( 0. امتیاز از )

صدای شیعه:

سوال : 

دشمنان اسلام در کشورهاى کم و بيش شيعه نشين، شبهه افکنى‏ هاى گسترده ‏اى را به ويژه عليه مسأله عاشورا و امام حسين‏ عليه السلام به راه انداخته ‏اند تا از اين طريق فضايل امام حسين ‏عليه السلام و خاندان ايشان را در محافل شيعيان، زير سؤال ببرند. در ذيل به برخى از شبهه افکنى‏ هاى مذکور اشاره مى ‏رود:

1- سخن گفتن سر امام حسين‏ عليه السلام، امکان‏پذير نيست، چرا که سخن گفتن سرِ بريده، معجزه بوده و معجزه تنها و تنها مخصوص پيامبران‏ عليهم السلام است.

2- حديث «ظرف شيشه‏ اى ام سلمه»، (1) پذيرفتنى نيست.

3- توانايى برخى اصحاب امام حسين‏ عليه السلام در قتل تعداد زيادى از دشمنان، محلّ ترديد و انکار است.

4- چرا ابوالفضل العباس هنگامى که خود را به آب رساند از نوشيدن آن خوددارى نمود و حال آنکه در صورت نوشيدن آب، بهتر مى‏ توانست به نبرد با دشمن بپردازد؟!

5- گريه کردن براى امام حسين ‏عليه السلام، عملى غير اسلامى و دور از تمدّن است.

6- اصحاب امام حسين‏ عليه السلام در مقايسه با برخى مؤمنان در دوره‏ هاى بعد، از ارزش و جايگاه کمترى برخوردار هستند. «اين در حالى است که امام حسين‏ عليه السلام درباره اصحاب خود مى‏ فرمايد: اصحابى وفادارتر و بهتر از اصحاب من، وجود ندارد».

7- کار به جايى رسيده است که شبهه ‏افکنان، آگاهى امام حسين‏ عليه السلام نسبت به شهادت در روز عاشورا را زير سؤال مى ‏برند و علم ايشان به بسيارى از مسائل و رويدادها را انکار مى‏ کنند.

ديدگاه جنابعالى در مورد سخنان مذکور چيست؟ در برابر اين سخنان و مبلّغان آن چه بايد کرد؟ و چگونه مى‏ توان پاسخ اين مسائل را براى عامّه مردم بيان نمود؟ خواهشمندم در صورت امکان، تک تک شبهات فوق را به تفصيل پاسخ گوييد.

جواب  حضرت آیت الله العظمی سید محمد صادق روحانی: 

باسمه جلت اسمائه؛ در مورد انکار سخن گفتن سر مبارک امام حسين‏ عليه السلام و محال بودن اين امر در مورد ائمه‏ عليهم السلام بايد گفت:

ائمه‏ عليهم السلام از ولايت تکوينى بهره مى ‏برند و بر اساس اين ولايت، اختيار امور جهان در دستان آنان قرار دارد به گونه‏ اى که مى‏ توانند به دلخواه خود در امور جهان، تصرّف نموده، برخى امور را ايجاد و برخى ديگر را از ميان بردارند؛ برخوردارى ائمه‏ عليهم السلام از ولايت تکوينى، مسلّم و قطعى است و در اثبات آن همين بس که قرآن کريم، برخوردارى از ولايت تکوينى را به افرادى نسبت مى‏ دهد که در جايگاهى پايين ‏تر از ائمه‏ عليهم السلام قرار دارند، به آيات ذيل دقت کنيد:

«قالَ الَّذِى عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ أَنَا آتِيکَ بهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْکَ طَرْفُکَ»، (2)

«فَسَخَّرْنا لَهُ الرِّيحَ تَجْرِى بأَمْرِهِ رُخاءً حَيْثُ أَصابَ * وَ الشَّياطِينَ کُلَّ بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ * وَآخَرِينَ مُقَرَّنِينَ فِى الْأَصْفادِ»، (3)

«أَنِّى أَخْلُقُ لَکُمْ مِنَ الطِّينِ کَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَکُونُ طَيْراً بإِذْنِ اللَّهِ وَ أُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْيِ الْمَوْتى بإِذْنِ اللَّهِ وَ أُنَبِّئُکُمْ بِما تَأْکُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ فِى بُيُوتِکُمْ»، (4)

در اين ميان آيات ديگرى نيز وجود دارد که ولايت تصرّف در جهان طبيعت را براى برخى افراد، مورد تأييد قرار مى ‏دهد.

حال که قرآن کريم، داشتن ولايت تکوينى را براى افراد فوق، به اثبات مى‏ رساند، رسول خدا صلى الله عليه وآله و جانشين ايشان نيز - که به تصريح قرآن (سوره رعد/43) از علم کتاب برخوردار است - به طريق اولى‏ از اين ولايت، بهره مى ‏برند.

روايات متواترى وجود دارد که معجزات و کرامات معصومين‏ عليهم السلام را به اثبات مى ‏رساند و از جمله آنها مى‏ توان به تصرّف ولايى در تصوير شير و تبديل شدن آن به يک شير درنده واقعى اشاره نمود.

ما بى‏ هيچ تأويل و تفسيرى، اين روايات را مى ‏پذيريم چرا که معصومين ‏عليهم السلام حتّى پس از رحلت نيز کراماتى همچون درمان بيمارى‏ هاى لاعلاج، رفع دشوارى‏ ها و... را به مَنَصّه ظهور گذاشته‏ اند. مگر نه اين است که روح صدّيقه کبرى پس از غسل و کفن به بدن ايشان بازگشت و حسن و حسين ‏عليهما السلام را در آغوش گرفت؟

ممکن است منکرانِ سخن گفتن سر مبارک امام حسين‏ عليه السلام، عدم وجود دليل را علّت انکار آن قلمداد کنند که در اين‏ صورت بايد سرى به کتابهاى تاريخى بزنند و روايات فراوان مربوط به حادثه مذکور را مطالعه نمايند. (که مسلّمات تاريخ را نمى ‏توان انکار کرد).

به اين ترتيب مشخص مى ‏شود که انکار حديث «ظرف شيشه‏ اى ام سلمه» توجيهى ندارد زيرا اين حديث، تصرّف پيامبر عليهم السلام در طبيعت را خاطر نشان مى‏ سازد و به همان دلايلى که در مورد سخن گفتن سر مبارک امام حسين‏ عليه السلام، عرض شد نمى ‏توان رخداد آن را انکار کرد.

در مورد آب نخوردن حضرت عباس‏ عليه السلام که به عنوان ايراد مطرح شده است بايد گفت: تأمّل در چگونگى شهادت ايشان، خود به خود پاسخى روشن به اين ايراد است که؛ آب خوردن، توانايى ايشان را براى ادامه نبرد، افزون مى‏ کرد! (5)

شگفت‏ آورترين ايراد مذکور در سؤال شما، اين است که گريه کردن براى امام حسين‏ عليه السلام، عملى غير اسلامى و دور از تمدن محسوب مى ‏شود و اين در حالى است که روايات متواتر، گريه کردن براى امام حسين‏ عليه السلام را مورد تشويق قرار داده‏ اند.

من پيش از اين، ايراد مربوط به عدم آگاهى امام حسين‏ عليه السلام از بسيارى امور و حوادث، از جمله شهادت در سرزمين کربلا را پاسخ گفته‏ ام و اکنون برخى جوانب آن را بازگو مى ‏کنم:

1- علم معصومين ناشى از شدّت ارتباط آنها با مبدأ وجود بوده و از علم و اراده خداوند، سرچشمه مى‏ گيرد چرا که معصومين ‏عليهم السلام، جايگاه علم خداوند هستند، علم آنها از علم خداوند و تابع اراده اوست و تنها و تنها چيزى را مى‏ خواهند که خداوند بخواهد، آنها با وجود اين علم، اراده‏ اى جز اراده خداوند متعال ندارند و اراده خداوند، بر اراده آنان مسلّط است.

امام حسين‏ عليه السلام در اشاره به اين حقيقت مى‏ فرمايد: «رضايت خداوند، رضايت ما اهل بيت است»، (6) به اين معنا که من از شهادت و پاره پاره شدن بدنم آگاهى دارم امّا عازم کربلا مى‏ شوم زيرا اين کار، رضايت خدا را در پى دارد و رضايت خداوند، رضايت ماست.

برخى به امام حسين ‏عليه السلام اعتراض نموده و او را از ادامه حرکت بر حذر داشتند که امام در پاسخ به آنان، حقيقت مذکور را مورد تأکيد قرار داد و فرمود: «خداوند مى‏ خواهد کشته شدن مرا ببيند» (7).

2- خداوند متعال به علم خود عمل نمى‏ کند (8) چرا که در غير اين صورت - به تصريح روايات - هيچ پيامبرى را مبعوث نمى‏ کرد، کتابى نمى ‏فرستاد و به ارائه استدلال براى بندگان خود نمى‏ پرداخت؛ از همين رو معصومين ‏عليهم السلام هم که پرتو علم خود را از علم خداوند، اقتباس نموده‏ اند، به علم خود عمل نمى‏ کنند.

(و مثل مردم عادى يا اخبار ظاهرى که مى‏ شنوند تکليف خود را مشخص مى‏ کنند چون علوم باطنى در بسيارى از موارد تکليف، نمى‏ آورد).

----------------------------------------------------------

1) قارورة أمّ سلمة.

2) «کسى که نزد او دانشى از کتاب (الهى) بود گفت: من آن را پيش از آنکه چشم خود را بر هم زنى برايت مى‏ آورم»، سوره نمل بخشى از آيه 40.

3) پس باد را در اختيار او قرار داديم که هرجا مى‏ خواست به فرمان او آرام حرکت مى‏ کرد و به زير فرمان او در آورديم. همه بنّاها و غواصانِ ديو را، و گروه کثيرى از ديوها را در غل و زنجير به زير فرمان او کشيديم. (سوره ص آيات 36 الى 38)

4) «من از گِل براى شما [چيزى‏] به شکل پرنده مى‏ سازم آنگاه در آن مى‏ دمم، پس به اذن خدا پرنده‏ اى مى‏ شود و به اذن خدا نابيناى مادرزاد و پيس را بهبود مى‏ بخشم و مردگان را زنده مى‏ گردانم و شما را از آنچه مى‏ خوريد و در خانه‏ هايتان ذخيره مى ‏کنيد خبر مى‏ دهم»؛ سوره آل عمران، بخشى از آيه 49.

5) قبلا به این ایراد پاسخ داده شده است می توانید برای مشاهده آن به اين لینک http://www.rohani.ir/istefta-1161.htm مراجعه کنید.

6) «رضى الله رضانا أهل البيت»

7) «شاء الله أن يرانى قتيلا»

8) چون خداوند مى ‏دانست چه خواهد شد بدون امتحان بايد عذاب مى‏ کرد يا ثواب مى ‏داد اما به علم خود عمل نمى ‏کند و فرصت امتحان به مخلوقات مى‏ دهد تا بر خودشان نيز ثابت شود آنچه خدا مى‏ دانست به چه علّت درست بود.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله العظمی سید محمد صادق روحانی (مدظله العالی)

تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر