( 0. امتیاز از )

صدای شیعه: همزمان با شروع بیداری اسلامی در منطقه  و شمال آفریقا در اواخر سال2010م، قیام مردم یمن علیه دیکتاتوری «علی عبدالله صالح»نیز آغاز شد. این قیام یک قدم بیشتر تا پیروزی نهایی فاصله نداشت که با مداخله و توطئه آمریکا و برخی اعضای شورای همکاری خلیج فارس از جمله عربستان، طرح«مبادله خلیجی» به اجرا گذاشته شد که براساس آن عبدالله صالح از قدرت برکنار و بدل وی منصورهادی برتخت دیکتاتوری یمن نشانده شد. اتفاقاً یکی از دلایلی که در شرایط کنونی عبدالله صالح از پیوستن به ائتلاف عربی – غربی علیه مردم یمن و انصارالله خودداری کرده، نارضایتی وی از نقش آمریکا و عربستان در برکناری اش از قدرت در سال2011 است. به هر حال قیام مردم یمن در آن مقطع منحرف شد و از آنجا که به تعبیر رهبر معظم انقلاب «بیداری اسلامی سرکوب شدنی نیست چون که هویت ملت ها بیدار شده است» این هویت تابستان سال گذشته با انسجام بهتری نسبت به قبل پدیدار و تحولات کنونی را رقم زد.

عبد ربه منصور هادی نیز پس از تصاحب قدرت همان روش و شیوه های حکومت داری علی عبدالله صالح را درپیش گرفت. گران شدن حامل های انرژی در این کشور بهانه خوبی به جنبش انصارالله داد تا جلوی انحرافات رییس جمهور را بگیرد. پس از چند هفته تظاهرات و اعتراضات در صنعا و چند شهر دیگر یمن و بعد از مدت ها و با میانجگری سازمان ملل توافقی میان آنها صورت گرفت که در آن به خواسته ها و شروط انصارالله اشاره شده بود. یکی از شرایط توافق نامه در واقع تشکیل یک کمیته ای برای تدوین پیش نویس قانون اساسی بود که با شکل گیری آن و تدوین این پیش نویس، مفادی که دوطرف بر روی آن تمرکز کرده بودند از سوی نمایندگان دولت رعایت نشد و منصور هادی عملاً پیش نویسی را منتشر کرد که با هماهنگی عربستان و در راستای تقسیم یمن به6 اقلیم  - بخوانید 6 کشور- تهیه شده بود.

در راستای  احساس خطری که انصارالله با تدوین این پیش نویس و احتمال خطر تجزیه یمن مشاهده نمود، " عوض بن مبارک" رییس دفتر ریاست جمهوری را که تحرکات زیادی در این زمینه داشت، بازداشت کرد و همین امر جرقه های در گیری دوباره در یمن را صورت دادکه با آزادی وی  و عدم تمکین منصور هادی به توافق صورت گرفته با انصارالله موسوم به توافق صلح وشراکت، نیروهای انصارالله و دیگر گروه های یمنی به این نتیجه رسیدند که رئیس جمهور فعلی در راستای برنامه های کشورهای خارجی عمل کرده و بدین سبب با برکناری وی از ریاست جمهوری و تشکیل شورای انتقالی و شورای ریاست جمهوری عملاً به ریاست جمهوری منصور هادی پایان دادند. سیر تحولات این کشور اما از بهمن ماه  گذشته، سرعت بیشتری پیدا کرد. منصور هادی با بی توجهی به خواسته‌های انقلابیون زمینه دخالت  بیشتر عربستان در یمن را فراهم آورد.

نیروهای انصار الله در جهت حفظ وحدت و تمامیت ارضی یمن و دفاع از خواسته های مردم و جلوگیری از درگیری‎های داخلی، کنترل شهر صنعاء، پایتخت یمن را در دست گرفتند و منصور هادی را که از مقام خود استعفا داده بود، در حصر خانگی قرار دادند. منصور هادی در اسفند ماه سال گذشته از حصر خانگی فرار کرد و به رغم استعفا از مسئولیت، با پشتوانه عربستان و سایر دولت های ذی نفع در یمن به جنوب این کشور گریخت و با تشکیل یک دولت مستقل در عدن سعی در تجزیه این کشور را داشت که با عدم همراهی گروه های جنوبی حتی موفق به تشکیل کابینه نیز نشد. در راستای شکست های پی در پی منصور هادی و کشورهای حامی وی و موفقیت های انصارالله کشورهای هم پیمان منصور هادی با چراغ سبز آمریکا به گزینه آخر خود یعنی حمله نظامی به یمن روی آوردند.

در پی ناکامی و موفقیت آمیز نبودن عملیات های هوایی 6ماه گذشته و نرسیدن عربستان به اهداف خود، آل سعود با همکاری نیروهای ائتلاف سعی در حمله زمینی برای تصرف صنعا را داشت که بنابر اظهارات مقامات سعودی این حمله قرار بود از سه محور صورت گیرد اما با حمله پیش دستانه انصارالله و حمله به پایگاه "الصافر" که  یکی از محورهای  نیروهای ائتلاف برای حمله زمینی به صنعا در نظر گرفته شده بود ، طرح حمله زمینی به صنعا نیز با شکست مواجه شد.

جزئیات عملیات کمیته های دفاع مردمی یمن در مأرب

یمن روز جمعه 13 شهریور 1394 روز بزرگی را شاهد بود. عملیاتی منحصر به فرد و غیر قابل پیش بینی در محاسبات نظامی سعودی ها که ارتش یمن و کمیته های مردمی علیه نیروهای اشغالگر در یمن و به طور مشخص در استان«مأرب» انجام دادند. این عملیات فرضیه حمله به صنعا که ائتلاف کشورهای عربی به رهبری عربستان آماده انجام آن از مارب (همان طور که سعودی ها تبلیغ می کنند) بود را دورتر و دورتر کرد.  در این روز که هم اینک در بین کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به «جمعه سیاه» معروف شده است، انصار الله، پایگاه نیروهای ائتلاف علیه یمن در منطقه «صافر» در استان «مأرب» واقع در 250 کیلومتری شرق صنعا را با موشک بالستیک از نوع «توچکا» که به دقت در هدف گیری بالا شهره است، هدف قرار داد.

تلفات ائتلاف سعودی در مأرب

حملات موشکی انصار الله بر علیه نیروهای متجاوز که با رمز «وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَـکِنَّ اللّهَ رَمَى» انجام شد، مأرب را به گورستان متجاوزان سعودی، اماراتی و بحرینی تبدیل نمود. تلفات این عملیات بسیار سنگین بود چنانکه موجب کشته و زخمی شدن صدها نفر از نیروهای متجاوز و همچنین ده ها مزدور یمنی شد. عربستان سعودی از حدود 4 ماه پیش گروه های زیادی از سلفی- یمنی و مزدوران سایر کشورهای دیگر را در پادگان های استان های مرزی مورد آموزش و سازماندهی قرار داده بود و با اعلام طراحی یک عملیات بزرگ جهت حمله به صنعا و اشغال آن عملیات روانی و رسانه ای بزرگی را آغاز کرده بودند.

از این رو طی دو هفته اخیر تعداد 4800 نیروی مزدور یمنی و 800 نفر از نیروهای نخبه خلیفی امارات که از سمت اریتره وارد یمن شدند و 2000 نفر از تابعیت مختلف (از جمله افغانستان، پاکستان و ...) و حدود 900 تانک و نفربر زرهی و 20 هلیکوپتر آپاچی را از گذرگاه مرزی الودیعه به فرماندهی العبر در استان حضرالموت و از آنجا به

تیپ 107 صافر در استان مأرب وارد کردند تا در عملیات حمله و اشغال صنعا مورد استفاده قرار دهند. شایان ذکر است موشک توچکا زمانی به هدف اصابت کرد که نیروها برای گوش دادن به سخنرانی فرمانده نیروهای اماراتی تجمع کرده بودند. منابع عربی نزدیک به ائتلاف سعودی سعی در ارائه آمار غیر واقعی از تلفات انسانی عملیات مأرب دارند چنانکه در این باره اکثر رسانه های عربی آماری که از کشته شدگان ارائه می دهند به این صورت است:

100 نظامی سعودی، 90 نظامی اماراتی و 31 نظامی بحرینی در این عملیات کشته شدند. بر اساس این آمار 165 نظامی سعودی، 171 نظامی اماراتی و 71 نظامی بحرینی نیز بر اثر اصابت موشک بالستیک توچکای ارتش و کمیته‌های مردمی یمن به مکان تجمع نیروهای متجاوز خارجی در منطقه صافر نیز زخمی شدند. همچنین

67 نفر از مزدوران وابسته به حزب اصلاح (اخوان المسلمین یمن)که با نیروهای خارجی همدستی می کنند هم در این حمله کشته و 121 نفراز آنها نیز زخمی شدند.

منابع یمنی نیز اعلام کردندکه در این عملیات پیش دستانه ارتش و انصارالله؛ دو فروند موشک بالستیک توچکا به تجمعات نیروهای ائتلاف در پادگان تیپ زرهی منطقه صافر استان مأرب شلیک شد که منجر به هلاکت بیش از 150 نفر و مجروح شدن بیش از 300 نفر نیروهای سعودی، اماراتی، بحرینی و ... گردید.

در حمله اول تجمعات زرهی و نظامی مورد هدف قرار گرفت و در حمله دوم مخازن سلاح و مهمات مورد اصابت قرار گرفت که منجر به وارد آمدن خسارات بسیار سنگینی به نیروهای ائتلاف گردید. همچنین طبق آمارهای اعلامی اولیه از منابع سعودی دهها دستگاه تانک، نفربر، و ادوات نظامی و 3 فروند جنگنده آپاچی و 3 سکوی پرتاب موشک به طور کامل منهدم گردید.

 

اما آماری که اخیراً توسط «مجتهد» عربستانی که اسرار پشت پرده خاندان سعودی را افشاگری می‌کند، ارائه داده است را می توان نزدیک ترین آمار به تلفات واقعی عملیات مأرب دانست. مجتهد در صفحه توییتر خود نوشت: تعداد کامل تلفات حمله اخیر هزار و 70 نفر شامل 300 کشته و 770 زخمی از نظامیان امارات، بحرین و عربستان بوده است. وی همچنین درباره توان موشک های توچکا نوشت: برد این موشک

70 کیلومتر و دارای کلاهک جنگی به وزن 600 کیلوگرم با قدرت انفجاری بسیار شدید است که ضریب خطای آن 150 متر می باشد. به گفته مجتهد، انصارالله همچنین دارای 30 فروند موشک بالستیکی از نوع موسودان بی ام 25 ساخت کره شمالی است که برد آن به چهارهزارکیلومتر می رسد.

این عملیات ویژه و منحصر به فرد، همچنین منجر به انهدام و به آتش کشیده شدن بیش از 40 زره پوش و نفربر شد و سه بالگر نیز از نوع«آپاچی»در آتش سوخت. اصابت موشک توشکا که بزرگترین انبار سلاح و مهمات ائتلاف را هدف قرار داد انفجارهای بزرگی در پی داشت و باعث شد همه تاسیسات و اتاق عملیات و سه باند فرود که ائتلاف در آستانه پایان تعمیر و اصلاح آنها برای استفاده به عنوان فرودگاه رسمی بود را منهدم و ویران کرد.

حمله موشکی انصارالله و معجزه‎ای که در آن نهفته است

حمله موشکی انصار الله به پادگان صافر در استان مأرب و تلفات سنگین و غیرقابل تصور نیروهای ائتلاف در این حادثه واقعه ای بود که بیش از هر چیز این آیه را در ذهن و وجدان هر انسان مطلعی  متبادر می سازد که:

"وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَـکِنَّ اللّهَ رَمَى وَلِیُبْلِیَ الْمُؤْمِنِینَ مِنْهُ بَلاء حَسَناً إِنَّ اللّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ"(انفال/17) (شما آنان را نمی‎کشتید، خدا بود که آنها را می کشت و آنگاه که تیر می انداختی، تو تیر نمی انداختی، خدا بود که تیر می‎انداخت، تا به مؤمنان نعمتی حسنه  ارزانی دارد هر آینه خدا شنوا و داناست)، کما اینکه حمله موشکی به اردوگاه محل استقرار نیروهای ائتلاف که با تسلیحات وسیع و نیروهای زبده همزمان با عملیات روانی گسترده در تدارک حمله ای بزرگ به صنعا و تصرف پایتخت یمن و یکسره نمودن کار انصارالله بودند را می توان واقعه ای اعجازگونه به مثابه حادثه طبس‌که راوی معجزه ای در قرن حاضر است، دانست که حقیقتاً دست خدا یاری رسان انصارالله شد و دشمن سعودی را با همه امکاناتی که در پادگان صافر مستقر نموده بود در هم شکست، همانند حادثه بیابان طبس؛ بیابانی که در شمال شرقی مرکز استان یزد قرار دارد، مصداقی برای سوره فیل گردید که دانه های ریز شن، بر نیرومندترین سپاه عصر حاضر چیره شد و آنان را که از پیشرفته ترین وسایل و تجهیزات بهره می بردند، به ذلت کشانید. لازم به ذکر است عملیات طبس که نام عملیاتی آن در ارتش آمریکا عملیات پنجه عقاب بود، عملیاتی نظامی توسط نیروی دلتا برای آزادسازی آمریکایی‌های گروگان گرفته‌شده توسط دانشجویان پیرو خط امام (ره) در تهران بود. این عملیات نخستین تجربه عملیاتی نیروی دلتا بود.

در5 اردیبهشت 1359 (24 آوریل 1980) هواپیماها و بالگردهای آمریکایی برای آزادی 53 گروگان در تهران وارد فضای پروازی ایران شدند. در هنگام اجرای عملیات با ورود به حریم هوایی ایران یکی از بالگردها در 120 کیلومتری راور کرمان دچار نقص فنی شده و به اجبار فرود می‌آید و سرنشینان آن به بالگردی دیگر منتقل می‌شوند و همان بالگرد نیز دچار نقص فنی شده و به ناچار به ناو هواپیما بر باز می‌گردد. دوازده هواپیما و بالگرد دیگر خود را به طبس رسانده و در تاریکی شب در منطقه‌ای دور افتاده بدون متوجه شدن نیروهای نظامی ایرانی فرود می‌آیند.

در حین سوختگیری یکی دیگر از بالگردها دچار نقص فنی شده و در مجموع در حالی که هنوز عملیات آغاز نشده، سه فروند بالگرد از دست رفته بود. پس از تماس با مرکز عملیات، کارتر دستور بازگشت نیروها را می‌دهد؛ ولی هنگام برخاستن هواپیماها و بالگردها توفان‌شن آغازشده و یک هواپیمای سی130 و یک بالگرد سی‌اچ53 به هم خورده و هر دو آتش می‌گیرند که در این حادثه 8 نفر از نیروهای آمریکایی در آتش سوخته و باقی‌مانده نیروها خود را به ناو نیمیتز می‌رسانند و بدین‌ترتیب عملیات شروع نشده به‌طور کامل شکست می خورد.

بنابراین واقعه پادگان صافر را همانند واقعه طبس باید واقعه ای منحصر به فرد و معجزه گونه دانست که که طی آن عربستان و نیروهای ائتلاف شاهد یکی از بزرگ‌ترین رسوایی‌های نظامی وامنیتی بودند که از این پس به طور یقین دست انصارالله را بیش از پیش در معادلات میدانی یمن بازتر و قدرت آن را افزون تر خواهد کرد.

پیشینه

بعد از عقب نشینی انصارالله از برخی  مناطق جنوبی که براساس اظهارات مسئولان ارشد انصارالله این عقب نشینی  بخشی به صورت تاکتیکی و بخش دیگری تحت تاثیر شدت حملات هوایی متجاوزان در سکوت مطلق رسانه های خبری و افکار عمومی ملت های مسلمان بوده است! نیروهای ائتلاف همراه با طرفداران منصور هادی مناطقی همچون عدن، لحج و قسمت هایی از استان‌های مارب وتعز را در اختیار گرفتند. هدف از تصرف مناطق جنوبی خیز برای سقوط پایتخت و خارج کردن صنعا از دست انصارالله  بود و یکی از محورهای حمله زمینی ائتلاف از جنوب از طریق استان مارب و پادگان الصافر بود که این پادگان نقش پشتیبانی را در حملات صورت گرفته ترتیب می داد.

