ایران هرگز دست از فلسطین برنخواهد داشت
دبیرکل حزبالله امروز از طریق تلویزیون برای مردم حاضر در حسینیه سیدالشهدا واقع در حومه جنوبی بیروت که به مناسبت روز جهانی قدس دست به گردهمایی زده بودند، سخنرانی کرد.
شایان ذکر است به دلایل امنیتی از دو سال قبل تاکنون تظاهرات روز جهانی قدس در حومه جنوبی بیروت برگزار نمیشود و در مقابل تجمعی مردمی با سخنرانی دبیرکل حزبالله در حسینیه سیدالشهدا برپا میشود.
ترجمه متن کامل سخنان سید حسن نصرالله به شرح زیر است:
«امروز روز قدس است. امروز آخرین جمعه ماه مبارک رمضان است. امام خمینی (قده) بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و برپایی نظام جمهوری اسلامی در این کشور و سقوط نظام آمریکایی ـ اسراییلی شاه و تبدیل سفارت اسراییل در تهران به نخستین سفارت فلسطین در دنیا، آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را روز جهانی قدس نام نهاد. اهداف این حرکت امام بسیار واضح بوده و به زنده کردن آرمان فلسطین و یادآوری مسئولیت تاریخی ملت باز میگردد. بعد از رحلت امام خمینی (قده) راه و فکر او را امام سید علی خامنهای ادامه داده و التزام خود را به مبادی و اصول و راه امام در تمامی مسائل و در راس آنها موضوع فلسطین و قدس و آرمان فلسطین و نبرد اعراب و اسراییل و حمایت از ملت فلسطین و ملتهای عرب و جنبشهای مقاومت اعلام کرد.
روز قدس پس از رحلت امام خمینی، از مهمترین میراث امام بوده است. این روز، روز شهری مقدس با ساکنان و اماکن مقدس دینی است. ممکن است بگویند در این شهر مقدساتی برای یهودیان نیز وجود دارد. آنچه بنیاسراییل در تاریخ مرتکب شدند باعث شده هیچ چیز دیگر متعلق به آنها نباشد.
این شهر با مقدسات دینی آن در تهدید و خطر است و روز قدس، روز این شهر مقدس با ساکنان عرب و مسلمان و مسیحی آن است که به نابودی تهدید میشوند.
روز قدس، روز تمامی فلسطین است. این روز روز اسرای فلسطینی و عرب است. این روز متعلق به آوارگان فلسطینی، غزه صبور و مجاهد و محاصره شده، مقاومت فلسطین، مقاومت لبنان و عرب و هر مقاومی است که در برابر طرح اسراییل در منطقه مقاومت میکند. این روز، روز یادآوری مسئولیتهای ملت به آن است.
موضوع اصلی و کلیدی در روز قدس این است که در برابر اشغالگر صهیونیستی موضعگیری کرد که هنوز سرزمین فلسطین و سرزمینهای عربی را در اشغال خود دارد. در نتیجه موضعگیری در برابر این رژیم اشغالگر تبدیل به یک اصل میشود.
ما موضعگیری واضح و ثابت و راسخ و نهایی داریم و آن چیزیست که هر بار در روز قدس آن را بر زبان آورده و توجهی نیز به اختلاف آراء در لبنان نداریم. حق باید همیشه گفته شود و باطل نیز همیشه باید مورد مخالفت قرار گرفته و با آن مواجهه کرد.
ما با وضوح و آشکاری تمام میگوییم که فلسطین متعلق به مردم آن و امت اسلامی است و صهیونیستها هیچ حقی در این خاک نداریم. ما آماده هستیم تا در این زمینه بحث و محاجه نیز بکنیم و از کتابهای الهی نیز سند بیاوریم، کتابهایی که مورد قبول یهودیان نیز هست.
به اختصار میگویم که ما مسلمانان در ماه مبارک رمضان قرآن میخوانیم و معانی آن به وضوح در برابر ما است. در قرآن از بنیاسراییل زیاد ذکر شده است. ما اعتراف میکنیم که بر اساس قرآن، خداوند به ابراهیم وعده داده تا سرزمینهای مقدس را به نسل او واگذار کند. در بازگشت به قرآن و زمان قدیم و پیامبران بنیاسراییل مشخص میشود که خداوند سرزمین مقدس را به نسل ابراهیم وعده داده و این نسل، یهودیان و صهیونیستها نیستند. بخش بزرگی از اعراب از نسل ابراهیم هستند. در تورات و انجیل و زبور و قرآن آمده که این سرزمین متعلق به فرزندان ابراهیم است ولی در همه آنها ذکر شده که این خاک متعلق به پیروان واقعی و صالح و پرهیزکار ابراهیم و امت ابراهیم است. آن دسته از نسل ابراهیم که بر زمین فساد کرده و مرتکب قتل و غارت شدند هیچ حقی در این سرزمین ندارند. هنگامی که موسی به فلسطین باز گشت، بنیاسراییل به خدا کفر ورزیده و مشغول پرستیدن سنگ و بت و چوب شدند.
هنگامی که این نسل کافر بعد از چهل سال از بین رفتند، یوشع پیامبر خدا ظهور کرده و نسلی پاکیزه را بعد از خود آورد. بعد از آنکه بار دیگر فساد کردند، خدا ظالمان را بر آنها مسلط کرد.
در انجیل و زبور و تورات و قرآن هیچ چیزی نیامده غیر از اینکه زمین متعلق به خداست و بندگان صالح خدا آن را ارث میبرند.
در روز قدس ما در ماه روزهداری قرار داریم. مسلمانان روزهدار اگر میخواهند واقعا روزهدار باشند، امروز باید نتیجه روزههای خود را ببینند. هدف روزه این است که پاک و با تقوا باشیم و حق و باطل را بشناسیم و جای آنها را عوض نکنیم، نه از روی ترس و نه از روی طمع.
من و شما که امروز به ندای جاودان امام خمینی جمع شدهایم از همین مکان اعلام میکنیم که:
1ـ فلسطین متعلق به فلسطینیان و امت اسلامی است.
2ـ هیچکس اعم از فلسطینی، مسلمان، مسیحی یا ... با هر درجه از محبوبیت و قانونی بودن در این جهان حق ندارد که از یک ذره خاک و یک قطره آب فلسطین چشمپوشی کند.
3ـ دولت اسراییلی که بر خاک فلسطین برپا شده، دولتی سرطانی و غیرقانونی و غیر شرعی است.
4ـ هیچکس حق ندارد این رژیم را برسمیت بشناسد.
5ـ تعامل و داد و ستد با اسراییل و بهبود روابط با آن حرام است و تمامی مراجع و فقهای مسلمان بر این امر توافق نظر دارند.
این امور ثابت در طول زمان هرگز تغییر نخواهند کرد. هنگامی که برخی از ناتوانی سخن میگویند، ممکن است عدهای به دلایل مختلف بگویند که ما از آزاد کردن فلسطین در شرایط کنونی ناتوان هستیم. ممکن است در جنگ و مقاومت ناتوان باشیم. با این حال ما مجبور نیستیم تسلیم دشمن شده و سند مالکیت و سلطه قانونی آن بر سرزمین خود را امضا کنیم. هیچکس نمیتواند ما را به این کار مجبور کند.
از شصت سال قبل تاکنون تمامی جهان فشار میآورد تا اسراییل را برسمیت بشناسیم ولی هیچ کاری از پیش نبرده است. حتی کشورهایی که با اسراییل صلح کردهاند، نتوانستهاند ملت خود را مجبور به قبول این صلح کنند.
ما امروز ضعیف و عاجز نیستیم. من از طرف شما در این ماه مبارک اعلام میکنم که خداوندا شاهد باش که ما به عنوان بخشی از این امت هرگز اسراییل را برسمیت نشناخته و تسلیم آن نمیشویم، حتی اگر تمامی جهان آن را برسمیت بشناسند.
ایمان و اعتقاد ما این است که اسراییل یک موجود غیرقانونی و شرعی است که باید از صحنه روزگار حذف شود.
ما اجباری نداریم که در برابر اسراییل عقبنشینی کرده و با آن کنار بیاییم. این لبنان است. کشوری که از دهها سال قبل تاکنون در شرایط سخت سرشار از جنگ و اختلاف بسر میبرد. با این حال لبنان با توجه به تمامی مشکلاتش، در برابر اسراییل عقبنشینی نمیکند و تا این لحظه از شصت و یک سال قبل تاکنون از نظر رسمی و مردمی یک قدم عقبنشینی نکرده است؛ هر چند که ما ضعیف بوده و اسراییل قوی باشد.
اگر ملت مصمم باشد که عقبنشینی نکند، حق دارد. ممکن است ما دست به جنگی برای بازپسگرفتن خاک اشغالی خود نزنیم ولی از سخن گفتن در مورد آن دست نخواهیم کشید.
سوریه از سال 1967 تا امروز جبههای با اسراییل باز نکرده است. ایران نیز با اسراییل جنگ نکرده است. با این حال چیزی که نباید فراموش کرد این است که سوریه ظرف چهل سال گذشته و علیرغم محاصره و توطئههای بینالمللی به خصوص در سالهای اخیر پس از اشغال عراق، یک ذره خاک و یک قطره آب از سوریه را به اسراییل نبخشیده و از آن چشمپوشی نکرده است.
حزبالله و حماس جنبشهای مقاومت هستند. سوریه یک کشور است و با تمام امکانات خود مقاومت کرده است. جنگ نکرده، ولی عقبنشینی هم نکرده است و همه ما جریان مذاکرات ژنو را میدانیم که بر سر یک وجب آب در دریاچه طبریا مذاکرات به هم خورد.
نظام عربی با مسئولیتهای اقتصادی، اجتماعی و روابط بینالمللی خود نیز میتواند مقاومت کند چرا که قانون با آن است.
بنا بر این موضوع ربطی به این ندارد که ما باید بین دو گزینه انتخاب کرده و یا جنگ کنیم و یا تسلیم شویم. گزینه سومی هم وجود دارد و آن هم ایستادگی و مقاومت و تلاش برای قویتر شدن است.
ما نمیتوانیم جنگ کنیم؛ ولی میتوانیم مقاومت کرده و تسلیم نشویم و در عین حال تلاش کنیم تا قدرتمندتر شویم و ببینیم متغیرات منطقهای به کجا میرسد.
وقتی از گزینههای پیش رو سخن میگوییم، میبینیم که با گزینه مذاکره مواجه هستیم. مسیر مذاکرات در این سالها یک مسیر عقیم بوده که بسیاری از حقوق در آن گاه مجانی از بین رفته است. امروز جناب جورج میچل به فلسطینیها میگوید که نتوانسته نتانیاهو را راضی به توقف شهرکسازی کند.
دو فرض موجود است. اول اینکه دولت اوباما ضعیف است و نمیتواند به نتانیاهو فشار وارد کند. اگر این نظام ناتوان است، آیا شما به این نظام و دولت ناتوان و ضعیف تکیه میکنید؟ دولتی که نمیتواند شهرکسازی را متوقف کند، چگونه میخواهد حقوق فلسطینیان را به آنها باز گرداند.
فرضیه دوم که من قبولش دارم اشغال است. فردا میگویند خطرات زیاد است و باید بهایی به نتانیاهو دهیم تا روند صلح را پیش ببریم، مانند آنچه در زمان رابین اتفاق افتاد. در دهههای گذشته با ادبیات متفاوتی از این گزینه سخن گفتند و ابراز داشتند که باید اعلام جنگی عربی و گسترده علیه اسراییل کرد تا بدین ترتیب تمامی کشورها وارد جنگ شوند و تمامی دروازههای فلسطین باز شود، هر چند به نظر میرسد آنکس که نمیخواهد بجنگد، سنگ بزرگی را بر میدارد.
چنین تفکری باعث شد تا مقاومت در بسیاری از گذرگاههای اصلی خاموش شود. همه گفتند نظامهای کشورهای عربی باید تغییر کرده تا تمامی کشورهای عربی قبول کنند با اسراییل وارد جنگ شوند. بنا بر این اجازه دهید این گزینه (جنگ) را به کنار بگذاریم چرا که غیرممکن است.
