود را تعقيب مىنمايند.
معلوم است اين جمعيت با آن برنامهها و وضع کار، در آن دنياى پرآشوب و غرق در طوفان گرفتارىها و فشارها، دلها را به خود متوجه نموده و فاتح و پيروز و موفق مىشوند و هيچ نيرويى نمىتواند در برابر آنها مقاومت کند.
و شاهد اين حقيقت، همان ظهور رسول اکرم صلّىاللهعليهوآله و پيشرفت سريع دين اسلام و فتوحات محيرالعقول مسلمين در قرن اول اسلام است، که يکى از علل ظاهرى آن پيروزىهاى پى در پى و درهم شکسته شدن ارتشهاى انبوه دولت شاهنشاهى ايران و امپراطورى روم، فساد اوضاع اجتماعى و ادارى ايران و روم بود که مردم اين کشورهاى پهناور را براى قبول يک دعوت صحيح و حکومتى متکى به مبانى عدالت و مساوات آماده کرده بود.
مردمى که در برابر دستگاههاى ديکتاتورى و استبداد بسيار خشن و غير انسانى سلاطين و امراى خود، از بنده هم خوارتر بودند و از حقوق انسانى محروم شده بودند، مردمى که به هرکس و هر مقام نظر مىکردند، يک نقطه روشن در او نمىديدند؛ نه فرهنگ داشتند نه اقتصاد، نه عدالت، نه امنيت و نه ... و نه ...
از آنهمه تعظيم و نيايش و بشرپرستى و استعباد سلاطين، خسته شده بودند و علاوه بر اينها ناراحت کنندهترين اختلاف طبقاتى نيز در بين آنها حاکم باشد که مملکت متشکل شده باشد از اکثريت قريب به اتفاق محروم و استضعاف شده و جمعيت معدود برخوردار و اختياردار و مطلقالعنان و بى جهت عزيز...
مسلّم است وقتى به گوش مردم چنين مملکتى صداى روحانى و آزادى بخش برسد:
"تَعالُوا اِلى کَلِمَة سَواء بَيْنَنا وَ بَيْنَکُمْ أَلاّ نَعْبُدَ اِلاّ اللهَ وَ لا نَشْرِکَ بِهِ شَيْئاً، وَ لا يَتَّخِدَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللهِ"[3]
و آيه
"اِنَّ اللهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الاِْحْسانِ وَ ايتاءِ ذِي الْقُرْبى وَ يَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ الْبَغْيِ"[4]
و اعلان:
"يا أَيُّهَا النّاسُ إِنّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَر وَ اُنْثى وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا اِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقيکُمْ"[5]
و آيات ديگر را بشنوند، با نهايت استقبال به آن ايمان آورده و راه را براى پيشرفت آن باز مىکنند.
مردمى که از ظلم و ستم و خودخواهى سلاطين و ستمکاران آن عهد، به جان آمده بودند، به طور قطع يک دعوت خدايى و يک بانگ گوش نواز توحيدى را که بر اساس عدالت و الغاى امتيازات و مساوى بودن آقا و نوکر، شاه و رعيت، سياه و سفيد، در برابر قانون و عدالت است قبول مىکند و از اين جهت آنهايى که اين دعوت برخلاف منافعشان بود هرچه خواستند از آن جلوگيرى کنند يا مردم را مانع از گرويدن به آن شوند، نتوانستند، همهجا انقلاب مىشد و در همهجا رژيم ظالم و وضع سابق را محکوم مىکردند و اوضاع تغيير مىکرد.
اوضاع جهان براى قبول دعوت حضرت امام زمان مهدى عليه السّلام که همان دعوت به اسلام و قرآن است، مطابق اخبار، به مراتب از اوضاع عالم در زمان بعثت پيغمبر صلّىاللهعليهوآله آمادهتر خواهد شد و همان طور که کلمه اسلام در آغاز ظهور اسلام به سرعت پيشرفت کرد و صداى توحيد بر همه صداها غالب شد، و اسلامى که در مقدارى از تاريخش منحصر به پيغمبر اکرم صلّىاللهعليهوآله و على و خديجه عليهاالسّلام بود، با فقدان وسايل در جهاد و دفع يورش مشرکان، بزودى موفق گرديد، و لشکرهاى منظم مسلحى را که در دنياى آن روز مجهزترين سلاحها را در دست داشتند درهم شکست و نابود ساخت.
همين طور امام زمان عليه السّلام نيز با اصحاب و ياورانش که از ابتدا کار به تعداد مجاهدين ميدان جهاد بدر مىباشند مىتوانند دنياى منقلب و ناآرام آن روز را آرام و مردم را چنان اميدوار به آينده درخشان و پر از خير و رحمت و برکت نمايد که در سريعترين فرصت همه به دين اسلام گرويده آمادگى خود را براى قبول يک سازمان الهى اسلامى محکم و پايدار، در تحت سر پرستى امام عصر عليه السّلام نشان دهند.
[1]. رجوع شود به منتخب الاثر، ب5، ف7، ص475 و476.
2. سوره بقره، آيه249.
3. سوره آل عمران آيه64.
4. سوره نحل آيه90.
5. سوره حجرات آيه13.
انتهای پیام