همزمان با روند انتقال نیروهای ائتلاف به پادگان صافر، سعودی ها با استفاده از امکانات وسیع رسانه ای که در اختیار داشتند جنگ روانی گسترده ای را بر علیه انصارالله به راه انداخته بودند تا بتوانند با تضعیف روحیه انصارالله و ادعای حمله به پایتخت به اهداف خود برسند. از جمله تبلیغات انجام گرفته می توان به موارد زیر اشاره کرد:

روزنامه الشرق الاوسط اعلام کرد که به زودی عملیات آزاد سازی صنعا صورت می گیرد و یک نیروی هزار نفری از قطر به یمن اعزام شده است.  روزنامه رای الیوم نیز از آغاز مرحله دوم عملیات عربستان و دخالت زمینی در یمن خبر داد. این روزنامه به نقل از فرمانده ائتلاف سعودی اعلام کرد که تیپ عربستانی از طریق گذرگاه «الودیعه» وارد یمن شده  وبه سمت استان مارب خواهد رفت و نیروهای قطر، کویت، بحرین، مصر، سودان و اردن در حال ورود به یمن هستند تا به نیروهای عربستانی و اماراتی حاضر در عدن و مارب و دیگر شهرهای یمن بپیوندند.

هدف از تبلیغات صورت گرفته تضعیف روحیه و ترساندن هم پیمانان انصارالله از قریب الوقوع بودن شکست انصارالله  و دیگری آسان نمودن تصرف پایتخت با استفاده از جذب نیروهای گارد ملی و کمیته های مردمی در داخل صنعا بود.

اهمت عملیات مأرب

عملیات منحصر به‌فرد انصار الله در حمله موشکی به پادگان صافر در مأرب دارای اهمیت زیادی می باشد؛ این عملیات به مفهوم واقعی کلمه پس از مدت ها، قدرت واقعی انصارالله در زمینه برخورداری از تسلیحات استراتژیکی جنگی را نشان داد و ثابت کرد که ارتش یمن موشک هایی در اختیار دارد که قادر هستند پایتخت های کشورهای حوزه خلیج فارس را هدف قرار دهند.

آثار و پیامدهای بلندمدت عملیات مأرب

عملیات مأرب افزون بر ابعاد و اهمیت های ویژه ای که از آن برخوردار است دارای برخی پیامدهای امنیتی، نظامی و سیاسی در داخل وخارج از یمن است.

1- حمله موشکی انصارالله به پادگان نیروهای ائتلاف در استان مأرب که فقط با شلیک یک موشک صدها کشته و زخمی به جا گذاشت، نشان می دهد که رژیم سعودی بپذیرد یا نپذیرد، انصارالله اکنون به اندازه ای قدرت یافته است که افزون بر یمن به یکی از طرف های اصلی در معادلات منطقه  ای تبدیل شده است. این قدرت در میان کشورهایی که سال هاست با درآمدهای هنگفت نفتی، سرگرم انباشت سلاح و رقابت های فشرده تسلیحاتی هستند و به بزرگترین بازار خرید سلاح‌های غربی تبدیل شده اند، موضوع کوچکی نیست.

انصارالله اکنون یمنی را در کنترل خود دارد که در طول تاریخ، عمق استراتژیک عربستان سعودی بوده است و سران این رژیم هرگاه لازم دیده اند به آن لشکرکشی کرده اند. حمله های هوایی به زیرساخت ها و مناطق مسکونی یمن و کشتن غیر نظامیان، قدرت نیست؛ قدرت این است که یک گروه انقلابی، می تواند فقط با یک موشک بیش از هزار تن را کشته و زخمی نموده و چندین فروند بالگرد و هواپیمای جنگی و تسلیحات نظامی را از بین ببرد.