در لبنان و هنگامی که اسراییل در سال 1982 به خاک ما حمله کرد، اگر ملت میخواست در انتظار ارتشها و شورهای عربی بماند؛ اسراییل هنوز هم در خاک ما باقی مانده بود.
گزینه بعدی که ما پیشنهاد میدهیم، مقاومت مردمی است و شرح و توضیح زیادی نیز نمیخواهد. اجازه دهید واقعیت را بگوییم. در 61 سال تاریخ اسراییل، سختترین دهه برای آن همین دهه گذشته بود و این هم فقط و فقط نتیجه عمل به این گزینه بود. مقاومتی در لبنان و فلسطین بود که باعث شد اسراییل از لبنان (به جز بخشهای کوچکی) خارج شود. در سال 2000 در فلسطین اشغالی نیز انتفاضه مردمی شروع شد که پایههای نظام صهیونیستی را تکان داد. آنها برای اولین بار سخن از «جنگ استقلال دوم» به میان آوردند. سپس در غزه و جنگ تابستان 2006 شکست خوردند که پایههای اصلی اسراییل را ویران و دچار زلزله کرد.
من به همه اعراب و مسلمانان میگویم این گزینه صحیح است نه به خاطر اینکه در نهایت موفق میشود، بلکه به این دلیل که موفق شده است. ما میتوانیم خاک خود را با مقاومت پس بگیریم، زیرا در لبنان و غزه این تجربه موفق بوده و تمامی اهداف دشمن با تمامی قدرت آن را با ناکامی مواجه کنیم.
من به صراحت به شما میگویم که ما نیازی به باز کردن جبهههای جنگ نداریم. من به شما میگویم استراتژی صحیح چیست. در لبنان باید از مقاومت کنونی حمایت کرد. سادهتر از این نمیتوانم بگویم که اگر نمیتوانید از مقاومت حمایت کنید، دست از آن بردارید. از این سادهتر میتوان استراتژی ارائه داد؟ منظور من از این سخن بیشتر کشورهای عربی است.
دوم اینکه از ملت فلسطین حمایت کنید. اجازه دهید ارتشهای شما از تختهای رهبری شما حمایت کنند. به فلسطینیان کمک کنید تا در خاک خود باقی بمانند. لازم نیست به آنها پول و سلاح بدهید، کسی هست که به آنها پول و سلاح بدهد و شما فقط راه را باز بگذارید.
به ایران هم میرسیم. ایران از فلسطین حمایت کرده و احمدینژاد هم رییسجمهور شده و هیچ چیز برایش مهم نیست و به حمایت از فلسطین ادامه خواهد داد.
اطلاعات در مورد مقاومت فلسطین را به اسراییل ندهید. در واقع این مقاومت را آزاد بگذارید. این همان حرفی است که من در جنگ تابستان 2006 نیز بر زبان آوردم.
من به شما گفتم، این ملت فلسطین اگر رها شده و محاصره از آن برداشته شده و حمایت شود، پتانسیل و جوانان و مردان و تحمل و اراده و روحیه جهاد و شهادتی دارد که میتواند بیتالمقدس را برای تمامی امت باز پس بگیرد بدون اینکه به ارتشهای عربی نیاز داشته باشد. این یک افق و گزینه است.
ممکن است برخی بگویند شرایط دشوار است. اسراییل نیز با این مشکلات روبرو است. اسراییل قبل از سال 2000 و قبل از سال 2006 و قبل از جنگ غزه دیگر آن اسراییل قبلی نیست. نباید از اسراییل ترسید. اسراییلیها شب و روز مشغول تمرین و آموزش هستند زیرا ترسیدهاند.
من افقی برای شما ترسیم کردم. از ملت فلسطین حمایت کنید و نگذارید دلمشغولی مالی و خانه داشته باشد و ببینید چه خواهند کرد. برخی از رهبران سیاسی در لبنان میگویند که اسراییل روزی از روزها به لبنان حمله میکند و ما نیز با این حرف موافقیم؛ ولی این جنگ را نمیخواهیم. آنها همواره بهانههایی فراهم کرده و دست به جنگ میزنند.
در سیاست میگویند که باید تهدید را به فرصت تبدیل کرد. ما خواستار جنگ نیستیم ولی اگر اسراییل به لبنان حمله کند ما این تهدید را به فرصت تبدیل میکنیم. آنها اگر نیمی از سربازان خود را نزد ما بفرستد، اگر مقاومت آماده باشد تمامی این سربازان و در واقع نصف ارتش اسراییل را نابود کرده و به آتش میکشید و تکه تکه کرده و آینده اسراییل در این منطقه را از بین میبریم.
من به شما میگویم که جنگ آینده چهره منطقه را تغییر خواهد داد. برخی میپرسند آیا شما سلاح اتمی به دست آوردهاید؟ من میگویم خیر. طبق دستورات شرعی و فتوای امام خامنهای دستیابی به سلاح هستهای برای ما و استفاده از آن حرام است. نابودی ارتش اسراییل یعنی نابود شدن اسراییل و انشاءالله این امر در لبنان رخ خواهد داد.
اگر ارتش اسراییل در لبنان نابود شود، بعید نیست که خداوند ما را یاری کرده تا با اتوبوسها و خودروهای خود به بیتالمقدس برویم.
این یک گزینه علمی و واقعی و عملی است نه صرفا تهدید و رجزخوانی. من در روز قدس از تمامی دولتهای عربی و اسلامی و ملتهای آنها میخواهم تا به گزینه ممانعت و مقاومت و حمایت از آن پایبند بوده و در برابر اسراییل سر خم نکرده و رابطهای با آن برقرار نکنند.
ما بهترین امتی هستیم که برای جهانیان ظهور کردهایم؛ زیرا امت امر به معروف و نهی از منکر و جهاد و حقوق انسان هستیم.
در روز قدس به برخی از دیگر امور نیز باید اشاره کنم.
مسجدالاقصی این روزها هدف توطئه قرار دارد. جماعت اسراییلی مشغول حفر تونل زیر مسجدالاقصی هستند و خود اسراییلیها بدین امر اعتراف کردهاند. ممکن است روزی از خواب بیدار شده و ببینیم که مسجدالاقصی ویران شده است. چه کسی از رهبران و ملتهای مسلمان میتوانند چنین فاجعهای را تحمل کنند؟ چه کسی میتواند ویرانی قبله اول و محل معراج پیامبر را تحمل کند؟
آیا نباید این خطر باعث شود تا کشورهای عربی موضعگیری واضح و صریحی در این زمینه داشته باشند. حداقل علمای مسلمان جمع شده و موضعگیری کرده و سخنان خود را متوجه همه اعم از ملتها و دولتها و اسراییل کنند و بگویند که تعرض به مسجدالاقصی باعث بروز تحولاتی در منطقه میشود که جلوگیری از آن امکانپذیر نیست. صهیونیستها باید سخنانی صریح در این زمینه بشنوند تا حفر تونل را متوقف کنند.
دوم، ملت فلسطین هستند. آیا خانوادههای فلسطینی زیادی نیستند که در این روزهای ماه رمضان در خیابانها افطار میکنند؟ چه اتفاقی باید بیافتد تا ما تحریک شویم؟ باید خانوادههای فلسطینی ساکن بیتالمقدس و آوارگان از نظر مالی حمایت شوند.
سوم اینکه روز قدس، روز اسرای فلسطینی و عرب است. ما نیز چندین مفقود و اسیر در بین آنها داریم که یحیی اسکاف از آنها است.
حقیقت این است که من قبلا به این موضوع اشاره کرده بودم. من اگر بپرسم آیا میدانید رون آراد کیست؟ همه پاسخ میدهند که بلی او را میشناسیم. اگر بپرسم گلعاد شالیط کیست؟ همه میدانند. ولی اگر در این مسابقات تلویزیونی ماه رمضان یا از مردم بپرسیم سه اسیر عرب و فلسطینی یا سه اسیر زن، کودک و یا پیر را از میان هشت هزار اسیر نام ببرید، تعداد خیلی کمی هستند که بتوانند سه نفر را بشمارند. آیا این مظلومیت نیست؟
چرا همه دنیا باید رون آراد را بشناسند؟ شما دو اسیری که نزد حزبالله بودند را به خاطر دارید؟ من اسامی آنها را حفظ نکردم چرا که نیازی نبود (هر چند اسامی آنها کمی سخت هم بود). آیا میدانید چرا سمیر قنطار نامی معروف در جهان شد؟ ممکن است برخی از رهبران لبنانی بگویند که جنگی به خاطر سمیر قنطار به راه انداختید که من میگویم ما اسیر گرفتیم و آنها بودند که جنگ به راه انداختند. من میپرسم چرا ما عدد هستیم و آنها نام؟ آنها نام اسیر دارند و ما عدد اسیر؟
اسراییل اجازه دارد دست به جنگ بزند و جامعه بینالملل و حتی اعراب به آن حق میدهند و ما را سرزنش میکنند که چرا به آنها تعرض کردیم؛ ولی ده هزار اسیر از جمله کودکان و زنان و مریضها مهم نیستند. آیا این دردناک نیست؟
روز قدس روزی برای یادآوری این نکته است که ما باید دست به کاری در این راستا بزنیم. ما از موضوع اسرا دست نخواهیم کشید.
چند کلمهای هم در مورد لبنان بگویم.
در موضوع وطنگزینی فلسطینیها در لبنان میگویم که همه باید به شکل متحد از لزوم بازگشت آوارگان به سرزمینشان سخن بگوییم. همه در لبنان با وطنگزینی فلسطینیان مخالف بوده و ترسهایی دارند. اگر وطنگزینی به لبنان تحمیل شود، این یک توطئه علیه فلسطینیان قبل از لبنان و لبنانیها است. اجازه دهید بر روی موضوع حق بازگشت تمرکز کنیم. اگر مدام بخواهیم بر مخالفت با وطنگزینی تکیه کنیم، رفته رفته سخنان ما تبدیل به اظهارت طائفهای و مذهبی میشود.
حقوق مدنی فلسطینیان در لبنان نیز بار دیگر نیاز به تاکید دارد. باید در این زمینه نیز دست به اقداماتی زد در حالیکه مراقب وطنگزینی نیز باشیم.
سومین نکته اردوگاههای فلسطینی است. واقعیت این است که آنها میهمانان ما در خاکمان هستند. ما همواره میگوییم میهمان تا از وطنگزینی جلوگیری کنیم، ولی چگونه اجازه دهیم که اینگونه در دشواری و فلاکت در این اردوگاهها زندگی کنند؟
در تمامی این مسیر ما تنها نبوده و نیستیم.
چند کلمهای از ایران میگویم. از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، این کشور به خاطر حمایت از آرمانهای امت اسلام مورد حمله قرار گرفت. چرا ایران با جنگ و محاصره مواجه شد؟ چرا زمان شاه همه کشورها با ایران دوست بودند؟ زیرا ایران روابطش را بعد از انقلاب با اسراییل قطع کرده و با صراحت از حق ملت فلسطین و مقاومت آنها دفاع کرده و امام خمینی نیز به وضوح گفت اسراییل غدهای سرطانی است که باید محو شود. محمود احمدینژاد سخن جدیدی نگفته بلکه اظهاراتش بازگشت به سخنان امام خمینی است.
ایران اکنون نیز با بیشترین حملات از طرف برخی کشورها و رسانههای عربی مواجه است. گناه واقعی ایران، حمایت از مقاومت و آرمانهای اسلامی و عربی است. اگر ایران همین لحظه بگوید من از مقاومت فلسطین و لبنان دست برداشتم، همه به سمت آن میروند چرا که کشوری غنی است.
در حوادث اخیر ایران، تمامی دنیا بر سقوط نظام ایران تکیه کردند. برخی کشورها و رسانههای عربی نیز در این جنگ علیه نظام ایران شرکت کردند که همه آنها دقیقا مانند سال 2006 جنگ علیه لبنان و جنگ غزه شکست خوردند. ایران که باعث افتخار ماست، شکست نخواهد خورد.
ملت ایران امروز به خیابانها ریخته و به همه دنیایی که منتظر شکست و فروپاشی نظام بودند گفتند که ما با فلسطین و غزه و مقاومت هستیم و از کسی که میگوید اسراییل باید از صفحه روزگار محو شود، حمایت میکنیم.
من ایران و رهبر فرزانه و با تدبیر، رییسجمهور و ملت آگاه آن را خوب میشناسم. این ایران امکان ندارد که دست از ملتهای منطقه و جنبشهای مقاومت در منطقه بردارد. موضوع فلسطین و قدس برای ایران، ملت آن و رهبر آن به مثابه دین و آخرت و نماز و رکوع و سجده آنها است.
هر کسی که بر خارج شدن ایران از این دایره تکیه میکند، شکست خورده است. من امروز از طرف تمامی مجاهدین و مقاومین و شهدا و اسرا از آیتالله العظمی سید علی خامنهای دام ظله الشریف و رهبران و برادران ایرانی از تمامی حمایتهای معنوی و سیاسی (قبلا باقی را پنهان میکردیم ولی اکنون فاش میگوییم) و مالی و باقی امور تشکر میکنیم. امام خامنهای در نماز جمعه بسیار واضح سخن گفت. بنا بر این این امت تنها نیست و ایران پشت آن است. ما عوامل زیادی را به عنوان قدرت پشت سر خود داریم.
خطرناکترین دورهای که پشت سر گذاشتیم دوره بوش بود. ما از این دوره رد شدیم و دیگر خطری به این بزرگی پیش روی خود نداریم.
غزه اکنون محاصره است و زمستان نیز در پیش است. من خواهش میکنم محاصره را از غزه بردارید تا این ملت بتوانند خانههای خود را بازسازی کرده و از زمستان در امان بمانند.
در مورد یمن باید بگویم در زمان حوادث سال گذشته لبنان رییسجمهور یمن با ما تماس گرفت و گفت از شما کمک میخواهیم تا مراقب اهالی بیروت باشید و ما نیز موافقت کردیم. ما امروز قصد نداریم با ایشان تلفنی صحبت کنیم، ولی از ایشان میخواهیم تا دست از جنگ با این بخش از ملت خود بردارد. من این حرف را فقط از روی احساس مسئولیت میزنم و اطلاع دقیقی از وضع یمن نداریم. شما روزی از ما درخواستی کردید و ما گوش دادیم. ما نیز امروز از شما میخواهیم تا دستور توقف جنگ را بدهید و راه حل و فصل سیاسی را باز کنید.
در موضوع لبنان نیز نکتهای بگویم.
هر کدام از ما به وظیفه خود عمل کردیم. نخستوزیر، اپوزیسیون و همه کار خود را کردند. اینکه اپوزیسیون به سعد حریری رای نداد ناشی از هیچ امری نبود. ما میتوانستیم به هر کسی رای بدهیم ولی این کار را نکردیم چرا که نام بردن از هر کسی غیر از سعد حریری میتوانست باعث بروز تنش شود. ما قرار گذاشتیم از کسی نام نبریم. طبیعی است که ما اپوزیسیون هستیم و میتوانیم هر کسی را نام ببریم ولی این کار را نکردیم. سپس گفتیم که آماده مذاکره هستیم. من میخواهم بگویم هیچکس قصد ندارد کشور را به تنش بکشاند و هیچ نیازی نیز به این امر نیست؛ زیرا همه شکست میخورند.
سخنان مذهبی یک شمشیر دو لبه است و نباید به آن توسل جست. بگذارید امور همین گونه بماند و نخستوزیر پس از عید فطر مشورتهای خود را شروع کند و در چارچوب قانون و دموکراسی به کار خود برسد. دیر رسیدن همواره بهتر از این است که کشور را وارد فاجعه کنیم. مقداری صبر باعث میشود تا بتوانیم از این مرحله به سلامت و با مذاکره عبور کنیم.
انتهای پیام