باید دقت کرد که قدرت انصارالله، در پشتوانه های نیرومند مردمی و اجتماعی، همسویی اهداف و آرمان های انقلابی آن با خواست های اساسی مردم یمن و ضدیت آن با رژیم های خودکامه دست نشانده آل سعود و کشورهای همپیمان آن در منطقه و فرامنطقه است. انصارالله گروه بی ریشه و نوبنیادی نیست که به تازگی تشکیل شده و به سرعت نیز از میان برود. این گروه ده ها سال، سابقه فعالیت های مبارزاتی مسلحانه دارد. در شش جنگ بزرگ، یکی از طرف های اصلی بوده است و یکبار به صورت مستقیم با ارتش رژیم سعودی در داخل خاک یمن، روبرو شده است.

2- شایان ذکر است این عملیات موفق تأثیر بسیار زیادی در بالا بردن روحیه نیروهای انصارا... در داخل و خارج از یمن داشته است و از سوی دیگر باعث اختلافات زیادی در بین رهبران و فرماندهان ائتلاف و رؤسای قبایل شد. به طوری که این افراد همدیگر را متهم به خیانت کردند. در این رابطه مقامات امارات این شکست را به عربستان نسبت دادند و اعلام کردند که شما ما را به باتلاق فرا خواندید. از سوی دیگر نیز در مراسم تشییع نظامیان اماراتی فقط خانواده های آن ها حضور داشتند و کشته شدن این نظامیان همراه با شروع اعتراضات مردمی در امارات بود. (در بین کشته شده های اماراتی در تیپ صافر که اکثراً کارشناسان ارشد نظامی نخبه (نیروهای مخصوص) بودند 3 نفر از افسران ارشد امارات به نام های (زیاد بن محمد آل زاید نوه حاکم سابق امارات، پسر ولیعهد فجریه و یک فرمانده تیپ امارات نیز دیده می شود.)

3- این حمله فکر هرگونه تجاوز زمینی به صنعا را از سوی نیروهای ائتلاف در آینده از ذهن تصمیم گیران نظامی خارج کرد و به نوعی یک شوکی از طرف انصارالله بود برای بیدار کردن نیروهای ائتلاف که در صورت حملات زمینی تلفات سنگینی متوجه آن ها خواهد شد.

4- باور مردم و آحاد یمن به  توانایی های انصارالله و توانایی پاسخ گویی بالای ارتش و نیروهای مردمی در صورت ادامه تجاوزات نظامی از دیگر دستاوردهای این عملیات بود.

5- عملیات مزبور می تواند حمایت سایر گروههای یمنی از انصارالله را در پی داشته باشد و تبلیغات صورت گرفته توسط رسانه های عربی برای تضعیف انصارالله و شانه خالی کردن سایر گروههای طرفدار آن  از حمایت انصارالله ناکام بگذارد.

نتیجه گیری

آنچه مسلم است این که در ادامه شرایط کنونی یمن هر وضعیتی رقم بخورد به نفع انصارالله است به شرط آنکه شناخت صحیحی از وضعیت انصارالله قبل از اتفاقات یک سال گذشته، اهداف قیام اخیر مردم یمن و البته توان و امکانات ارتش و انصارالله در مقایسه با متجاوزان خارجی وجود داشته باشد. انصارالله تابستان سال گذشته با هدف مبارزه با فقر وفساد در یمن پرچمی را بالا برد که تقریباً اکثر مردم این کشور(بیش از 90 درصد) اعم از زیدی ها و اهل سنت شافعی که به تنهایی حدود 60 در صد جمعیت این کشور را تشکیل می دهند زیر این پرچم گرد آمدند و نشان داد که انصارالله هرچند تاکنون در جغرافیای شمال یمن حضور داشته است اما توان بسیج عمومی مردم را در سطح بسیار بالایی دارد و به نظر می رسد که این مسأله بزرگترین دستاورد، پیروزی  و سرمایه انصارالله برای ادامه راه می باشد.

محور غربی– عربی از جمله عربستان باید بپذیرند که انصارالله امروز از یک جریان تقابل گرا با حکومت به اصلی‌ترین جریان تأثیر گذار در این کشور تبدیل شده و در هر شرایطی دست برتر ازآنِ این جنبش خواهد بود.

منبع: فارس


انتهای پیام
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر